ایرنابازار- خواجه شمس الدین محمد شیرازی؛ شاعری بلندآوازه ایرانی است که به دلیل بیان سحرآمیزش به لسان الغیب مشهور شد و با حفظ سوره های قرآن، لقب حافظ را از آن خود کرد. ترجمان الاسرار، لسان العرفا و ناظم الاولیا از دیگر القاب این شاعر سده هشتم هجری محسوب می شود. شاعری بزرگ و بی بدیل که به نیکی او را را چیره دست ترین غزل سرای زبان فارسی قلمداد کرده اند. قاسم غنی ادیب و نویسنده ایرانی تاریخ تولد حافظ را ۷۱۷ هجری قمری و محمد معین ولادت او را حدود ۷۱۵ هجری قمری عنوان کرده اند.
درباره سیر وقایع زندگی حافظ، قدیم ترین سندی که از یکی از معاصران و معاشران او وجود دارد، مقدمه ای به شمار می رود که شاگرد یا هم درس او که گویا محمد گلندام نام دارد، درباره او نوشته است تا آن که در دوره معاصر زندگینامه های معتبری در ارتباط با حافظ با تکیه بر منابع قدیم و شرح اشارات کم و کوتاه آنها نگارش شده است که از آن میان می توان به تاریخ عصر حافظ اثر قاسم غنی، حافظ شیرین سخن نوشته محمد معین و از کوچه رندان اثر عبدالحسین زرین کوب اشاره کرد.
حافظ با علوم ادبی و شرعی آشنا بود و بر دقایق حکمی و حقایق عرفانی احاطه داشت. دیوان اشعار او در بردارنده غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات زیبا و نغزی به شمار می رود که نشان از توانایی او در بهره بردن از الفاظ و صنعت های لفظی و معنوی متنوع است. این غزل سرای شعر پارسی با ظرافتی بی بدیل توانست داستان های قرآنی را با اشاره های زیبا در سروده های خود بازگو کند.
به فریاد خمار مفلسان رس
خدا را گر میِ دوشینه داری
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ
به قرآنی که اندر سینه داری
غزل های حافظ بیشتر بر سه محور عاشقانه، عرفانی و نقد اجتماعی است و او معانی دقیق عرفانی، حکمی و نتیجه تخیل های لطیف و اندیشه های خود را در کوتاه ترین، روشن ترین و صحیح ترین سخنان بیان کرده است و در هر بیت و مصراعی، نکته ای دقیق را مطرح می کند. شعرهای حافظ به دلیل چند وجهی و چند معنایی بودن سبب می شود تا هر فردی برداشت خود را از شعر او داشته باشد. عشق در سروده های حافظ از جایگاه و نقش مهمی برخوردار است که از آن گاهی تعبیرهای عرفانی و گاهی تعبیرهای عاشقانه می شود. همچنین باید گفت اشعار او حاوی مضمون های اجتماعی و سیاسی نیز می شود. او در آثارش ریا و دو رنگی را نقد می کند و به ستایش شجاعت می پردازد.
بیشتر سروده های حافظ مملو از صنعت های ادبی به شمار می رود که با توانایی بالای خود توانسته است غزل عارفانه مولانا و غزل عاشقانه سعدی را با هم پیوند دهد و غزل هایی بی همتا با تاثیر از ساختار سوره های قرآن مجید بسراید. رمزپردازی و بهره گیری از نمادها، رعایت دقیق و ظریف تناسب های هنری، زبان مناسب، کاربرد زبانی زیرکانه با کمک از طنز سبب شده است تا آثار حافظ ماندگار شود. همچنین راز ماندگاری حافظ به دلیل خصوصیات و صفاتی به شمار می رود که یکی از آنها تقلید ناپذیر بودن غزلیاتش از طرف دیگر شاعران است.
علامه محمدتقی جعفری مفسر، فیلسوف و مولوی شناس درباره حافظ گفته است: «شکوه و زیبایی بیان هنری شعر حافظ به اندازه ای است که شخص را، چه بداند و چه نداند، حتی چه بخواهد و چه نخواهد، چنان متحیر می کند که آن معنا را که در حال شنیدن یا مطالعه و احساس عمیق آن است، مانند حقیقت مطلق و مستقل از دیگر واقعیات درمی یابد.»
حافظ در غزل هایش دین و زهد را بدون عشق و ریا نشان می دهد و به مبارزه با چرب زبانی و ریا می پردازد و می گوید که نبود عشق سبب شکل گیری این موارد خواهد شد. او نبود عشق در زندگی انسان را عامل وارد شدن بزرگترین آسیب ها می داند. همچنین عدم شناخت مناسب از هستی را عامل ریاکاری، دورویی و چرب زبانی قلمداد می کند که سبب می شود افراد برای منفعت های شخصی و ارزش های ظاهری و غیر واقعی به جان یکدیگر بیفتند.
زبان شعری این شاعر بلندآوازه بسیار زیبا و دارای فنون با ارزشی است که تمامی اقشار آن را درک و با آن ارتباط برقرار می کنند. از این رو است که هم شاعران و شعرشناسان آثار او را به عنوان یک اثر هنری می ستایند و هم برای مخاطبان عادی نیز قابل درک است و آن را ارزشمند قلمداد می کنند و این یژگی مهم آثار حافظ است. شعرهای لسان الغیب به علت چند وجهی و چند معنایی بودن، این ظرفیت را دارد که هر فردی می تواند برداشت خود را از آن داشته باشد و آن را درک و با آنها ارتباط برقرار کند.
شهریار ملک الشعرای شهر فارسی درباره حافظ می گوید: حافظ را ببینید که غزلش هیچ گاه بلند و طولانی نیست، هر مصرع آن، نقش ضمیر همه فارسی زبان هاست… این همه شاعر هستند، هیچ کدام سعدی و حافظ نمی شوند.
شهرت حافظ شیرازی تنها محدود به جغرافیای ایران نبوده است بلکه محبوبیت و جذابیت اشعار او به خارج از مرزها هم گسترش یافته است. به گونه ای که شعرهای حافظ به زبانهای مختلف در اروپا ترجمه شده و مورد توجه شاعرانی همچون ولفگانگ فون گوته نویسنده و شاعر آلمانی بوده است.
گوته درباره حافظ در اثر بزرگ و ارزشمندی به نام دیوان غربی- شرقی گفته است:
«اینکه تو نمیتوانی انتهایی داشته باشی، نشانه بزرگی توست و اینکه تو هیچ وقت شروع نمیکنی، تقدیر توست.
شعر تو مانند آسمان گردنده است.
شروع و انتهای آن همیشه یکی است.
و آن چیزی که همیشه واسطه ایندو است،
همان است که از اول بوده و در آخر نیز است.
تو چشمه نشاط و شادی هستی ...
اگر همۀ عالم فرو برود و نیست شود، حافظ، با تو، فقط با تو همچشمی خواهم کرد: بگذارید که ما در رنج و زحمت شریک باشیم و بخواه که افتخار من و زندگانی من هم همین باشد که مانند تو مینوشم و عشق میورزم».
برخی منابع تاریخ درگذشت حافظ را ۷۹۱ هجری قمری عنوان کرده اند اما علامه قزوینی با استناد به قول محمد گلندام و فصیح خوافی شاعر سده نهم هجری و جامی شاعر ایرانی این تاریخ را ۷۹۲ هجری قمری قلمداد کرده است.
۲۰ مهر به پاس یک عمر تلاش و ممارست حافظ شیرازی در ارتقای شعر و ادب فارسی روزئبزرگداشت حافظ نامگذاری شده است.
اکنون آرامگاه حافظ در شهر شیراز و در منطقه حافظیه از جاذبه های مهم گردشگری به شمار می رود که از معماری منحصربهفردی برخوردار است. حافظیه در دوره های گوناگون تاریخی مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و امروزه آرامگاه حافظ زیارتگاه صاحبنظران و عاشقان شعر و ادب پارسی است.
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بیکار کجاست
بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش
کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست؟
نظر شما