دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۴، رسانهها از تخلیه «۳۳ هزار روستا و آبادی» کشور در مدت ۵۵ سال خبر دادند و به نقل از «ابوالفضل رضوی» معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور در ابتدا نوشتند: نباید کاری کنیم که به «تخلیه» بقیه روستاها کمک شود.[۱]
این خبر چنان اهمیتی داشت که از سوی همه رسانهها و خبرگزاریهای اصلی کشور و صداوسیما، بارها نقل و حتی منجر به تهیه ویژهبرنامههایی با حضور نماینده دولت، مجلس و کارشناسان شد.
رقم ۳۳ هزار روستا و آبادی خالی از سکنه، در ظاهرا از نتایج سرشماری سراسری سال ۱۳۹۰ برداشت شده بود که با مقایسه تعداد «آبادی»های خالی از سکنه کشور در سال ۱۳۳۵ (نخستین سرشماری) با آمار ۱۳۹۰ (آخرین سرشماری تا آن تاریخ) بهدست آمده بود؛ اما مسئولان «کنونی» معاونت روستایی معتقدند با تغییر تعریف «آبادی» در سرشماریها، آن برداشت، اشتباه است.
آنها میگویند از سرشماری ۱۳۹۰ به بعد، تعریف آبادی اینگونه تغییر کرده است: «آبادی، محدودهای است واقع در یک دهستان با محدوده ثبتی یا عرفی مستقل و خارج از محدوده شهرها یا آبادی دیگر، که به دلیل وجود فعالیت انسان در تمام یا بخشی از آن، قابل تشخیص و معمولا دارای نام خاصی است. آبادی یک نقطه جغرافیایی محسوب میشود و شامل اراضی کشاورزی یا غیرکشاورزی و اماکن محل فعالیت یا سکونت انسان است؛ آبادی ممکن است یک ده، یک مزرعه، یک مکان، یک معدن و امثال آن باشد».
مسئولان کنونی معاونت توسعه روستایی میگویند، یک آبادی ممکن است اتاقک نگهبان، یک معدن، یک پمپ بنزین و یک مزرعه در خارج از شهرها باشد و در سرشماری جدید، با تعطیلشدن آن فعالیت، مکان مورد نظر خالی از سکنه تلقی شده و در شمار آبادیهای خالی از سکنه قرار گیرد؛ یا تبدیل به نقطه فرعی شده باشد؛ نقطهای که در تعریف قبلی، آبادی بود و دیگر نیست؛ پس وقتی گفته میشود در سرشماری سال۹۰، حدود ۶۴ هزار آبادی دارای سکنه و حدود ۳۳ هزار آبادی خالی از سکنه شمارش شده، مفهومش الزاما آبادی با ذهنیت ما نیست که دهها خانواده ساکن، مهاجرت کرده و اکنون روستا را خالی از سکنه کرده باشند.
تکرار یک آمار اشتباه
رقم ۳۳ هزار آبادی خالی از سکنه، در سرشماری بعدی (سال ۱۳۹۵) کمی تغییر کرد اما در مجموع، در اظهارنظرها و گزارشهای رسانهای، به صورت متغیر بین ۳۰ تا ۳۵ هزار عنوان میشود؛ ممکن است تصور شود که معاون وقت توسعه روستایی، در ابتدای سال ۹۴ که یک سال از انتصابش توسط معاون اول رئیس دولت یازدهم میگذشت، برداشت اشتباهی کرده اما این «برداشت» تا سال ۹۷ هم از سوی او تکرار میشود و گاه به جای آبادی خالی از سکنه، از ۳۳ هزار «روستا»ی خالی از سکنه میگوید؛ آنهم در شرایطی که برخی مدیران سابق این معاونت در دولت یازدهم، مدعیاند بارها در جلسهها به او گفتهاند که این تفسیر از آمار درست نیست و با واقعیت انطباق ندارد و ... .
در سکوت «مرکز آمار ایران»، این ماجرا ادامه مییابد و مردادماه همان سال (۹۴)، مقام یادشده، محاسبههای جدیدی وارد اظهارتش میکند: «حدود ۳۳ هزار روستا و آبادی خالی از سکنه در کشور وجود دارد که اگر متوسط مساحت روستاهای خالی از سکنه را ۱۰۰ هکتار محاسبه کنیم، ۳۳ میلیون هکتار زمین خالی از سکنه در کشور وجود دارد که همگی آنها قابلیت کشت دارند»! [۲]
در ادامه، مهرماه ۹۴، در برنامه «تیتر امشب» شبکه خبر، میزگردی برای بررسی این «فاجعه» با عنوان و زیرنویس «چرا ۳۳ هزار روستا خالی از سکنه شد؟» تشکیل میشود که در آن، حاضران همگی رقم یادشده را تائید و درباره چرایی آن اظهارنظر میکنند.[۳]
ویدئوی این برنامه به سرعت در اینترنت منتشر میشود و معاون توسعه روستایی، رئیس وقت کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی و معاون وقت سازمان دهیاریهای وزارت کشور، همگی به گمانهزنی درباره دلایل و ریشههای تخلیه این تعداد روستا میپردازند. [۴]
در سال ۹۶، یک استاد جمعیت شناسی از این آمارها انتقاد میکند.[۵]
اما تا سال ۹۷، معاون توسعه روستایی، معاون امور سرمایهگذاری او و برخی مقامهای دیگر نیز آن را تکرار میکنند و گاه رقم را بالاتر میبرند؛ از جمله:
_ خرداد ۹۵: ۳۴ هزار روستا و آبادی کشور در ۵۰ سال اخیر خالی از سکنه شده است (معاون امور سرمایهگذاری، فرهنگی و اجتماعی معاونت توسعه روستایی) [۶]
_ خرداد ۹۵: ۳۴ هزار روستا در کشور از سکنه خالی شدهاند/ ضرورت بازنگری در نظام برنامهریزی کشور برای توسعه روستایی [۷]
_ آبان ۹۶: ۳۰ هزار روستای کشور فاقد سکنهاند. (معاون عمران روستایی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کشور) [۸]
_ مهر ۹۷: روستاهای خالی از سکنه /تخلیه ۳۰ هزار روستا و آبادی در کشور (باشگاه خبرنگاران جوان)[۹]
_ مرداد ۹۷: از سال ۱۳۳۵ تا کنون ۳۳ هزار سکونتگاه روستایی خالی از سکنه شدهاست (مدیرکل دفتر برنامهریزی و مدیریت توسعه روستایی سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور) [۱۰]
معاون توسعه روستایی و مناطق محروم کشور در دولت یازدهم و ابتدای دولت دوازدهم، مردادماه ۹۷ همچنان به ادعای خود پافشاری میکند، معتقد است نزدیک به ۳۳ هزار روستا و آبادی خالی از سکنه شده و دلیل آنرا سالم نبودن و مرکزگرا بودن نظام برنامهریزی کشور میداند.
این تلقی اما، همچنان پایدار میماند؛ حتی در خرداد سال ۹۸، «مهدی جمالینژاد» رئیس وقت سازمان شهرداریها و دهیاریها گفته بود: «امروزه شاهد خالیشدن روستاها از سکنه هستیم و متأسفانه روستاهایی که برای توسعه زیرساختها و راههای آنها زحمت کشیده شده بود، خالی شدهاست».[۱۱]
اما سرانجام حدود یکسال بعد پس از انتشار صدها خبر و گزارش و تحلیل در مهرماه ۹۸، «محمد امید» معاون جدید توسعه روستایی و مناطق محروم کشور، به شبکه خبر اعلام میکند: «آمار روستاهای خالی از سکنه حدود ۱۲ هزار تا ۱۳ هزار است و رقم ۳۵ هزار درست و دقیق نیست»؛ زیرا همه آبادیها، «روستا» نیستند. [۱۲]
و در نهایت چهارم دیماه امسال، «نعمتالله رضایی» معاون برنامهریزی معاونت توسعه روستایی در یک برنامه تلویزیونی میگوید: «اینکه عنوان میشود ۳۵ هزار روستای خالی از سکنه در کشور وجود دارد، اشتباه است، بلکه محل فعالیت خالی از سکنه داریم».
از آنجا که نتیجه طبیعی خالیشدن روستاها و آبادیها، مهاجرت ساکنان به شهر است، درباره میزان مهاجرت «روستا به شهر» نیز همین ماجرا تکرار شده؛ یعنی اگرچه معاون اسبق توسعه روستایی کشور میگوید «امروز جمعیت مهاجر در شهرها افزایش یافته و تبعات فراوانی را با خود به همراه داشته است» و حتی برای جدی نشاندادن هشدارهای خود درباره مهاجرت، مدعی میشود: «۶۰ درصد کارتن خوابهای تهران، روستایی هستند؛ این در حالیست که روستاها ثروت فیزیکی و مالی فراوانی داشتهاند که امروزه تعطیل شده و یا معطل ماندهاند».[۱۳]
آمار مهاجرت از روستا به شهر دقیق نیست و در فاصله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵، بعد از کسر میزان دو مهاجرت (شهر به روستا و روستا به شهر)، به عددی نزدیک به صفر (۸۲۰ نفر) میرسیم.در همین رابطه یکی از مسئولان معاونت روستایی در دولت سیزدهم به ایرناپلاس میگوید: آمار مهاجرت از روستا به شهر دقیق نیست و در فاصله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵، بعد از کسر میزان دو مهاجرت (شهر به روستا و روستا به شهر)، به عددی نزدیک به صفر (۸۲۰ نفر) میرسیم و مهاجرت در سالهای اخیر به نقطه تعادل رسیده است؛ عمده علل کاهش جمعیت روستا در سرشماریها، بهدلیل تبدیلشدن روستا به شهر در تقسیمات کشوری بوده نه مهاجرت.
به هرحال درباره واقعیت مهاجرت و تخلیه هزاران روستای کشور، سه فرضیه مطرح است:
الف_ اگر آنگونه که معاون اسبق توسعه روستایی کشور میگوید، مهاجرت زیادی رخ داده و ۳۳ هزار روستا و آبادی پیش از این فعال، خالی از سکنه شده، نتیجه منطقی این است که میلیاردها تومان سرمایهگذاری در ۴۳ سال اخیر برای بهبود زندگی در روستاها نتیجهبخش نبوده و ادامه اینگونه سیاستها برای نجات روستاهای کشور، توجیه ندارد. به قول مسئولان سابق سازمان شهرداریها و دهیاریها، «متأسفانه روستاهایی که برای توسعه زیرساختها و راههای آنها زحمت کشیده شده بود، خالی شدهاند».
ب_ اگر برداشت و تفسیر معاون اسبق توسعه روستایی کشور، یک اشتباه سهوی بوده باشد، این پرسش مطرح میشود که چرا کارشناسان این نهاد، به طور جد، مانع از انتشار و بسط این گزاره نادرست و عجیب نشدند و انبوهی از تولیدات رسانهای در ۷ سال گذشته، باعث بینتیجه نشان دادن تلاشهای چند دههای برای توسعه روستا و آبادی در کشور شد؟
چرا مسئولان وقت مرکز آمار ایران به عنوان متولی اصلی احصا و تفسیر آمار در کشور، در جهت تنویر افکارعمومی عمل نکردند و از گسترش این گزاره اشتباه که ۳۳ هزار روستا در کشور خالی شدهاند، جلوگیری نکردند یا اگر کردند، نتیجه بخش نبوده است؟
ج_ برخی تحلیلها از تلاش زیرکانه معاون توسعه روستایی در دولت یازدهم (و اوایل دولت دواردهم) حکایت دارد تا از طریق سیاهنمایی عامدانه، آمار خالیشدن روستاها را بهگونهای جلوه دهد که بتواند برای معاونت و پروژههای مربوطه، بودجههای سالانه و ویژه (مانند ۱.۵ میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی) بگیرد و با یک کار رسانهای گسترده، به دنبال اهداف دیگری باشد.
عمده علل کاهش جمعیت روستا در سرشماریها، بهدلیل تبدیلشدن روستا به شهر در تقسیمات کشوری بوده نه مهاجرت.به هر حال، ایرناپلاس بر اساس ملاحظههای حرفهای، آمادگی ارائه توضیحات مسئولانی است که در گزارش نام یا مسئولیتشان اشاره شده و با وجود برخی شواهد، تا روشنشدن موضوع، از گمانهزنی بیشتر خودداری میکند؛ اما در هر صورت، یک جستوجوی ساده در فضای مجازی نشان میدهد، ذهنیت غالب درباره روستاهای کشور، به اندازه کافی سیاه شده است!
این سیاهی و آشفتگی چه به اشتباه و چه عامدانه تصویر شده باشد، پرسشهای مهمی را مطرح میکند:
۱. تکلیف انحراف مسیر و اختصاص میلیاردها تومان بودجهای که در نتیجه سیاهنمایی وضع روستاها در ۷ سال گذشته جذب شده چیست و در چه مسیری مصرف شده است؟
۲. نهادهای نظارتی چه وظیفهای درباره این اشتباه یا سیاهنمایی آشکار و بازتاب آن در رسانههای داخل و خارج داشتهاند و دارند؟
۳. مقصر ناامیدسازی و ترسیم نمایی منفی از چهره نظام و انقلاب برای میلیونها نفری که در این سالها، آماج این آمارسازی بودهاند کیست؟
۴. در شرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگری به امید، نشاط و سرزندگی نیاز دارد، کدام عقل سلیم و وجدان بیداری میتواند این حد از تحریف واقعیت و ناکارآمد نشاندادن نظام را مجوز دهد؟
۵. ۴۳ سال تلاش و مجاهدتی که هزاران جهادگر شهری و روستایی برای اینهمه آبرسانی، برقرسانی و راهسازی و ...برای هزاران روستا کردهاند، چه میشود؟
۶. آیا مدیری با تفسیرها و نیات پیدا و پنهان مختلف، حتی اگر به فرض برای خیررساندن به روستائیان باشد، حق دارد همه تلاشهای چهار دههای کشور را بینتیجه و اوضاع مهاجرت را اینگونه سیاه و بحرانی نشان دهد؟
۷. از همه مهتر اینکه، تکلیف دیگر آمارها و دادههای موجود در حوزههای مهمی همچون صنعت و کشاورزی تا خدمات و بهداشت و... چیست؟ چه نهادی مسئولیت صیانت از انتشار درست و برآورد دقیق آن را برعهده دارد و با چه اطمینانی میتوان گفت چنین تحریفهایی در گذشته رخ نداده باشد؟
۸. و در نهایت اینکه آیا تاکید اخیر رئیسجمهوری نیز درباره ساماندهی سود تسهیلات بانکی و «اکتفا نکردن به گزارش و آمار خود بانکها»، در راستای درستآزمایی آمارهای قبلی است؟
[۱] https://www.isna.ir/news/۹۴۰۲۰۳۰۱۵۵۱/۳۳
[۲] https://www.isna.ir/news/۹۴۰۵۰۵۰۲۲۷۳
[۳] https://www.irinn.ir/fa/news/۱۲۷۸۱۶
[۴] https://www.aparat.com/v/Okj۱L
[۵] https://www.asriran.com/fa/news/۵۶۳۴۳۳
[۶] http://www.aftabir.com/news/article/view/۲۰۱۶/۰۶/۲۰/۱۳۰۶۳۵۶
[۷] https://www.farsnews.ir/news/۱۳۹۵۰۳۱۳۰۰۰۵۷۵/۳۴
[۸] https://www.isna.ir/news/۹۶۰۸۱۷۱۰۳۹۴
[۹] https://www.yjc.news/fa/news/۶۶۸۹۱۲۳
[۱۰] https://www.etemadonline.com/%D۸%A۸%D۸%AE%D۸%B۴-%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA%D۸%A۷%D۹%۸۶-%D۹%۸۷%D۸%A۷-۲۰/۲۲۳۲۰۹-%D۹%۸۷%D۸%B۲%D۸%A۷%D۸%B۱-%D۸%B۳%DA%A۹%D۹%۸۸%D۹%۸۶%D۸%AA-%DA%AF%D۸%A۷%D۹%۸۷-%D۸%B۱%D۹%۸۸%D۸%B۳%D۸%AA%D۸%A۷%DB%۸C%DB%۸C-%D۸%AE%D۸%A۷%D۹%۸۴%DB%۸C
[۱۱] https://www.mehrnews.com/news/۴۶۳۹۱۱۷
[۱۲] https://www.irinn.ir/fa/news/۷۳۴۷۱۵
[۱۳] http://www.faratab.com/news/۶۴۳۰
نظر شما