رمضان، ماه نزول قرآن و ماهی متفاوت نسبت به سایر ماههای سال است. ماهی که تفاوت سبک زندگی و تغییر اتمسفر حاکم بر جامعه شرایطی منحصربهفرد را در زندگی مسلمانان ایجاد میکند و بهتبع آن، تأثیر خود را بر جامعه میگذارد. از این رو، بسیاری از اندیشمندان مسلمان نسبت به زندگی فردی و اجتماعی در این ماه سخن گفتهاند.
اندرزهای عرفانی و اخلاقی امام
امام خمینی (ره) در نامهای که به درخواست خانم فاطمه طباطبایی - عروسش- خطاب به او نوشته، اندرزهایی عرفانی و اخلاقی را یادآور شده است. در این نامه که به تاریخ اردیبهشت سال ۶۶ مطابق با شعبان ۱۴۰۷ قمری نگارش شده، به پایان یافتن روزهای ماه شعبان و آماده نبودن برای ورود به ضیافت الهی اشاره شده و این که با همه این اوصاف، نباید از رحمت الهی ناامید بود.
امام خمینی در ابتدای نامه خطاب به خانم طباطبایی در خصوص عدم آمادگی نسبت به ورود به ماه رمضان گفته و اینگونه اهمیت این ماه را یادآور میشود: «از من میخواهی برای تو چیزی بنویسم؛ چه بنویسد کسی که خود، مبتلایِ به نفسِ امّاره بالسوء است و هرگز نتوانسته، بلکه نخواسته این بت بزرگ را بشکند. اکنون در آستانه شهراللَّه، و مقام ضیافتاللَّه هستیم و من خود اقرار دارم که لایق این ضیافت نیستم. شهر شعبان المعظم - که شهر امامان است- در شُرفِ گذشتن است و ما خود را نتوانستیم مهیا کنیم برای شهراللَّه. دعاها را گاهی با لقلقهِ لسان خواندم و از آنها چیزی حاصل نشد.»
از رحمت خدا ناامید نباش
در ادامه، امام با تأکید بر عدم ناامیدی از رحمت خدا مینویسد: «از رحمت حق تعالی مأیوس نیستم و مباش! در دنیا [مباد] روزی، که گناهان به آنجا رسد که از رحمت حق مأیوس شویم.دخترم! این چند روز خواهد گذشت، چه با عیش و نوش، و چه با رنج و تعب؛ چه با غفلت از فطرت، و چه با توجه به آن.
عزیزم! خداوند- جل وعلا- نور هدایت را در همه مخلوقات، خصوصاً انسان نهفته است.فطرتاللَّه، ما را خواهی نخواهی به او متوجه کرده و همه مخلوقات، در هر حدی که هستند و به هر مذهبی که گراییدهاند، جز به حق تعالی و کمال مطلق، به حسبِ فطرت به هیچچیز توجه ندارند، گرچه خود ندانند و معتقد به غیر آن باشند.»
جهل و توهمات انسان
همچنین ایشان با اشاره به ماهیت انسان خاطر نشان میسازد: «انسان کمال مطلق را میجوید و میخواهد چه آنان که به توهّم، بت را میپرستند و چه آنهایی که حق- جل وعلا- را منکرند و به دنبال ریاست. ملحدها گمان میکنند متوجه به دنیا و خواستار ریاست و زعامت هستند، لکن به حسب واقع، متوجه و خواهان قدرت مطلقه هستند و در جستجوی کمال مطلق، و خود گمان خلاف میکنند و شاید عذاب و عقاب برای همین جهل و توهّمات باشد.
تو که مثلاً دنبال لباس خوب هستی و زینت بهتر، دنبال حق میگردی و کاخنشینان نیز دنبال قدرت مطلق هستند وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ، وَ قَضی رَبُّکَ الّا تَعْبُدوا إِلّا إِیَّاهُ،
بنا بر وجهی این کلام، دامنه دارد. بهتر آن که درز بگیرم و تو را و خود و همگان را به خدای تعالی بسپارم.والسلام علیک و علی عباد اللَّه الصالحین.
روح اللَّه الموسوی الخمینی» ( صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۲۵۴-۲۵۳)
رمضان، ماه انسانسازی
شهید آیتالله مرتضی مطهری نیز با اشاره به اهمیت و حقیقت روزه و روزهداری و توجه میگوید :«اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسانسازی است که انسانهای معیوب در این ماه، خود را تبدیل به انسانهای سالم، و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است.»
روزه، معبر اصلاح
ایشان در خصوص تأثیری که ماه رمضان و روزه باید در شخصیت و رفتار انسانها داشته باشد میگوید: «اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بیخوابی بکشد و مثلاً شبها تا دیروقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزهای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمیخواهد مردم بیجهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند.» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج۲۶)
حقیقت روزهداری
شهید آیتالله دکتر بهشتی نیز در یک سخنرانی که اخیراً انتشار یافته، در خصوص حقیقت روزهداری میگوید:«ماه رمضان که میشود یک عده برای اینکه روزه به آنان فشار نیاورد، اولاً به جبران زمانی که غذا نمیخورند، چایی نمینوشند و سیگار نمیکشند، در فاصله افطار تا سحر آنقدر میخورند، میآشامند و سیگار میکشند که نالان میشوند و مرتب ناله میکنند کهای وای، کسل شدیم، دستگاه هاضمهشان هم ناراحت است، زیرا به دلیل پرخوری دستگاه هاضمه با مشکل مواجه میشود و انسان خودبهخود کسل میشود و نشاط کار را از دست میدهد.»
دکتر بهشتی در خصوص سبک زندگی افراد روزهدار ادامه میدهد: «از طرف دیگر، شبها نمیخوابند تا بتوانند روز را بخوابند و روزه فشار نیاورد، یعنی بعد از طلوع فجر میخوابند تا دم غروب، برای نماز ظهر و عصر از خواب بیدار میشوند و نماز ظهر و عصر را چنان میخوانند که السلام علیکم نماز عصر با افطار مقارن باشد. حقیقت این است که ما یک عده روزهگیر به این صورت داریم. روزهای که انسان از افطار تا سحر بخورد، صبح هم بخوابد تا غروب، هیچ ثمری برای انسان دربرندارد.»
آدم ضعیف سابق
ایشان نتیجه چنین وضعیتی را اینگونه به تصویر میکشد: «این آدم، همان آدم ضعیفی است که قبل از ماه رمضان بود، یعنی در برابر خشم و غضبش، در برابر خودخواهیهایش، در برابر هوسهایش، قدرت اراده ندارد و نمیتواند با پایداری متکی به ایمان و پایداری ناشی از برنامه سازنده مکتب رمضان بهمنظور تقویت اراده، بهرهای داشته باشد، بلکه تنها در همین حد که گناه و از فرمان خدا سرپیچی نکرده باشد، روزه میگیرد. البته این هم خودش خوب است، اما حکمت روزه را درک نکرده و آن را به قیمت کمی فروخته است. حال آنکه در حقیقت روزهداری در عین اینکه فرمانبرداری و اطاعت از امر خداست، باید برای مسلمانان تمرین روحیه پایداری و استواری در مسیر ایمان باشد. سالی یک ماه تمرین مقاومت در برابر خشم و غضب و هوا و هوس باشد. اما آنانی که حقیقت روزه را درک میکنند، آنان نهتنها با روزهداری از نیروی کارشان کاسته نمیشود، بلکه بیشتر هم میشود.»
روزه یا تغییر رژیم غذایی
دکتر علی شریعتی نیز در حاشیه یکی از سخنرانیهای خود در حسینیه ارشاد که اجازه انتشار پیدا نکرده است، در خصوص اهمیت اثر روزه در زندگی اجتماعی مسلمانان و جامعه اسلامی میگوید: میگویند روزه را برای این گذاشتند که گرسنگی را بفهمیم. ولی روزههایی که الان ما میبینیم بهگونهای است که تمام کمبودهای ویتامین در ماه رمضان جبران میشود. این چه گرسنگی است؟ این بازی دادن مذهب است. این بیشتر تغییر رژیم غذایی است تا روزه. این باید جنسش عوض شود. یک نفر از ما مسلمانها اگر بتواند یک شب در جنوب شهری که دو کیلومتر با ما فاصله دارد، یک شب با آنها در جایی که عمری را زندگی میکند بخوابد و زندگی کند، حس کردیم که پیمان معافات چیست. در غیر اینصورت اگر از برادری دینی صحبت کنیم، و مدام آیه و روایت بخوانیم و بحث جامعهشناسانه کنیم، این لفاظی است.
بازگشت به حقیقت روزه
لذا بر اساس آنچه از آموزههای متفکران، اندیشمندان و رهبران فکری جامعه برداشت میشود، توجه به تأثیر اجتماعی روزه و لزوم تحقق آثار روزه در فضای جامعه است. متأسفانه امروز فرهنگ روزهداری غرق در فردیت، تجمل و مصرفگرایی است که بالطبع نتیجهای جز افزایش دینگریزی در میان جوانان و اقشار ضعیف جامعه در پی نخواهد داشت.
نظر شما