استفاده از فضای مجازی برای انتشار دیدگاه فردی، رویدادی است که همواره بیش از پیش مورد توجه کاربران قرار میگیرد. افراد نظر خود را درباره اتفاقهای اجتماعی و رویدادهای شخصی زندگیشان به شکلهای گوناگونِ نوشتاری و تصویری در فضای مجازی منتشر میکنند. برخی سبکِ داستان، برخی شعرگونه و برخی عکس را برای این کار انتخاب میکنند. روند نوشتاری در فضای مجازی، بهخصوص اپلیکیشنهایی مانند توییتر، اینستاگرام و تلگرام سبک خاصی از نوشتن را نمایان کرده است. کاربران، نوعی از زبان محاورهای را برای انتقال مفاهیم انتخاب میکنند که بهشدت رها، بیقید و گاهی مبتذل و بیادب است. ایرناپلاس درباره تأثیر سبک نوشتار در فضای مجازی بر زبان و ادبیات معاصر، گفتوگویی با غلامرضا امامی، نویسنده، مترجم و ویراستار باسابقه انجام داده که در ادامه میخوانید.
کاربران برخی اپلیکیشنهای فضای مجازی، از این امکان برای انتشار نوشتهها و اشعار خود استفاده میکنند، آیا این روند میتواند تأثیری بر ادبیات فارسی بگذارد؟
به گمان من فضای مجازی، فضای گسترده و در مجموع کمعمق است که از نظر اطلاعرسانی و در میان گذاشتن نظر با خوانندگان، سطح وسیعی را اشغال کرده است. اما برای مردم بیحوصله که سریعاً میخواهند بهنتیجه برسند، فضاهای گسترده اما کمعمقی را فراهم کرده است. ممکن است خوانندههای نوشتههای مجازی بهصورت اعم، فراوان باشند، اما بهگمانم این فضا برای اطلاعرسانی مفید است نه برای الگوسازی. متأسفانه آنچه در فضای مجازی رعایت نمیشود، نگارش درست واژههاست. متن نوشتار در این فضا، مکالمات شفاهی است که بهصورت کتبی منعکس و به همان شکل ثبت میشود. این روند خطر بزرگی دارد، زیرا در زبان فارسی میان گفتن و نوشتن تفاوت بسیاری وجود دارد و زبان شفاهی با زبان کتبی تفاوت دارد. در زبان فارسی مانند بسیاری زبانهای دیگر افعال را میشکنیم، برای مثال «میگوید» در نوشتار، به «میگن» در گفتار تبدیل شده است؛ اما در فضای کتبی این کار را نمیکنیم. اگر به آثار اساتید کهن ادبیات فارسی، مانند سعدی و مولانا توجه کنید، آثار آنها بهصورت مکتوب است و بیگمان در آن زمان هم، زبان شفاهی از کتبی جدا بوده، اما زبان کتبی برای ما ماندگار است.
زبان همه مردم ایران فارسی نیست، وضعیت زبانها و گویشهای مختلف در فضای مجازی چطور است؟
خطر دیگر فضای مجازی عام بودن لهجه تهرانی است، این در حالی است که لهجه تهرانی، لهجه تمام مردم سرزمین ما نیست. مردم استانهای دیگر معمولاً با لهجه تهرانی مینویسند، گاه ممکن است به لهجه خود بنویسند اما در بیشتر مواقع به زبان فارسی و با لهجه تهرانی مینویسند. بر این باورم که زبان فارسی سنگ بنای هویت ما و زبان رسمی کشور است. اعتقاد به زبان رسمی کشور نباید مانع گسترش دیگر زبانها شود. در هر صورت زبان فارسی زبانی است که افراد آذری، بلوچ، کرد و ترک میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. هرچند به زبان خود هم مینویسند اما اگر کسی کردی، آذری، بلوچی یا عربی بنویسد، فقط میتواند با همزبانهای خود ارتباط برقرار کند. متأسفانه فضای مجازی برای افراد، تبدیل به امکان «هرچه میخواهد دل تنگت بگو» شده است. افراد به این نکته توجه نمیکنند که در فضای مجازی برای خوانندگان، متونی نوشته میشود و خوانندگان باید بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
آیا این نوشتارها میتواند ماندگار باشند؟
ماندگاری به تاریخ بستگی دارد، تاریخ، داور زبردستی است و خیلی از چیزها را غربال میکند. فقط آنچه به سود مردم است، میماند.
آیا دورههایی داشتهایم که کلمات و سبکهای نوشتاری وارد زبان شده و بعد فراموش شده باشد؟
بله، انبوه شاعران ایرانی که در تاریخ گذشته ما تعدادشان زیاد بود، گواه این موضوع است. گاهی شاعر، نانوا یا قصاب و حتی بیسواد بود که در تاریخ نامی از آنها به جای نمانده است. به قول پروین اعتصامی «من این ودیعه به دست زمانه میسپرم/ زمانه زرگر و نقاد هوشیاری بود/ سیاه کرد مس و روی را به کوره وقت/ نگاه داشت، به هرجا زر عیاری بود».
زمانه داور زبردستی است، میتوان با تمام تمهیدات و تبلیغات نویسنده و شاعری را برکشید، اما مردم زمانه و تاریخ داوری خویش را صادر خواهند کرد. در دربار سلطان محمود صدها شاعر بودند که از میان آنها فردوسی ماند؛ هرچند سلطان محمود غزنوی او را آزرد و به عهد خویش وفا نکرد، اما مردم فردوسی را شناختند و در تاریخ زبان فارسی و در دل و جان مردم جای گرفت. به همین دلیل به گمانم این حکم در فضای مجازی هم جاری است و مردم راه خود را بر میگزینند و سره را از ناسره تشخیص میدهند.
برخی افراد بهخصوص آنهایی که در جامعه معروف و شناخته شدهاند دستنوشتههای خود را به شکل کتاب در میآوردند؛ نظر شما در اینباره چیست؟
فضای مجازی ماندگار نیست، اما کتاب یک اثر ماندگار است. در فضای مجازی آثار درخشانی دیدم؛ آثاری که ماندگار است.
آیا آثار بهجا مانده از فضای مجازی چه در خود این فضا چه در سبک کتاب میتواند تأثیری بر ادبیات نسلهای آینده بگذارند؟
بیشک! طبق نظر امبرتو اکو، نشانهشناس، فیلسوف، منتقد ادبی و رماننویس ایتالیایی، از کتاب گریزی نیست؛ یعنی کتاب همچنان سند محکم ادبیات جهان است، اما تأثیرگذاری فضای مجازی در ادبیات اتفاقی است که تاریخ باید به آن پاسخ دهد.
فضای مجازی امکان نقد و تبادلنظر را باز میکند. برخی نقدهای وارده در این فضا را سطحی میخوانند و برخی آن را زمینهساز نقدهای عمیق میدانند. نظر شما چیست؟
گاهی اوقات فعالیت در این فضا، یکسویه است؛ برای مثال نمیتوانید در کانالهال تلگرام نظر دهید. در واتساپ فضا کوتاه است و بیشتر در میان دوستان استفاده میشود. کاربران ایرانی در اینستاگرام قصههای کوتاه مینویسند، اما این اپلیکیشن در جهان جنبه تصویری دارد که نوشتن در آن محدود است. فیسبوک بیشتر حال و احوال روزانه و شخصی و توییتر در جهان بیشتر جنبه سیاسی دارد. در کل توییتر برای چهرههای مشهور سیاسی است. فضای مجازی باعث شده ارتباطات گسترده شود، اما کاهش ارتباط هم به وجود آمده است. اما فضای مجازی باید در خدمت انسان باشد نه اینکه انسان در خدمت فضای مجازی. تسخیر انسانها توسط فضای مجازی زنگ خطری است که باید به آن توجه شود. خوش دارم سخنم را با شعری از مولانا خاتمه دهم: «آب در کشتی هلاک کشتی است/ آب اندر زیر کشتی، پشتی است».
نظر شما