زخم برخی رسانه‌ها بر روح و روان جامعه

تهران-ایرناپلاس- همیشه اخبار حوادث و بویژه خبرهای قتل و خشونت خانوادگی، خواننده زیادی دارد و مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد. به همین دلیل رسانه‌ها به اینگونه اخبار توجه زیادی دارند. اما شیوه درست اطلاع‌رسانی در این زمینه چگونه است و آیا می‌توان رسانه‌ها را از انتشار این اخبار منع کرد؟

به گزارش ایرناپلاس، در بخش نخست این مصاحبه به توجه و اهمیت مردم نسبت به اخبار حوادث پرداختیم و اینکه چرا رسانه‌ها به خبرهایی مانند قتل و اختلافات خانوادگی نگاه ویژه‌ای دارند.
داوود صفایی استاد ارتباطات از مغفول ماندن توجه رسانه‌ها به گذشته و مقدمات حوادثی مانند قتل‌ها سخن گفت و از ضرورت پرداختن رسانه‌ها و جامعه به مساله مدیریت خشم تاکید کرد.
در بخش دوم این گزارش، صفایی از تاثیر فراموشی خبرهایی همچون خبر قتل بابک خرمدین بر مردم می‌گوید. همچنین بهروز بهزادی روزنامه‌نگار پیشکسوت نیز در ادامه با تاکید بر عدم سانسور در پوشش خبرهای حوادث، از تعامل رسانه‌های روزانه با رسانه‌های دیرپا در بررسی تخصصی اخبار حوادث، نکاتی را برشمرد..  
 

چگونگی ترمیم زخم‌های یک خبر توسط رسانه‌ها

ایرناپلاس: در هنگام رخ دادن قتل توسط اعضای خانواده یا دیگر جنایت‌ها، رسانه‌ها مدام به انتشار اخبار و جزئیاتی از حادثه می‌پردازند. اما بعد از گذشت چند روز از آن اتفاق همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود. این رویکرد رسانه‌ها، چه تاثیری در جامعه می‌گذارد؟
صفایی: چنین روندی، اثر منفی می‌گذارد. یعنی زخمی بر روح و روان و آگاهی مخاطب وارد می‌شود؛ سپس این زخم‌ها رها می‌شوند. به عبارت دیگر به ترمیم آن نمی‌پردازند. این رها شدن پیامدهای بدی می‌گذارد. در حالی که باید چنین مسائلی پیگیری شود و آن زخمی که ایجاد شده، ترمیم شود.

بر اثر بیماری، توهم یا هر چیز دیگری یک فرد خطایی مرتکب شده و فرزند خود را به قتل رسانده است، در واقع آن فرد زخم را تنها به خانواده‌اش نزده، بلکه به روح و فرهنگ جامعه زده است. نباید این زخم را رها کنیم بلکه باید عالمانه و با نگاه علمی به آن بپردازیم. در آن روزی که این اتفاق افتاده، حداقل 10 نفر دیگر هم براساس حوادث دیگری جان خود را از دست دادند.

از منظر حوادث و  دانش جنایی، مساله‌ای که وجود دارد این است که اگر جنایتی اتفاق افتاد اما کشف و پیگیری و کنترل نشد و در یک سیستم قضایی مجازات نشد، می‌تواند دوباره اتفاق بیفتد. دقیقا در همین حادثه هم چنین اتفاقی افتاد. یعنی اگر این فرد در قتل اول شناسایی و دستگیر می‌شد، قتل‌های بعدی هم اتفاق نمی‌افتاد. بنابراین این یک اصل است که جرایم باید کشف و پیشگیری تا از تکرار آنها جلوگیری شود.

اهمیت پرداختن رسانه‌ها به تکنیک‌های مقابله با جرم

ایرناپلاس: در این مواقع برای پیشگیری از چنین خشونت‌ها، رسانه‌ها چه کاری باید انجام دهند؟
صفایی: متاسفانه برخی از مردم در زندگی عادی‌ خود بحران‌های کوچک را به بحران‌های بزرگ تبدیل می‌کنند. دو نفر اختلاف مالی دارند اما هیچگونه نمی‌توانند اختلافشان را حل کنند. به جایی می‌رسند که بچه یکدیگر را گروگان می‌گیرند یا یکدیگر را به قتل می‌رسانند. باید ریشه‌های یک حادثه شناخته و حلاجی و راه‌حل‌هایی مطرح شود. راه‌حل وجود دارد اما مردم نمی‌دانند یا آنها را به کار نمی‌گیرند.

اگر این پسر از پدر و مادر خود جدا زندگی می‌کرد، حداقل جانش در امان بود و پدر مرتکب قتل او نمی‌شد. در این موقعیت فرار از بحران و حادثه مطرح می‌شود. این مورد یک تکنیک بسیار مهم است که باید آموزش داده شود. در بسیاری از ماجراهای قتل و خشونت، ‌طرفین تصمیمی به قتل ندارند، اما به یکباره پیش می‌آید. فرار از برخورد و درگیری یک تکنیک هوشمندانه و عاقلانه است. بنابراین یک راه‌حل، فرار فیزیکی و دور شدن از محل حادثه یا تغییر محل زندگی است.

بحث این است وقتی ما با یک همسایه اختلاف‌نظر داریم و با صحبت و گفت‌وگو به توافق نمی‌رسیم، باید محل زندگی خود را عوض کنیم. آدم‌های عاقلی وجود دارند که این کار را کرده‌اند. حتی ممکن است از نظر مالی ضرر کرده باشند. تکنیک فرار از مجرم شدن بسیار مهم و کاربردی است. بنابراین باید تکنیک‌های علمی و تخصصی بر اساس رویدادهای خاص مانند قتل و آدم‌ربایی و ... را  در رسانه بنویسند و اطلاع‌رسانی کنند تا مردم یاد بگیرند و روش مدارا کردن و دوری و پرهیز از خشونت را در زندگیشان به کار بگیرند که دچار تکرار این حودث نشوند.

ضرورت عدم سانسور در پوشش اخبار حوادث

ایرناپلاس: به نظر شما، رسانه‌ها پوشش اخبار قتل‌ها و خشونت‌های خانوادگی، باید چه رویکردی را در پیش بگیرند؟
بهزاد بهزادی (پیشکسوت روزنامه‌نگاری):
رسانه‌ها باید در هر صورتی واقعیت را به مردم بگویند اما نباید با بیان واقعیت‌ها از فرد مجرم قهرمان بسازند. متاسفانه برخی از رسانه‌ها آنچنان از مجرم تعریف می‌کنند که در ذهن بسیاری، تبدیل به قهرمان می‌شوند.

وظیفه اصلی رسانه این است که مجرم را مجرم به جامعه معرفی کند و حقیقت را به مردم بگوید. اهالی رسانه اصلا نباید دست به سانسور کردن مطالب بزنند. اگر اهل رسانه به این دلیل که ممکن است مردم و اجتماع از آن حادثه یاد بگردند یا جامعه نگران شود، مطلبی را سانسور کنند؛ در این صورت زنجیره سانسور شروع می‌شود و به هیچ وجه هم نمی‌شود مقابلش ایستاد. در نتیجه باید یک اتفاق را بی‌کم و کاست گفت.

به عقیده من، خبرهای حوادث مانند خبرهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... بخشی از خبرهای جامعه هستند که اخبار گوناگون تلخ، شیرین، زیبا و ترسناک را شامل می‌شوند. به همین دلیل باید همه نوع اخبار را بدون سانسور برای جامعه بازگو کرد. اگر می‌ترسیم که بعضی از حوادث و خبرها را به مردم بگوییم، در واقع آنها را دست کم گرفته‌ایم. این مردم هستند که به جامعه جان می‌بخشند، در نتیجه باید در جریان همه خبرهای جامعه هم باشند.

عده‌ای از منظر تخصصی، روان‌شناسی یا جامعه‌شناسی ممکن است معتقد باشند که چنین  اخباری به جامعه زیان می‌رساند؛ اما معتقدم که چنین نیست و زیانی نمی‌رساند. اگر یک مجرم را به عنوان مجرم معرفی کنید و یک قهرمان ورزشی را به عنوان یک قهرمان و جای این دو را با یکدیگر عوض نکنیم، هیچ جامعه‌ای آسیب نمی‌بیند.

زخم برخی رسانه‌ها بر روح و روان جامعه

ایرناپلاس: همزمان با انتشار اخبار قتل یا خشونت‌های خانوادگی، رسانه‌ها مدام و در مدت چند روز به انتشار جزئیات آن می‌پردازند. این در حالی است که بعد از چند روز، همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود. رسانه‌ها باید چگونه به این مسائل بپردازند که تاثیرگذاریشان همیشگی باشد؟
بهزادی: وقتی درباره رسانه صحبت می‌کنیم در واقع با چند رسانه مواجه هستیم. نوعی از رسانه‌ها هستند که هر روزی‌اند. یعنی هر روزه به جامعه خبر می‌دهند. یک نوع از رسانه‌ها دیرپا هستند مانند مجلات، هفته‌نامه، ماه‌نامه، فصل‌نامه و ... . نوع دیگری از رسانه‌ها، تخصصی هستند که به بررسی مسائل تخصصی می‌پردازند.
به عقیده من، در مورد خبرهایی مانند جنایت اکباتان، رسانه‌ها وظیفه دارند خبر را به طور کامل به مردم ارائه دهند. هیچ رسانه‌ای حق سانسور کردن هیچ بخشی از یک خبر را ندارد، اصلا جزء وظایفش نیست که بخشی از خبر را حذف کند. اگر چنین عمل کنند مانند این است اهالی رسانه که همیشه نگران مساله سانسور هستند، خودشان دست به این کار بزنند.

رسانه‌های هرروزه باید این اخبار را به رسانه‌های دیرپاتر مانند مجلات و ... بدهند تا آنها این دست اخبار را عمیق‌تر بررسی کنند. رسانه‌های تخصصی هم  باید درباره این مسائل کارهای تخصصی انجام دهند.
در جامعه‌ای که اوضاع رسانه‌ها درست باشد به این صورت عمل می‌شود و در آخر هم باید به مردم گزارش دهند. به عبارت دیگر باید رسانه‌های نخستین که خبر را منتشر می‌کنند در نهایت به سراغ رسانه‌هایی که تخصصی هستند، بروند و آنچه را که بررسی و اعلام کرده‌اند در اختیار مردم بگذارند و این چرخه دائم، جریان داشته باشد.

اگر نقص‌هایی در چرخه رسانه‌های ما وجود دارد که البته هست، باید آنها را درست کنیم. رسانه‌های ما زیر فشارند و از نظر مالی مشکل دارند، نیروهای تخصصی ما کمتر شده‌اند. همه این عوامل باعث شده است که رسانه‌های ما نتوانند با قدرت و قوت عمل کنند. باید این مسائل حل شود. به عقیده من هیچکس حق سانسور کردن رسانه را ندارد، حتی اهالی رسانه. اگر این مسائل حل شود، رسانه‌ها به آن وظیفه‌ای که دارند عمل خواهند کرد.     

۰ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.