خودزنی با سیاه‌نمایی‌ها علیه «نظام»؛ «باور»های مردم بازیچه نیست

تهران- ایرناپلاس- گفت‌وگو، مناظره، تبادل‌نظر و نیز انتقاد و برشماری نقاط ضعف یکی از رایج‌ترین ابزارهای نامزدهای هر انتخابات و گروه‌های سیاسی مدافع آنهاست؛ در واقع اگر هیچ نقدی به رویکردها و سیاست‌های جاری نباشد و همه رقابت‌کنندگان در انتخابات، دیدگاه مشترکی داشته باشند، «رقابت» از معنا تهی‌شده و گزینش رای‌دهندگان، منتفی خواهد بود.

به گزارش ایرناپلاس، در همه نظام‌های سیاسی، قواعد و چارچوب‌هایی برای طرح نقدها و ابراز نظرها وجود دارد که یا در قانون اساسی به عنوان میثاق ملی مندرج است یا مصالح کلان کشور در آن لحاظ می‌شود؛ برای نمونه می‌توان برخی خط قرمزها را در شماری از جوامع برشمرد که هر نامزد یا جریان سیاسی موظف به رعایت و پایبندی به آن است؛ در بیشتر کشورها مباحثی مانند استقلال و تمامیت ارضی و یا نژادپرستی در زمره خطوط قرمز و ممنوعیت های ساختاری است که گذشتن از آن هرگز تحمل نمی‌شود.

در کشور ما نیز برخی اصول و ارزش‌ها همچون اسلامیت و جمهوریت نظام، تمامیت ارضی کشور و یکپارچگی ملی در ردیف مهمترین محدوده‌های قانونی قرار دارند و کم و بیش از سوی حاضران در صحنه هر رقابت انتخاباتی مراعات می‌شوند؛ اما یک رویکرد تبلیغی تاسف‌بار در رقابت‌های ۱۴۰۰ بیشتر آشکار شد که ریشه در منش یکی از کاندیداهای سال ۸۸ داشت؛ در آن دوره نامزدی معروف، چنان به همه دستاوردهای ۳۱ سال گذشته تاخت که حیرت همگان را برانگیخت؛ با تدابیر صورت گرفته از سوی نظام و رهبر معظم انقلاب، این رویکرد در دوره‌های بعدی انتخابات (۹۲ و ۹۶) تا حدودی تعدیل شد و همه بازیگران عرصه رقابت‌ها، به طور نسبی ملزم به رعایت انصاف و پرهیز از نقدهای ویرانگر بودند.

متاسفانه در تبلیغات این دوره از انتخابات، برخی نامزدها چنان به دستاوردهای ۴۲ سال گذشته نظام جمهوری اسلامی تاختند که بعید است یک اپوزیسیون سیاسی هم تا این حد پیش رفته باشد! در جریان مناظره‌های انتخاباتی، برخی چهره‌ها در نقد و «تخریب» گذشته، همه مرزهای اخلاقی و سیاسی را درنوردیدند و تصویری سراسر سیاه و ناکام از چهار دهه گذشته کشور نمایش دادند؛ تاسف بارتر اینکه عمده این رفتار، از سوی نامزدهای جریانی سیاسی دنبال شد که خود را منتسب به جبهه اصولگرایی و «انقلابی» دانسته و نظام جمهوری اسلامی را متعلق به خود معرفی می‌کنند.

درباره این رویکرد خطرناک چند نکته قابل تامل است:

۱. نفی کارکردهای مثبت نظام از سال ۱۳۵۷ تا کنون نه تنها پنجه کشیدن به چهره تلاش‌های هزاران مدیر و کارگزار چهار دهه اخیر است که با تحمل معضلات، شبانه‌روز برای ارتقای کشور کوشیدند، بلکه این سیاه‌نمایی‌ها در درجه نخست نفی همه دستاوردها و جانفشانی‌های آحاد ملتی است که در سخت‌ترین شرایط و بحران‌ها پشتیبان نظام بوده‌اند و حماسه‌های بی‌نظیری آفریدند؛ از ۸ سال دفاع مقدس تا پایمردی در نبرد نابرابر مقابل جنگ و تروریسم اقتصادی اخیر.

۲. ذبح اخلاق و محاسن دینی و وجدانی به پای رقابتی سیاسی، اگر هم به فرض محال توجیه عقلانی داشته باشد، هرگز نسبتی با ارزش‌ها و ایده‌آل‌های برآمده از انقلاب ۵۷ ندارد؛ اگر قرار بود رقابت‌های سیاسی، بدون پشتوانه­ اخلاق و شریعت دینی شکل گیرد چه تفاوتی بین نظام جمهوری «اسلامی» و دیگر نظام‌های سیاسی لیبرال و سکولار است!؟
منتسبان به جبهه اصولگرایی و انقلابی ناگزیر به پاسخ به این پرسش مهم هستند که چه کسی مسئول ذهنیت‌های منفی ایجاد شده میان میلیون‌ها مخاطب مناظره‌ها و خدشه به باورهای دینی، انقلابی و ارزشی آنهاست؟

۳. از منظری دیگر، دقت در متن اظهارات و تهمت‌پراکنی‌های برخی نامزدها، نشان می‌دهد دقیقا هر چقدر کاندیدایی تهی از برنامه و سیاست منسجم بوده، در تخریب دولت و نظام جمهوری اسلامی و دستاورد های آن افراط کرده است و «نداشته‌هایش» را در سیاه‌نمایی و اتهام‌زنی جلوه داده است.

۴. در کنار نفی همه دولت‌های بعد از انقلاب و خودزنی عجیب برخی نامزدها، حمله به دستاوردهای دولت‌های یازدهم و دوازدهم جلوه خاصی داشت؛ آن دسته از اصولگرایان و گروه‌های سیاسی که خوشدلانه ناظر به تخریب وحشتناک دولت حسن روحانی بوده و سکوت رضایت آمیزشان، عرصه را بر یکی دو  نامزد تندرو باز گذاشته است، توجه ندارند که دولت «تدبیر و امید» بخشی از تاریخ ۴۲ سال نظام است و نفی غیرمنصفانه آن، هرگز منجر به تطهیر نظام و انقلاب نخواهد شد؛ چنانچه نفی هیچکدام از ۱۲ دولت گذشته منجر به برائت سیستم سیاسی کشور نخواهد شد.
همه دولت‌ها و رئیسان آنها علاوه بر اینکه منتخب مردم بوده‌اند، با تنفیذ ولی فقیه اجازه کار یافته‌اند؛ تقلیل دادن رویدادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ۴۲ سال اخیر به یک قوه و نفی دستاوردهای آن نه عقلانی است نه ممکن؛ تاریخ قضاوت‌های اینچنین را از پشت عینک‌های تیره جناحی هرگز برنخواهد تابید.

۵. دستاوردها و «آورده»‌های نظام جمهوری اسلامی در همه ادوار گذشته از سوی دولت‌های اصولگرا و غیراصولگرا، آنچنان قابل ذکر است که هیچ ناظر منصفی قادر به نفی آن نیست؛ از مجاهدت در جنگ‌های نظامی و اقتصادی تا دستاوردهای علمی، فناوری، پزشکی، عمرانی، صنعتی، هنری و ...

۶. این روزهای مانده به زمان رای‌گیری هم می‌گذرد و آنچه باقی می‌ماند رفتار و منش نامزدهایی است که برای کسب درصدی رای، چشم بر هر آنچه بود و نبود بستند و زیان‌های غیرقابل جبرانی بر باورها، ارزش‌ها، نگرش‌ها و امیدهای یک ملت بزرگ وارد کردند.
«سرمایه اجتماعی» یک کشور در بزنگاه‌های مهم و حیاتی چنان ارزشی دارد که هیچ عقل سلیمی حاضر به حراج آن برای یک انتخابات نیست؛ باور کنیم که «باور»های مردم بازیچه نیست ... فاعتبروا یا اولی الابصار!

۸ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.