حال آنکه ایران با برخورداری از چهار فصل و نیز تاریخ غنی چندین هزار ساله، فرهنگ و سنن دیرین، سرشار از زیباییها، جاذبهها و آثار تاریخی، مذهبی و طبیعی گسترده.ای است که شاید در کمتر کشوری بتوان چنین ظرفیت گردشگری و سفر یافت اما شکستن انحصار سفر به شمال و توزیع گردشگران به مناطق مختلف ایران نیازمند ایجاد زیرساخت مورد نیاز در حوزه فرهنگی و فیزیکی است که همراه با آن تبلیغات موثر با رنگ و بویی متفاوت و متکی بر ظرفیتها و زیبایی آن نقاط باید بر اذهان مسافران چنبره زند.
به گزارش ایرناپلاس، سفرکردن یکی از رفتارهایی است که برای استراحت روان افراد انتخاب میشود. مردم در ایران عادتهای مختلفی برای انتخاب مسیر و مقصد سفر دارند اما مساله مشترک میان بسیاری از گردشگران داخلی تمایل برای سفر به شمال کشور است، آنها عموما در هر بار برنامهریزی سفر انتخاب اولشان شمال است هر چند چندباره و صدباره رفته باشند.
سفر به شمال تا جایی در ذائقه گردشگری داخلی پررنگ شده است که بسیاری از دست اندرکاران امر به این رسیده که این روند و نوع نگاه به سفر داخلی باید تغییر یابد آنگونه که سیدعزتاله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، اول مهرماه یکی از برنامههای مهم این وزارتخانه را تغییر ذائقه گردشگری مردم ایران اعلام کرد و گفت: در این راستا معرفی استانهای بکری مانند ایلام به سایر نقاط کشور مد نظر است تا گردشگران و تورهای گردشگری به جای رفتن به مناطقی مانند شمال، استانی نظیر ایلام را به عنوان مقصد گردشگری خود انتخاب کنند.
ضعف زیرساخت گردشگری در کشور
وقتی فردی دیگر استانها و شهرهای ایران را ندیده باشد، چطور میتواند به صورت مکرر شهرهای شمالی را برای سفر انتخاب کند؟ شاید انتخابی در کار نیست و افراد طبق عادت به شهرهای شمالی سفر میکنند.
درباره چرایی تمایل بیشتر برای سفر به شهرهای شمالی سیدمحسن امامی دبیر کانون هماهنگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به خبرنگار ایرناپلاس گفت: زیرساختها در خیلی از نقاط کشور قوی و پراکنده است؛ برخی مناطق زیرساختهای قویتر و مناطقی هم زیرساختهای ضعیفتری دارند، اما در مجموع به لحاظ زیرساخت گردشگری در کل کشور ضعیف هستیم.
وی گفت : اینکه چرا از برخی مناطق ایران استقبال بیشتر میشود، دلایل مختلفی دارد، برای مثال یکی از دلایل انتخاب شهرهای شمال کشور نزدیکی شمال به تهران است و اینکه قطب جمعیتی تهران و البرز تا استان های قزوین و زنجان همه به شهرهای شمالی سفر میکنند و علاقه به سفر در مسیرهای کوتاه دارند.
او توضیح داد: از سویی مدت زیادی است که تمرکز سرمایهگذاریها به سمت منطقه شمالی کشور بوده و مردم تمایل دارند تا همانجا که سرمایهگذاری کردند، بروند. در این روند بر اثر سرمایهگذاری مردم در شهرهای شمالی، زیرساختهای بیشتری در این منطقه مهیا شده است. در نتیجه در سالهای اخیر علاقه مردم برای خرید املاک خصوصی و ایجاد امکانات شخصی در این منطقه روندی صعودی داشته است.
برخی معبرها در ایران تبدیل به مقصد شدند
در این میان نبود آگاهی کافی که در نتیجه ضعف اطلاعرسانی درباره جاذبههای گردشگری ایران میتواند دیگر عامل توجه گردشگران داخلی به یک نقطه از کشور باشد. امامی با اشاره به اینکه در برخی از نقاط کشور زیرساختهای خوبی برای گردشگری ایجاد شده است، ادامه داد: بخش مهمی از این مناطق معرفی نشده اند در حالی است که مناطقی پیش از این معبر بودند و تبدیل به مقصد شدند برای مثال شهر کاشان تا ۱۲ سال پیش یک معبر و محل عبور بود اما در این سالها تبدیل به مقصد سفر شده زیرا جاذبههای اصلی و فرعی آن را معرفی کردند و پیرامون آن سرمایهگذاری شکل گرفته است.
به گفته این عضو هیات مدیره انجمن متخصصان گردشگری، تغییر ذائقه مردم برای اینکه به مناطق دیگری هم سفر کنند، حرف درستی است اما راه بلند و مشکلی برای عملی شدن آن وجود دارد.
امامی با تاکید بر تاثیر تبلیغات برای معرفی و فرهنگسازی برای توسعه گردشگری داخلی به همه شهرها توضیح داد: هنوز خیلی از نقاط ایران برای مردم شناخته شده نیست، همه چیز از تصویر ذهنی شکل میگیرد. برای مثال هر وقت از شهر قم حرف زده میشود در ذهن اکثر مردم موضوع زیارت و مکانهای مذهبی شکل میگیرد. افرادی که قم را به عنوان مقصد سفر انتخاب می کنند با هدف زیارت به این شهر و استان می روند اما کمتر توجه شده که اطراف قم جاذبههای طبیعی زیادی است که از نظر خوش آب و هوایی با لواسانات و فشم برابری کرده و شاید هم بهتر باشد.
زیرساخت فرهنگی مهمتر از زیرساخت فیزیکی است
این کارشناس گردشگری با بیان مثالهایی از ساوه و شهرهای نزدیک تهران که دسترسی سادهتری نسبت به شهرهای شمالی کشور دارند و نیز زیرساختهای گردشگری برای آنها مهیا شده است، گفت: کسی از این شهرها خبر ندارد، مساله تبلیغات و معرفی بعد از تامین زیرساختهای فیزیکی نقش اساسی ایفا میکند. وقتی بحث زیرساخت مطرح میشود، عموما زیرساخت فیزیکی به ذهن متبادر می شود در حالی است که زیرساختها در مرحله دوم است و اولویت زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی است.
وی تصریح کرد : بر این مبنا در شمال کشور فرهنگ پذیرش مسافر و گردشگر نهادینه شده است، اما این فرهنگ را در مناطق مرکزی کشور کمتر شاهدیم.
به گفته وی، پذیرش گردشگر با هر رفتار در شمال کشور سادهتر از پذیرش همان گردشگر در مناطق مرکزی ایران است. فرهنگسازی برای قبول گردشگری در شهرهای مرکزی ایران اتفاق نیفتاده است.
وی ادامه داد: به مرور که گردشگر به این مناطق سفر کند، فرهنگ آنجا نیز تغییر می یابد و در این میان یکی از عناصر کلیدی و اصلی گردشگری، احترام گردشگر به جامعه میزبان و رعایت حقوق میهمان از طرف میزبان است که در مناطق شمالی نهادینه شده است.
او با بیان مثالی ادامه داد: کویر مرنجاب به عنوان یک مقصد گردشگری مهم مطرح شده اما در نزدیکی کویر، بافت مذهبی وجود دارد که همیشه محدودیتهایی را برای گردشگران ایجاد میکرد.
وی اظهار کرد : اینکه مردم از طریق معرفی، تبلیغات و تعامل فرهنگی و ارتباطات بیشتر متوجه شوند گردشگری همیشه یک شکل نیست و اشکال مختلفی دارد، بسیاری از آسیبها را کاهش می دهد از این رو باید مردم محلی تحمل و صبر خود را بالا برده و ارتباط با گردشگران را بیاموزند ضمن آنکه گردشگران هم باید بدانند چگونه به فرهنگ میزبان احترام بگذارند.
گردشگران رفتار با محیط زیست را نمیدانند
نکته مهمی که روی مردم بومی هر منطقه تاثیر بسیار میگذارد، رفتار گردشگران و مسئولیتپذیری آنها در ارتباط با محیط زیست است. در این رابطه امامی با تاکید بر اینکه گردشگران فرهنگ رفتار با محیط زیست مناطق را نمیدانند، بیان کرد: این مساله را آموزش ندادیم. کدام رسانه ناهنجاریهای محیط زیستی منطقه را در معرض دید قرار داده تا بتوان آن را اصلاح کرد؟
او با اشاره به جایگاه گردشگری در سبد خانواده و اهمیت آن برای مردم، افزود: کمکم مردم به سفر به نقاط مختلف علاقه نشان میدهند. برای مثال میتوان به افزایش سفر به مناطق مرکزی، غرب، جنوب ایران و حتی جنوب شرقی اشاره کرد اما علاوه بر مساله زیرساخت فرهنگی و فیزیکی، نکته قابل توجه وجه اقتصادی این مساله است که خیلی مهم می نماید.
به گفته این کارشناس گردشگری، حتما جوامع محلی و فعالان هر مقصد گردشگری متوجه میشوند که گردشگری در زندگی، معیشت و اقتصاد آنها موثر است؛ اینجا نکته اساسی اقتصاد کلان کشور است. به عبارت سادهتر وقتی حجم اقصاد کل کشور کوچک میشود، قدرت خرید گردشگران هم محدود خواهد شد و در نتیجه کوچک شدن حجم اقتصاد، درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلی کشور کاهش می یابد و طبیعی است که سفر محصول آخر سبد خانواده است و مواد اساسیتری برای مردم وجود دارد.
دولت باید در تهیه زیرساختها کمک کند
در بررسی افرادی که به شمال کشور سفر میکنند متوجه میشویم که این دسته از گردشگران، مرفهتر از افرادی هستند که تمایل دارند به مناطق دیگر سفر کنند. به اعتقاد امامی، هرچه از قطبهای جمعیتی مانند تهران فاصله گرفته میشود، هزینه سفر بالا میرود. مثلا یک پرواز از تهران به چابهار به مراتب گرانتر از پرواز از تهران به دبی یا استانبول است! چه انتظاری داریم که گردشگر این هزینه را متقبل شود زیرا فقط هزینه پرواز نیست و اقامت هم هست و در وقع باید این زیرساختها را در کنار معرفی و اطلاعرسانی از ظرفیت ها و جاذبه ها، فراهم کنیم.
او با تاکید بر اینکه برای پراکنده شدن سفر گردشگران به مناطق مختلف ایران باید زیرساختهای لازم ایجاد شود. افزود: شکلگیری زیرساخت به مرور زمان اتفاق میافتد. مساله فقط گردشگری نیست؛ برای مثال هر وقت دولت میخواهد شرق کشور را توسعه دهد، باید پروازهای زیادی را به این منطقه برقرار کند، چراکه مهمترین عامل توسعه بحث ارتباطات است. باید پروازهایی انجام شود تا گردشگر، سرمایهگذار و افرادی که در حوزه اقتصادی فعال هستند از ظرفیتهای خالی این حوزه استفاده می کنند و به طور طبیعی اگر میخواهید گردشگری یک منطقه فعال شود، دولت حتما باید در تهیه زیرساختها کمک کند.
نظر شما