گستاخی رژیم صهیونیستی در حمله به نطنز، درست زمانی انجام میشود که جمهوری اسلامی ایران در برجام، و امضاء نقشه راه با چین، تدوین نقشه راه با عراق در سفر وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به این کشور به عنوان مقدمهای برای ایجاد روابط اقتصادی با دیگر کشورهای همسایه، امیدواری مردم در گشایشهای نوین سیاسی و اقتصادی و در نتیجه برگزاری انتخاباتی پرشورتر در آستانه کسب دستاوردهای بزرگی است.
بنابراین اگر سوال این باشد که هدف صهیونیستها از حمله به سایت نطنز چیست؛ این اهداف بیش از گذشته آشکار میشود.
به طور مبنایی حمله به نطنز بهانهای برای خنثیسازی برجام و دیگر موفقیتها در حوزه اقتصادی از جمله تامین معیشت مردم است. به دنبال آن، جلوگیری از انتقال ایران از سیاستهای تقابلی به تعاملی و موازنهسازی بر این اساس، از دیگر اهداف حمله اسرائیل به سایت هستهای نطنز است.
ابزار این رژیم در این باره، مهندسی رقابتهای جناحی، خلاف تامین امنیت ملی و معیشت مردم است. در این مسیر حلقه نیوم متشکل از اسرائیل، عربستان و ترامپیسم با تهاجم به نطنز، منتظر واکنشهای شتابزدهای است که مشابه آن در جریان ترور شهید فخریزاده شاهدش بودیم.
اشتباه استراتژیک مجلس در واکنش به ترور فخریزاده، هدف قرار دادن بازرسی آژانس انرژی اتمی بود. علیرضا سلیمی، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی به فارس گفته بود «مجلس به روند بازرسیهای» آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تاسیسات هستهای ایران «مشکوک است» و قرار است در هفته جاری طرحی برای «لغو اجرای پروتکل الحاقی درباره بازرسیهای» این نهاد از تاسیسات هستهای ایران به تصویب برساند. زیرا ایران در جریان بازرسیها «پاس گلهایی» میدهد که نتیجه آن «ترور دانشمندان هستهای» بوده است.
همزمان در جلسه روز یکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ مجلس، نمایندگان با تصویب دو فوریت طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم» موافقت کردند. در طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم»، دولت روحانی موظف شد ظرف دو ماه از تصویب این قانون، دسترسیهای نظارتی فراتر از پروتکل الحاقی بر اساس برجام را متوقف کند.
در این اقدام شتابزده، مصوبه مجلس در عمل خواستِ اسرائیل یعنی بازگشت پرونده ایران ذیل فصل هفت منشور ملل متحد تامین میکرد. در واقع پس از پایان این مهلت اگر هوشمندی و درایت دولت، سازمان انرژی اتمی و مقامهای عالی نظام در امضاء توافق با رافائل گروسی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی نبود ممکن بود خسارات جبران ناپذیری به منافع ملی کشور وارد شود.
به نظر میرسد مجلس دوباره در حال غلتیدن به همان دام با حمله سایبری اسرائیل به سایت نطنز باشد؛ به گونهای که به جای پاسخ مناسب در زمان، و مکان مناسب، و هم سطح با حمله مذکور، دنبال طرح دوفوریتی برای توقف مذاکرات برجام و فلجسازی حوزه دیپلماسی برای همیشه هستند.
به عبارت دیگر مجلس در صورت تصویب این طرح، با همه قدرت از رفتن به سوی پاسخ به عملیات خرابکارانه دشمن و تلافی در حوزه نظامی و یا سایبری طفره رفته، با خلع سلاح کردن حوزه دیپلماسی، به دامن حلقه نیوم میافتد. در حالی که اگر نسبت به تعرضهای متعدد رژیم صهیونیستی به منافع جمهوری اسلامی از ابتدا چه در سوریه و چه در داخل خاک ایران در همان سطح پاسخ داده میشد اکنون رژیم صهیونیستی به خود جرات نمیداد دست به عملیات تروریستی در نطنز بزند.
از این رو شعار و تقاضای توقف مذاکرات وین نعل وارونهای است که دقیقا منتهی به تحقق خواست صهیونیستها میشود.
از نظر مردمشناسان و جامعهشناسان سیاسی، گویی این رژیم به فناوری دقیقی از قرائت درست از رفتار و واکنشهای برخی جریانهای خاص سیاسی در کشور دست پیدا کرده و با دامنزدن و مهندسی رفتار مبتنی بر جناحگرایی و نگاه به انتخابات ۱۴۰۰، آنها را از رفتن به سوی رفتار مبتنی بر منافع ملی، باز میدارد.
طرح دو فوریتی قطع مذاکرات غیر از این نمیتواند باشد. ضمن آنکه برای دومین بار برخی جریانهای خاص سیاسی به جای محکوم کردن اسرائیل و مطالبه مقابله به مثل و انتقام سخت از این رژیم، در حوزههای مناسب و همسطح خود، قصد دارند انتقام این عملیات تروریستی را از معیشت مردم، دیپلماسی و وزارت خارجه بگیرند.
مواردی که میتواند به طور استراتژیک به ناامیدی بیشتر مردم از حل امور معیشتی خود و توسل دولت و حاکمیت به سیاست موازنهسازی دامنزده و منجر به عدم گرایش به انتخابات شود.
نظر شما