«دولت من نقدینگی را به سمت تولید و اشتغال را هدایت میکند.»؛ «۳۴۰۰ هزار میلیارد تومان در کشور نقدینگی داریم و اگر بتوانیم این نقدینگی را به طرف این پیشرانها هدایت کنیم، میتوانیم شاهد جهش کشور باشیم.»؛ «نقدینگی باید به سمت تولید هدایت شود؛ هدایت نقدینگی به سمت تولید و رونق تولید مهم است.»؛ «اگر این مشکلات رفع شود بهطور خودکار نقدینگی به سمت تولید هدایت خواهد شد و قدرت تخریبی خود در جهتهای دیگر را از دست خواهد داد.»؛ «شرایط اعتماد مردم به بورس و هدایت نقدینگی را به بازار سرمایه فراهم میکنیم.»؛ «اگر نقدینگی به درستی مدیریت و بهسوی تولید هدایت شود، نگرانیها کاملاً بر طرف میشود.»؛ «دولت من، دولت ثبات و آرامش است و میخواهد نقدینگی را مهار و به سمت تولید هدایت کند.» و ...
این مطالب، بخشی از اظهارنظرهای اقتصادی نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری است.
«هدایت نقدینگی» یکی از کلیدواژههای پر تکرار در تبلیغات نامزدهاست که در نخستین مناظره تلویزیونی نیز به آن پرداخته شد. بهعنوان نمونه سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی راهکار کنترل تورم را اصلاح ساختار بودجه، گسترش و تقویت تولید و هدایت نقدینگی به سمت تولید بیان کرد.
سعید جلیلی راهکار هدایت نقدینگی به تولید را در بستن راههای فرار مالیاتی و اعطای منابع حاصل شده در این زمینه به بانکها برای تزریق به تولید اعلام کرد.
نقدینگی چیست؟
پرسش اینجاست که وعده «هدایت نقدینگی» تا چه میزان قابلیت اجرا دارد؟ پیش از پاسخ به این پرسش باید دید نقدینگی چیست؟
اقتصاددانها در یک تعریف ساده میگویند نقدینگی، جمع پول و شبهپول است؛ پول همان سکه و اسکناسی است که افراد جامعه در اختیار دارند. موجودی حسابهای جاری بانکی نیز در تعریف پول قرار میگیرد.
شبهپول، سایر انواع سپردههای بانکی است که مانند سپرده جاری که به راحتی در دسترس نیستند. سپردههای کوتاهمدت و بلندمدتی که باید مدت زمان مشخصی در بانک بمانند، شبهپول را تشکیل میدهند.
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد در پایان سال ۱۳۹۹ حجم پول بیش از ۶۹۰ هزار میلیارد تومان و حجم پول بیش از ۲۷۸۵ هزار میلیارد تومان بوده است. بنابراین حجم نقدینگی در پایان سال گذشته، تقریباً برابر با ۳۴۷۶ هزار میلیارد تومان بود. پرسش بعدی اینجاست که چرا تاکنون این حجم عظیم نقدینگی به بخش تولید هدایت نشده است و اگر بتوان نقدینگی را به سمت تولید هدایت کرد، چرا باید نسبت به رشد آن هشدار داد؟
نقدینگی برای تولید
اسکناس و سکه در دست مردم، همان بدهی بانک مرکزی به مردم و سپردههای بانکی در بانکهای تجاری، همان بدهی بانکها به سپردهگذاران است. بنابراین میتوان گفت پول و شبهپول، بدهی بانکها هستند. آیا میتوان این «بدهی» را به سمت «تولید» هدایت کرد؟ نقدینگی پس از ایجاد، قابل هدایت نیست، اما میتوان خلق و ایجاد نقدینگی را کنترل کرد.
با توجه به شرایط اقتصادی، تقاضا برای دریافت اعتبار یا تسهیلات نیز تغییر میکند و بر اساس همین تقاضا، نقدینگی نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. رشد نقدینگی زمانی میتواند پیامدهای منفی برای اقتصاد کشور داشته باشد که سرعت بیشتری نسبت به رشد تولید پیدا کند.
تازهترین گزارش بانک مرکزی از رشد اقتصادی مربوط به ۹ ماه نخست سال ۱۳۹۹ است که در آن رشد تولید ناخالص تولید داخلی با نفت برابر با ۲.۲ درصد و رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت برابر با ۱.۹ درصد اعلام شده و این در حالی است که رشد نقدینگی در پایان آذر ۱۳۹۹ نسبت به آذر ۱۳۹۸ بیش از ۳۸ درصد و نسبت به اسفند ۱۳۹۸ حدود ۲۷ درصد رشد داشته است.
خلق نقدینگی در برابر هدایت نقدینگی
پرسش بعدی این است که میتوان نقدینگی را مدیریت کرد؟
بانک مرکزی میتواند از طریق عملیات بازار باز، برآوردی از نقدینگی مورد نیاز بهدست آورد و از این طریق، خلق نقدینگی در شبکه بانکی را مدیریت کند. علاوه بر این، عملیات بازار باز میتواند با جلوگیری از پولی شدن کسری بودجه، مانع استقراض دولت از بانک مرکزی شود و از این دو مسیر، نرخ تورم را کنترل کند.
عملیات بازار پس از اینکه سالها و در دولتهای مختلف مورد غفلت واقع شده بود، از سوی بانک مرکزی و در دولت کنونی مورد استفاده قرار گرفت.
فروش اوراق بدهی دولتی که وزارت امور اقتصادی و دارایی آن را منتشر میشود و توسط بانک مرکزی به عنوان کارگزار در بازار بین بانکی مورد معامله قرار میگیرد، روشی است که در آن بدون خلق نقدینگی نه تنها کسری بودجه دولت تأمین میشود، بلکه از تزریق منابع توسط بانک مرکزی نیز جلوگیری میکند و به این صورت، خلق و ایجاد نقدینگی نیز مدیریت میشود.
بنابراین، در مناظرههای بعدی باید دید نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به جای هدایت نقدینگی، چه برنامههایی برای مدیریت کردن کم و کیف خلق نقدینگی دارند.
نظر شما