در بخش نخست گفتوگوی تفصیلی ایرناپلاس با دکتر محمد کریمینیا معاون قرارگاه پدافند زیستی کشور، به آسیبشناسی اقدامات ۱۸ ماه اخیر علیه کرونا پرداختیم. وی به تشریح غفلتهایی پرداخت که هم سبب شیوع گسترده کرونا در کشور شده و هم باعث شده اقدامات سیستم بهداشت و درمان کشور نتواند بر این بحران غلبه کند.
وی گفت: در حوزه واکسن درگیری جدی پیدا کردیم؛ برای مثال کمیته واکسن میآمد و میگفت ما واکسن را تا مسیری جلو میبریم. بعد متوقف میشویم ببینیم کدام پلتفرم کارآمدتر است و روی آن کار میکنیم. مستندات همه این اظهارنظرها موجود است. یعنی همان ابتدا ستاد ملی و کمیته علمی، مانع واکسن کشور بود.
بخش دوم این گفتوگو به شرح زیر است:
ایرناپلاس: عوارض کنار گذاشتن ساختار ایجاد شده (تا پیش از شیوع کرونا در کشور برای آماده شدن و شناسایی ضعفها و تهدیدها در حوزه پدافند زیستی) و جایگزینی آن با مدلی که بعد از اسفند ۹۸ درست شد چه بود؟
کریمینیا: نخستین عارضه این بود که شما نقش دیگری از بازیگرانی که داشتید گرفتید. چیز دیگری تمرین کرده بودند اما چیز دیگری بازی کردند. وقتی سال ۹۴ در ذیل قرارگاه زیستی، هشت کمیته تشکیل شد، صاحبان و اعضا مشخص است و شرح وظیفه کردهاند.
ایرناپلاس: این کمیتههای زیستی ضمانت اجرا دارند؟
کریمینیا: کمیته دائمی پدافندغیرعامل کشور براساس مجوزها و مستندات قانونی کشور مسئولیت داشته است. این کمیته دائمی استانداران را به عنوان فرمانده قرارگاه پدافند زیستی کشور انتخاب کرده است. این فرماندهان قرارگاه پدافند زیستی از سازمان نیروهای مسلح حکم میگرفتند. جانشین عملیاتی قرارگاه پدافندزیستی در استانها فرمانده سپاه استان بود. یعنی در همه اینها ساختارها مشخص بود. در واقع ساختارها مشخص و تمرین شده بود.
در چند ماه اول تشکیل ستاد ملی کرونا، نمکی وزیر بهداشت نامههای متعددی به مقامهای ارشد کشور نوشت و از بعضی از وزیران شکایت کرده بود. اینها مستنداتش وجود دارد و علنی هم بود. مگر او فرمانده ستاد ملی نبود؟ فرمانده ستاد ملی برای چه شکایت میکرد که اعضای ستاد کار نمیکنند و گوش به فرمان نیستند؟ایرناپلاس: عوارض اینکه کسی سرجای خود قرار نداشت، چه بود؟
کریمینیا: فرماندهی قرارگاه تعویض شد. از استاندار به رئیس فلان دانشگاه منتقل شد. این در مناطق مختلف چالش ایجاد کرد. رئیس دانشگاه علوم پزشکی اختیاراتی نداشت. در نتیجه تصمیمگیریها با چالش و تاخیر مواجه میشد. اعتراضهای متعدد داشتیم. بررسی کنید
در چند ماه اول تشکیل ستاد ملی کرونا، نمکی وزیر بهداشت نامههای متعددی به مقامهای ارشد کشور نوشت و از بعضی از وزیران شکایت کرده بود. اینها مستنداتش وجود دارد و علنی هم بود. مگر او فرمانده ستاد ملی نبود؟ فرمانده ستاد ملی برای چه شکایت میکرد که اعضای ستاد کار نمیکنند و گوش به فرمان نیستند؟ یکی از معایب بزرگ این بود بود.
وقتی که فرمانده ستاد، مقامهای ارشد کشور باشند اگر زیردستان پیروی نکنند، برخوردهای خاص با آنها انجام میشود. شما در این چند ماه از بروز بحران کرونا آیا موردی سراغ دارید که با وزیری یا مقام ارشدی به دلیل قصور برخوردی صورت گرفته باشد؟
دومین پیامد این است که دستگاهها و سازمانها با شرح وظایفی روبرو شدند که برای آن آماده نبودند و آموزشی ندیده بودند. این امر تاخیر در تصمیمگیریها و اجرا را سبب شد در حالی که ما نیاز داشتیم به صورت سریع و صریح تصمیم گرفته و اجرا شود. اما با تاخیر چند روزه مواجه میشدیم و تاثیر این تاخیرها را در شکلگیری موجها کرونا میتوان مشاهده کرد. هر تاخیری که در تصمیمگیری در کشور اتفاق افتاد با فاصله ۲ تا ۴ هفته بعد قله یا موج جدید را تجربه کردیم.
ایرناپلاس: میتوانید مثال بزنید؟
کریمینیا: تصمیم گیری در مورد عید ۱۴۰۰، عید ۱۳۹۹ و محرم ۱۳۹۹ را مثال میزنم. شاهد بودیم که تا دو روز پیش از محرم ۹۹ اعلام کردند در جای مسقف میتوانید عزاداری کنید؛ بعد یکدفعه اعلام کردند نه نمیتوانید عزاداری کنید. اینها نتیجه این است که رخداد را نشناختیم. پیامدهایش را نشناختیم و از اعضای تیم به درستی و در جای خود کسبنظر نکردیم.
بسیاری از کمیتههای ذیل وزارت بهداشت فقط متخصصان داخل ساختار وزارت بهداشت هستند. از سایر ذینقشان کشور یا کسی نیست یا در ضعیفترین حالت ممکن حضور دارند.
یکی دیگر از پیامدها برای این موضوع، عدم وجود و پیشبینی قوانین بخش بهداشت و درمان برای شرایط اضطرار است. همچنین آن قوانین و مقرراتی که برای مواقع بحران از جمله بحرانهای طبیعی مرتبط با سازمان مدیریت بحران یا حوزه بحرانها و پیامدهای غیرنظامی حوزه سازمان پدافند غیرعامل داشتیم را هم به کار نگرفتیم.
قوانین جاری در مواقع اضطرار حاکم نیست و باید تغییر میکرد
ایرناپلاس: اشاره کردید کسانی که تصمیمگیرنده بودند از بدنه وزارت بهداشت بودند و به طور نمونه نمیتوانستند آسیبهای مسائل اقتصادی، اجتماعی و مذهبی را درک کنند. اما در بحران کرونا حتی در زمینه سیاستهای دارویی که مرتبط با وزارت بهداشت بود هم تصمیمهای درستی اتخاذ نشد.
کریمینیا: جای خالی قوانین و مقررات در حوزه سلامت برای وضع اضطرار در اینجا خود را نشان میدهد. وقتی با یک همهگیری به این صورت و در گستره ملی و بینالمللی روبرو هستیم و در معرض نیازهای بسیار زیاد در حوزههای رفع آلودگی، پیشگیری، دارو، درمان، خون و چیزهای دیگر قرار داریم باید فرایندهای عادی و جاری را کنار بگذاریم و از فرایندهای زمان اضطرار استفاده کنیم که متاسفانه به هیچ وجه این اتفاق نیفتاد.
ایرناپلاس: یعنی حتی سیاستهای دارویی ما هم هیچ تغییری نکرد؟
کریمینیا: همچنان تا مدتهای زیادی نیاز ضروری به مواد رفع آلودگی داشتیم. شرکتهای خودجوش، دانش بنیان، در بخش خصوصی و دولتی به صورت فراوان وارد این چرخه میشدند اما به سدی به نام وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو برخورد میکردند که ارزیابیهایی براساس رفتارهای گذشته و حالات عادی داشت.
کیت تشخیصی کرونا که تیم شهید فخریزاده آماده کرده بود در اسفند ۹۸ تحویل مراجع مربوطه در وزارت بهداشت شد و در آذر ۹۹ مجور گرفت. در این ۱۰ ماه فاصله، کشور به شدت نیازمند کیت تشخیصی بود. چرا باید ۱۰ ماه این فرایند طول بکشد؟چرا باید فرایند بررسی کیت تشخیص کرونا ۱۰ ماه طول بکشد؟
برای مثال کیت تشخیصی کرونا که تیم شهید فخریزاده آماده کرده بود در اسفند ۹۸ تحویل مراجع مربوطه در وزارت بهداشت شد و در آذر ۹۹ مجور گرفت. در این ۱۰ ماه فاصله، کشور به شدت نیازمند کیت تشخیصی بود. چرا باید ۱۰ ماه این فرایند طول بکشد؟
این اتفاق برای کیتهای دیگر به جز یک کیت خاص! هم رخ داد. نمیخواهم وارد بحث مافیا شوم اما نمیخواهم از آن هم بگذرم. به چه دلیل در مورد تعدادی از شرکتهای حوزه دولتی، دانشبنیان و بخش خصوصی داخلی، فرایند ارزیابی محصولی که کشور به شدت به آن نیاز داشت طولانی میشود.
در حوزه واکسن از شهریور ۹۹ درخواست بدهید که آماده ورود به فاز کارآزمایی هستید اما بیش از ۶ ماه طول بکشد تا به شما مجوز ورود بدهند؟! چرا باید این اتفاق بیفتد؟ بر کدام مبنا تصمیم گرفتهاید؟ براساس فرایندهای جاری یا براساس فرایندهای اضطراری؟
وقتی این خلا را بررسی میکنیم نکتهای که گفتم، از شبه حادثهها و همهگیریهای گذشته، درست بهره نگرفتیم که اینجا خود را نشان میدهد.
اعضای ستاد ملی، جامعیت نداشتند
یکی از مشکلاتی که داشتیم این بود که اعضای ستاد ملی جامعیت نداشتند. دولتی بودند اما حاکمیتی نبودند. وزارت دادگستری را به عنوان حوزه قضایی کشور در ستاد ملی مقابله با کرونا گذاشتهایم اما جای سازمان بازرسی کل کشور و دادستانی کل کشور خالی است.
تا مدتها از مجلس نمایندهای در ستاد حضور نداشت. نکته مهم دیگر اینکه در ستاد ملی شیوه تصمیمگیری «فردی» بود، نه شیوه جمعی. این بحثی که من کردم، شما میتوانید در صحبتهای بسیاری از اعضای ستاد که به صورت فردی مصاحبه کردهاند ببینید. تصمیمگیریها فردی است. اگر ستاد تشکیل میدهیم نباید دیگر تصمیمگیری فردی داشته باشیم. چه زمانی که مسئولیت با وزیر بهداشت بود چه زمانی که با رئیسجمهور است. پس ستاد جامعیت ندارد، همه ذینقشان حضور ندارند و تصمیمگیری به جای جمعی، فردی است. این شیوه را تا کجا باید پیش ببریم نمیدانم.
در حوزه واکسن از شهریور ۹۹ درخواست بدهید که آماده ورود به فاز کارآزمایی هستید اما بیش از ۶ ماه طول بکشد تا به شما مجوز ورود بدهند؟! چرا باید این اتفاق بیفتد؟ بر کدام مبنا تصمیم گرفتهاید؟ براساس فرایندهای جاری یا براساس فرایندهای اضطراری؟ایرناپلاس: یکی از انتقادهایی که در حوزه واکسن وجود دارد این است که جایی مانند ایالات متحده امریکا، چین، روسیه که جزو قطبهای دارویی، تحقیقات بیولوژیک و تولید واکسن هستند هر کدام روی یک یا دو واکسن تمرکز کردند و به نتیجه رسید. ما ضمن اینکه به درست و غلط دیر شروع کردیم، ۶ ، ۷ پلت فرم واکسن داریم؛ چرا این واکسنها را تجمیع نکردیم تا زودتر به نتیجه برسانیم؟
کریمینیا: یکی از مواردی که باید به آن توجه کنیم این است که در همان کشورهایی که گفتید هم تحقیق روی واکسن توسط گروههای بسیار زیادی انجام شد اما آنها از یک رگولاتور (تنظیمکننده مقررات و قوانین) مشخص بهره میبرند.
وظیفه رگولاتور همگرایی است تا از ظرفیتها به بهترین شیوه ممکن استفاده شود اما در کشور ما به دلیلی برخی مسائل که تمایلی به کالبدشکافی آن در شرایط کنونی ندارم! به جای تشویق به همگرایی، اتفاقا به واگرایی تشویق میکردند.
وقتی تیری از کمان رها میشود به دلیل اینکه نوک همگراست به هدف مینشیند. اگر نوک واگرا باشد اصلا به نزدیک هدف هم نمیرسد، چه رسد به آنکه به هدف بخورد.
ما در کشور به جای اینکه بیاییم از ظرفیتهای دو واکسنساز قدیمی و باسابقه (پاستور و رازی) به اضافه توانمندی که در حوزه نیروهای مسلح داشتیم استفاده و آن را تقویت کنیم، راه دیگری در پیش گرفتیم. به طوری که به گفته دبیروقت کمیته علمی ستاد ملی کرونا، ۱۴ گروه آماده ورود به کارآزمایی بالینی بودند. ۶، ۷ گروه هم مشغول کارآزمایی بالینی بودند یا آن را به پایان رساندند. پاستور، رازی، سیناژن، فخرا، برکت، نورا و ... تنها بخشی از این گروهها هستند. ما این تعداد واکسن نیازی نداشتیم. اما عامدانه ما را به این مسیر سوق دادند. همانطور که در حوزه تولید واکسن و تولید کیتهای تشخیصی و مواد رفع آلودگی ما را با تاخیر مواجه کردند.
به اعتقاد من، دستگاههای نظارتی کشور، دیوان محاسبات و ... باید چرایی این داستان را بررسی کنند که به چه علت این اتفاقات اینگونه رقم خورد. این افتخار نیست و سبب تاخیر ما شده است. منابع محدود مالی ما به شدت پراکنده شد. در حالی که میشد این منابع مالی در یک نقطه تجمیع شود.
ایرناپلاس: این کار شدنی بود؟
کریمینیا: بله.
ایرناپلاس: یعنی به عنوان کسی که در جریان ساختن واکسن فخرا هستید معتقدید میشد این همگرایی را انجام داد؟
کریمینیا: بله به شدت به این موضوع اعتقاد دارم.
ایرناپلاس: برخی میگویند نمیشود و یا ما اهل کار تیمی نیستیم!
کریمینیا: مگر تا به امروز کم کار تیمی داشتهایم؟ در واکسیناسیون سرخک و سرخچه در دهه ۸۰ در مدت یک ماه ۳۳ میلیون واکسینه شدند. کار تیمی در کشور، کم انجام نشده است اما مطلب این است که فرماندهای که باید کار تیمی را پیش ببرد باید درست انتخاب شود. متاسفانه فرمانده ما اینجا به درستی انتخاب نشده بود و همین ما را با چالش مواجه کرد. این یکی از نکاتی است که با آن بحث جدی داریم و همچنان ادامه دارد.
ایرناپلاس: در زمینه تصمیمهایی که برای تعطیلات گرفته میشود. چندبار این تعطیلیها را آزمودهایم و دیدیم وضع بهتر نشده است. وقتی افراد معمولی جامعه میگویند انجام کار به این شیوه درست نیست، چرا مسئولان اینگونه تصمیم میگیرند؟
کریمینیا: چون هنوز بعد از ۱۸ ماه کرونا را یک حادثه بهداشتی_درمانی میدانیم. ۱۸ ماه تجربه داریم. اما از تجارب جامعهشناسان، متخصصان روابط عمومی، روانشناسان و بسیاری از متخصصان در حوزههای مختلف نتوانستیم استفاده کنیم. ۱۸ ماه سابقه مقابله با کرونا را داریم اما ۴ تحقیق منجر به نتیجه نتوانستیم انجام دهیم که آیا تعطیلات ما منجر به نتیجه بوده است یا نه. آن هم با این الگوی تعطیلات. در شهر و جاده حرکت میکنید همه چیز عادی است.
تعطیلات تاثیر خود را کجا نشان داده است؟ دستگاهها بهانههای مختلفی میآورند. وزارتخانههای مختلف مشکلات مالی خود را میخواهند پوشش دهند. حق هم دارند. به دلیل اینکه جایگاهشان در ستاد ملی به درستی در نظر گرفته نشده است. تصمیمها به درستی گرفته نشدهاند.
یا سیاستی که در مورد داروی رمدسیویر پیگیری شد، یکی دیگر از این مباحثی است که به ویژه اصحاب رسانه باید با موشکافی بررسی کنند. این دارو توسط سازمان بهداشت جهانی چند نوبت برای درمان کرونا مورد کارآزمایی قرار گرفته و در همه موارد رد شده است.
نخستین بحثی که اتفاق افتاد مربوط به زمانی بود که ۱۱ هزار نفر در ۳۰ کشور دنیا مورد مطالعه قرار گرفتند و بیشترین داوطلبان از ایران معرفی شده بود. چهار دارو را سازمان بهداشت جهانی هم از نظر کارایی و هم از نظر میزان اثربخشی رد کرد. با فاصله کمی، وزارت بهداشت در جلسه شورای عالی بیمه، این داروها را تحت پوشش بیمه قرار داد. با فاصله کمی، با افتخار اعلام میشود که ما کارخانه تولید رمدسیویر در ایران را راهاندازی کردهایم و چهارمین کشور دنیا هستیم که این توان را داریم.
رمدسیویر، دارویی که تائیده سازمان بهداشت جهانی ندارد، بیمه و تولید میکنیم و به فروش میرسانیم. به استناد صحبتهای دکتر زالی، بیش از ۷۰۰ میلیون یورو هزینه این دارو شده است. برای اینکه بتوانید این هزینه را تصور کنید؛ اگر شما هر واکسن آسترازنکا را حدود ۳ یورو در نظر بگیرید با این پول میتوانستیم همه آحاد جامعه را در دو دوز واکسینه کنیم؛ در حالیکه رمدیسیور بابت درمان برخی بیماران اثر داشت اما واکسن برای جلوگیری از بیماری در همه اقشار جامعه تاثیر دارد. بهراحتی از آن گذشتیم و هزاران میلیارد تومان به بیمهها تحمیل کردیم. البته بیش از این را به جامعه تحمیل کردیم.
رمدسیویر، دارویی که تائیده جهانی ندارد، بیمه و تولید میکنیم و به فروش میرسانیم. به استناد صحبتهای دکتر زالی، بیش از ۷۰۰ میلیون یورو هزینه این دارو شده است. برای اینکه بتوانید این هزینه را تصور کنید؛ اگر شما هر واکسن آسترازنکا را حدود ۳ یورو در نظر بگیرید با این پول میتوانستیم همه آحاد جامعه را در دو دوز واکسینه کنیم.کاسبان کرونا تا میتوانستند تاختند
در مورد داروی «فاویپیراویر» نیز همین اتفاق افتاد. بعد از ماهها که مصرف عجیب و غریبی پیدا کرد، یکبار اعلام میشود کارایی ندارد. اگر کارایی ندارد چرا در پروتکلهای کشوری قرار گرفته است؟ سپس به یکباره از پروتکل درمانی خارج میشود. اینها همه خلاء رگولاتوری و نبود فرماندهی و تصمیمهای جامع را نشان می دهد.
بد ماجرا اینکه در این شلوغی، کاسبان کرونا تا میتوانستند تاختند. همین میشود که بعد از یک سال و نیم مقابله با کرونا، تلفات عدد ۶۰۰ نفر را رد کرد. چرا باید اینطور باشد؟
از سازمانهای تخصصی مانند سازمان نظام پزشکی و روانشناسی و نظام پرستاری، انجمنها و سندیکاهای پزشکی اصلا استفاده نکردیم. بسیاری از توانمندی کشور بیرون از این چارچوب قرار گرفت. اینها همه پیامدهای مدیریت ضعیف وزارت بهداشت است که همه حول محور درمان می چرخید.
مخلص کلام اینکه، ستاد ملی مقابله با کرونا به دلیل استراتژی نامشخص، از تاکتیک و تکنیک مناسبی برای مقابله با این همهگیری استفاده نکرد. به همین دلیل است که اعضای ستاد عوض شدند. تصمیمها عوض نشد. به این باید توجه جدی داشت.
ستاد ملی کرونا نیازمند بازمهندسی است
بازمهندسی در ستاد ملی، بازنگری و بازطراحی استراتژی ستاد ملی، بازمهندسی ستادهای استانی و حضور ذی نقشان اصلی، لازم است. ستاد ملی کرونا باید کوچکتر، چابکتر و کاراتر باشد. وقتی میگوییم بازمهندسی شود اعضا نباید بیشتر شوند اتفاقا باید برخی از اعضا از حلقه اصلی دور شوند.
بازمهندسی یعنی به کارگیری کمیتههای تخصصی کارا، فعال و هدفمند است. در کنار این بازمهندسی ستاد ملی، قوه مقننه هم همزمان باید در حوزه قانون و مقررات مشغول باشد. برنامه ۵ ساله هفتم و برنامه ۱۴۰۱ را پیش رو داریم. هر طور شده باید در این برنامهها پیشبینی لازم صورت گیرد. نکته بعدی، حضور جدی قوه قضاییه است. در ۱۸ ماه گذشته به وفور کمبودهای عامدانه داشتیم. قوه قضاییه باید این مسیر را شناسایی، رصد و با آن برخورد کند.
بازمهندسی در ستاد ملی، بازنگری و بازطراحی استراتژی ستاد ملی، بازمهندسی ستادهای استانی و حضور ذی نقشان اصلی، لازم است. ستاد ملی کرونا باید کوچکتر، چابکتر و کاراتر باشد. وقتی میگوییم بازمهندسی شود اعضا نباید بیشتر شوند اتفاقا باید برخی از اعضا از حلقه اصلی دور شوند.همچنین نباید به نیروهای مسلح تنها به عنوان پشتیبانی نگاه کرد بلکه باید از سازوکار و توان فرماندهی آنها در اجرا برنامهها استفاده کرد. فراموش نکنیم، اگر نبرد با کرونا یک جنگ است (که هست)، جنگ فرمانده خودش را لازم دارد.
نظر شما