به گزارش ایرناپلاس، فرهنگ یکی از مسائلی است که در بحرانهای اقتصادی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این در حالی است که فعالان فرهنگی شرایط سختی را تحمل میکنند و بعد از همهگیری کرونا، شرایط برای فعالان حوزه فرهنگ، چند برابر دشوارتر شده تا جایی که برخی از هنرمندان مجبور به اشتغال در کارهای خدماتی شدهاند؛ تورلیدرها، کسبوکار دیگری برای خود مهیا کردند و تعداد زیادی کتابفروشی تعطیل شد.
با توجه به این مسائل اقدامات دولت آینده برای این حوزه از اهمیت بالایی برخوردار است.
سیدجلال فیاضی کارشناس رسانه در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس، چالش اصلی دولت آینده در حوزه فرهنگ را هماهنگ کردن بخشهای مختلف و جلوگیری از موازیکاری اعلام کرد.
ایرناپلاس: فکر میکنید مهمترین چالشی که دولت آینده در حوزه فرهنگ با آن مواجه میشود، کدام مساله خواهدبود؟
فیاضی: فکر میکنم مهمترین چالش فرهنگی دولت آینده، وجود سلیقههای متفاوت در مفاهیم فرهنگی است. به این مفهوم که در بین دستگاهها و شخصیتهای فرهنگی موثر در جامعه، سلایق فرهنگی متفاوت نسبت به مسائل داریم. برای مثال در حوزه حجاب، موسیقی، سینما و ... دیدگاههای متفاوت و گاه معارضی وجود دارد. وجود دیدگاههای متفاوت، موجب تعارضهای فرهنگی در جامعه شده است.
دولت آینده با توجه به اینکه دولتی خواهد بود که در آن هر سه قوه همراه، همگام و هماهنگ با هم هستند، در موقعیتی قرار خواهد گرفت که هر سه قوه میتوانند با هماهنگی وارد مسائل جامعه میشوند. به نظرم نخستین گام باید این باشد که دیدگاههای متفاوت فرهنگی را به یکدیگر نزدیک کنند و به دیدگاهههای هماهنگی برسند.
در حوزه فعالیت فرهنگی، مسائلی مانند ممیزی و حدود و چارچوب آن مطرح است، اگر دیدگاه این باشد که کوچکترین مسائل باید ممیزی شوند، از طرف دیگر، گروهی هم معتقد باشند که هر نوع کتابی باید بدون ممیزی منتشر شود، یعنی نگاه صفر و صدی وجود داشته باشد، مشکل نشر حل نخواهد شد. مسائل مربوط به کاغذ مسائل ثانویه است و مهم، رسیدن به نگرش مشترک میان همه نهادها و شخصیتهای موثر فرهنگی در مورد مسائل فرهنگی است.
باید تعارضها و دیدگاههای متفاوت درباره مسائل مختلف حل شود. باید تعارض در حوزه سینما، بازیگران، حجاب، کتاب، هنرهای تجسمی و مطبوعات حل شود. برای مثال دیدگاه غالب درباره مطبوعات و چارچوب نقد و همچنین دیدگاه درباره فضای مجازی باید مشخص شود؛ آیا نظام به فضای مجازی به عنوان تهدید نگاه میکند یا فرصت؟ اگر تهدید است چگونه باید آن را برطرف کرد و اگر فرصت است چگونه باید از آن استفاده شود.
پس نخستین چالش را تعارض و تناقض در مسائل فرهنگی میبینم و فکر میکنم در دولت آینده یکی از مهمترین اقدامات این است که تعارضها و تناقضهای فرهنگی را به نقطه تعادل و مورد قبول برساند. بهگونهای که اگر دیدگاههای متفاوت در دستگاهها و شخصیتهای فرهنگی، در ائمه جمعه، حوزههای علمیه و دانشگاهها وجود دارد که مجموعه این دیدگاهها باید هماهنگ شود.
دستگاههای فرهنگی موازی
چالش دوم، وجود دستگاههای موازی فرهنگی است. در ایران بیش از ۳۰ دستگاه موازی فرهنگی فعال است که هر کدام با سلیقه خود عمل میکنند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شاید بخش کوچکی از دستگاههای فرهنگی است و براساس آخرین آمار فقط ۱۳ درصد بودجه فرهنگی کشور در اختیار این وزارتخانه قرار میگیرد. دستگاههای فرهنگی دیگری وجود دارد که هر یک از آنها از بودجه دولتی استفاده میکنند و بسیاری از اقدامات آنها به جای اینکه موجب همافزایی شود، حرکتی موازی است که هزینههای زیادی را در حوزه فرهنگ به همراه دارد؛ در حالی که اقدامات کماثری انجام میشود.
براساس آخرین آمار، فقط ۱۳ درصد بودجه فرهنگی کشور در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد است؛ دستگاههای فرهنگی دیگری وجود دارد که هر یک از آنها از بودجه دولتی استفاده میکنند و بسیاری از اقدامات آنها به جای اینکه موجب همافزایی شود، حرکتی موازی است که هزینههای زیادی را در حوزه فرهنگ به همراه دارد؛ در حالی که اقدامات کماثری انجام میشود.این هم یکی از مهمترین چالشهاست تا دولتی که با دو قوه دیگر همسو است و با بسیاری از نهادهای کشور و حوزههای علمیه همسویی دارد، بتواند موضوع تعدد مراکز موازی فرهنگی و رفتار متفاوت آنها را هماهنگ کند و به این سمت برود که بودجه محدود فرهنگی صرف اقدامات فرهنگی موثر و فاخر در جامعه شود. به نظرم بودجههای ایران در دستگاههای مختلف صرف اقداماتی میشود که تاثیرگذاری و کارآمدی لازم را ندارد.
این دو چالش اگر حل شود، باقی چالشهای حوزه فرهنگ و هنر و اجتماعی قابل حل است. مهمترین چالش، هماهنگی نگرشها و دیدگاهها و دستیابی به یک نگرش و گفتمان مسلط و قابل قبول برای حل مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی و هنری است. همچنین اگر این مسائل حل شود، بودجهها به خوبی و به صورت بهینه هزینه و از تعارضها جلوگیری خواهد شد. در نتیجه این روند به هماهنگی و همافزایی فرهنگی در چهارچوب سیاستهای فرهنگی کل کشور دست پیدا میکنیم.
ایرناپلاس: فکر میکنید با اقدامات و صحبتهایی که تا کنون شده است، میتوان امید به هماهنگی و یکپارچگی در حوزه فرهنگی داشت؟ آیا این اقدامات در دولت بعدی عملی خواهد شد؟
فیاضی: به نظرم تا کنون اقدامی در این زمینه انجام نشده است؛ یعنی در حوزه اصلاح و نزدیک کردن نگرشها و همچنین در بحث نهادهای موازی، اقدامی انجام نشده و این اقدامات در جهت تعدد مراکز فرهنگی بوده است.
شاید این دیدگاه وجود داشته که تعدد و تکثر مراکز فرهنگی، حرکتی درست است. به نظرم شاید در حد یک یا سه مرکز فرهنگی برای این دیدگاه قابل قبول است، اما اگر در حد ۲۰ یا ۳۰ مرکز فرهنگی با دیدگاهها، نگرشها و برنامههای متفاوت وجود داشتهباشد، با نوعی عدم استفاده بهینه از اعتبارها و امکانات محدود مواجه خواهیم بود.
باید منتظر باشیم تا مشخص شود نگاه دولت جدید، مجلس و قوه قضاییه، آیا این دو چالش را به عنوان چالشهای فرهنگی در دستور کار خود قرار میدهند یا خیر؟ اگر این دو چالش را چالش آینده فرهنگی کشور دانستند وارد اقدامات عملی میشوند وگر نه، همه چیز ادامه پیدا میکند و اتفاق جدیدی نمیافتد.
فعالان فرهنگی گرفتار تناقض در نگرشها هستند
ایرناپلاس: فکر میکنید این اتفاقها همراستا و هماهنگ با خواستههای هنرمندان و فعالان فرهنگی انجام خواهد شد؟
فیاضی: به نظرم، فعالان فرهنگی هم گرفتار تناقضها و تفاوتها در نگرشها و دستگاههای موازی هستند و اگر این اتفاق بیفتد بخش عمده نگرانی آنها هم برطرف میشود. در واقع آنها چارچوبهای کلی حرکت خود را میدانند. وقتی نگرشهای متفاوت وجود داشتهباشد، فعالان فرهنگی هم گرفتار تعارض و دیدگاههای متفاوت فرهنگی میشوند؛ اگر این تکثرهای منتهی به موازیکاری رفع شود، اعتبارهای تخصیصی، بهینه مصرف خواهد شد و هم برخی از نگرانیهای ناشی از تعارضهای نگرشی میان فعالان از بین میرود. در آن زمان شاهد حرکت به سمت فعالیتهای موثر فرهنگی، اجتماعی و هنری خواهیم بود.
نظر شما