۶ آذر ۱۳۹۸، ۱۴:۵۳
کد خبرنگار: 1896
کد خبر: 83570015
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

فاصله گرفتن تلویزیون از اختلاس و جاسوسی با «حکایت‌های کمال»

تهران-ایرناپلاس- تلویزیون این شب‌ها مجموعه‌ای اقتباسی با عنوان «حکایت‌های کمال» را پخش می‌کند. سریالی که بعد از پخش مکرر آثاری درباره اعتیاد، اختلاس، جاسوسی و ... می‌تواند حس خوبی را به خانواده‌ها منتقل کند و آنها را از مشکلات روزمره‌شان برای ساعتی هم که شده، دور کند.

قدرت‌الله صلح‌میرزایی، کارگردان مجموعه «حکایت‌های کمال» درباره چگونگی اقتباس از کتابی با این عنوان به نویسندگی محمد میرکیانی، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: اصولاً در کشور ما اقتباس خیلی کم اتفاق می‌افتد. یعنی از منابع کتاب اصلی که درخور توجه باشند، برای سریال‌سازی بسیار کم استفاده می‌شود. مثلاً اگر ۱۰۰ پروژه تولید شود، امکان دارد یکی از آنها دنبال آثار اقتباسی برود. اقتباس از آنجایی مهم است که اثر مورد نظر از داستان‌نویسی گرفته می‌شود. در داستان‌نویسی که مادر اصلی همه فیلمنامه‌ها و قصه‌هاست، برای شخصیت‌پردازی‌، فرهنگ، گویش، آداب و رسوم و ... زحمت بسیار کشیده شده است. به اعتقاد من یک فیلمساز وقتی می‌خواهد اثری خلق کند، به این مسئله واقف است که ۹۰ درصد پژوهشی که می‌خواهد درباره موضوع انجام دهد در رمانی که مطالعه می‌کند و قصد اقتباس از آن را دارد، یافت می‌شود.

حکایت‌های کمال و تلاش‌هایی که برایش انجام شده

وی در ادامه افزود:  اصولاً کتاب، ماندگارتر از فیلم است. ممکن است فیلم در آن لحظه تأثیرگذارتر باشد اما کتاب ماندگارتر است و همیشه حضور دارد و هر وقت بخواهید در دسترس است. خودم اهل مطالعه هستم و آقای میرکیانی را از دهه شصت به بعد می‌شناسم. کتاب حکایت‌های کمال که جوایزی را هم کسب کرده است، قصه و داستانک‌های خوبی دارد. میرکیانی برای این داستان زحمات بسیاری کشیده است. چون خودم در دهه چهل تقریباً هفت هشت ساله بودم و در آن فضا زندگی کردم و تقریباً فضای ذهنی هم نسبت به آن دوران دارم. قصه‌ها را که مطالعه کردم، متوجه شدم این اثر برای تصویرسازی و فیلم، خیلی خوب است و می‌توان آن را گسترش داد و یک فیلمنامه و متن، سریال خوبی از آن به‌دست آورد و همکاری با آقای میرکیانی پیشنهاد من بود.

فاصله گرفتن تلویزیون از اختلاس و اعتیاد

این کارگردان درباره این که بعد از پخش مکرر سریال‌هایی با مضامین اختلاس، اعتیاد و جاسوسی، خانواده‌ها می‌توانند شب‌ها ۴۰ دقیقه با فراغت از مشکلات روزمره، دنیایی متفاوت و نوستالژیک را ببینند، عنوان کرد: انتقال این حس هدف ما بوده است. من قبل از اینکه وارد عرصه فیلمسازی شوم، نویسنده کودک و نوجوان بودم و بالغ بر ۶۰ عنوان کتاب تألیف کرده‌ام. در زمینه کودک مطالعات زیاد داشتم، روانشناسی را خوب می‌دانستم و بالاخره چون معلم بودم و در آموزش و پرورش حضور داشتم از کار با کودک اطلاع داشتم. قبلاً آثاری هم در حوزه کودک و نوجوان کارگردانی کرده بودم. دبیر شورای بررسی جشنواره ۵۰ هزار نمایشگاه در ۵۰ هزار مدرسه بودم و تمام کتاب‌ها را مطالعه می‌کردم و خلقیات، روحیات، برخوردها و اخلاق لحظه‌ای کودک و نوجوان را به‌نوعی خوب می‌شناسم.

نزدیک به یک سال با نویسنده‌های مجموعه امیرحسین‌جهانی، نسیم عرب‌امیری، آزاده محسنی، کریم خودسیانی روی متن کار کردیم. با وجود اینکه اقتباس بود و کتابش حاضر و دسترس بود، تلاش کردیم قصه‌ای خوب و جذاب تهیه کنیم. خوشبختانه سیما فیلم هم خیلی همکاری کرد. الان می‌بینم بزرگ‌ترها بیشتر از کودکان سریال را  نگاه می‌کنند که برای من بسیار مهم است. چند روز پیش هم روزنامه کیهان نقد مثبتی را از این مجموعه کار کرده بود.

 تأثیرگذاری به دور از شعار

کارگردان سریال «دختری به نام آهو» با اعلام اینکه هدفش این بوده که به دور از شعار این اثر را بسازد، درباره غلبه نکردن موضوعات سیاسی آن دوره بر این مجموعه گفت: من داستان خانواده‌ای را تعریف می‌کنم که فرزندشان ناخواسته حین بازی الک‌دولک یک تابلو سپاه دانش شاهنشاهی را می‌زند و می‌اندازد و چون فکر می‌کنند که این آدم تعمداً آن کار را کرده، خانواده مجبور به کوچ می‌شوند. این اتفاق تأثیر خود را در مسیر داستان می‌گذارد. مثلاً وقتی تمام آرزو و حسرت خانواده این است که به زندگی روستایی‌شان بازگردند و روی زمین‌هایشان کار کنند اما نمی‌توانند، این ماجرا بر مخاطب تأثیرگذار خواهد بود.

نشان دادن فقر در فضایی گرم و متفاوت

«کودکان و نوجوانان ما بسیار باهوش هستند، اطلاعات و آگاهی‌هایشان خیلی بیشتر از نوجوانان زمان گذشته است. این سوژه‌ها به دل نوجوان می‌نشیند و برایش تازگی دارد. مثلاً آب‌حوضی یا تلمبه سر حوض برایشان جذابیت دارد. ما اگر بخواهیم فقر را نشان بدهیم تلمبه سر حوض نوعی فقر است. وقتی درشکه را نشان می‌دهیم آن هم فقر است. یک فرد آگاه این مسائل را می‌فهمد که مثلاً در دهه چهل آب لوله‌کشی نبوده و برای بزرگ‌ترها هم خاطره و حس نوستالژیک ایجاد می‌شود.»

نمایش ترنابازی، الک دولک و هفت‌سنگ

وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به مضمون کودک و نوجوانی که این اثر دارد، چرا پخش آن را در زمان شبانه شبکه قرار داده‌اند، خاطر نشان کرد: اصولاً کودک در کنار خانواده معنی پیدا می‌کند. نمی‌توان فیلم کودکی ساخت که در آن خانواده، پدر، مادر و اقوام نباشند. یا اینکه کودک بدون خانواده یا مربی‌ به سینما نمی‌رود. وقتی کودکان و نوجوانان این مجموعه را می‌بینند و بازی‌هایی مانند ترنابازی، الک ‌دولک و هفت‌سنگ را مشاهده می‌کنند، برایشان تازگی و جذابیت دارد. برای بزرگسالان هم که تجربه چنین بازی‌هایی داشته‌اند، جالب است. یکی از مسائلی که از لحاظ روانشناسی باعث رشد فکری و معاشرت می‌شود، گروهی بازی کردن بچه‌ها و همکاری با یکدیگر است که در این مجموعه به‌خوبی می‌توانید شاهدش باشید.

ساخت فصل‌های بعدی منوط به ...

صلح‌میرزایی درباره ساخت فصل دوم و سوم این مجموعه افزود: سیما فیلم خیلی تلاش کرد و تا جایی که توانش بود کمک کرد. هزینه این‌گونه سریال‌ها زیاد است چون نمی‌شود در فضای تهران فیلمبرداری کرد. به همین دلیل فضاسازی کردیم، در شهرک غزالی زمین گرفتیم و ساخت‌وساز کردیم. چند خانه و کوچه و شهرکی ساختیم که برای سال‌های متمادی افراد دیگر می‌توانند از آن استفاده کنند. این شهرک ماندگار است و برای رسانه ملی سرمایه‌گذاری شده است. فصل دوم و سوم بستگی به مخاطب دارد. یعنی اگر بازخورد مخاطب خوب باشد و من را راضی ‌کند، فصل دوم و سوم را هم  می‌سازم. البته این اتفاق به خیلی موارد و امکانات دیگر هم بستگی دارد.

ایفای نقش متفاوتی از محمود پاک‌نیت

کارگردان فیلم «زندگی شیرین» درباره انتخاب محمود پاک‌نیت به‌عنوان پدر خانواده و تفاوت سنی این بازیگر با نقشی که ایفا می‌کند (داوود) گفت: برای این نقش بازیگران مختلفی تست دادند. احساس کردم محمود پاک‌نیت برای نقش داوود بهتر است. پاک‌نیت بازی متفاوتی انجام داده و با تمام نقش‌هایش خیلی تفاوت دارد. به لحاظ گریم تقریباً ۱۰ سال سن این شخص را پایین آوردیم. اما این دقیقاً همان نقش داوود بود که در ذهن داشتم. ایشان خیلی بازیگر بااخلاق و دوست‌داشتنی هستند و برای این نقش بسیار مناسب بودند.

صلح‌میرزایی در پایان درباره یک صحنه که چند وقت پیش مورد انتقاد رسانه‌ها قرار گرفته بود، اضافه کرد: یک صحنه بود که شاید حدود ۴۰ ثانیه بیشتر نبوده که از داخل دستگاه پریده بود. آن سکانس فیلمبرداری شده بود، اما از دستگاه پریده بود و ما ناچار بودیم که  کامپیوتری بازسازی و پخش کنیم.

گفت‌وگو از هنگامه ملکی

۲ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.