مراکز ماده ۱۶، به مراکزی گفته میشود که بر اساس ماده ۱۶ قانون مبارزه با مواد مخدر برای نگهداری، درمان و کاهش آسیب معتادان تشکیل شدهاند و تقریباً در اکثر استانها این مراکز فعال هستند.
چند روز پیش سید مالک حسینی، سرپرست سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران با اشاره به افزایش مراجعه افراد بیخانمان به گرمخانههای شهرداری تهران گفت: از روزی که شیوع کرونا در کشور رسماً اعلام شد، با افزایش چشمگیر مراجعه افراد کارتنخواب و بیخانمان به گرمخانهها مواجه هستیم. افزایش مراجعات بهگونهای است که حتی از زمان پیک زمستان نیز افراد بیشتری به گرمخانهها مراجعه کردند و در گرمخانههای مناطقی همچون ۹، ۱۲، ۲۰، ۱۹ و ۱۵ میزان مراجعه تا ۴۰ درصد افزایش یافت. اما پروسه افزایش این آسیبهای اجتماعی چگونه است و ادامه آن چه خطرهایی میتواند برای جامعه داشته باشد؟
اقدامات ترمیمی و اصلاحی انجام شود
بهرام بیات، آسیبشناس اجتماعی و دانشیار گروه امنیت ملی دانشگاه عالی دفاع ملی معتقد است این مفروض که کرونا باعث شده یک تغییر اقتصادی صورت بگیرد و برخی از افراد جامعه فقیرتر شوند، هرچند ممکن است در مواردی اتفاق افتاده باشد، اما این گزاره برای کلیت جامعه در این دو ماه خیلی مستند نیست. بیات به ایرناپلاس میگوید: افزایش بیخانمانها به نظر میرسد به دلیل وضعیت آب وهوا و بارندگی و سرما باشد. یک نکته دیگر مسئله ترس است. این افراد در این وضعیت کرونایی و بیامکاناتی میترسند گوشه خیابان بیمار شده و به حال خود رها شوند. از سوی دیگر، بسیاری از غذاخوریها و رستورانها برای این افراد شبانه غذا میبردند، اما حالا با بسته شدن رستورانها و غذاخوریها این افراد برای تأمین نیازشان به گرمخانهها روی آوردهاند.
این جامعهشناس تشریح میکند: اگر این پروسه طول بکشد و از آن طرف اقدامات ترمیمی و اصلاحی انجام نشود، به مشکل برمیخوریم. اما نکته دیگر این است که در ارتباطات بین فردی یعنی فارغ از وجود دولت و دیگر نهادها، در هر جامعه، از نظر جامعهشناسی دو نوع توجه داریم: یکی همدلی و دیگری همدردی. همدلی بهعنوان یک اخلاق اجتماعی نیکو باعث میشود که افراد جامعه به فکر همدیگر باشند. در آموزههای دینی هم به این فضیلت اخلاقی بسیار توصیه شده است تا آدمها فقط گلیم خودشان را از آب بیرون نکشند.
مشارکت ساختنایافته؛ ظرفیت بالقوه جامعه ایرانی
وی ادامه میدهد: اما نوع دیگری از توجه، همدردی است که وقتی اتفاقی برای کلیت یا بخشی از یک جامعه میافتد، مردم ایران را غیرتی میکند. برای مثال در زلزله و سیل بسیاری موارد از این دست را مشاهده کردیم. به میزانی که دردهای اجتماعی در جامعه ایرانی بالا برود، مشارکت ساختنایافته برای همدردی ایجاد میشود. این اخلاق در کشورهای غربی دیده نمیشود و در آنجا انجیاوها و دولتها یا برخی از سازمانهای حمایتی که بهصورت ساختیافته و سازمانی مشارکت میکنند و مشکلات طبقات پایین جامعه را حل میکنند.
این دانشیار گروه امنیت ملی دانشگاه عالی دفاع ملی اظهار میکند: نکته اینجاست مشارکت در زمینه مسائل اجتماعی ساختیافته نیست، بلکه ساختنایافته است. وقتی آقای رشیدپور در برنامهاش برای یک کار خیر ۱۲ میلیارد جمع میکند، تازه متوجه میشویم که مردم ایران چه ظرفیتهای ساختنایافتهای دارند. این یک ظرفیت بالقوه است که با بروز همدردی این ظرفیت فوران میکند. در همین ماه رمضان شما خواهید دید که این ظرفیت اجازه نخواهد داد این بیخانمانی که معمولاً بعد از بحرانهای اقتصادی شکل میگیرد، پابرجا بماند؛ البته که این مشارکت مقطعی است.
دولتها سیاستهای حمایت اجتماعی درستی نداشتهاند
در این میان، قمر فلاح، جامعهشناس شهری درباره تأثیر کرونا بر بیخانمانها و افزایش مراجعه کارتنخوابها به گرمخانهها به ایرناپلاس میگوید: علت افزایش معلوم است؛ سیاستهای اقتصادی در دهههای اخیر بسیار غلط بوده است و سیاستهای حمایتی اجتماعی درستی نداشته است. دولت خصوصیسازی کرد. خصوصیسازی هم خدمات حمایتی پایه را در اختیار مردم قرار نمیدهد. این در حالی است که زمانی هم آنقدر حمایتها شدید بود که همه را نانخور دولت کرد. این افراط و تفریط ها مدام تکرار شده است. وقتی شما سیاستهای حمایتی را از سر مردم فقیر بردارید، روز به روز مردم طبقه پایین به زیر خط فقر میروند. حالا هم مردم طبقه متوسط، به خط فقر نزدیک شدهاند.
این جامعهشناس میگوید: نکته دیگر اینکه آسیبهای اجتماعی آنقدر زیاد شده است که منجر به افزایش فقر و اعتیاد شده است. فقر شدید مردم را به حاشیهها رانده است و حاشیه شهرها هم پر از آسیب و پر از جوانهای بیکار هستند. این وضعیت یک روزی یقه دولت و حاکمیت را میگیرد. مسائل اجتماعی مثل مسائل طبیعی نیست که آنی اتفاق بیفتد. این مسائل در یک پروسه طولانی بدل به معضل میشوند و در نقطه جوش اشتعال مییابند. اکنون زمان اشتعال این معضلات است.
کارتنخوابی، صرفاً به خود آن فرد مربوط نمیشود
وی توضیح میدهد: دیگر چقدر دستفروش داشته باشیم، قدم به قدم در پیادهروها دستفروش داریم. فکر کنم اینقدر تعدادشان زیاد شده باشد که باید در کنار هم بنشینند. این مسائل را نمیشود صرفاً به بازار سپرد. نمیشود بگوییم که بازار تنظیم میکند. دولت با پول همین مردم دارد زندگی میکند و باید در خدمت این مردم باشد. بیشتر این کارتنخوابها معتاد هستند و گروهی هم فقیر هستند و سرپناه ندارند. کرونا باعث بسته شدن مراکز درمانی و مراکز نگهداری معتادان شد. کارتنخوابها هم زیاد شدند و حالا در خیابان میخوابند. از آن طرف، کسانی که روزانه دستفروشی یا کارگری میکردند، درآمدشان بسته به کار همان روزشان است. اگر این کار هم نباشد، دستمزدی ندارند و نمیتوانند کرایه خانه بدهند و بیرونشان میکنند.
فلاح معتقد است: کارتنخوابی، صرفاً به خود آن فرد مربوط نمیشود. این فردی که در فاضلاب و در کنار موش میخوابد، فردا وارد جامعه میشود و انواع و اقسام بیماری را با خود برای جامعه میآورد و سلامت همه ما تحت تأثیر قرار میگیرد. در نتیجه این وضعیت، آسیبهای اجتماعی چند برابر میشود. دزدی، فحشا، فساد، افسردگی و خودکشی زیاد میشود. امنیت اجتماعی و اخلاق اجتماعی کاهش پیدا میکند. ناامنی و بیاعتمادی بر جامعه حاکم میشود.
کار از حرف گذشته است
به گفته وی آنچه مشخص است، اینکه این شرایط موقت است. بالاخره وضعیت عادی میشود، مردم بیرون میآیند، بازارها باز میشوند.اما کار از حرف گذشته است و دولت باید اقدام جدی کند. وقت آن رسیده است که دولت و نهادهای مرتبط با این معضلات دست از سیاستهای پراکنده بردارند. اینها کار اساسی نیست. هر سازمانی برای خودش یک حامی درست کرده و مشغول پراکندهکاری است که هیچ نتیجه مشخصی ندارد. پیشنهاد من این است که دولت یک بودجه اساسی و یک برنامه مشخص برای حل این معضل اختصاص دهد. بودجه همه نهادهای مرتبط را جمع کند، از مراکزی که مالیات نمیدهند، مالیات بگیرد و یک کار اساسی انجام دهد و در نهایت، سازمان بهزیستی را مسئول حل این کار کند. همه معتادان، کارتنخواب و بیخانمانها را جمعآوری، ساماندهی و توانمند کند.
نظر شما