به گزارش ایرناپلاس، یکی از بزرگترین دستاوردهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی در طول سالهای پس از انقلاب دستیابی به توافق هستهای (برجام) بود زیرا در دولت پیش از دولت تدبیر و امید، سالها مذاکرات هستهای ایران با کشورهای دیگر در این زمینه، در عمل چیزی جز قطعنامهها از سوی شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان در پی نداشت.
دولت تدبیر و امید که روی کار آمد، دیپلماسی کشور در مسیر عقلانیت و منطق با محوریت منافع و اقتدار ملی قرار گرفت تا پس از ماهها گفتوگو و مذاکره با قدرتهای بزرگ دنیا، به توافق برجام دست پیدا کنند.
تصویب برجام در شورای امنیت سازمان ملل و تبدیل شدن آن به قطعنامه ۲۲۳۱ عملا منجر به لغو شدن شش قطعنامه پیشین شورای امنیت علیه ایران شد، قطعنامههایی که تا پیش از آن، تحریمهای گستردهای را علیه ایران تحمیل کرده بود.
در واقع یکی از بزرگترین دستاوردهای برجام آن بود که در تاریخ سازمان ملل، برای اولین بار یک کشور با وجود تحریمهای متعدد و بدون درگیری نظامی توانست از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد، خارج شود و همه قطعنامههای پیشین علیه خودش را لغو کند.
فارغ از نفس موفقیت دیپلماتیک، در قالب برجام اشخاص و نهادهای ایرانی زیادی، به همراه هواپیماها، نفتکشها و کشتیهای ایران از فهرست سهگانه تحریمهای هسته ای شورای امنیت، آمریکا و اتحادیه اروپا خارج شدند.
از جمله مهمترین دستاوردهای ایران در قالب برجام، به رسمیت شناخته شدن برنامه صلحآمیز هستهای ایران، غنیسازی اورانیوم و ساخت راکتور آب سنگین بود که تا پیش از آن همواره محلی برای بهانهگیریها، فشارها و تحریمهای غرب علیه کشورمان به شمار میرفت.
بسته شدن شدن پرونده مربوط به اتهامهای بیاساس علیه جمهوری اسلامی ایران در مورد وجود «ابعاد احتمالی نظامی» در فعالیتهای هستهای کشورمان از یک سو و حفظ برنامه تحقیق و توسعه از سوی دیگر، دستاوردهای مهم دیگر این توافق بود.
خروج موقت از فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی FATF، آزادسازی بخش قابل توجهی از وجوه مسدود شده و دسترسی بانک مرکزی به آنها، جذب شرکتهای بینالمللی و سرمایهگذاری خارجی در ایران و رفع تحریمهای نفتی، گازی و پتروشیمی که صادرات نفت خام و میعانات گازی کشور را به بیش از دو برابر نسبت به زمان قبل از برجام افزایش داد، از جمله دستاردهای اقتصادی برجام بود.
لغو تحریمهای شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و شرکت ملی نفتکش و لغو تحریمهای حملونقل هوایی از دیگر دستاوردهای ارزشمند توافق هستهای بود که به قرارداد خرید چندین فروند ایرباس و هواپیمای ATR منجر شد.
آثار مثبت برجام در مجموع باعث شد ایران یکی از بالاترین نرخهای رشد اقتصادی در جهان را به خود اختصاص دهد و این مساله به طور مستقیم بر زندگی و معیشت مردم تاثیر مثبتی داشت.
این دستاوردها تا زمان خارج کردن آمریکا از برجام از سوی دنالد ترامپ و اقدامات و تحریمهای غیرقانونی دولتش علیه ایران ادامه داشت؛ اما پس از آن، جنگ اقتصادی تمامعیار علیه مردم ایران آغاز شد که دولت در این مسیر نیز با درایت توانست دشواریها و فشارهای غیرقابل انکار روزهای تحریم را به حداقل برساند تا کمترین فشار به مردم وارد آید؛ هر چند رئیسجمهوری و دیگر اعضای دولت بر خلاف بعضی دولتمردان سابق، تحریمها را ورقپاره نخواندند و منکر فشارهای تحریمها بر مردم نبودند با این حال دولت تدبیر و امید تا جای ممکن سعی بر کماثرکردن این فشارها بر معیشت جامعه را داشته است.
اما با وجود تامل بر دستاوردهای یادشده، در طول مذاکرات برای امضای برجام، در سالهای اجرای برجام و لغو تحریمها و پس از خروج آمریکا، همه اقدامات، گفتوگوهای منطقی، دیپلماسی مقتدرانه، دستاوردها و مقاومتهای دستگاه اجرایی کشورمان، همواره محلی برای بعضی غرضورزیها سیاسی و جناحی از سوی بعضی جریانها در جهت مخالفت با دولت بود.
مخالفتها، تندرویها و اقدامات خلاف منافع ملی از سوی بعضی جریانهای مخالف دولت در این سالها، نه تنها دردی از مردم کم نکرد بلکه در مسیر کاهش مشکلات مردم نیز هر روز سنگی بر سنگ دیگر گذاشت.
پیامد مهم و ارزشمند همه اقدامات و دستاوردهای دولت تدبیر و امید و تاثیر آن بر زندگی مردم پس از برجام، آن بود که مردم بیش از پیش به نقش تصمیمساز خود یعنی حضور در انتخابات، امیدوار شوند و در عمل شاهد بهبود وضعیت کشور و اقتصاد در نتیجه انتخاب خودشان باشند؛ اما همین مساله باعث شد تا جریانهای تندرو که هیچگاه از سوی جامعه با اقبال روبرو نبودند، استراتژی ناامیدسازی مردم از انتخاب و مشارکت در عرصه سیاسی را کلید بزنند.
این روزها که مقاومت ملت و درایت دولت و گذراندن سختترین سالهای تحریم و فشار و جنگ اقتصادی حالا به خروج ترامپ از کاخ سفید منتهی شده و به نظر میرسد نشانههایی از اعتراف سرمداران ایالات متحده به شکست خود در سیاست فشار حداکثری علیه ایران، دیده میشود، گروههای تندروی داخلی دوباره دست به کار شدهاند تا مانع رفع دوباره تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی مردم شوند.
از نگاه کارشناسان، گروههای تندرو میدانند اگر مساله تحریمها و توافق هستهای به مدار درست باز گردد، مردم دوباره بر این واقعیت پافشاری خواهند کرد که انتخاب و مشارکتشان دستاوردهای قابل توجهی داشته است؛ با همین رویکرد، تندروها تلاش میکنند هر گفتوگوی دیپلماتیک برای رفع تحریمها و شکوفایی اقتصاد را با مشکل مواجه سازند تا به زعم خود، مردم نسبت به انتخابشان ناراضی و بدبین شوند و تمایلی برای شرکت در انتخابات نداشته باشند. آنها میدانند وقتی حضور و مشارکت مردم در انتخابات پایین باشد _ همانند انتخابات مجلس یازدهم _ احتمال بیشتری برای پیروزی در میدان خواهند داشت.
اما پرسش اساسی آنجاست که آیا غرضورزیهای جناحی، سیاسی و انتخاباتی، جایی برای اقدام علیه منافع ملی و فشار بر مردم و تحمیل مشکلات اقتصادی و معیشتی بر زندگی آنان است؟
نظر شما