مسیر انتقادها به اتهام‌زنی رسید

تهران- ایرناپلاس- تصور کنید چهار دهه پیش است و کشور در کوران جنگ نابرابر با جبهه جهانی غرب و شرق که دیوانه‌ای چون صدام را وسط معرکه فرستاده و همه امکانات انسانی، مادی و معنوی این سرزمین بسیج شده تا دشمن را شکست دهد؛ در این شرایط اگر جریانی سیاسی دولت را متهم کند با عملکردش سبب ترغیب دشمن به حمله و جنگ نظامی شده، این اتهام چقدر منصفانه و فراتر از آن در راستای منافع ملی است؟

به گزارش ایرناپلاس، روند انتقادهای رسانه‌ای بویژه تندروهای جریان اصولگرا به دولت و شخص رئیس جمهوری اکنون دیگر از دایره انصاف خارج شده و به ورطه اتهام‌زنی و حتی محکومیت قطعی رسیده است.
در جدیدترین نمونه از این رویکردها، روزنامه‌ای نه چندان خوشنام، سخنان مهم رئیس‌جمهوری را دستمایه اتهامی قرار داده و حسن روحانی را به عنوان «مقصر» جنگ اقتصادی آمریکا معرفی و در ذیل تیتر نخست خود نوشته «کدام سیاست‌ دولت‌های یازدهم و دوازدهم دشمن را برای آغاز جنگ اقتصادی علیه مردم ایران ترغیب کرد؟»!

کافی است به یادآوریم سخت‌ترین مخالفان بنی‌صدر، رئیس جمهور مخلوعی که در زمان او جنگ تحمیلی ۸ ساله آغاز شد نیز، هرگز او را متهم نکردند صدام را «ترغیب» به حمله و جنگ نظامی کرده و «مقصر» تجاوز دشمن به کشور بوده است. یک دهه بعد از دفاع مقدس نیز هیچگاه نه رهبری و نه جناح مخالف دولت سازندگی، کابینه و شخص رئیس جمهوری وقت را متهم به ترغیب یا مقصر جنگ یا تهاجم فرهنگی نکردند و همه مخالفان و موافقان دولت، خود را موظف می‌دیدند جبهه خودی را در جنگ فرهنگی تقویت و مستحکم کنند.

حال در شرایطی که رئیس‌جمهوری مملکت اعلام می‌کند «از سال ۵۹ در تحریم اقتصادی بوده‌ایم اما از سال ۹۷ وارد جنگ اقتصادی شده‌ایم» و با مقایسه ادعاهای مضحک صدام در آغاز جنگ تحمیلی با وعده پوچ آمریکایی‌ها مبنی بر «ندیدن ۴۰ سالگی انقلاب در سال ۹۷»، سعی در نمایاندن چهره متخاصم دولت ترامپ دارد و در سخت‌ترین شرایط تحریم‌های همه‌جانبه و کرونا، شرایط بغرنج کشور را ترسیم می‌کند، اما وقتی تریبون رسانه‌ای یک جریان تندرو می‌نویسد «دولت هرقدر هم که بخواهد خود را در جایگاه «قربانی» تحریم‌ها تعریف کند باز هم به عنوان یک «عامل» شناخته می‌شود» چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟

همین تیرماه گذشته بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس دهم به صراحت فرمودند «همه باید در مقابل دشمن یکصدا باشیم»؛ براستی مخاطب این سخن کیست؟ به نظر می‌رسد جریان سیاسی-رسانه‌ای که چنین اتهام سنگینی را متوجه دولت می‌کند، وقت آن رسیده که در ادعای ولایتمداری‌اش تجدیدنظر کند.
این روزنامه اصولگرا در مطلب روز پنجشنبه گذشته، نه تنها منکر جنگ اقتصادی یا به تعبیری، تروریسم اقتصادی نشده بلکه با صغری کبری چیدن‌های مختلف و سرازیرکردن اتهام «عامل» جنگ به رئیس دولت، به صراحت پرسیده، حسن روحانی «متهم است یا شاکی؟»!

اگر کسی شگفتانه و کنجکاوانه دنبال مبنای تحلیلی چنین اتهامی باشد، با رجوع به این رسانه‌ها به کلیدواژه‌های «برجام و تنش‌زدایی» خواهد رسید؛ همان توافق‌نامه‌ای که دولت کنونی عامل امضای آن بود؛ پرسش برانگیز اما آن است که چگونه دستگاه فکری و تحلیلی یک جریان سیاسی مخالف دولت، «جنگ اقتصادی کنونی» را نتیجه برجام و سیاست تنش‌زدایی می‌داند؟

گویی در دولت‌های نهم و دهم (که اتفاقا همین جناح سیاسی-رسانه‌ای، حاکم بر کشور بود) نه اعتقادی به برجام داشت نه سعی در تنش‌زدایی، هیچ تحریم گسترده‌ای بر کشور تحمیل نشد و پایه تحریم‌ها در دولت کنونی گذاشته شده است!

متهم کردن سیاست تنش‌زدایی و مذاکره‌کنندگان برجام به ترغیب یا عامل جنگ اقتصادی دشمن، یک تناقض عقلی و منطقی است که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، یک سیاست بازی مبتذل است! تداوم چنین هجمه و تخریب به دولت، این تداعی را ایجاد می‌کند که این تندروی‌ها از سوی این جریان خاص، از روی «غفلت» نبوده و با قصد و غرض از پیش‌ تعیین شده، منافع جناحی را ارجح بر منافع ملی دیده‌اند. در واقع آنچه امروز از نزاع‌های سیاسی مشاهده می‌شود، رویکرد دلسردکننده و اقدامات چالش‌ساز برای اجماع و همدلی عمومی آن هم به دلیل رقابت‌های سیاسی است در حالی که مسئولان بارها اعلام کرده‌اند امروز دولت در کانون مبارزه با جنگ اقتصادی قرار دارد و در این مرحله نیازمند درک مشترک از ماهیت این نبرد هستیم تا همگان در برابر این جنگ نابرابر در یک صف قرار گیریم.

۲ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.