میگویند «جنگلوک» در یک لحظه خاکستر شد؛ حاشیهای که مأمن زندگی ۳۰ خانواده بود، آتش به جانش افتاد و حالا اثری از آن نمانده است. دیگر اسمش سر زبان رسانهها افتاده است؛ سکونتگاهی غیررسمی و فراموش شده با کپرهای به هم چسبیده که در گرمای سوزان جنوب پناهگاه خانوارهای فقیری بود که برای لقمه نانی چشم به سخاوت دریا دوخته بودند.
«جنگلوک» از توابع شهرستان چابهار است. پنجشنبه ۱۸ اردیبهشتماه حدود ساعت ۱۳:۲۰ آتشسوزی در محدوده کپرهای ساخته شده در اسکله صیادی هفت تیر چابهار رخ داد که موجب سوختن ادوات صید، سوخت قایقها و ماهور صیادی شد و خسارت زیادی به صیادان وارد کرد.
این محله فقیرنشین که مانند وصله ناجوری در میان ساختمانهای بلندمرتبه و شیک چند ارگان دولتی از جمله شرکت نفت قرار گرفته بود، چندروز پیش طعمه حریق شد تا زندگی نیمبند اهالی ساکن آنجا در چشمبرهمزدنی به تلی از خاکستر تبدیل شود. این سومین آتشسوزی بود که در هفته گذشته در منطقه آزاد چابهار اتفاق افتاد.
محمد بلوچزهی فعال اجتماعی سیستانوبلوچستانی در این باره به ایرناپلاس میگوید: کسانی که به چابهار رفتهاند یا اطلاعاتی از این شهر دارند، خوب میدانند که نام این منطقه با فقر و نداری گره خورده است. منطقهای که ساکنانش حتی از امکانات اولیه زندگی محروم بودند و از فقر مطلق رنج میبرند، این در حالی بود که در برنامهریزیهای شهری و بودجهبندیها نیز هیچ اسمی از آنان برده نمیشد.
محمد بلوچزهی ادامه میدهد:۳۰ خانوار آسیب دیده در آتشسوزی محله کپری جنگلوک توسط جمعیت هلال احمر اسکان اضطراری داده شدند و توزیع اقلام معیشتی در بین این افراد آغاز شده است. علیرغم اینکه چابهار منطقه آزاد تجاری است و انتظار میرود ساکنان آن از رفاهی نسبی برخوردار باشند، اما اینگونه نیست. بسیاری از مردم چابهار از حداقل امکانات زندگی محروم هستند، اما مردم مناطق کپرنشین بهمراتب وضعیت بغرنجتری را تحمل میکنند.
و همچنان داستان ادامهدار سکونتگاههای غیررسمی...
وی کپرنشینان چابهار و افرادی را که در سکونتگاههای غیررسمی سکونت دارند، دهها هزار نفر میداند و توضیح میدهد: این افراد که در ادبیات جدید به آنان حاشیهنشین میگویند، از حداقل امکانات زندگی از جمله امکانات بهداشتی محروم هستند. اگر سری به کپرنشینها بزنید متوجه خواهید شد آنان حتی از داشتن دستشویی و حمام بهداشتی نیز محروم هستند و چند خانوار با هم از یک توالت و حمام استفاده میکنند که آن هم بهوسیله گونی از هم تفکیک شده و بدون سقف است که هر آن امکان دارد جانوری سمی مانند مار، عقرب و ... نیز به آن وارد شود.
به گفته این فعال اجتماعی برخی حتی از داشتن این سرویس غیربهداشتی و غیراصولی هم محرومند. حتی برخی از کپرنشینان و افراد تهیدست از آب بارانی که برای احشام ذخیره کردهاند، برای پخت و پز و مصرف روزانه استفاده میکنند. البته شغل کپرنشینان صیادی و ماهیگیری است، اما نه صیادی با لنجهای پیشرفته، چرا که تهیه آن امکانات نیاز به سرمایه دارد که آنان فاقد این سرمایه هستند، بنابراین مجبورند با قلاب و تورهای ساده اقدام به ماهیگیری کنند که آن هم در رقابت با کشتیهای ماهیگیری چینی که بهصورت صید ترال کف دریا را جارو میکنند، نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند و با آنان توان رقابت ندارند.
در یکچشم بههم زدن تمام دار و ندارمان خاکستر شد
اما با وجود سه آتشسوزی در یک هفته در چابهار، قصه آتشسوزی جنگلوک غمانگیزتر از مناطق دیگر است. مصطفی یکی از اهالی کپرنشین منطقه جنگلوک است که کپرش را در آتشسوزی چند روز پیش از دست داده است. او حالا با خانواده ۶ نفری خود در زیر سقف چادری لرزان، اهدایی از سازمان هلال احمر زندگی میکند. مصطفی در مورد آتشسوزی چند روزپیش به ایرناپلاس میگوید: در خواب نیمروزی بودم که با سروصدای اهالی بلند شدم و خود را در میان شعلههای آتش و دود سیاه دیدم. آتش آن چنان بهسرعت تمام کپرها را بلعید که حتی تصورش در باور نمیگنجد. در یکچشمبههمزدن تمام داروندارمان خاکستر شد و ما ماندیم با تلی از خاکستر و دود!»
مصطفی که هر چه داشته را از دست داده است میگوید: کپرنشینان جنگلوک از تهیدستترین مردم چابهار هستند. ساکنان این منطقه حتی از تهیه آب شرب نیز ناتوان هستند. هر تانکر آب شیرین ۱۵۰ هزار تومان است که فقط میتواند چند روز نیاز آبی خانوارها را مرتفع کند، یک خانوار با جمعیت سه یا چهار نفره اگر بخواهد موازین بهداشتی را درست رعایت کند، در ماه حداقل به سه یا چهار تانکر آب شیرین نیاز دارد که پول آن حدود ۶۰۰هزار تومان میشود، این در حالی است که بسیاری از این خانوارها با پول یارانه زندگی میکنند و توانایی پرداخت اینگونه مبالغ را ندارند.
این شهروند درباره علت وقوع آتشسوزی میگوید: علت این حادثه هم فعلا مشخص نیست، اما برخی میگویند بهخاطر نشتی کپسول گاز اتفاق افتاده است. هوا هم بسیار گرم است و وسایل سرمایشی که نیاز ما را در این هوای گرم مرتفع کند، نداریم. ما خود این گرما را میتوانیم تحمل کنیم، اما بچهها را چگونه میتوان در گرمای ۴۰ درجه و بدون هیچ امکاناتی نگهداری کرد.
مصطفی در پاسخ به این پرسش که آیا کسی از خانواده او آسیب دیده میگوید: خانواده من از این حادثه آسیب جانی ندیدند، اما شنیدم چند نفر دچار سوختگی شدند و حالا در بیمارستان بستری هستند و شرایط مساعدی نیز ندارند.
نظر شما