پیراهن چند میلیونی مخصوص محرم، هیئتهای لاکچری، مداحهایی که برای چند ساعت روضه امام حسین(ع)، میلیونها تومان به جیب میزنند، رانتخوارانی که پشت ریش و تسبیح پنهان شدهاند، گوش دادن به روضه در ماشین آخرینمدل آن هم با صدای بلند و نامتعارف، تأسیس و ساخت حوزههای علمیه لاکچری، رونمایی از قرآن طلاکوب و... نمونههای از سبک زندگی است که با توسل به دین، ضمن مشروعیتبخشی به خود، پدیدهای به نام بورژوازی مذهبی را شکل دادهاند؛ وضعیتی که جامعه ایران، نسلی از اشرافیت را در آن تجربه میکند که زیر لوای دین اقدام به برگزاری اینچنین مراسمهایی میکنند؛ آن هم در شرایطی که فشار اقتصادی کمر بسیاری از مردم را خم کرده است.
عزاداری سالار شهیدان نزدیک به ۱۴ قرن قدمت دارد و آمدورفت ایام و نسلها و حکومتها باعث نشده ذرهای از اهمیت و جایگاه امام حسین(ع) نزد مردم کاهش یابد. آنچه حادثه کربلا را قرنها زنده نگه داشته است، مردمی بودن این سوگواره در دورههای مختلف بوده است.
تطویل و تسلسل میتواند برای افکارعمومی ناخوشایند باشد
حسین خدایاری، پژوهشگر و جامعهشناس سیاسی به آسیبشناسی این وضعیت پرداخته , به ایرناپلاس میگوید: در سالهای اخیر مراسم محرم تغییرات اساسی کرده است. حادثه کربلا مربوط به یک بازه زمانی خاص و مشخص است و از لحاظ تاریخی نیز روزهای تاسوعا و عاشورا مختص عزاداری است. گسترش رویداد عاشورا با عناوین و القاب و نامگذاریهای مختلف شاید برای آن بخش از شهروندانی که ارادت بیشتری به امام حسین (ع) دارند، قابل قبول باشد، اما برای افکار عمومی تطویل و تسلسل آن میتواند ناخوشایند باشد. بهویژه از بعد سیاسی؛ سیاسی کردن مراسم حسینی نه به معنای عدم آگاهیبخشی و تبیین جنبههای سیاسی حادثه عاشورا، بلکه به معنای نگاه جناحی و ظاهری در راستای منافع حزبی و جناحی بزرگترین خیانتی است که میتواند در حق این حادثه عظیم صورت گیرد و از این روی، صیانت از حادثه عاشورا و مصادره به مطلوب نکردن آن، وظیفه همه علاقهمندان به امام حسین (ع) است.
این جامعهشناس میافزاید: بدیهی است هر شهروندی میتواند با انگیزه عشق به امام حسین(ع) در هرلحظه از روز و شب به راز و نیاز و عزاداری بپردازد، اما نمیتوان به این بهانه، فضاهای عمومی شهر را محدود کرد. این که انتظار داشته باشیم دو ماه از سال (محرم و صفر) کل جامعه و افکار عمومی معطوف به عزاداری باشد، نه با باورهای دینی و نه با ملاحظات اجتماعی و روانی امروزی سازگاری ندارد. شایسته است ایام عزاداری امام حسین(ع) بهصورت رسمی به همان اصل حادثه بسنده شود تا فضاهای عمومی مثل سینماها، سالنهای تئاتر و سایر مراکز تفریحی و خدماتی در این ایام شاهد رکود و محدودیت نباشند تا حرمت عاشورا از سوی همه اقشار مردم، پاس داشته شود.
زندگی اشرافی در سایه مذهب
خدایاری میگوید: از طرف دیگر، در چند سال اخیر، خوی کاخنشینی و اشرافیگری در میان برخی مسئولان و اقشار مذهبی که وجهه اجتماعی خود را با انتساب به مذهب کسب کردهاند، آنچنان شیوع پیدا کرده که منجر به خلق یک طبقه جدید شده است. موضوعی که یکی از آفتهای جدیدی است که اگرچه پیشینه تاریخی دارد، اما آثار مخربی در جامعه خواهد گذاشت که کمترین آن میتواند کمرنگ شدن اعتقادات دینی، بدبینی و همچنین ایجاد شکاف بین مردم، مسئولان و متولیان امور دینی باشد. این وضعیت فقط به سبک زندگی بهظاهر اسلامی فرزندان برخی از مسئولان و ژنهای خوب محدود نمیشود، بلکه این سبک از زندگی اشرافی که در سایه مذهب خود را بازتعریف کرده است، بهصورت آفتی به برخی از مداحهای شناسنامهدار نفوذ کرده است، به نحوی که عکسهای آنان با حسن رعیتها یا حسین هدایتیها و ... که امروز بهعنوان اخلالگر در نظام اقتصادی کشور شناخته شدهاند، در فضای مجازی دستبهدست میشود.
ریشه رانت و سوءاستفاده از مذهب کجاست؟
این پژوهشگر توضیح میدهد: بدون تردید ریشههای بازتولید این طبقه در ایران را که بهعنوان کشوری اسلامی با مؤلفههای مذهبی در جهان شناخته میشود، باید در رانت و سوءاستفاده از مذهب جستجو کرد؛ سوءاستفادهای که برخی را دچار توهم خودبرترپنداری میکند، آنچنانکه امتیازهایی را که از رابطه و رانت بهدست میآورند، نهتنها حق مسلم خود میدانند، بلکه طلبکارانه، آن را سهم خود از سفره انقلاب عنوان میکنند. ناگفته پیداست آفت اشرافیت مذهبی از «ازدواج نامشروع سیاست و دیانت» متولد شده است، چراکه تجمیع درست سیاست و دیانت، فرزند مسئولیتپذیر و صالحی خلق میکند که مصلحت و منافع عمومی را بر مصلحت و منافع شخصی ترجیح میدهد. اما تجمیع نامشروع این دو، نفعطلبی و خودخواهی و منکرهایی مانند تزویر، ریا و فساد را اشاعه میدهد.
خدایاری توضیح میدهد: خوشبختانه امروزه جریان مطالبهگری از مسئولان و آقازادههایی که مانور اشرافیت میدهند و برای به رخ کشیدن ثروتهای بادآورده پدران خود، با هم کورس «برند بازی» میگذارند و کلکل لاکچری میکنند، در میان قشری از مردم به راه افتاده است. بسیاری از مردم به شکلگیری این قشر حساس شدهاند و برخی مسئولان را ناگزیر به پاسخگویی یا مجبور به تغییر رویه و سبک زندگیشان کردهاند. نمونه بارز این موضوع، عقبنشینی برخی مداحان از برنامهها و مراسمهای پرزرقوبرق محرم است.
انقلاب برای مبارزه با اشرافیگری بود
این نوع اشرافیگری و سوءاستفاده از دین، آنچنان در جامعه زیاد شده است که دیگر از حرفهای درگوشی و پچپچ به اظهارنظر کارشناسان تلویزیون نیز رسیده است. یک استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلامی چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی به سبک اشرافیت مذهبی در جامعه تاخت.
حجتالاسلام محسن قنبریان، استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام در برنامه «ثریا»، اشرافیگری در جامعه اسلامی را نکوهش کرد و گفت: در حکومت امام علی (ع) یا در نظام جمهوری اسلامی اگر اشرافیگری پدیدار شود، حتماً اشرافیگری مذهبی است. چرا که حکومت، اسلامی است و آنان که به اشرافیگری روی آوردهاند، حتماً با چهره مذهبی و دینی وارد شدهاند و با استفاده از مذهب، اشرافیگری را باب کردهاند.در حالی که سال ۵۷ مردم بپا خاستند تا با انقلاب، اشرافیت را از بین ببرند، نه اینکه علاوه بر اشرافیت سیاسی، اشرافیت مذهبی نیز در کشور ایجاد شود. در واقع یکی از اهداف مهم انقلاب در مبارزه با طاغوت و سرنگونی حکومت پهلوی، مبارزه با اشرافیگری بوده است.
نظر شما