به گزارش ایرناپلاس، فاصله زیادی با زمانی که بسیاری از کودکان شعر شاعران را حفظ میکردند، و این رفتار به عنوان عادت مثبت شمرده میشد، نگذشته است. زمانی که استفاده از کلمات متنوع در گفتوگو و نوشتار فضیلت حساب میشد. در مدت زمان کوتاه، از آن رویکرد فاصله گرفته شد و تمایل به سادهنویسی و کوتاهگویی، بسیاری از کلمات را به باد فراموشی سپرد. دلیل این مساله برقراری ارتباط در کوتاهترین زمان ممکن اعلام شدهاست. حتی ترانههایی که خوانده و شنیده میشود از معنی خالی است و برای مخاطب پیامی دربر ندارد.
محمدرضا ترکی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس درباره تغییراتی که در چند دهه اخیر در کاربرد زبان فارسی انجام شدهاست، بیان کرد: در گذشتهای نه چندان دور، کودکانی که به مکتبخانه میرفتند، در همان آغاز، پس از آموختن قرآن کریم، گلستان سعدی، حافظ و برخی از متون مهمّ زبان فارسی را یاد میگرفتند. در خانه هم از زبان پدران و مادران و پدربزرگها و مادر بزرگها، موج مَتلها و مثلها و قصّههای شیرین فارسی و ابیات و امثال و حکم این زبان جاری بود. یک کودک در آن روزگار در کوچه و بازار هم از زبان این و آن انبوه حکایات و اشارات و ابیات بزرگان شعر فارسی را میشنید.
او با بیان اینکه پیش از این، در فضای زندگی کودکانه هرروز نغمه قرآن و شاهنامه بلند بود، ادامه داد: دیوان حافظی که در خانه داشتیم، با آن نقّاشیهای ساده و شیرینش، همدم خلوتهای ما بود. رادیو هم که رسانه یکّهتاز آن روزگار بود، معمولاً بخش قابل توجّهی از برنامههایش را به شعر و ادبیّات اختصاص میداد. این بود که شعر زمزمه همیشه مردم بود و مایه انس ذهنی آنها در جامعه سنّتی دیروز.
نتوانستند نظام آموزشی سنجیده و درستی را جایگزین کنند
شاید ترویج استفاده از ابزار الکترونیک، فراموشی کتاب و باقیماندن آن در کتابخانه، عاملی در تسریع روند تغییرات استفاده از زبان در زندگی روزمره باشد.
ترکی با بیان اینکه شرایط امروز با گذشته فرق کرده است، گفت: درس گلستان و کلیله و دمنه و حافظ که در گذشته وِرد زبان کودکان مکتب بود، به دروس دانشگاهی کوچ کرده و موضوع کلاسهای تخصّصی ادبیّات فارسی شده است و من تردید دارم که حتّی برخی از استادان این رشته هم درک درستی، به اندازه کودکان مکتبهای قدیم از این متون داشته باشند.
او افزود: البتّه این وضع تازگی ندارد و حاصل کار کسانی است که بعد از مشروطه، نظام کهن آموزشی ما را که حاصل تجربههای نیاکان ما بود و از دل آن هزاران دانشمند و حکیم و سخنور بیرون آمده بود، منهدم کردند و نتوانستند نظام آموزشی سنجیده و درستی را جایگزین آن کنند.
حمایت از زبان فارسی فقط یک شعار است
ورود کلمات انگلیسی و کاربرد آن توسط مردم، مساله دیگری است که نیاز به بررسی دارد.
ترکی دراینباره اظهار کرد: امروزه کلمات و حروف انگلیسی از درودیوار شهرها و کالاهای مصرفی ما بالا میروند و مقامهای علمی و فرهنگی ما در وزارتخانههای عریض و طویل افتخار میکنند، اگر بتوانند تدریس به انگلیسی را به بهانههای مختلف در دانشگاههای ما باب کنند و آمار مقالههای استادان به این زبان را بالاتر و بالاتر ببرند. حمایت از زبان فارسی برای بسیاری از مقامهای علمی و فرهنگی ما یک شعار است و بسیاری از نخبگان ما فقط موقعی از زبان فارسی دفاع میکنند که مبارزه با کلمات عربیتبار زبان فارسی در بین باشد و از کنار سیل واژگان مهاجم انگلیسی بهراحتی میگذرند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه مساجد و منبرها در گذشته یکی از جاهایی بود که شعر فارسی و سخنان شاعران بزرگ را برای مردم زمزمه میکرد، توضیح داد: مانند امروز نبود که علما برای اینکه امروزی و متجدّد بودنشان را به رخ عوام بکشند، اصطلاحات فرنگی درست و غلط را، بهجا و نابهجا، تکرار کنند. متأسّفانه بسیاری از اهل منبر و خطیبان نماز جمعه ما از زبان فارسی نمره خوبی نمیگیرند و زبان آنها پرشده است از اصطلاحات بیربط فرنگی.
او ادامه داد: خودم از یکی از امامان جمعه شنیدم که میگفت «تقوا یک پکیج است...!» جا دارد که مراجع تقلید در این زمینه تذکّراتی بدهند. با تأسّف، نطقهای پیش و پس از دستور مجلس شورای اسلامی و بسیاری از سخنرانیهای دولتی هم امتیاز خوبی را از این لحاظ کسب نمیکنند.
تلویزیون، کارنامه خوبی در این مساله ندارد
در حالی جامعه، ادبیات غنی فارسی را به دست فراموشی سپرده است که در رسانه ملی نه تنها اقدامی برای اصلاح این روند انجام نمیشود، بلکه صداوسیما عملا به این مساله بیتوجه است.
ترکی در اینباره گفت: رادیو شاید وضع بدی نداشته باشد، امّا تلویزیون، کارنامه خوبی در این مساله ندارد. سیما بعد از تذکّرهای شدید مقامهای عالی کشور به تازگی به موضوع زبان فارسی توجّههایی میکند که ارزشمند هم هست، امّا همچنان در پرداختن به ادبیّات فارسی ناکام بوده و از این نکته مهم غافل است که زبان را هم در بستر ادبیّات و شعر میتوان به مخاطب آموخت. متأسّفانه آنچه در این رسانه از «شعر فارسی» در ذهن مردم رسوب میکند، بیشتر اشعار سخیف و سستی است که در آگهیهای بازرگانی پخش میشود و ذوق شعری جامعه را در معرض زوال قرار میدهد.
نظر شما