به گزارش ایرناپلاس، در همین رابطه بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، نظرها و راهکارهای اجرایی خود را به رئیس.جمهوری منتخب و کابینه او منتقل میکنند تا از این طریق برخی مشکلات مبتلا به جامعه را به اطلاع تیم جدید اجرایی کشور رسانده و راهگشای حل آنها یاشند.
آیتالله ابراهیم رئیسی در نشست خبری خود از راهاندازی چند سامانه از جمله سامانهای برای ثبت و دریافت ایدههای مردم خبر داد؛ از آنجا که موضوع «سلامت روان» یکی از مهمترین و فوریترین نیازهای آحاد جامعه هشتاد و چند میلیونی کشور است، درخواست از رئیسجمهوری منتخب و تیم کارشناسی همراه او برای توجه فوری و اورژانسی به این موضوع، زمینهساز آغاز حرکتی ماندگار در حوزه سلامت و بهداشت روان خواهد بود که در این شرایط، سخت به آن نیازمندیم.
واقعیت اینکه در سه سال اخیر تحریمهای ناجوانمردانه آمریکا و فشارهای اقتصادی شدید، معیشت مردم عادی کشور را با مضایق و تنگناهایی جدی مواجه کرده است؛ گسترش گرانی و تورم و تلاطمات بازارهای مالی و پولی، در کنار فشارهای جدی اقتصادی در حوزه کار و فرصتهای شغلی، باعث زیانهای عظیمی به آسایش روانی خانوارها شده و دغدغه تامین مایحتاج اولیه زندگی پررنگتر از هر زمان دیگری شده است.
در کنار «جنگ اقتصادی»، موضوع پدیده کرونا و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی آن نیز مزید بر علت شده و شرایط ویژهای را آفریده است.
همهگیری کرونا در کنار پیامدهای شغلی، هزینههای رعایت شیوهنامههای بهداشتی و محدودیتهای ارتباطات فردی و اجتماعی، باعث ایجاد وضعیتی شده که آثار روانی منفی آن به شکلی گسترده در حال مشاهده است.
گسترش خشونتهای فردی و خانوادگی، کودکآزاری و همسرآزای، رشد اختلافهای خانوادگی و جهش درخواست طلاق و جدایی، تنها بخشی از این آثار منفی است.
قرنطینه های رسمی و غیررسمی در ۱۶ ماه گذشته، باعث تنهایی و کاهش مراوداتی شده که پایه و بنیان سلامت روان مردم را هدف گرفته است.
آنچه امروزه با تصریح کارشناسان آگاه در زمینه آسیب به خود و دیگری مشاهده میشود بر کسی پوشیده نیست؛ بر این سیاهه میتوان احساس اضطراب مداوم ناشی از ابتلا به بیماری و احیانا مرگ، افسردگیهای طولانی، اضطرابهای مداوم، هراسهای جدی، رعایت فاصلهگذاری فردی و اجتماعی، شنیدن روزانه اخبار استرسزا و ناراحتکننده مرگ و بیماری از رسانهها و مسائلی از این دست را افزود.
از سوی دیگر خانهنشینیهای اجباری در ماههای اخیر، باعث تولید کشمکشهای زیانباری در خانوادهها شده؛ تنشهایی که محصول فضای بسته و اجباری ماندن در خانه است همگی در فقدان ارتباط و تعامل درست وجه دیگری از پیامدهای همهگیری کرونا را باعث شده است.
مدرسه و دانشگاه مجازی و دوری دانشآموزان و دانشجویان از محیطهای باز و محرومیت از تعاملات دوستانه با همسالان نیز بخش مهم دیگری از عواملی است که باعث افزایش ضربهپذیری جان و روان میلیونها نفر شده و باری اضافی بر دوش پدران و مادرانی قرار داده که از مدتها پیش درگیر تحریم اقتصادی و سختی معیشت بودهاند.
در همه مکاتب روانشناسی، تفریح و گذران وقت در محیطهای طبیعی، مسافرتها و گردشگریها، نقش مهمی در بازپروری روانی و بازیابی توان فکری و روانی اقشار مختلف دارد که متاسفانه در ماههای اخیر با محدودیتهای کرونایی مواجه بودهاند.
این موضوع علاوه بر پیامدهای منفی بر اشتغال صدها هزار فعال گردشگری و مسافرتی، آستانه تحمل جامعه را بهگونهای نگرانکننده کاهش داده که در برخی کنشهای جمعی جدید قابل مشاهده است.
در این شرایط توجه ویژه به موضوع بهداشت و سلامت روان، نه تنها موضوعی لوکس و فاخرانه نیست، بلکه در شمار فوریترین و اورژانسیترین اقدامات دولت جدید قرار میگیرد.
از رئیسجمهوری منتخب و تیم کارشناسی مدیریتی و همراهان اداریشان انتظار میرود با درک نشانههای بحران در وضعیت زیست روانی جامعه، هرچه در توان دارند برای مهار پیامدهای منفی آن به کار گیرند و به صورتی ویژه پذیرای نظرهای روانشناسان، روانپزشکان، روانشناسان اجتماعی، جامعهشناسان و متخصصان سلامت روان باشند.
واقعیت آنکه بخش مهمی از نیرو و پتانسیل شبکه عظیم بهداشت و درمان کشور و نیز فرصتهای چند صد ساعته در جلسههای متعدد ستادهای ملی و منطقهای مقابله با کرونا، درگیر تهیه و توزیع واکسن، اعمال قرنطینه و محدودیتها، ارائه خدمات بیمارستانی و درمانگاهی و جبران زیانهای اقتصادی و کمکهای معیشتی شده و غفلتی ناخواسته درباره وضعیت روانی مردم ایجاد شده است.
این وضعیت حتی در جوامع توسعه یافته و کشورهایی که درگیر «تروریسم اقتصادی» و جنگ روانی عظیم رسانههای معاند نبودهاند نیز، قابل مشاهده است.
امروز همه جوامع انسانی نگران پیامدهای روانی و رفتاری همهگیریهای گسترده کرونا و موجهای مختلف آن شده است. متاسفانه در کشور ما از ابتدای طرح اهمیت روانشناسی و مشاغل مرتبط با آن، سنگ بنای «روانشناسی»، ذیل ساختاری به نام پزشکی و بهداشت «جسمانی» تعریف شده و گرفتار عقبماندگی درازمدتی در حوزه ساختار و سلسله مراتب مدیریتی است؛ این موضوع به تنهایی موجب کاستن از اهمیت بهداشت روان و قرارگیری آن در جایگاهی رده چندم شده است.
در شرایط کنونی از آقای رئیسی و دولت وی انتظار میرود ضمن توجه ویژه به موضوع جان و روان مردم، تمهیداتی وسیع برای کاهش آلام و اختلالات ذهنی و رفتاری جامعه اندیشیده و سنت حسنه ریشهداری را پایهگذاری کنند؛ در این مسیر میتوان از نظرها و دیدگاههای کارشناسی هزاران روانشناس و روانپزشک دلسوز در کشور بهگونهای مناسب و عملیاتی بهره گرفت.
رویکرد نوین و کارشناسانه دولت تازه نفس سیزدهم، بدون شک، افقهای روشنی را برای کاهش انواع اختلالات روان و درگیریهای ذهنی مردم خواهد گشود.