قدمت باغستانهای قزوین به روایتی به دوره ساسانیان برمیگردد و به روایت دیگر که صحیحتر به نظر میرسد و در سفرنامه ناصرخسرو نیز به آن اشاره شده به ۱۱۰۰ سال بالغ میشود. ناصرخسرو ۱۱ قرن پیش در کتاب خود درباره باغستانهای اطراف قزوین صحبت کرده و از ویژگیهای منحصربهفرد آن نام برده است.
وسعت این باغستان تا دهه ۳۰ بیش از ۵ هزار هکتار بوده که با شروع تخریبها، حالا به ۲۷۸۰ هکتار رسیده است. ساکنان قزوین، مالکان اصلی این باغستان بودند و مالکیت آنها از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. تا قبل از آن، باغستان دورتادور قزوین را دربرگرفته بود، اما بهتدریج و به دلیل توسعه شهر به سمت شمال و ایجاد تأسیسات شهری و زیربنایی مثل کارخانهها، انبار و ایستگاه راهآهن، شمال باغستان از بین میرود و حالا این باغستان به شکل نعل اسبی غرب، جنوب و شرق قزوین را فرا گرفته است. حالا چندی سالی است که به بهانههای مختلف زمین این باغستان تغییر کاربری داده میشود که یکی از این بهانهها ساخت کمربندی توسط مدیریت شهری قزوین است.
اجازه نخواهم داد حتی یک وجب از این گنج گرانبها تخریب شود
محمد درافشانی، سرپرست شهرداری قزوین در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید نهتنها بهعنوان یک مدیر شهری بلکه بهعنوان یک شهروند قزوینی هم اجازه نخواهم داد حتی یک وجب از این گنج گرانبها تخریب شود، اما فرشید مقدم سلیمی، پژوهشگر و فعال اجتماعی در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید: این کمربندی اگر تکمیل و ساخته شود، در گام اول بیش از ۲۰۰ تا ۲۵۰ هکتار از باغستان قزوین از بین میرود.
درافشانی میافزاید: پروژه ساخت کمربندی شرق قزوین از تیرماه سال ۹۷ آغاز شده و این طرح هیچگاه بر مبنای تغییر کاربری باغستان طراحی نشده و هرگز در ذهن طراحان شهری این موضوع مطرح نبوده است. بر اساس کارشناسیهای انجام شده در حوزه معاونتهای شهرسازی و عمرانی و سایر سازمانهای مرتبط، کمربند سبز شرقی ادامه طرح جامع قدیم است که باید رینگ آن کامل میشد و مگر میشود چنین خیانت آشکاری را به یک شهر ۹۰۰۰ ساله کرد.
به گفته سرپرست شهرداری قزوین در این طرح از میدان قدس تا پل مرحوم ابوترابی، از پل مرحوم ابوترابی تا پل امام رضا(ع) و از پل امام رضا(ع) تا نسیم شمال رینگی تعریف شد که در طرح جامع نیز آمده و تأیید شده بود.
پروژهای که از اساس غلط بود
کارشناسان میگویند در طرح جامع دوم شهر قزوین که مصوب سال ۶۹ است، جادهسازی در باغستان مورد تأیید و تصویب قرار گرفته است و در مطالعات آن سخنی از اهمیت باغستان به میان نیامده است.
مقدم سلیمی در این باره میگوید: ساخت کمربندی در طرح جامع سال ۶۹ پیشنهاد شده است که البته این طرح ایرادات اساسی دارد. مثلاً در دهه ۶۰، نرخ رشد جمعیت زیاد بوده و آنها در مطالعات جمعیتی خود اشتباه کرده و فکر میکنند که این افزایش جمعیت در سالهای ۷۰ و ۸۰ نیز تکرار خواهد شد. به همین دلیل، توسعه زیادی برای شهر در نظر گرفتند و شهر را به سمت شمال توسعه دادند. آنها تصاویری هم نسبت به ترافیک آینده داشتند و به همین دلیل ساخت کمربندی را پیشنهاد دادند. برای همین در طرح جامع سال ۶۹ این کمربندی گنجانده شده است.
اگرچه گذر زمان ایرادات مطالعات مربوط به طرح جامع سال ۶۹ را مشخص کرد، اما مدیریت شهری قزوین بار دیگر ساخت کمربندی را در طرح جامع جدید مصوب سال ۹۴ هم تکرار و تأیید کردند. این در حالی بود که بر اساس همین طرح هرگونه تغییر کاربری در حریم شهر قزوین ممنوع است.
بر اساس آنچه در سایت شهرداری قزوین آمده است، پروژه کمربندی شرق قزوین با هدف اصلاح و توسعه سامانه حمل و نقل درون شهری و برونشهری سال ۸۹ مطرح و در دستور کار قرار گرفته است. با این حال، مردم قزوین بیش از گذشته به ارزش باغستان پی برده و با حرکت اجتماعی شروع به اعتراض کردند و خواستار حفاظت از باغستان و احیای پهنههای تخریب شده باغستان شدند. اگرچه مسئولان و شهرداری قزوین تلاش کردند که پاسخ دهنده مطالبات عمومی باشند، اما اتفاقات نشان میدهد که در کار خود موفق نبوده و تخریب باغستان در این سالها ادامه داشته است. مقدم شریفی میگوید: در مکاتبهای که با شهردار قزوین داشتم، شهردار هم اذعان کرده است که سرعت تخریب کم شده، اما متوقف نشده است.
حالا مهرماه امسال شهرداری قزوین اعلام کرده تکمیل این کمربندی که به کمربندی سبز معروف است در دستور کار قرار گرفته است. قرار است کمربندی سبز قزوین دارای چهار باند رفت و برگشت، مسیر عابر پیاده، مسیر دوچرخهسواری و فضای سبز باشد و دسترسی شمال به جنوب را تسهیل کند.
آیا ترافیک قزوین جدی است؟
اما سؤال اینجاست که اصرار مدیریت شهری قزوین برای ساخت این کمربندی که گفته میشود نزدیک به ۲۵۰ هکتار از باغستان قزوین را تخریب میکند، چیست؟ آیا قزوین ترافیک سنگینی دارد و نیازمند چنین کمربندی است؟ مقدم شریفی میگوید: همین حالا بر سر این موضوع در شورای عالی معماری و شهرسازی بحث است. من نماینده مرکز تحقیقات ریاست جمهوری بودم و در این جلسات شرکت میکردم. مسئولان استان قزوین اصرار دارند که بگویند در قزوین ترافیک است. آنها قزوین را با ۲۰ سال پیش مقایسه میکنند و معتقدند که ترافیک دارد. من معتقدم قزوین نه در مقایسه با تهران، بلکه در مقایسه با اصفهان هم ترافیک جدی ندارد.
به گفته او، مجموعه افراد و نهادهایی شامل پیمانکاران، مهندسان مشاور و خود شهرداری منافعی در اتوبانسازی دارند و به همین دلیل آن را پیگیری میکنند.
پرونده ساخت کمربندی در حال حاضر باز است و شهرداری قرار است اصلاحاتی در مورد آن انجام دهد. مقدم میگوید: اگر قرار است تصمیم درستی گرفته شود آن قسمتی که ساخته شده بماند و مابقی ساخته نشود. منتها طی جلسات برگزار شده ظاهراً تمایل مدیریت شهری بر این است که ساخت کمربندی را ادامه دهد. با این حال، مردم و NGOها همچنان مخالفاند و معتقدند این پروژه لغو شود. به گفته مقدم، شهرداری قزوین گفته است حجم تخریب ۲۰۰ هکتار است و قرار است اصلاح شده و به ۱۵۰ هکتار کاهش پیدا کند و وارد یک چانهزنی شده است که ۱۵۰ هکتار از ۲۷۰۰ هکتار رقمی بزرگی نیست و نباید نگران آن بود.
این توجیه شهرداری در حالی است که تنها پروژه ساخت کمربندی، باغستان را تهدید نمیکند، بلکه پروژههای دیگری نیز در سالهای گذشته وجود داشته که بخشهای مختلفی از باغستان را به دلیل تغییر کاربری، نابود کرده است.
مقدم سلیمی میگوید: این باغستان از حدود دهه ۳۰ کوچک شده و از ۵۰۰۰ هکتار به ۲۷۰۰ هکتار رسیده است. ۲۳۰۰ هکتار یک شبه از بین نرفته، بلکه بهتدریج از بین رفته است. متأسفانه اکثریت مردم این نگاه بلندمدت را به ماجرا ندارند. در ۶۰ سال بیش از ۲۰۰۰ هکتار از باغستانها از بین رفته است. مردمی که ۶۰ سال را نمیبینند میگویند چه اشکالی دارد شهرداری ۵ هکتار از این باغستان را مثلاً به یک بوستان تبدیل کند.
توهم شهر بدون ترافیک و شهر روان
مقدم سلیمی به موضوع دیگری هم اشاره میکند و آن فانتزیهایی است که جماعت پیمانکار و مشاور در مورد شهر بدون ترافیک، شهر بدون چراغ یا شهر روان در ذهن شهروندان ایجاد میکنند؛ بهطوری که با منطق آنها نباید پشت چراغ قرمز هم ایستاد و باید با استفاده از اتوبانها و تونلها بهسرعت در شهر جابهجا شد.
وی به سمینار بررسی اجتماع شهری تهران که در سال ۴۱ در تهران برگزار شده است، اشاره میکند. مقدم میگوید اگر گزارشهای مربوط به این سمینار را بخوانید متوجه میشوید که از همان زمان این فانتزی وجود داشته است که ما ترافیک تهران را میتوانیم حل کنیم. همان زمان هم راهحل آنها ساخت تونل، اتوبان و پل بود که حتی نقشههای آن هم وجود دارد. اما با این همه ساختوساز و اتوبانسازی، ترافیک تهران حل که نشده، افزایش هم پیدا کرده است.
باغدارانی که طرفدار تغییر کاربری هستند
وی میافزاید: مطالعه ما نشان داد این روابط خاص و این روابط تولیدی، شهروندان خاصی را هم تولید میکند. به این معنی که باغداری که میبیند قیمت هر متر باغ او با تغییر کاربری ۵ میلیون تومان میشود در حالی که در حالت عادی ۵۰ هزار تومان است، ترجیح میدهد به تغییر کاربری رضایت دهد. این موضوع باعث شده فشاری هم از طرف یک عده از مردم برای تغییر کاربری نیز وجود داشته باشد که شاید باغدار نباشند. موضوع این است که ۲۰ سال پیش کسانی مثل دلالان، بنگاهداران و حتی کارمندان شهرداری که از طرحهای شهری و توسعه آنها خبر داشتند باغها را از باغداران میخرند و همینها به استانداری و شهرداری برای تغییر کاربری فشار میآورند.
در حال حاضر وضعیت باغستان در شرق بحرانی است، البته نه به دلیل تغییر کاربری، بلکه به دلیل رها شدن آنها. بر اساس آنچه بیشتر هم گفته شد از سال ۷۵ تا ۸۰ آرام آرام عدهای از دلالان و بنگاهداران وابسته به برخی نهادهای دولتی در شرق باغستان زمین خریدند، آنها باغهای خریده شده را رها کردند که باعث از بین رفتن آنها شده است حتی در برخی از آنها آتشسوزی اتفاق افتاده است. همین توجیهی برای گروهی است که این منطقه دیگر باغ نیست و میتوان آن را تغییر کاربری داد.
به گفته مقدم سلیمی اگر این تغییر کاربری اتفاق بیفتد، در واقع شهرداری و دولت به دلالانی که ۲۰ سال پیش این باغها را خریده و رها کردهاند، پاداش میدهد. بر اساس آمارگیری که در سال ۸۰ در یکی از محلات باغستان به نام کتآباد صورت گرفته که یکی از بزرگترین محلات باغستان است، از میان ۱۰۰ درصد مالکان این محله، ۷۰ درصد باغدار نیستند، بلکه سوداگرانی هستند که باغها را خریده و عامل تخریب آن شدند.
جنگل مصنوعی بهجای باغستان طبیعی
در این میان، حتی حقآبه باغستان قزوین نیز در معرض خطر است. از سال گذشته پروژهای در شهر قزوین کلید خورده است که در ارتفاعات شمال قزوین جنگل و دریاچه مصنوعی ساخته شده و در آن کروکدیل پرورش داده شود؛ منطقهای که نه خاک حاصلخیز و نه آب دارد. به گفته مقدم شریفی، این پروژه حتی پیوست محیط زیستی هم ندارد، با این حال سال گذشته عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست کشور آن را افتتاح کرده است.
مقدم سلیمی میگوید: در این طرح، ایجاد هفت دریاچه مصنوعی دیده شده است. سؤال اینجاست که این حجم از آب قرار است از کجا تأمین شود؟ جواب ما این است از حقآبه باغستان! سؤال اینجاست با وجود باغستان طبیعی ۱۰۰۰ ساله چه نیازی به ساخت جنگل مصنوعی وجود دارد؟ آیا بهتر نیست بهجای آن، به فکر حفاظت و احیای باغستان باشند؟
نظر شما