به گزارش ایرناپلاس، فقدان استاد محمدرضا شجریان در میان دوستدارانش، مسالهای است که هنوز برای بسیاری پذیرفته نیست. حضور پربار او چنان تاثیری بر موسیقی ایران و روند فعالیت حرفه خوانندهها و موسیقیدانان داشت که نمیتوان موسیقی ایران را بدون او تصور کرد. راهی که شجریان در موسیقی پیش گرفت، همواره نو و اصلاحپذیر بود. او از هرگوشه از ایران نکاتی آموخته بود و همه را به شاگردان و هنرمندان منتقل میکرد. اما در فقدان اسطوره آواز چه آیندهای منتظر موسیقی ایران است و چه اقداماتی باید برای حفاظت از این میراث برجای مانده انجام شود؟
این مسائل در گفتوگویی که خبرنگار ایرناپلاس با وحید تاج، خواننده و از شاگردان خسرو آواز ایران، انجام داد، مورد بررسی قرار گرفت که در ادامه میخوانید.
استاد شجریان اقداماتی مهم برای اعتلای موسیقی سنتی داشت، به نظر شما آیا شاگردانش میتوانند این راه را ادامه دهند؟
_ شکی در این نیست که مانند ایشان دیگر به وجود نخواهدآمد. خودشان گفتند «هیچکس مانند من نخواهدشد زیرا من شبیه هیچکس نشدم» اما اینکه راهشان را چگونه میتوان ادامه داد، باید توجه داشت که دنبال کردن راهی که استاد شجریان پیش پای ما هموار کردند، به صورت تکتک و به تنهایی، ممکن است بسیار دشوار باشد و باید شرایط و امکاناتی برای این کار فراهم کرد.
برخی از این امکانات نگاه رسانههاست که در واقع متولیان بخش فرهنگی هستند و بخشی در ارتباط با همکاری افرادی است که برگزارکننده رویدادهای فرهنگی مانند کنسرت هستند. این نهادها باید رویکرد ویژهای به سمت موسیقی با کیفیت داشته باشند. این مسائل هم در زمانی که استاد شجریان میان ما حضور داشت و هم اکنون که یادشان تا ابد میان ماست، مطرح بوده است.
برای ادامه راهشان همه عوامل باید دستبهدست هم دهند. فقط خود هنرمند و هنرجوی استاد شجریان در این مساله مطرح نیست، مشخص است که این افراد میخواهند راه استاد ادامه داشته باشد. آنها سالها زحمت کشیده، خون دل خورده و فراز فرود مباحث آوازی را آموختهاند. پس چیزهای دیگری هم هست که متاسفانه آنها را کم داریم. به همین دلیل درباره موارد حاشیهای، پیرامونی و حمایتکننده در حوزه موسیقی، با کاستیهای زیادی مواجهایم.
بیان خصایل اخلاقی شجریان، میتواند سطح فرهنگ جامعه را افزایش دهد
موزیسینها و خوانندههای بزرگی در ایران بوده و هستند که اقدامات مهمی انجام دادهاند، آیا مستندسازی و زندگینامهنویسی در ایران به درستی برای هنرمندان انجام میشود، تا نسلهای بعدی با توجه به همه مسائل متوجه باشند که افراد مورد علاقه آنها چه راهی را طی کردهاند تا به موفقیت رسیدهاند؟
_ به هر حال ممکن است برای برخی از هنرمندان زندگینامه نویسی و مستندسازی انجام شود. اعتقاد دارم در حوزه هنر و ارائه کارهای فرهنگی و هنری، این مساله یک بخش مهم است. اما حوادث و اتفاقهای زندگی یک هنرمند، میتواند بر هنرش تاثیر داشته یا نداشته باشد. وقتی زندگینامه برخی هنرمندان قدیمی را میخوانید متوجه میشوید که تا چه اندازه هنرمند خَیِر و انساندوستی بین آنها بوده است. فردی مانند استاد شجریان نیز این خصایص را داشت. از اخلاقیات و شیه مهربانی با مردم، اینکه نگران مردم بودند و اینکه مردم ون را زبان خود میدانستند، میتوان نکتهها آموخت. شجریان وقتی آواز میخواند، گویی مردم آن را میخواندند.
نگاشتن این موارد از زندگی استاد شجریان میتواند در مسیر حرکت نسلهای بعدی و حتی نسلی که در حال حاضر زندگی میکند، تاثیر داشته باشد. ممکن است افرادی فقط نام استاد را شنیده باشند و آرزو داشتند که در کنسرت او حضور داشته باشند، اما نتوانستند در زمان حیاتشان از این امکان استفاده کنند. گاهی بیان کردن این خصایل استاد شجریان میتواند تاثیر مهمی بر بالابردن سطح فرهنگ جامعه داشته باشد. نسلهای بعد و افرادی که بعدها میآیند باید این خصایل را بدانند و اطلاع داشته باشند، هنرمندی مانند استاد شجریان، کنار آواز و همه هنرهایی که داشتند، آواز را درحد اعلا اجرا میکردند. هنر خوشنویسی، عکاسی و باغبانی هم داشتند، ساز میساختند و نوازنده بودند، اشراف کاملی بر ادبیات داشتند. جوانی که میخواهد راه شجریان را دنبال کند، باید بداند که او چه کسی بود و چقدر به مردم توجه داشت.
تاثیر فضای مجازی بر گمراهی افراد
زمانی که استاد شجریان در اوج کارشان بودند، محیط فرهنگی بسیار قوی بود، هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده و بسیاری از بزرگان در آن زمان فعال بودند. به نظر شما آیا فضای این روزها به نوعی هست که جوانان بتوانند خود را پرورش دهند و با اطرافیانش رشد پیدا کنند؟
_ امروزه به واسطه فضای مجازی و امکانات فوقالعادهای که در اختیار هر کسی قرار گرفته است، اگر شخص بخواهد تلاش کند و صبور هم باشد - زیرا پیمودن این مسیر زمانبر است- میتواند آموزش ببیند و خود را معرفی کند. در زمان کرونا هم، هنرجو میتواند با استفاده از فناوری، با استادش در شهر و روستای دیگر و حتی کشور دیگری ارتباط برقرار کند. امروزه فناوری کمک زیادی کرده است.
از طرفی اینکه هر فردی میتواند هر حرفی که بنابر سلیقه شخصیاش است، در فضای مجازی نشر دهد، خطرناک بوده و میتوان در فضای مجازی با انوع و اقسام سبکهای مختلف موسیقی مواجه شد. این روند ممکن است ذهن فرد ناآگاه را گمراه کند. چه بهتر کسانی که دغدغه فرهنگی دارند در فضای بهتر و رسانه قویتر موسیقی خوب منتشر کنند.
باید به جوان ایرانی آموزش دهیم. در واقع کاری که استاد شجریان با ما کرد همین بود، او به ما آموزش داد و فهماند موسیقی او دارای تفکر است و برای تفنن نیست؛ باید دنبال تفکر گشت. باید بدانیم موسیقی او چه حرفی دارد. به همین دلیل است که موسیقی و آواز استاد شجریان همیشه در صدر است و در نوک قله مانند ستاره پر نور میدرخشد، چون مبنی بر تفکر بود.
نوآوری در موسیقی کلاسیک ایران وجود دارد
میتوان اسم موسیقی سنتی را موسیقی کلاسیک ایران گذاشت، تا وسیعتر شود. موسیقی سنتی دم از سنتها میزند، اما نوآوری در سنت جایگاهی ندارد. بنابراین در ایجاد نوآوری در موسیقی کلاسیک ایران، شاهدیم که همه هنرمندان به فراخور نیازهای جامعه و به فراخور رنگآمیزیهایی که در زندگی آنها وجود دارد، زندگی خود را رنگآمیزی میکنند. همچنین میدانند این رنگآمیزی برای آنها وجود دارد.
وقتی شعر حافظ، سعدی و مولانا با آن قدمت، با موسیقی ایران عجین شوند، این تلفیق باید به صورت همتراز انجام شود به صورتی که آواز، سبک و شیوه اجرا همتراز با هم پیش رود. گاهی نمیشود با شعر مولانا یا حافظ موسیقی پاپ اجرا کرد، موسیقی پاپ موسیقی متفاوت با فرهنگ ماست و شاید مفاهیم مولانا و سعدی با آن نوع از موسیقی سنخیت نداشته باشد. بهتر است برای موسیقی پاپ، از اشعاری با مفاهیم سادهتر و همه فهمتر استفاده کرد. در نتیجه نوآوری در موسیقی کلاسیک ایران وجود دارد، اما در قالب و شکل خودش.
نظر شما