یوسف مولایی، استاد دانشگاه و کارشناس حقوق بینالملل درباره چگونگی همکاری بین کشورها در دوران کرونا، به ایرناپلاس میگوید: این مسئله که تکلیف دولتها در شرایط بحرانی چیست، اهمیت زیادی دارد. در شرایط بحرانی، همکاری حداقلترین کار است درصورتی که در شرایط بحرانی ما به همبستگی فراگیر بینالمللی احتیاج داریم.
مولایی ادامه میدهد: وقتی هدف همکاری باشد، مثلاً چین دارو دارد و به کشورهای دیگر میفروشد، اما وقتی کشوری پول و امکاناتش را نداشته باشد، نمیتواند این دارو را تهیه کند. اما در حالت همبستگی، لزومی ندارد که پول و امکانات لازم فراهم باشد.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان میکند: در سال ۲۰۱۷، اعلامیهای در خصوص همبستگی بینالمللی تهیه و به سازمان ملل ارائه شد که به مجمع عمومی این سازمان هم آمد. در آنجا یکی از مسائلی که مطرح شد، درباره لزوم همبستگی دولتها در شرایط جنگی و بیماریهای واگیردار بود.
او درباره اینکه ایران چه تمهیداتی برای این همبستگی ملی دارد و آیا توان انجام این مهم را دارد، توضیح میدهد: جامعه ملی ما نیز به همبستگی احتیاج دارد. ما باید تلاش کنیم اصول مطرح شده در پیشنویس سازمان ملل را رعایت کنیم. در واقع مدل مناسبات بینالمللی باید بهصورت جوهری تغییر کند؛ چه در شرایط جنگی و چه در شرایط شیوع بیماریها. سالانه بیش از ۱۴ تریلیون دلار برای شرایط جنگی هزینه میشود. درصورتی که همین مبلغ میتواند برای مقابله با مشکلات جهانی هزینه شود. این یعنی منابع این کار، در دنیا وجود دارد، اما درست مصرف نمیشود.
این حقوقدان میافزاید: مسئله مهم دیگر همبستگی بین حاکمیت و مردم است. برای ایجاد این فضا به گفتوگوی فراگیر ملی احتیاج داریم. مثلاً اینکه بگوییم میخواهیم برای کرونا چهکار کنیم؟ از اندیشمندان، روشنفکران، صاحبنظران و ... دعوت کنیم در تالاری جمع شوند و تبادلنظر کنند و از آن هم خروجی بیرون بدهیم. ما الان هیچ نقشه درستی و حسابیای نداریم و از ظرفیتهای ساختاری و نرمافزاریمان، درست استفاده نمیکنیم. اول باید به لحاظ نظری، این موضوع مشخص شود که ما ملتی هستیم که حاکمیتی دارد و باید وظایفش را با مشارکت مردمی انجام دهد. اصلیترین موضوع این است که به این تالار گفتوگو، دید امنیتی نداشته باشیم و از همه اقشار هم دعوت کنیم و شرکتکنندگان هم ثابت کنند که برای حل مسائل کشور حاضر میشوند و بهدنبال پست سیاسی نیستند و تنها میخواهند بهعنوان شهروند، تبادلنظر کنند و این نظرات به سیاستگذاریهای جاری کشور منجر شود.
او همچنین معتقد است: در شرایط بحران کرونا، کشورهایی موفق شدند که هم زیرساخت لازم را داشتند و هم عدالت اجتماعی و پیوستگی بین مردم و حاکمیت بهدرستی برقرار بود مانند دانمارک، آلمان و ... بنابراین اینکه میگویند کرونا کشنده است خیلی موجه نیست.
این کارشناس حقوق بینالملل ادامه میدهد: علاوه بر فراهم آوردن زیرساختهای لازم، سازماندهی زندگی اجتماعی مردم بهصورت فرهنگی هم مهم است. اگر گفته میشود مسئله بودجه است که در زمان مصدق هم مردم اوراق قرضه خریدند و اقتصاد را بدون نفت راه انداختند. بنابراین اگر دولت توان مالی ندارد، مردم میتوانند کمک کنند. اما اینکه مردم کمک نمیکنند و اعتماد و مشارکت ندارند، باید حل شود. مثلاً دولت میگوید افراد با درآمد، یارانه نگیرند، اما مردم گوش نمیکنند. درصورتی که با گرفتن یارانه افراد بینیاز و اعطای آن به نیازمندان و بیکاران در این شرایط، اتفاقات بهتری میافتد.
او معتقد است راهحلهای ما برای عبور از این بحرانها، جدا از هم، غیرعملی و برنامهریزی نشده هستند. دیواری بین مردم و حاکمیت وجود دارد که مردم باید توجیه شوند و مهمترین مسئله تشکیل تالاری برای گفتوگوی ملی فراگیر برای ایجاد همبستگی ملی است.
نظر شما