به گزارش ایرناپلاس، جاوید عباسیفلاح خواننده، آوازپژوه و مدرس آواز ایرانی فعالیت حرفهای خود را سال ۱۳۷۵ در زنجان شروع کرد. او ابتدا در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران در مدت کوتاهی نزد استادان محمد منتشری و کریم صالحعظیمی آموزش دید؛ سپس نزد استاد میرزا علیاکبر قزوینی متخلص به خرم، حدود ۸ سال به یادگیری هرچه بیشتر آواز ایرانی پرداخت و بسیاری از رموز خوانندگی از ردیفهای آوازی تا ضربیخوانی، تصنیفخوانی و مرکبخوانی را نزد وی آموخت. در ادامه به کارگاه آواز استاد شجریان راه یافت و در محضر ایشان بهرهها برد.
از عباسیفلاح تا کنون سه آلبوم موسیقی به نامهای «حریر نگاه»، «رسم یاری» و «در عاشقی» انتشار یافته است. وی همچنین مقالههای مختلفی را در زمینههای تخصصی آواز نوشته و با برگزاری نشست آیین آواز زنجان به عنوان دبیر این نشست، نخستین کسی بود که در راهاندازی آیین آواز شهرستانها پیشقدم شد. نشستی که تا کنون دو نوبت در شهر زادگاهش برگزار شده و تداوم آن به پس از پایان همهگیری کرونا موکول شده است.
شرایط امروز آواز ایرانی، موضوع گفتوگو با این خواننده با سابقه بود.
ایرناپلاس: وضعیت کنونی سالهای اخیر هنر آواز در کشور را چگونه میبینید؟
عباسیفلاح: مقایسه کنونی آواز با آوازهای چند دهه پیش بهراحتی ما را به مشکلات موجود در آواز رهنمون میسازد. اوضاع آنقدر بد است که از این پس دیگر بهجای پیدا کردن مشکلات و ریشه آنها فقط باید به دنبال کوچکترین ویژگی یا نقطه امید در آواز گشت.
باید تعارفات را کنار بگذاریم و بپذیریم که آواز ایرانی در مشکلات متعددی در حال غرق شدن است. شوربختانه، آواز ایرانی با پیشرفت روزافزون امکانات و تجهیزات و تغییرات، نتوانست خود را با آنها وفق دهد.باید تعارفات را کنار بگذاریم و بپذیریم که آواز ایرانی در مشکلات متعددی در حال غرق شدن است. شوربختانه، آواز ایرانی با پیشرفت روزافزون امکانات و تجهیزات و تغییرات، نتوانست خود را با آنها وفق دهد.
بیتفاوتی دستاندرکاران به هنر آواز و شیوههای مختلف اجرای آن و بیتوجهی به آوازهای افراد گمنام مناطق مختلف، برنامهریزی و سیاست جریان شکل گرفته برای تکصدایی شدن آواز و هجوم گسترده هنرجویان آواز به سمت یک جریان خاص، البته در کنار نبودِ محلی برای ارائه بدون محدودیت آوازها، رشد روزافزون روشهای مختلف و ناکارآمد برای صداسازی هنرجویان، تقلیدهای متعصّبانه، آموزشهای نادرست، تجاریسازی موسیقی، نبود آرامش کافی برای شنیدن و وقت گذاشتن به آواز در مردم، وجود مافیای گسترده در معرفی افراد فاقد توانایی، در کنار نقش پررنگ رسانهها بویژه صداوسیما و همراهی آنان در معرفی برخی از این افراد، پخش نکردن آثار فاخر بزرگان آواز، مضرات شهرنشینی و آپارتماننشینی و راحتطلبی هنرجویان آواز، نبود شناخت کافی و نگرش نادرست درخصوص فلسفه و زیبایی آواز، بیرمقی و بیحسی آوازخوانان، ارائه آوازها به دور حجم مفید صدا و قدرت کافی در تولید صوت استاندارد (به دلیل تقلید کورکورانه) از مشکلات موجود در آوازهای کنونی ماست.
سیاستها و تصمیمهای نادرست و کمتوانی خانه موسیقی در حل مشکلات موجود در این راه، قطع کامل ارتباط با آوازخوانان دهههای پیش و تفکر جوانگرایی مدیران وقت رادیو، شرایط انحصاری برای فعالیت و یکهتازی برخی هنرمندان ایجاد کرده که مدت زیادی است تداوم یافته و باعث هجوم گسترده هنرجویان آواز به سمت یک نحله خاص، در راستای این اندیشۀ رادیکال بوده و در نتیجه آواز به سمت انحطاط پیش رفته است.
ایرناپلاس: واکنش مردم در مقابل این تغییر و تحولات چه بود؟
پس از انقلاب افراد جامعه با توجه به نسبت ارتباط دور و نزدیکی که با دوره گذشته داشتند، برخوردهای متفاوتی را به طور ناخواسته با آثار هنری بهجامانده از رژیم گذشته در پیش گرفتند. به طور نمونه نسلهای دهه پنجاه و شصت به دلیل نزدیکی دوره خود با دوره پیشین و شنیدن موسیقیهای ناب آن دوره، همچنان به شنیدن آثار فاخر پایبند ماندند و گوش خود را آلوده موسیقیهای بیکیفیت نکردند.
از دهه ۷۰ به بعد، به نسبت دهههای گذشته، به دلیل نداشتن سابقه ذهنی و نشنیدن آثار خوب و فاخر، فریب تبلیغات دروغین پیرامون خوانندههایی را خوردند که یکشبه معروف شده بودند. تداوم روند اینگونه تبلیغهای زورکی باعث افت شدید سلیقه مخاطبان و حتی اهالی هنر شد، در واقع اهل هنر به نوعی مقابل بازار وا دادند.
از طرفی مشکلات اقتصادی فراوان به مرور گریبانگیر اقشار مختلف جامعه شد و از طرف دیگر با وجود محدودیتهایی که در موسیقی به دلیل سیاستهای فرهنگی کلان کشور اعمال میشد، موسیقی در ردۀ اولویتهای آخر سبد فرهنگی مردم جای گرفت و کاهش کیفیت آوازهای این چند دهه نیز میزان تمایل مردم را از شنیدن این آوازها پایین آورد. این، درست در نقطه مقابل زمانی قرار دارد که مردم برای شنیدن آوازهای خوانندههای قدیم لحظهشماری می کردند.
ایرناپلاس: چاره چیست و به اصطلاح چه باید کرد؟
به نظرم با اینکه تا رسیدن به جایگاه از دست رفته آواز فاصله زیادی داریم اما به شرطی که سیاست کلی در این مورد تغییر یابد و افراد متخصص در حوزه مدیریت موسیقی، سکان اداره امور مربوط به این هنر را برعهده بگیرند میتوان امیدوار بود در مدت مشخصی آواز ایرانی در این سرزمین پهناور که غنیترین موسیقی را در دل خود جای داده است زنده بماند و جانی بگیرد.
با کاهش اختلافها بین بزرگان این عرصه و ایجاد نوعی وحدترویه در زمینه آموزش آواز ایرانی و برنامهریزی کلی و دقیق میتوان بستر لازم را برای رشد و تعالی آن فراهم کرد. بالا بردن شعور موسیقایی مردم و همینطور خود آوازخوانان و ایجاد احساس مستقل بودن هنرجوی آواز پس از یادگیری ردیف و کسب شرایط لازم و داشتن تفکر و نگاه خلاقانه به این هنر نیز میتواند در رشد آن تاثیرگذار باشد.
برگزاری جشنوارههای کشوری در زمینه آواز نیز باید جزئی از سیاستهای دستاندرکاران باشد. در حال حاضر جشنوارههای داخلی و حتی جشنواره فجر جوابگوی نیازهای داخلی و حتی پایتخت نیستند. در این چند دهه شاهد هیچ جشنواره در سطح کشوری در این خصوص نبودهایم. در در واقع برگزاری این برنامهها در بستر ایجاد انگیزه در بین آوازخوانان و معرفی این هنر به جهانیان مفید خواهد بود.
مردم به دنبال تکنیک و ردیف، بالا خواندن، جیغ و فریاد شنیدن و نام و نشان تحمیلی نیستند. جامعه اگر نتواند از آوازی لذت ببرد و با آن ارتباط برقرار کند به دنبال جایگزین خواهد بود یا بهطور کامل آن را کنار خواهد گذاشت. در این صورت موسیقیهای مبتذل و بیکیفیت جای آواز و موسیقی تصنیفی ما را خواهند گرفت.ایرناپلاس: در واقع شما دارید با نوعی نگاه منتقدانه به آواز این چهار دهه، آن را آسیبشناسی و برایش چارهجویی میکنید؟
مشاهدۀ نتایج حاصل از تجربه دهههای اخیر در مورد آواز مشخص کرده رویکردی که در این مدت تعیین و مسیری که پیموده شده، درست و کارساز نبوده و به جز پسرفت هیچ چیز دیگری در این مورد نداشتهایم. بنابراین عقل و منطق حکم میکند که واقعبینانه به این موضوع توجه کنیم و راهکار تازهای با تفکر نو، بیطرفانه و دلسوزانه برای نجات آواز ایرانی پیدا کنیم.
آوازهای چند دهه اخیر ثابت کرده که نوع صدا و تاثیرگذاری و لذتبخشی در آن بسیار مهمتر از تکنیک است. در واقع مردم به دنبال تکنیک و ردیف، بالا خواندن، جیغ و فریاد شنیدن و نام و نشان تحمیلی نیستند. جامعه اگر نتواند از آوازی لذت ببرد و با آن ارتباط برقرار کند به دنبال جایگزین خواهد بود یا بهطور کامل آن را کنار خواهد گذاشت. در این صورت موسیقیهای مبتذل و بیکیفیت جای آواز و موسیقی تصنیفی ما را خواهند گرفت.
با این توضیح که شباهت صداها و تنوع نداشتن آنها، به شنونده احساس یکنواختی و رخوت میدهد. در حالی که یکی از دلیلهای مهم لذت بردن از صدای خواننده، داشتن ویژگیهای صدا اعم از زیبایی، گرمی، لطافت، قدرت، حجم، زنگ صدا، هویت و طبیعت صداست که متاسفانه با تقلید محض از دیگران، بخش مهمی از این ویژگیها از بین میرود.
ایرناپلاس: به نظر شما، اصلیترین مشکل امروز آواز چیست؟
شباهت صداها به هم تبدیل به بزرگترین آفت آوازخوانان شده در حالی که طبیعت اصلی صدا مهمترین و تاثیرگذارترین موضوع است. چه آثار فاخری داریم که بسیار ساده و روان خلق شدهاند و فاقد کوچکترین پیچیدگی بوده و در تاریخ موسیقی ما در یاد و خاطره مردم باقی ماندهاند.
بنابراین، نخستین قدم برای پیشروی در این راه، پرورش صداهای خوب، «ارگانیک» و طبیعی، زیبا، تاثیرگذار، به دور از تقلید و تصنع است. با تاکید فراوان بر این موضوع لازم است از توجه به قدرت طبیعی صدا، حجم مفید صدا، محدوده استاندارد صدا، جای درست صدا، رنگ صوتی طبیعی و حفظ لحن شخصی نام ببرم و یادآور شوم که آموختن تکنیک و ردیف در اولویتهای بعدی قرار می گیرد.
البته بررسی تخصصی هر یک از این موارد مجال بیشتری میطلبد که به دلیل تخصصی بودن از توضیح آن در این مجال اندک چشمپوشی میکنم. به باور من و در صورت اصلاح این موارد، لازم است اصلاح ساختار آموزشی در کل کشور و تغییر سیاستهای گذشته و منسوخ شده و بدون نتیجه نیز مورد توجه قرار گیرد.
معتقدم یک راهکار مهم و اساسی که باید توسط شورای عالی خانهموسیقی و همه نهادهای تاثیرگذار موسیقی در کشور انجام شود، افزودن حداقل دو واحد درسی به درسهای دانشآموزان از مقطع ابتدایی تا مقطع دبیرستان و برگزاری جشنوارههای موسیقی در مقاطع مختلف است.خوب است یادآوری کنم که ایجاد فضاهای مناسب برای ارائه آوازهای خوانندگان مختلف و بررسی و تحلیل آنها به همراه آگاهیبخشی و روشنگری، هم برای علاقهمندان به این هنر و هم برای هنرجویان آن، مانند برگزاری نشستهای تخصصی آیین آواز در فرهنگسرای ارسباران تهران که تا پیش از شیوع کرونا به همت چند تن از دوستان انجام میشد بسیار حائز اهمیت است و چنین برنامههایی باید در کل شهرهای ایران برای شناسایی خوانندههای گمنام و توانمند و همینطور با هدف روشنگری در مورد وضعیت کنونی آواز و مشکلات آن برگزار شود.
خوشبختانه از چند سال پیش، دوستان هنرمند زنجانی نیز پیشقدم شدند و برنامه آیین آواز را در این منطقه به راه انداختند. ما هم به حد وسع کوشیدیم و امیدواریم با پایان کرونا، برگزاری دوبارۀ آیین آواز زنجان را از سر بگیریم.
ضمن اینکه معتقدم یک راهکار مهم و اساسی که باید توسط شورای عالی خانه موسیقی و همه نهادهای تاثیرگذار موسیقی در کشور انجام شود، افزودن حداقل دو واحد درسی به درسهای دانشآموزان از مقطع ابتدایی تا مقطع دبیرستان و برگزاری جشنوارههای موسیقی در مقاطع مختلف است. البته این امر مهم به تلاش گسترده دستاندرکاران هنر موسیقی نیاز دارد و به طور قطع با پیگیری و تلاش به نتیجه خواهد رسید.
ایرناپلاس: نظر موسیقیدانان بویژه آوازخوانها در مورد وضعیت موجود و واکنش آنها در مواجهه با انتقادها چگونه است؟
یک واقعیت تلخ و دردناکِ حال حاضر این است که بعضی از هنرمندان و خوانندگان، بنا به دلایل مختلف از پذیرفتن اوضاع نابسامان کنونی سرباز زده و همچنان در مصاحبهها، سخنرانیها و همچنین اظهارنظرهایشان در کلاسها از این وضعیت اظهار رضایت میکنند.
این هم به نوبه خود آفت بزرگی در مسیر رشد و توسعه بوده و ممکن است به دو دلیل صورت بگیرد؛ نخست آنکه آنها احتمالاً از اوضاع و احوال جامعه هنری بیاطلاعند که در این صورت سخنرانی و مصاحبهشان چیزی به جز کوتاهی و خیانت نیست. دلیل دوم اینکه احتمالاً در پس پردۀ اظهار رضایت از این وضعیت به دنبال منافع خود هستند.
نقش مربیان و مدرسان آواز در رشد، توسعه و آگاهی بخشیدن و تبدیل هنرجویان به یک خواننده مستقل بسیار مهم است که متاسفانه در این زمینه نیز ضعفهای بسیاری احساس میشود و هر مدرسی شاگردان خود را آنگونه که خود دوست دارد و راه رفته، آموزش میدهد.ایرناپلاس: سخن پایانی؟
موضوع بسیار مهم اینکه میزان انتقادها به نسبت اظهار رضایتها بسیار کم است و در مقابلِ انتقادهای سازنده و واقعبینانه که توسط برخی افراد آگاه و عالم به آواز انجام میشود، مخالفتها و عکسالعملهای خشن و نادرستی از طرف دیگران بویژه برخی از اهالی هنر و حتی به ظاهر باسواد، صورت میگیرد؛ در حالی که یکی از راههای رشد و توسعه در هر زمینهای وجود افراد منتقد و انتقادهای سازنده آنهاست.
نقش مربیان و مدرسان آواز در رشد، توسعه و آگاهی بخشیدن و تبدیل هنرجویان به یک خواننده مستقل بسیار مهم است که متاسفانه در این زمینه نیز ضعفهای بسیاری احساس میشود و هر مدرسی شاگردان خود را آنگونه که خود دوست دارد و راه رفته، آموزش میدهد.
خوانندگی در واقع شامل دو بخش کلی صدا و ویژگیهای آن و همچنین نوع اجراست که هر کدام از این دو بخش دانش و ویژگیهای خاص خود را دارند و بسیار گسترده است. یک مدرس و معلم پیش از آموزش دادن، خود باید به این مسائل واقف باشد (که بررسی هر یک از این موارد بسیار مفصل است و در این مجال نمیگنجد).
امیدوارم با تلاش صادقانه و دلسوزانه و به دور از هرگونه تعصب و همدلی یکایک اعضای جامعه موسیقی، در مسیر اعتلای این هنر ارزشمند ایرانی گام برداریم.