جهش قیمت مسکن و به دنبال آن، افزایش نرخ اجارهبها، مسئولان را به تکاپو انداخته تا به دنبال راهحلی برای تأمین حداقلهایی برای اجارهنشینها باشند. شهرداری تهران هم در تلاش است تا با ورود به بازار مسکن، فکری به حال اجارهنشینهای تهرانی کند و به همین منظور، نشست نقش شهرداری در کنترل و هدایت بخش مسکن با حضور کارشناسان و مدیران شهرداری، برگزار و پیشنهادهایی مطرح شد.
یکی از موارد مورد بحث، ایجاد نظام انگیزشی برای فعالان حوزه ساخت مسکن و با هدف عرضه مسکن ارزان بود و شرایط شرکتهای ساختوساز برای عرضه مسکن اجارهای ارزان، توسط مدیران شهری و کارشناسان، تحلیل و بررسی شد.
آنطور که عبدالرضا گلپایگانی، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران از طرف شرکتهای ساختوساز در این جلسه مطرح کرد، مشوقهای عوارض ساخت، حذف لزوم تأمین پارکینگ واحدهای مسکونی در برخی محدودهها و در نهایت، کاهش حداقل سطح زیربنا از ۵۰ به ۳۰ متر مربع، امتیازهایی هستند که این شرکتها در مقابل آن، مسکن ارزان برای عرضه در بازار اجاره را تأمین خواهند کرد.
تراکم بیشتر، اجاره پایینتر
تغییر حداقل سطح زیربنا، مسئلهای است که بهطور مستقیم با رفاه خانوار و کیفیت زندگی در ارتباط است و باید دید تا چه میزان برای خانوارهای اجارهنشین، جذابیت دارد. در ادبیات اقتصادی از مفاهیمی مانند شاخص سطح زیربنا و شاخص تراکم برای اندازهگیری فقر مسکن استفاده میشود. سطح زیربنای سرانه، فضای قابل سکونت برای هر فرد را اندازهگیری میکند. هر چقدر این عدد کمتر باشد، یعنی نشاندهنده تراکم بیشتر و رفاه پایینتر اعضای خانوار است.
بهعنوان مثال، سطح زیربنای سرانه برای یک خانواده سه نفره که در یک خانه ۶۰ متری زندگی میکنند، ۲۰ متر است. میزان بهینه این شاخص در کشور، بهطور متوسط ۱۶.۵ متر در نظر گرفته شده و اگر سرانه سطح زیربنا برای فردی کمتر از این میزان باشد، یعنی از حداقلهای مسکن برخوردار نیست.
پایینمتراژها تهرانیها را به زیر خط فقر میبرند
بررسی ویژگیهای خانوارهای مستأجر شهر تهران کمک میکند تأثیر این تصمیم بر رفاه آنها سنجیده شود. نمونه دو درصدی سرشماری سال ۱۳۹۵ برای شهر تهران نشان میدهد حدود ۴۱ درصد از خانوارهای تهرانی، اجارهنشین هستند که حدود ۹۰ درصدشان در خانههای ۵۰ متری و بیشتر، ساکناند.
بر اساس این نمونه، میانگین بعد خانوار در تهران ۲.۹ است، یعنی خانوارهای تهرانی بهطور متوسط تقریباً سه نفره هستند و اگر میزان بهینه سطح زیربنا یعنی ۱۶.۵ متر برای هر نفر را در نظر بگیریم، یک خانه ۵۰ متری برای یک خانوار سه نفره، این خانوار را روی خط فقر مسکن قرار میدهد و حداقلهای مسکن را برایشان تأمین میکند.
رفاه خانوار، قربانی قیمتگذاری
پیشنهاد مطرحشده توسط سازندگان مسکن، عرضه خانههایی با متراژ ۳۰ متر است و این سازندگان گفتهاند که اگر شهرداری، حداقل متراژ ساختوساز در طرح تفصیلی تهران را از ۵۰ به ۳۰ متر مربع کاهش دهد، خانههایی با قیمت پایین برای عرضه در بازار اجاره خواهند ساخت. اما آیا با توجه به ویژگیهای خانوارهای تهرانی، خانههای کوچک متراژ، توان تنظیم بازار اجاره مسکن در شهر تهران را خواهند داشت؟
نمونه دو درصدی سرشماری سال ۱۳۹۵ نشان میدهد در شهر تهران ۱۷ درصد خانوارهای اجارهنشین در واحدهای کمتر از ۵۰ متری زندگی میکنند که ۲۸ درصد آنها خانوارهای دو نفره، ۲۷ درصد آنها خانوارهای سه نفره و ۱۹ درصد آنها را خانوارهای چهار نفره تشکیل میدهد. بهنظر نمیرسد سکونت در واحدهای پایینمتراژ برای این خانوارها یک انتخاب باشد و احتمالاً با توجه به اجارهبهای کمتر، چنین خانههایی تنها گزینه پیشروی این خانوارها بوده است.
ورود شهرداری به مسئله واحدهای مسکونی اجاری میتواند گام مثبتی باشد، اگر حداقلهای رفاه را برای خانوارها تأمین کند و انتظار میرود تخصیص منابع بهگونهای انجام شود که شاخصهای فقر مسکن را بهبود بخشد و رفاه بخش بیشتری از شهروندان را تحت تأثیر مثبت قرار دهد.
نظر شما