به گزارش ایرناپلاس، برخلاف آنچه انتظار میرفت، در مناظره نخست،شاهد کیفیت پایین مباحث اقتصادی مطرح شده بودیم بهگونهای که نه تنها پاسخی به پرسش مطرح شده، داده نمیشد، بلکه برخی نامزدها خود را آماده کرده بودند که بدون توجه به اصل موضوع و پرسش مطرح شده، حرف خود را بیان کنند.
البته در بین پرسشهای مطرح شده، مسایل بسیار مهمی همچون تحریمهای شدید و بیسابقه، اثرگذاری شیوع بیماری کووید۱۹ بر اقتصاد و چالش بورس به چشم طراحان سؤال در صداوسیما نیامده بود؛ گویا این تیم طراح پرسش، در شرایطی زندگی میکنند که تحریم و کرونا بر فعالیت و زندگی آنها خدشهای وارد نکرده یا از گرفتاری این روزهای سهامداران بیاطلاعند.
با این همه، نامزدهای مختلف در بیشتر موارد حتی به پرسشهای مطرح شده نیز پاسخ دقیق و روشنی ندادند. بهطور مشخص ۵ نامزد اصولگرا بیش از آنکه برنامههای مشخص خود را برای نیل به اهداف اقتصادی کشور و حل چالشهای این حوزه ارائه کنند، سعی در تخریب دولت روحانی داشتند.
همیشه منتقد
محسن رضایی که سابقهای طولانی در نامزد شدن برای انتخابات ریاست جمهوری دارد، در پاسخ به پرسشی درباره اصلاح فرآیند بودجهریزی کشور گفت: هر گاه مشکلی برای دولت پیش میآید، دست در جیب مردم کرده و کسری بودجه را جبران میکند.
این در حالی است که عملیات بازار باز بهعنوان یکی از ابزارهای مدرن سیاستگذاری پولی دقیقاً برای جلوگیری از همین آسیب و در زمان همین دولت اجرایی شد. انتشار گسترده اوراق از سوی دولت و تأمین مالی به این وسیله به جای آنچه عامه مردم چاپ پول مینامند، اقدامی بود که دولت روحانی در پیش گرفت و اتهام دست بردن در جیب ملت از همین رو به دولت دوازدهم نمیچسبد.
رضایی همچنین در اظهارنظر دیگری مدعی شد: متوسط رشد اقتصادی در دولت روحانی صفر بوده است؛ آن هم در حالی که آمارها روایت متفاوتی نسبت به این نامزد اقتصاددان ریاست جمهوری دارند. نرخ رشد اقتصادی از سال ۱۳۹۲ تا ۹ ماهه ۱۳۹۹ بهطور متوسط حدود یک درصد بوده و این در حالی است که باید آثار جنگ تحریمی بیسابقه و شیوع کرونا را نیز بر اقتصاد کشور در نظر قرار داد.
پزشکان عاشق اقتصاد
در یک مورد دیگر، امیرحسین قاضیزاده هاشمی در اظهارنظری عجیب مدعی شد: نقدینگی تولید شده در هشت سال گذشته به میزانی است که به هر نفر ۴۰۰ میلیون میرسد.
فارغ از اینکه اساساً نمیتوان درباره پارامترهای اقتصادی اینگونه بحث کرد و بهطور مشخص در هیچ کشوری نقدینگی بهطور مساوی بین شهروندان توزیع نشده، اساساً آماری که این پزشک علاقهمند به اقتصاد ارائه کرده، درست نیست. براساس آمار بانک مرکزی، در ۷ سال گذشته ۲۸۳۵ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه شده است. اگر این رقم را به جمعیت ۸۴ میلیونی کشور تقسیم کنیم، به هر نفر ۳۳ میلیون و ۷۵۰هزار تومان میرسد.
در بین نامزدها، پزشک دیگری نیز به اقتصاد علاقهمند است؛ علیرضا زاکانی. وی در مناظره روز شنبه مدعی شد: ۱۱ نفر بیش از ۹۰ هزار میلیارد تومان به بانکها بدهکار هستند.
این اظهار نظر زاکانی در حالی مطرح میشود که وی اشارهای نمیکند آیا مطالبات بانکها از این افراد جزو مطالبات جاری است یا مطالبات سررسید گذشته؟
زاکانی همچنین نگفت این افراد تسهیلات را در دولت روحانی دریافت کردهاند یا در زمان دولت معجزه هزاره سوم که بزرگترین اختلاسهای کشور در آن برهه به وقوع پیوست؟
ابراهیم رئیسی از دیگر نامزدهای ریاست جمهوری نیز در اظهارنظری مدعی افزایش ۷ برابری قیمت مسکن در دولت دوازدهم شد. این اظهار نظر در حالی مطرح میشود که میانگین قیمت یک متر مسکن در مناطق شهری کل کشور در نیمه اول سال ۱۳۹۹ چهار و نیم برابر متوسط قیمت سال ۱۳۹۲ بوده است.
یکی از انتقادهای اساسی که در رابطه با شیوه برگزاری این مناظره به صداوسیما وارد شده، طرح پرسشهای متعدد از افراد است. در حالی که برای دانستن تفاوت نگرش افراد مختلف، شکلگیری بحث و اظهارنظر، لازم است موضوعهای یکسانی از افراد مختلف پرسیده شود تا نظرهای مختلف درباره یک موضوع بیان شود. این شیوهای است که حتی در مناظرههای دانشجویی نیز رایج است، اما نتیجه مطالعات تیمهای کارشناسی صداوسیما پراکندهگوییهایی بود که دیدیم.
یکی از انتقادهای اساسی که در رابطه با شیوه برگزاری این مناظره به صداوسیما وارد شده، طرح پرسشهای متعدد از افراد است. در حالی که برای دانستن تفاوت نگرش افراد مختلف، شکلگیری بحث و اظهارنظر، لازم است موضوعهای یکسانی از افراد مختلف پرسیده شود تا نظرهای مختلف درباره یک موضوع بیان شود. این شیوهای است که حتی در مناظرههای دانشجویی نیز رایج است، اما نتیجه مطالعات تیمهای کارشناسی صداوسیما پراکندهگوییهایی بود که دیدیم.FATF، موضوع مهمی که مغفول ماند
FATF یکی از اساسیترین و چالشبرانگیزترین موضوعهای اقتصادی کشور است که در مناظره اقتصادی آنطور که باید به آن پرداخته نشد. در حالی که ابراهیم رئیسی، سعید جلیلی و محسن رضایی بهعنوان سه تن از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در برابر رئیس کل سابق بانک مرکزی قرار گرفته بودند و بحث درباره FATF میتوانست موضعگیریهای این افراد و رویکرد هر یک را نسبت به این موضوع روشن کند، طراحان سؤال با بیتوجهی خود، آنگونه که باید به این مساله نپرداختند و شیوه طرح پرسشها نیز باعث شد بحث منسجمی در رابطه با یکی از سرنوشتسازترین موضوعهای اقتصاد کشور شکل نگیرد.
در حالی یکی از نامزدهای انتخاباتی این پرسش را طرح کرد که چرا به جای توجه به کشورهای غربی، در پی توسعه صادرات به همسایگان برنیامدهایم که پاسخ آن بارها از زبان مقامات مختلف مطرح شده است.
افزون بر تحریمهایی که پیش از این در هیچیک از دولتها تجربه نشده، معطل ماندن دو لایحه مربوط به پذیرفتن الزامات FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام، باعث شده مراودات پولی و مالی با همسایگان نیز دچار مشکل شود. عجیب آنکه سه تن از اعضای مجمع تشخیص مدعی قصور دولت در حوزه اقتصادی نیز هستند!
با توجه به این مسایل، بهتر است نامزدهای ریاست جمهوری پیش از طرح انتقادهای جدید علیه دولت، از خود بپرسند:
۱. مشکلات اقتصادی ایجاد شده تا چه حد ناشی از تحریمهای گسترده و بیسابقه آمریکا علیه کشورمان است؟
۲. شیوع بیماری کووید۱۹ چه آثاری را بر اقتصاد کشور گذاشت؟
۳. نقش نهادهای مختلف داخلی در کارشکنیهایی مانند تصویب نکردن لوایح مربوط به FATF و بستن دست دولت در عرصه تجارت خارجی چقدر است؟
نظر شما