به گزارش ایرناپلاس، ۷ نامزد تائید صلاحیت شده در سه جلسه ۹۰ دقیقهای از خود چهرهای به یادگار گذاشتند که «رد» آن تا سالها باقی خواهد ماند اما «رسم» آن مهمتر است؛ رسمی که حاوی درسها و عبرتهای بسیار و چه بسا هشدارهای مهمی است:
۱. به نظر میرسد مهمترین ایراد این مناظرهها از منظر اخلاقی قابل بررسی است؛ آنجا که بسیاری از تهمتها زده شد، ۴۰ سال تاریخ معاصر سیاه جلوه داده شد، همه چیز آنچنان زشت و غیرقابل دفاع نمایان شد که گویی در این سالهای بسیار هیچ رویداد مثبتی در این سرزمین رخ نداد و هیچ مدیری پاکدست و غیرخیانتکار نبود.
شیوه رفتاری و گفتاری برخی از این نامزدها بهگونهای خارج از چارچوبهای اخلاقی و هنجارهای فرهنگی جامعه بود که هر بینندهای را مبهوت میکرد؛ آنچه بیش از مظلومان و غایبان جلسه، خسارت دید، ایجاد این شبهه بود که چگونه نهادهای نظارتی به همه جوانب سیاسی، فکری و عقیدتی نامزدها دقت کرده بودند اما از جنبه اخلاقی معدودی از نامزدها غافل بودند؟
اندوهبارتر اینکه حتی در این سوی ماجرا نیز، بزرگان سیاسی دو جناح اصلی کشور، تذکر محکمی به نامزدها ندادند و آنها را از ذبح فضایل اخلاقی به پای سیاست گذرا نکوهش نکردند.
رواج الفاظ و عبارات نامحترمانهای چون نامزد پوششی و روکشی، پر رویی نجومی، پلیس بد و خوب و تهی از «فهم» بودن مسئولان، تنها بخشی از آنهاست؛ اما شاید بتوان ناجوانمردانهترین وجه این مناظرهها را حمله به دولت مستقری دانست که همین چهار سال پیش اعتبار رای میلیونها ایرانی را همراه داشت و درست وسط معرکه «ترامپ و کرونا»، شدیدترین فشارها را تاب آورد؛ فشارهایی که به درستی «سنگینترین» در ۱۲ دولت بعد از انقلاب توصیف شد و البته تنها فشار نبود؛ بیشتر ملغمهای بود از توهین، افترا، کارشکنی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «هتک حرمت».
۲. اصرار حیرتانگیز برگزارکنندگان به اجرای برنامهای که کمترین شباهتی به مناظره نداشت، وجه منفی دیگر این سه برنامه بود. از نخستین «مناظره» بسیاری از کارشناسان و دلسوزان انتقاد کردند و این شیوه «مدیریت محتوا» را وهن انتخابات و دون شان نظام جمهوری اسلامی دانستند اما دریغ از ذرهای توجه و شنوایی؛ حتی در مناظره سوم که قرار بود مثلا یک پرسش مشترک از ۷ نامزد پرسیده شود، مجری برنامه از همان ابتدا «کانال»ی ویژه ساخت و از حاضران خواست در محدودهای خاص (فقط اقتصادی) مهمترین دغدغههای مردم را برشمارند تا نکند خدای نکرده نامزدهای مورد تائید مراجع نظارتی، وارد مباحث دیگری شوند!
۳. شدت و حجم وعدههای بعضا عجیب و غریب برخی نامزدها، وجه دیگر این مناظرهها بود؛ اگر ناظری خارجی بدون اطلاع از وضعیت ایران به وعدهها و شعارهای نامزدها گوش میداد، احتمالا تصور میکرد سالهاست نه تحریمی در این کشور رخ داده، نه کرونایی آمده، نه بحران زیست محیطی خاصی وجود دارد و نه حتی اندکی دوراندیشی در حراج قولها و وعدهها در نظر است؛ گویی وضعیت بانکها و خزانه کشور تا دهها سال آینده مملو از ارز و طلاست و تنها کافی است یکی از این هفت نفر کمر همت ببندد و این سرمایه عظیم را به سوی سیل بیکاران و فقرای کشور روانه سازد.
درباره پیامدهای روانی-اجتماعی قولهای غیرکارشناسی برخی نامزدها، بارها تذکر داده شده است و به نظر میرسد بخشی از مردم به تجربه، توجه چندانی به آنها نکرده باشند؛ اما این وعدههای کاملا غیرعملی، به طور حتم در میانمدت باعث بروز پدیدهای میشود که در روانشناسی اجتماعی معروف است به «ناامیدی بعد از امیدواری»؛ این حالت متاسفانه ممکن است پیامدهای سوء فردی و اجتماعی بسیاری داشته باشد.
۴. در کنار این موارد اما، مناظرههای نامزدهای ریاست جمهوری وجوه مثبتی هم داشت که از نظرها دور نماند؛ نخست آنکه خوشبختانه بسیاری از افراد و جریانهایی که از سال ۹۲ تا کنون با دستاورد مهم دولت یعنی برجام مخالف بودند، تمام قد طرفدار مذاکرات شده و حتی بر اجرای سریعتر توافق برجام تاکید کردند؛ به جز یکی از نامزدهای جریان اصولگرایی تقریبا همه چهار نامزد یگر این جناح، از جمله نامزد اصلی، بر حمایت و اجرای برجام و رفع تحریمها اصرار ورزیدند که این پیروزی بزرگی است.
۵. مخالفت صریح با هرگونه فیلترینگ غیرضروری و محدودیتهای پهنای باند و شبکههای اینترنتی، از دیگر دستاوردهای مهم این مناظرهها بود؛ مهم نیست که تا چه حد به این وعدهها عمل شود، همینکه در دنیای فناوری امروز، همه ۷ نامزد انتخابات، خواهان سیاست فضای باز ارتباطی و گسترش دسترسیهای مردم به اینترنت شدند توفیق کمی نیست و حداقل در آینده نزدیک، ابزاری برای راستیآزمایی خواهد بود.
۶. یک جنبه بسیار مهم دیگر مناظرهها، شناخت نسبی مردم از تواناییهای فکری و داشتههای نظری نامزدها بود؛ آنجا که نامزدی در برنامه و ایده کم میآورد تلاش میکرد به مباحث حاشیهای بپردازد و گاه مجبور شود همه تقصیرات تاریخی کشور را به گردن دولت روحانی بیندازد. در این مناظرهها، عیار برخی افراد و جریانها و عقبه فکری آنها به خوبی مشخص شد که سرمایه مهمی برای افکار عمومی خواهد بود.
۷. راستیآزمایی لحظهای ادعاها و گزارههای نامزدها در سطح فضای مجازی از دیگر وجوه مثبت آن بود؛ بویژه آنجا که در ادعایی شگفت، یکی از نامزدها تقصیر ماجرای گرانی بنزین و حوادث بعدی را به گردن شخص رئیسجمهوری انداخت، اما لحظاتی بعد فعالان فضای مجازی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب، آن را محصول تصمیم سران سه قوه معرفی کردند و تصحیح خطای فوق را خواستار شدند.
درباره واکنشهای جالب و معنیدار برخی کاربران فضای مجازی میتوان به تفصیل مطالب مهمی نوشت و ارزش کار ماندگار مدافعان توسعه اینترنت را به ویژه در سالهای اخیر به خوبی درک کرد.
در مجموع اگر از وجه اخلاقی و رفتاری مناظرههای سهگانه بگذریم، به نظر میرسد مهمترین مساله، حرفهای کلی و بیبرنامگی برخی نامزدها بود که سعی داشتند آن را با وعدههای «فضایی» جبران کنند؛ احتمالا در یک نظرسنجی معمولی مشخص خواهد شد که چه بخش اندکی از بینندگان مناظرهها، چیزی به نام برنامه و سیاست اصولی به یاد داشته باشند، مگر انبوهی از شعارها، وعدهها و طعنهها!