به گزارش ایرناپلاس، این رسانه انگلیسی گفتوگویی با دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده و به نقل از وی نوشته، «آنها(آمریکا) باید به ما اطمینان خاطر دهند که همه تحریمهایی که پس از اجرای برجام اعمال شد در کمتر از یک سال رفع میشود. در این شرایط، مذاکرات میتواند آغاز شود در طول مذاکرات تحریمها هر ماه باید برداشته شود؛ به عنوان مثال تحریمهای مالی و محدودیتهایی که بانک های اروپایی اعمال کردهاند باید همان ماه اول رفع شود. رفع تحریمها علیه صادرات نفت نیز در اولویتهای نخست ما قرار دارد.»
با توجه به موضوع مطرح شده، به سرعت واکنشهای مختلفی نسبت به آن صورت گرفت؛ از جمله وزیر امور خارجه و سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور به اتخاذ موضع پرداختند و اعلام کردند سخنان منتشر شده در نشریه بریتانیایی موضع رسمی کشور نیست و محمدجواد ظریف تصریح کرد که «نباید با سیاست رسمی دولت اشتباه گرفته شود» و «به زودی طرح اقدام سازنده و دقیق خودمان را ارائه خواهم کرد».
اندکی پس از رسانهای شدن محتوای مصاحبه با روزنامه بریتانیایی، رضایی در توئیتی، موضع خود را اصلاح کرد و در توئیتی نوشت: مذاکره فقط در چارچوب ۵+۱ و بعد از لغو کامل تحریمها امکانپذیر است.
در رابطه با مواضع مطرح شده در مصاحبه محسن رضایی با این نشریه انگلیسی، خبرنگار ایرناپلاس با یوسف مولایی استاد دانشگاه تهران گفتوگویی انجام داد.
موضع آقای محسن رضایی در مصاحبهشان با روزنامه انگلیسی فایننشالتایمز بویژه درباره مذاکرات و تحریمها، واکنشهای زیادی برانگیخته است؛ ارزیابی شما چیست؟
آقای رضایی علاقهمندی خود را برای حل مساله تحریمها و بنبست مذاکرات نشان داده و راهکاری را پیش. بینی و اعلام کرده است که از منظری شاید عملیتر به نظر برسد؛ از از این جهت من هم فکر میکنم شاید لغو تحریمها به صورت یکجا قابلیت اجرایی ندارد و لازم است در صحنه عمل، به یک نقطه تعادلی برسیم.
آیا موضع وی پیام چندصدایی را به خارج مخابره نمیکند؟
_ بله، ایران میگوید تحریمها باید یکباره لغو شود؛ آقای ظریف هم که پیش از این گفته بود تحریمها باید یکجا برداشته شود، اکنون معتقد است میتوان آن را گام به گام برطرف کرد؛ به این ترتیب که در مقابل لغو بخشی از تحریمها ما هم یک حرکتی متناسب با آن انجام دهیم. بنابراین فکر میکنم از این نگاه، موضع دولت مغایرت زیادی با مصاحبه آقای رضایی ندارد.
دبیر مجمع تشخیص برخلاف سیاست رسمی کشور گفته آمریکا و غرب سیگنالی بفرستد و به ما بگوید تا یکسال آینده تحریمها را برمیداریم، آنگاه ما وارد گفتوگو میشویم.
_ این پیشنهاد ناظر به یک اراده سیاسی جدی مبنی بر این است که آمریکاییها حاضر شوند مساله تحریمها را حل کنند و به طور جدی و منطقی به برجام برگردند. این باید یک مکانیسم اجرایی مناسب داشته باشد؛ اینکه ما بگوییم همه تحریمها لازم است یکجا لغو شود، منطقی است اما در مناسبات بینالمللی منطق خیلی کارکرد ندارد؛ این موازنه قدرت است که کار میکند؛ در این صحنه شما هرچه قدرت بیشتری داشته باشید حرفتان را بیشتر به کرسی مینشانید.
فکر میکنم لازم است این موضوع را قدری کارشناسیتر بررسی کنیم بنابراین تاکید میکنم، درست است که از نگاه منطقی، اول آمریکا همه تحریمها را بردارد و بعد ایران به تعهدات برجامی خود برگردد اما این فرآیند ممکن است امکانپذیر نباشد؛ در مذاکره اگر هر کسی روی مواضع حداکثری خود بایستد، نقطه تعادل و بنبستشکنی ایجاد نمیشود و ممکن است ما نیز در بنبست گرفتار شویم.
فکر نکنم که موضع آقای رضایی از منظر یک موضع سیاسی صرف باشد و در ادامه توضیح خواهم داد که چرا فکر نمیکنم به ضرر موضع دولت باشد؛ شاید بتوان ماجرا را از این زاویه دید که یک نفر اظهارنظری کرده و برای اینکه دست دولت باز باشد به طرف خارجی گفته شما اول یک اطمینانی ایجاد کنید که تعهدتان را مبنی بر لغو همه تحریمها در یک دوره زمانی منطقی، عمل میکنید؛ بعد ما بیاییم مذاکرات مربوط به شیوه اجرای آن را شروع و روی جزئیات و مکانیسمهای فنی و اجرایی بحث کنیم.
با توجه به نزدیکی انتخابات و اینکه نشریه فایننشال تایمز آقای رضایی را به عنوان یک کاندیدای بالقوه ریاست جمهوری معرفی کرده، آیا موضع ایشان معنای خاصی ندارد؟
_ بله، هر معنایی ممکن است داشته باشد؛ در روابط بینالملل ادبیات و مفاهیم بینالاذهانی هستند؛ یعنی هرکسی از ذهن خود حرکتی را تحلیل میکند و خوانش ذهنها صورت میگیرد که فهم واحد از آن، خیلی هم راحت نیست؛ ممکن است این چیزی که اشاره کردید، باشد یا چیزهای دیگر اما باید ببینیم آیا صحبتهای آقای رضایی در این مقطع به ضرر سیاست رسمی دولت است که میخواهد آن را بهگونهای حلوفصل کند و در آن اخلال ایجاد میکند یا خیر.
اساسا حرف کسی که در تصمیمگیریهای کلیدی سیاست کشور، نقش دارد بیشتر مورد توجه قرار میگیرد اما به نظرم، دنیا و بویژه آمریکاییها آنقدر از مسائل ایران غافل یا بیخبر نیستند که فکر کنند آقای رضایی یک نقش جدی در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها دارد؛ آنها سخن وی را به عنوان یک نظر و یک صدایی که بین چندین صدا از ایران میآید ممکن است گوش دهند اما بعید است که تحت تاثیر قرار گیرند.
آیا مسئولان رسمی دولت و دستگاه دیپلماسی کشور نگران این نبودند که پیام خاصی در تضاد یا متفاوت با سیاست واحد ایران به خارج فرستاده شده باشد؟
_ آنهایی که متولی دستگاه دیپلماسی هستند مباحث را بطور رسمی و از دید ماموریت و مسئولیتی که دارند، تجزیه و تحلیل میکنند؛ آنها شاید در این مصاحبه مطلبی دیدند که با خط مشی رسمی سیاست خارجی ما خیلی سازگار نبوده یا خیلی کمکی به آنها نمیکند اما ما خارج از حوزه ماموریت رسمی، وقتی داریم به عنوان کارشناس بیطرف موضوع را تجزیه و تحلیل میکنیم متوجه میشویم که ممکن است آقای رضایی از آن صحبتها یک هدف خاصی داشته باشد و این هدف را هم مطرح کرده است.
بحث من این است که وقتی ماجرا را با شاخصهای عینی میسنجیم، متوجه میشویم که لطمهای به سیاست رسمی نمیزند؛ وی میگوید ما فعلا (در ایران) به شما بیاعتمادیم، شما باید گامهای عملی بردارید تا به ما اطمینان دهید در مسیر لغو تحریمها حرکت خواهید کرد؛ البته مقداری هم احتیاط به خرج داده و این نشان میدهد آگاه است که به لحاظ فنی شاید خیلی فراهم نباشد که یکجا کل تحریمها برداشته و ماجرا حلوفصل شود؛ به همین دلیل گفتهاند اول به ما اطمینان بدهید، ما یک زمان مناسبی تعیین میکنیم و ...
درست است که دولت این موضع را نمیپذیرد چون همه میدانیم به هر حال تحریمهای ناعادلانه، فشار زیادی به کشور ما وارد کرده و آمریکا اساسا در این ماجرا مقصر است چون یک تعهد بینالمللی را زیرپا گذاشته است و از آن طریق به ما خسارت وارد کرده؛ مطالبه خسارت نیز از نظر مبانی حقوقی درست است اما در عالم سیاست و روابط بینالملل که مناسبات مبتنی بر قدرت است، پیشبرد و تحقق خواست منطقی ایران، کمی دشوار است.
۲۴ سال پیش یک شخصیت رسمی از ایران، با مقامی از وزارت خارجه بریتانیا مذاکره کرد که اتفاقا همانند امروز چند ماه پیش از انتخابات دوم خرداد بود؛ آیا مصاحبه آقای رضایی و مواضع ایشان تداعی کننده آن حرکت نیست؟
_ بدون نیاز به ذهنخوانی، آنهایی که طرفدار سیاسی دولت هستند باید کارشان را انجام و نشان دهند که دستگاه دیپلماسی به طور رسمی، قدرت حاکمه ایران را نمایندگی میکند؛ همچنین درباره این موضوع و صداهایی موجود دیگر، لازم است در جایگاه و اهمیت خودش دیده شود و به عنوان موضع کسانی که مسئولیت رسمی دارند؛ افرادی ممکن است نزدیک انتخابات، اهدافی داشته باشند و مواضع خود را با نگاه به انتخابات مطرح کنند، در این حالت موضع جدی و رسمی دولت لازم است و میطلبد که دولت نیروهایش را فعال کند و مطالبی در نقد این نظر و دیدگاه خاص بیان کنند تا برای دولت از نگاه خارجیها و ارزیابی آنها مشکلی ایجاد نکند.
آنها نباید فکر کنند در ایران مخالفت جدی با سیاست رسمی دولت وجود دارد و صدایی دیگر دولت را بهگونهای تحت فشار میگذارد؛ از یک منظر دیگر اتفاقا مسیری که آقای رضایی برای رفع تحریمها پیشنهاد کرده بیشتر به نفع طرف غربی است؛ آنها میگویند ما فرصت خوب یکساله داریم که نفسی تازه کنیم و تعهد میکنیم که گامبهگام تحریمها را رفع کنیم؛ این به طور قطع هماهنگ با سیاست رسمی ایران نیست اما نباید آن را بزرگنمایی کرد که طرف خارجی فکر کند این موضع، به خودی خود یک خطر یا مانع جدی در پیشبرد مذاکرات دولت است و میتواند ان را مدیریت و هدایت کند.
نظر شما