در کوران حوادث و هیاهوهای دیماه، برخی استانهای کشور درگیر بارشهای بیسابقهای شد. در این میان در استان سیستان و بلوچستان بهواسطه حجم بارشی معادل یک سال که در طول چند روز اتفاق افتاد، درگیر سیل شد. مقامات سازمان مدیریت بحران میگویند برآورد اولیه از خسارت به ۲۵۰۰ واحد مسکونی در مناطق روستایی و زیرساختهای شهری خبر میدهد که ارزش ریالی آن ۳۳۲ میلیارد تومان است. در سیل بیسابقه اوایل امسال نیز که چند استان کشور درگیر آن شدند، ۳۵ هزار میلیارد تومان خسارت به مناطق مسکونی و زیرساختهای کشور وارد شد.
گفته میشود تنها ۶ تا ۸ درصد این خسارتها تحت پوشش بیمه قرار داشتند و خسارت خرابیهای ناشی از سیل یا از جیب مردم یا از جیب دولت پرداخت شد. در واقع با وجود کثرت پدیدههای طبیعی خسارتزا مثل سیل، زلزله، فروریزش و مانند آن، همچنان به موضوع بیمه در برابر چنین اتفاقاتی اهمیت چندانی در کشور داده نمیشود. البته در مورد سیل، آمار نشان میدهند کل دنیا نسبت به بیمه شدن در برابر سیل دچار غفلت است.
علی سلطانی، مسئول فنی یکی از شرکتهای بیمه که بهطور اختصاصی در حوزه سیل فعالیت میکند، روز گذشته در محل اندیشکده آب درباره کم و کیف فعالیت صنعت بیمه در حوزه پدیدههایی مثل سیل سخن گفت. این که برای صنعت بیمه چه چیزی با چه مختصاتی بهعنوان سیل شناخته میشود و چه میزان از خسارتهایی که بهواسطه سیل در طول دهههای گذشته در جهان اتفاق افتاده، توسط بیمهها پرداخت شده است. نکته نخست در این مورد این است که آنچه امروز بهعنوان بیمه سیل در کشور مورد توجه قرار گرفته، حاصل تجربه جهانی است و کشور ما هنوز خود بهتنهایی تجربهای در مورد پرداختن به موضوع بیمه سیل و تعاریف آن ندارد و تنها از تجربیات جهانی استفاده میکند.
ریسکهای تروریستی نیز تحت پوشش بیمه هستند
بهطور کلی سه دسته خسارت در صنعت بیمه شناخته شده است: دسته اول خسارتهای مربوط به پدیدههای طبیعی مثل سیل، زلزله، طوفان، سونامی و ... است. دسته دوم خسارتهایی که بهواسطه فعالیت بشر (man made) ایجاد میشود مثل خسارتهای ناشی از ریسکهای تروریستی، ریسکهای سیاسی، آشوب و شورش که البته ریسکهای جدیدی است و صنعت بیمه در دنیا در طول ۳۰ سال گذشته به سراغ آنها رفته است. دسته سوم از خسارتها هم مربوط به تکنولوژیها هستند مثل انفجاری که در یک پالایشگاه یا زیرساخت ساخته بشر ممکن است اتفاق بیفتد.
سلطانی میگوید از سال ۲۰۰۵ میلادی بهواسطه تغییرات آب و هوایی پدیدههای مربوط به طوفان و سیل رشد چشمگیری داشته است که به این معنی است که خسارتهای ناشی از آن هم افزایش داشته است.
در کل دنیا ۲۶ درصد خسارتهای ناشی از پدیدههای طبیعی تحت پوشش بیمه هستند
به گفته سلطانی از سال ۱۹۸۰ میلادی پدیدههای طبیعی نزدیک به ۵۰۰۰ میلیارد دلار در کل دنیا خسارت ایجاد کردهاند که از این رقم تنها چیزی در حدود ۲۶ درصد تحت پوشش بیمهها بوده است. تنها در سال ۲۰۱۸، ۸۲۲ پدیده طبیعی در کل دنیا اتفاق افتاده که ۵۰۰۰ میلیارد دلار خسارت داشته است.
اغلب این خسارتها بهواسطه طوفان و پس از آن سیل بوده، اما نکته مهم این است که اغلب مردم دنیا، خود را در مقابل طوفان بیمه کردهاند، اما کمتر کسی وجود داشته که خود را در مقابل سیل بیمه کند. این نشان میدهد غفلت از بیمه شدن در مقابل سیل یک ترند جهانی است.
سلطانی ادامه میدهد: تنها ۱۲ درصد از خسارتهایی که بهواسطه سیل از سال ۱۹۸۰ در دنیا ایجاد شده، تحت پوشش بیمه بوده است و این نشان میدهد شکاف بزرگی در این حوزه وجود دارد؛ در حالی که ۴۰ درصد از خسارتها به سیل ربط داشته است. در تجربه سیل اوایل امسال تنها ۶ تا ۸ درصد خسارتها توسط بیمه پوشش داده شده است.
بزرگترین خسارتی که بهواسطه سیل از نظر اقتصادی در دنیا ایجاد شده، ۴۳ میلیارد دلار است که در سال ۲۰۱۱ تایلند تجربه کرده است. سلطانی در این باره میگوید: یکی از عملکردهای اصلی بیمه اتکایی، تقسیم ریسک جهانی است؛ به این معنی که خسارتهای ناشی از یک ریسک بزرگ در یک کشور بین کشورهای مختلف تقسیم میشود. مثلاً وقتی زلزلهای به بزرگی زلزله بم در کشوری اتفاق میافتد، اقتصاد یک کشور توان پرداخت خسارت آن را ندارد و این خسارت بین کشورهای مختلف تقسیم میشود. مثلاً صنعت بیمه ایران قسمت کوچکی از خسارت ناشی از بزرگترین سیل تایلند را پرداخت کرد و در آن مشارکت داشت.
به گفته وی، صنعت بیمه در دنیا از قرن ۱۷، این کار را انجام داده، ولی در حال حاضر بهواسطه تحریمها کشور ما از این امکان محروم و دولت مجبور است آن را پرداخت کند و اگر خدایی نکرده زلزله ای در حد بم مثلاً در تهران اتفاق بیفتد، دولت و بیمهها بهتنهایی باید خسارت آن را پرداخت کنند که یکی از مشکلات اصلی بیمههاست.
هیچکدام از جادهها و پلهای کشور بیمه نیستند
وی همچنین میگوید: در این میان یکی از مشکلات اصلی ما در سیلهای اخیر این است که هیچکدام از زیرساختهای عمومی کشور مثل جادهها، پلها و ... تحت پوشش بیمه نیستند و نهادهای دولتی و عمومی مثل شهرداری نیست و به این فکر نبودند که این زیرساختها را تحت پوشش بیمه دربیاورند.
اما دلایل پایین بودن ضریب نفوذ بیمه در کشور ما چیست؟ آیا باید دلایل آن را در فرهنگ و مسائل اجتماعی مردم جستوجو کرد یا آن را به مسائل اقتصادی مرتبط دانست؟ بر اساس اعلام یک شرکت بیمه در حال حاضر هزینه تحت پوشش قرار گرفتن یک منزل مسکونی روستایی در برابر سیل ۳۰ هزار تومان و یک منزل مسکونی شهری ۶۰ هزار تومان است؛ رقمی که شاید خیلی از ما از شنیدن آن تعجب کنیم. برخی کارشناسان میگویند این رقم چندانی نیست و اغلب مردم ما توان پرداخت آن را دارند، اما نبود آگاهی از مزایای بیمه باعث پایین بودن ضریب نفوذ بیمه در کشور است.
دلایل اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی؟
سلطانی در گفتوگو با ایرناپلاس در پاسخ به این سؤال که دلایل اجتماعی این که چرا ضریب نفوذ بیمه بهویژه بیمه پدیدههای طبیعی مثل سیل در کشور ما پایین است، میگوید: این یک مشکل دو طرفه است یعنی هم شرکتهای بیمه در آن دخیل هستند و هم مردم. با این حال، معتقدم اصل ماجرا به شرکتهای بیمه برمیگردد. آنها نتوانستند یک محصول ساده و قابل دسترس در اختیار مردم قرار دهند. در حال حاضر چرا حتی پدربزرگ من هم از تاکسیهای اینترنتی که خدمت جدیدی است، استفاده میکند؟ چون کاملاً ساده طراحی شده و در دسترس است، ولی شرکتهای بیمه نتوانستهاند محصول خود را سادهسازی کنند تا به دست مردم برسد. این ضعف شرکت بیمه است که در عرضه مشکل دارند.
وی ادامه میدهد: اما همه شرکتها بیمه این تقصیر را متوجه سمت تقاضا یعنی مردم میدانند. به این معنی که شهروندان از بیمه استقبال نمیکنند و اهمیتی به آن نمیدهند. البته در حال حاضر کارهایی در این حوزه شده است و بیمه مرکزی به دنبال این است که فرهنگ بیمه را تا حدی جا بیندازد. در مدارس زنگ بیمه راهاندازی شده است. در مورد مفاهیم بیمه، کتابهایی را منتشر میکند تا فرهنگ بیمه را در سمت تقاضا بالا ببرد.
شرکتهای بیمه، خدمات و بیمهنامه خود را ساده توضیح نمیدهند
ولی به نظر من مهم این است که شهروندان حداقل راحت بتوانند بیمه سیل یا زلزله را بخرند. در حال حاضر این خیلی ساده و راحت نیست. موضوع دوم اینکه تجربه راحتِ پرداخت خسارت را، در مواردی که اتفاق افتاده باشد، ندارند. معمولاً شرکتهای بیمه، خدمات و بیمهنامه خود را ساده توضیح نمیدهند و بیمهگذارها نمیدانند چه میخرند و این یک ایراد است.
اما با این حال، سلطانی معتقد است مهمتر از دلایل اجتماعی باید از بعد اقتصادی نیز به قضیه نگاه میکرد. چه در تهران و چه در سیستان و بلوچستان بیمه یک کالای خریدنی نیست، بلکه کالایی فروختنی است. باید مزایای بیمه تشریح شود، ابعادش برای کسی که آن را میخرد توضیح داده شود. این است که فروش بیمه را سخت میکند. البته در همه جای دنیا هم همینطور است. علاوه بر این، سؤال این است که وقتی افراد درآمد بالایی ندارند، اولویت چندم آنها میتواند خرید خدمات بیمه باشد؟ طبیعتاً افرادی که درآمدی پایینی دارند چنین دغدغهای ندارند که خود را تحت پوشش بیمه قرار دهند. در حال حاضر باور عمومی این است که پوشش بیمه برای افرادی است که درآمد بالایی دارند و حداقل میتوانند هزینههای آن را پرداخت کنند.
نظر شما