به گزارش ایرناپلاس، یکی از جوایز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کتابهای برگزیده سال و ماه اختصاص دارد. این جوایز شامل مرغک سیمین - کتابهای برگزیده ماه - و مرغک زرین - کتابهای برگزیده سال- است که با انتخاب هیات داوران به پدیدآورندگان و ناشران اهدا میشود.
همچنین جایزه مرغک سیمین، در هر ماه، فقط به یک نویسنده یا شاعر یا مترجم و در هر فصل به یک ناشر تعلق میگیرد که در پایان هر فصل اهدا میشود.
کتابهایی که موفق به دریافت مرغک سیمین و مرغک زرین شدهاند، در فهرست خرید مراکز فرهنگی هنری کانون قرار میگیرند و در هر فصل به صورت فهرست کتابهای مناسب اعلام میشوند.
دبیرخانه جایزه ماه و سال کودکان و نوجوانان کانون، در بهار ١۴٠٠ شرط جدیدی برای ارزیابی کتابها برای دریافت جایزه اعلام کرد. بر اساس این شرط فقط کتابهایی که در روند انتشار آنها حق کپیرایت رعایت شدهباشد، برای جایزه کتاب سال مورد ارزیابی قرار میگیرد.
این تصمیم با مخالفت ناشران فعال در حوزه کتاب کودکان و نوجوانان مواجه شد، زیرا در ایران رعایت قانون کپیرایت الزامی نیست و اگر داوری با این شرط انجام شود، تعداد زیادی از کتابهای خوب و با کیفیت از روند داوری خارج میشوند.
به همین بهانه ایرناپلاس میزگرد آنلاینی با موضوع «شرط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای داوری کتابهایی که حق کپیرایت را رعایت کردند» با حضور مصطفی رحماندوست دبیر جایزه کتاب ماه و سال کودک و نوجوان کانون؛ عبدالعظیم فریدون رئیس هیات مدیره انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان؛ امیر بیکمحمدی مدیر آژانس ادبی تماس و عضو کارگروه سیاستگذاری کودکان و نوجوانان انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی و رضا هاشمینژاد مدیر انتشارات افق برگزار کرد که بخش نخست آن را در ادامه میخوانید.
کانون صلاحیت حمایت از کپیرایت را دارد
ایرناپلاس: دبیرخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شرط جدیدی مبنی بر بررسی رعایت حق کپیرایت برای کتابهای کودکان و نوجوانان در جایزه کتاب سال درنظر گرفته؛ اما در ایران رعایت حق کپیرایت برای ناشران الزامی نیست. دلیل اضافه کردن این شرط در روند داوری در این دوره از جایزه کتاب سال چه بوده است؟
رحماندوست: هر جایزه ویژگیهای خاص دارد. یک جایزه کتابهای سال و دیگری کتابهای ۱۰ سال را بررسی میکند؛ بنابر سیاستی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از چند سال پیش در نظر گرفته، در ترجمه و انتشار کتابها در کانون به دریافت اجازه کپیرایت از ناشر اصلی توجه میشود.
من این روزها عضو هیات مدیره کانون نیستم، اما زمانی که در هیات مدیره کانون و شورای سیاستگذاری جایزه مرغک بودم، اعلام کردم تنها موسسهای که صلاحیت دارد از قانون کپیرایت در ایران حمایت کند، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است؛ به این دلیل که کانون از سالها پیش کتابهایش را بر مبنای خرید رایت از ناشران خارجی ترجمه و چاپ میکند.
همچنین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان موسسه بسیار پرسابقه و پذیرفته شدهای است. نظرم بر این اساس بود که رایت به معنی حق است و این حق ناشر و نویسنده است که از اثر خود منتفع شود. اینکه ایران عضو کنوانسیون برن نیست، به آن معنا نبوده که حق دیگران را نپردازیم.
در ایران جوایز مختلفی برای کتاب در نظر گرفته شده و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میتواند در میان این انبوه جوایز، جایزهای را با رعایت قوانین بینالمللی اجرا کند.
صلاح نیست کانون این شرط را اجرا کند
ایرناپلاس: جایزه ماه و سال کانون تاثیر زیادی بر فعالیت ناشر و مولف دارد و تاثیر آن روی فروش کتاب هم بالاست؛ از طرفی با شرط بررسی کتابهایی که در آنها قانون کپیرایت رعایت شده، بسیاری از ناشران کنار گذاشته میشوند.
فریدون: رعایت حق کپیرایت و برگزاری جشنواره همانطور که آقای رحماندوست گفتند حرکت درست و اخلاقی است. من در نامهای به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نظراتم را از جایگاه انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان درباره این شرط بیان کردم.
برخی اعضا اعتراض خود را به این شرط اعلام کردهاند، زیرا کانون جایگاهی دولتی دارد، اگر بخش خصوصی میخواست که موضوع رعایت حق کپیرایت را در جشنوارههای داخلی خود مطرح کند، اقدام درستی بود، اما در ایران قانون کپیرایت جنبه قانونی و رسمی ندارد و در عین حال اگر ناشری بخواهد به دلایل شخصی قانون کپیرایت را رعایت کند، به دلیل تحریم، تبادل مالی و ارتباطی با سایر کشورها بسیار دشوار خواهدبود.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان نهادی که از بودجه دولت استفاده میکند، نباید در جایگاه دفاع از حقوقی باشد که در کشور جایگاه رسمی ندارد.
البته کانون در سالهای گذشته سابقه اجرای جشنواره انتخاب کتاب را داشته، همچنین برخی سالها در حوزه مطبوعات نیز جشنواره برگزار میکرد؛ حالا هم میتواند در کنار جشنواره کتاب جایزهای برای ناشرانی که کپیرایت را رعایت میکنند، در نظر بگیرد.
از این طریق برای ترویج این دیدگاه گامهایی از سوی کانون برداشته خواهد شد، اما کانون نمیتواند در جشنواره کتاب این دیدگاه را اجرا کند، زیرا میخواهیم در نتیجه این جایزه، کتاب خوب را به کودکان معرفی کنیم و محدود کردن کتابها به آنهایی که کپیرایت را رعایت میکنند، به معنی محدود کردن کتابها به تعدادی اندک آثاری است که در ایران منتشر شده.
نکتهای که در نامه به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آمدهاست این بود که اجرای این شرط به محروم شدن کودکان از کتابهای خوبی منجر میشود که توسط ناشران مختلف منتشر شده. کانون با در نظر گرفتن جایگاه دولتی که دارد، به صلاح نیست این شرط را اجرا کند و بهتر است این کار توسط بخش خصوصی انجام شود.
این تصمیم میتواند زمینه تغییر باشد
ایرناپلاس: در بسیاری از کشورها رعایت حق کپیرایت الزامی است و بر اجرای آن نظارت دقیق انجام میشود، اما در ایران این مساله مطرح نیست. به نظر شما این شرط کانون چه تاثیری بر روند فعالیت ناشران، مولفان و مترجمان خواهد داشت؟
بیکمحمدی: توجه به قانون کپیرایت تقویتکننده محور تالیف در کشور است، اگر ناشران بدانند باید هزینه مضاعفی را برای انتخاب خود پرداخت کنند، در نتیجه به انتخاب آثار برتر توجه خواهندکرد.
به نظر میرسد این انتخاب کانون برای اجرای سیاست رعایت حق کپیرایت تصمیم درستی است. اینکه کانون به عنوان نهاد دولتی به این مساله ورود پیدا کرده، بهترین روش است و مگر انتظار دیگری از کانون داریم؟
شورای سیاستگذاری وظیفه ریلگذاری، هدفمند کردن و حمایت کردن از دیدگاههای جدی در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان را دارد. دولت هم این وظیفه را دارد. یکی از وظایف دولت ایجاد این بسترها است. اگر به عنوان نهاد دولتی از کانون انتظار اقدامات درست داریم تا برای اصلاح امور سیاستگذاری کند، این تصمیم میتواند یکی از زمینههای تغییر باشد.
ماجرای خسارت گرفتن یورگ مولر از کانون
ایرناپلاس: اقدامات نهاد دولتی باید همه اعضای جامعه را در بر بگیرد و همچنین یک نهاد دولتی میتواند شروع کننده اصلاح مسائل در جامعه باشد، آیا شما تناقضی در این انتخاب کانون و وضعیت ناشران در ایران میبینید؟
رحماندوست: رعایت حق کپیرایت بحث دراز مدتی است و براساس مباحث بینالمللی پایهگذاری شده، فقط موضوع حق مولف و ناشر در آن مطرح نیست. بسیاری از مسائل از دستگاهی که مهندسی معکوس و در بازار فروخته میشود تا دیگر موارد میتواند در این حوزه مطرح شود.
از طرف ایران در سال ۱۹۹۱ در کنگرهای در لندن بحث کپیرایت را مطرح کردم. اینکه این بحث چه فراز و فرودهایی را طی کرده است، بعدا قابل بررسی است. درباره اینکه کانون نهاد دولتی است و یک نهاد دولتی نباید چنین اقدامی انجام دهد، باید اعلام کنم که در دولتها در ایران اقدامات مختلفی قابل انجام است. نمیتوان گفت که چرا در یک دوره این تصمیم گرفتهشده. مسئولان در یک دوره با ۱۰۰ قانون بینالمللی مخالفت میکنند و نمیتوان گفت چرا با فلان قانون بینالمللی موافقت و با دیگری مخالفت میشود.
در اینجا مدافع رعایت کپیرایت در ایران نیستم، اما این را میدانم که هرجا از پذیرش قوانین اقتصادی بینالمللی شانه خالی کردیم، حتی اگر در کوتاه مدت سودی نصیبمان شده، در درازمدت ضرر کردیم.
خاطرهای از سال ۱۳۵۹ از نمایشگاه کتاب بولونیا به یاد دارم. در این سال عضو هیات مدیره کانون پرورش فکری بودم. کتابی با عنوان «خرسی که میخواست خرس باقی بماند» نوشته یورک اشتاینر، به تصویرگری یورگ مولر و ترجمه ناصر ایرانی، در غرفه گذاشته بودیم.
ناگهان آقای مولر آمد و گفت: این کتاب من است. ما هم با خوشحالی بر اساس تفکرهای آن زمان، از او پرسدیدم؛ از ترجمه و انتشار کتابش به زبان فارسی خوشحال است؟ اما او ناراضی بود و برای انتشار کتابش از ما هزینه میخواست.
تعجب کردیم که هزینه چه چیزی را میخواهد؟ او بعدها از کانون شکایت کرد و هزینه مفصلی از کانون گرفت. اینکه من بگویم عضو کپیرایت نیستم، هیچ تاثیری در نظام اقتصادی بینالمللی ندارد و دیگر کشورها به ما به عنوان دزد نگاه میکنند.
در تجربه دیگر، در ترکیه برای ترجمه کتابم قرارداد بستم، ناشر میگوید؛ بسیار عالی است، اما چه کار کنم که ایران قانون کپیرایت را رعایت نمیکند، در نتیجه ممکن است ناشری کتاب شما را دوباره ترجمه کند و من ضرر کنم؟ این در حالی است که قرارداد بسته و هزینهها پرداخت شدهبود.
اگر عضو کپیرایت نباشیم، در طولانی مدت ضرر میکنیم. البته نمیخواهم در این میزگرد درباره لزوم رعایت کپیرایت صحبت کنم.
نمیخواهیم در دنیا بگویند که کانون هم دزد است
چطور است، زمانی که کتاب من به زبانهای دیگر ترجمه میشود، حق داشتهباشم حقالتالیف را دریافت کنم، اما وقتی کتاب را از کشور دیگری ترجمه میکنیم، الزامی به پرداخت حق آنها نداشته باشیم؟
این یک معامله دو طرفه است، طرف مقابل اعلام کرده، راضی نیست اموالش را فرد دیگری بدون اجازه استفاده کند.
این تصمیم کانون محدود به یک یا دو سال گذشته نیست، حدود ۱۰ سال است که کانون پرورش فکری هیچ کتابی را بدون رعایت کپیرایت ترجمه و چاپ نمیکند.
این تصمیم ربطی به دولتی بودن کانون ندارد. برخی ناشران در ایران میتوانند کپیرایت بخرند و کتاب را ترجمه و چاپ کنند و در کتاب بنویسند که این کتاب بر اساس رعایت کپیرایت چاپ شده و البته برخی نمیتوانند.
نکته مهم اینکه برای رساندن کتابهایی که حق کپیرایت را رعایت نکردند، به کتابخانهها برنامهریزی کنیم. به همین منظور قانونی گذاشتیم تا عنوان کتابهایی را که در ترجمه و انتشار آنها قانون کپیرایت رعایت نشده، در فهرست منتخبها بنویسم و اگر لازم بود برای کتابخانهها بخریم، اما به آن کتابها جایزه نمیدهیم.
نمیخواهیم در دنیا بگویند که کانون هم دزد است. این حق کانون است. برخی ناشران در ترجمه و انتشار کتابهایشان حق کپیرایت را رعایت میکنند. وقتی در کنفرانسهای خارج کشور شرکت میکنیم، واقعا به ما نگاه کج میکنند که یعنی شما دزدی میکنید، این حق و اعتبار کانون است تا کتابی را انتخاب کند که قوانین کپیرایت در آن رعایت شده باشد.
کانون برای اینکه کتابهای خوبی که ترجمه و منتشر شده، از دسترس کودکان دور نماند، آنها را جزء فهرست انتخابهایش که مردم به آنها اعتماد میکنند، معرفی میکند. همچنین از طرف کانون با ناشران ارتباط برقرار کردیم و به آنها اطلاع دادیم حتی اگر در نامهای در مذاکره با ناشر خارجی باشند و اعلام کنند که در تلاش برای رعایت کپیرایت هستند کانون آن کتاب را برای انتخاب اثر برتر قبول میکند.
نهاد دولتی باید براساس قانون حرف بزند
ایرناپلاس: شما ناشری هستید که حق کپیرایت را رعایت میکنید. ناشری که در ایران کپیرایت را رعایت میکند، متحمل هزینه و زحمتی میشود، که بر اساس قوانین، الزامی به انجام آن نیست. دیدگاه شما درباره این شرط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای ارزیابی کتابها براساس رعایت حق کپیرایت چیست؟
هاشمینژاد: کل ماجرا به اشتباه مطرح شده، موضوع جلسه رعایت کپیرایت نیست، نهاد دولتی باید براساس قانون حرف بزند، کانون به عنوان نهاد دولتی از بودجه دولتی استفاده میکند، نمیتواند دیدگاهی را که جایی در شرح وظایفش اعلام نشده، اعمال کند. کجای ماموریت کانون این مساله قرار دارد و بر اساس کدام قانون میخواهد این اقدام را انجام بدهد؟
با این وجود باید به دو شبهه در سوال و نظرهای ارائه شده پاسخ دهم. نظر من درباره کپیرایت مشخص است، زیرا ۲۶ سال است که نشر افق تلاش کرده به نسبت بضاعتش برای کپیرایت هزینه کند. افق بیش از ۲۲۰ عنوان کتاب با رعایت حق کپیرایت منتشر کرده، این رقم به جز کتابهایی است که با ناشر یا نویسنده آن، به رضایت بدون قرارداد رسیدیم. افق بیش از ۱۵۵ هزار دلار برای کپیرایت هزینه کردهاست. چه سندی از این واضحتر میتواند نظر افق را روشن کند؟ یک آژانس ادبی از این راه درآمد دارد. مسولین کانون و جشنواره از جیب دولت و ناشران برای خرید رایت و سفرهای مربوط به آن هزینه میکنند. اما رعایت (ولو محدود) کپیرایت برای ناشر بخش خصوصی در دورانی که حتی واژه کپیرایت شناخته شده نبود (۳۰ سال پیش) و در شرایطی که هیچ حمایتی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد وجود نداشت، دلیلی روشن و واضح است.
بعد از مدت ۱۰ سالی که گذشت، رعایت کپیرایت کمی اعتبار پیدا کرد. یادم هست روزی در جلسهای در محل اتحادیه ناشران و کتابفروشان، وقتی درباره کپیرایت صحبت کردم، همکار ناشر شناخته شدهای با ناراحتی به من نگاه کرد و گفت چرا این بحث را مطرح میکنید!
آن عزیز حتی با مطرح کردن بحث هم به شدت مخالف بود. چندی بعد دیدم در نشریه اتحادیه در پاسخ به فراخوان نشریه مطلبی در ارتباط با ویژگیهای مثبت کپیرایت نوشته است. این یعنی در سرزمین ما و در همه حوزهها نظرات شفاف بیان نمیشود. افراد دنبال منفعت هستند و حق یا ناحقی را سپر پوشش نیتشان میکنند.
چند روز پیش در گفتوگوی زنده اینستاگرامی برای ناشران کودک نظرم را در ارتباط با اثرات تجاری رعایت کپیرایت مطرح کردم.
در آنجا گفتم از نظر تجاری در سه تا پنج سال دیگر سودی برای فعالیت در حوزه کپیرایت قابل تصور نیست و بعید به نظر میرسد که تا پنج سال آینده دولت ایران متعهد به رعایت کپیرایت شود، حتی اگر ایران متعهد شود، چند سال فرصت برای اجرای کامل آن لازم است. گفتم که در شرایط موجود مساله از دید اخلاقی و منش سازمانی قابل بررسی است.
اما بحث مهم این است که ربطی بین نظر من درباره کپیرایت و مخالفتم با اینکه کانون رسما اعلام کرده که کتابهای بدون رایت را از گردونه بررسی و جایزه خارج میکند، وجود ندارد.
کانون نمیتواند مخالف سیاستهای دولت رفتار کند
فریدون: در این میزگرد بحث اینکه رعایت کپیرایت لازم است یا نه مطرح نیست. بحث این است که مگر نهاد دولتی میتواند چنین تصمیمی بگیرد؟ نکته این است که کانون به عنوان نهاد دولتی، چرا محدودیتی را ایجاد میکند که دولت ایجاد نکرده است.
اینکه در نتیجه رعایت حق کپیرایت ترجمه گسترش پیدا میکند و تالیفها با کیفیت میشوند خوب است و رعایت کپیرایت اخلاقی و انسانی. اعتراضی به اینها نیست، اما کانون به عنوان نهاد دولتی نمیتواند مخالف سیاستهای دولت رفتار کند. وظیفه کانون پیروی از سیاستهای جمهوری اسلامی است، شاید این نکته محل اشکال باشد.
اداره مالیات هزینه خرید رایت را قبول ندارد
هاشمینژاد: اگر ناشری به دلیل رعایت اخلاق شخصی، سازمانی، ارتباط با دانش جهانی و آمادگی برای آینده، کپیرایت را رعایت کند خیلی جالب است؛ اما اینها انتخابهایی است که یک ناشر خود باید درباره آنها تصمیم بگیرد و نباید بابت عدم رعایت آن از کسی طلبکار شد. به خصوص دولت که مانع اصلی تحقق آن است. بگذریم که با در نظر گرفتن سطح گسترده فساد و انحصار در کشور معلوم نیست همین قانون کپیرایت شری اعظم برای ناشر و مخاطب ایرانی به همراه نداشته باشد.
افق در همه سالهای فعالیتش حتی یک بار به ناشر دیگری نامه ننوشته یا حتی تماس نگرفته که چرا کتاب انتشارات افق را که با رعایت اصول کپیرایت منتشر شده، بدون اجازه چاپ کرده است.
نمیتوانیم با کلمات احساسی تصمیمهای احساسی بگیریم و در پشت آن به دنبال چیز دیگری باشیم. قوه قضایه، مجلس و دولت مخالف رعایت حق کپیرایت هستند، اما یک نهاد دولتی برای پوشاندن زشتی یک عمل، نمیتواند ماموریت اصلیاش که معرفی آثار برتر است، کنار بگذارد و آدرس غلط به کودکان سرزمینمان بدهد. چه بسا این دیدگاه که به نظر اشتباه میرسد، نادرست نباشد.
اداره مالیات هزینه خرید رایت را قبول ندارد، از طرفی ارزی را که برای رایت کتاب میخریم، قاچاق محسوب میشود. ارسال آن ارز به ناشر خارجی هم قاچاق محسوب میشود و هیچ راه کار قانونی برای این انتقال ارایه نمیدهند. بعد در یک جایزه دولتی همان ناشر قاچاقچی (به زعم قوانین متناقض) را مجبور به رعایت کپیرایت میکنید؟
همه شرایط و قوانین داخلی ایران خلاف رعایت کپیرایت است. این خوفآور نیست که ۹۵ تا ۹۷ درصد از کتابهای کودک را به بهانه کپیرایت قلع و قمع کنند و کتابی را از بین فقط سه تا پنج درصد از کتابهای ترجمه بررسی و انتخاب و به عنوان قهرمان بازی به کودکان کشورمان معرفی کنند! کیفیت ترجمه یا داستان (یعنی چیزی که مورد استفاده کودک ایرانی است) چه ربطی به کپیرایت دارد؟ آن هم کپیرایتی که همین دولت صد درصد مخالف آن است.
نکته جالب این است که در صورت ادامه این روند غیرقانونی و غیرمنطقی، نشر افق بیشتر منتفع میشود تا متضرر، زیرا با تعداد زیاد کتابهایی که در آنها قانون کپیرایت را رعایت کرده و سالانه منتشر میکند، جزء چند قهرمان باقیمانده در میدان رقابت است.
شرح وظایف کانون مشخص است و هیچ جایی در آن اشارهای درباره نشر و توسعه نشر بینالملل نشده است. اگر هم شده بود وظیفه کانون این بود که کار را از مراجع قانونی پیگیری کند، نه اینکه آوار آن را بر سر کودک ایرانی و ناشر بریزد. کانون نمیتواند، برای انتشار کتاب به روشی که دولت با آن موافق نیست و زیرساختهایش را مهیا نکرده است، سرنوشت ناشران را تغییر دهد و با این کارکودکان را از آشنایی با کتاب برتر واقعی محروم کند.
دولت در حال آمادهسازی شرایط برای عضویت در این نهادهاست
ایرناپلاس: شما سالهاست با کانون همکاری میکنید و از قوانین کانون و همچنین قوانین کپیرایت خبر دارید، آیا این شرط تا این اندازه تاثیرگذار است و کانون نباید آن را انجام دهد و این دیدگاه کانون خلاف قانون است؟
بیکمحمدی: قانون کپیرایت یک کنوانسیون بینالمللی است که کشورهای زیادی به آن پیوستهاند. نمیتوانیم قبول کنیم که دولت این دیدگاه را قبول نکرده، پس ما نباید آن را انجام دهیم.
اینکه فرض کنیم به این دلیل که دولت یک قانون را نپذیرفته است، یک نهاد دولتی نمیتواند به آن بپردازد، فکر میکنم روشی است برای تخطئه بحث کپیرایت و کاری که کانون انجام داده و روش مناسبی نیست.
برای مثال ورود ایران به بعضی از قوانین بینالمللی مالی در حال بررسی است. ایران به آنها ورود نکرده است، اما میداند به هر حال بایستی آنها بپذیرد، پس دولت ساکت ننشسته و در حال آمادهسازی شرایط برای عضویت در این نهادهاست. اینکه عدم ورود را مخالفت بدانیم، درست نیست؛ بلکه دولت در حال فراهم کردن بستر برای تعامل در این زمینههاست. از این نظر حرکت کانون میتواند زمینه مناسبی برای بروز گفتوگوها، تاکید بر اهمیت این قوانین و بسترسازی باشد.
نخبگان همیشه از دولت انتظار ریلگذاری دارند و اگر بپذیریم که کانون نهادی دولتی است و باید طبق قوانین دولتی عمل کند، شان کانون در ارتقای ادبیات کودک و نوجوان چه خواهد بود؟ آیا کانون به عنوان ریلگذار و تاثیرگذار اجازه ندارد که مسیری را آماده کند تا اجازه ورود هر ادبیاتی را به کشور ندهد، این شان کانون نیست؟
آژانس ادبی تماس به عنوان نماینده کانون در بخش بینالملل با استفاده از قانون کپیرایت تا به حال توانسته بیش از ۱۰ اثر کانون را به ناشران خارجی واگذار کند. بهتر است بگویم آژانس از مزایای این قانون بیشتر برای فروش حق امتیاز آثار ایرانی استفاده کردهاست تا خرید آن.
به نظرم اگر آقای رحماندوست بخواهد از این تصمیم کانون دفاع کند، باید در دو ساحت این مساله را بررسی کند، اینکه باید شان کانون در ارتقای بازار و فضای ادبی کودک و نوجوان برای انتخاب کتابهای برتر را در نظر بگیریم و شان دیگری در ریلگذاری و هدفمندکردن ناشران به سمتی که انتخابهای بهتری با هزینههای کپیرایت داشتهباشند، تا کیفیت ادبیات کشور بهتر شود.
ادامه دارد...
گزارش از آیدین پورخامنه
نظر شما