به گزارش ایرناپلاس، این روزها روشهای تبلیغاتی مختلفی برای جلب رای مردم از سمت نامزدهای انتخاباتی ارائه میشود. گاه اطلاعاتی جدید، گاه پردهبرداری از اقدامات دیگر نامزدها و گاه تخریب سوابق کاری دیگران؛ آن هم در حالی که هر روش روی دیدگاه مردم نسبت به نامزد و شرایط کشور تاثیر زیادی دارد. در چنین شرایطی داشتن سواد رسانهای، از هر زمان دیگری ارزشمندتر خواهد بود، مهارتی که میتواند سبب تغییر در انتخاب آنچه آینده کشور را رقم میزند، شود.
معصومه نصیری کارشناس و تحلیلگر رسانه به پرسشهای خبرنگار ایرنلاس درباره روشهای تبلیغاتی نامزدهای ریاست جمهوری و تاثیر آن در جلب اعتماد مردم پاسخ داد.
ایرناپلاس: مهمترین روشهای تبلیغاتی برای جلب نظر مردم در انتخابات کدام روشها هستند؟
نصیری: یکی از نکاتی که باید درباره انتخابات به آن توجه کنیم، این است که با پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی سر و کار داریم، در این نوع از تبلیغات شاهد گونههای سفید، خاکستری و سیاه با مختصات، کارکردها و ویژگیهای خاص خود هستیم. برای جلب نظر مردم و استفاده مثبت از فضای تبلیغات انتخاباتی اگر از پروپاگاندای سفید استفاده شود، یعنی استفاده از تبلیغ برای ارائه راهکار و برنامه مبتنی بر مسالهشناسی صورت گرفته و جلب نظر مردم و افکار عمومی، صرفنظر از شعارزدگی و توجه به شعار و رفتارهای پوپولیستی، بیشتر با توجه به کارنامه و برنامه صورت میگیرد.
اما اگر قرار باشد که کاندیداها و جریانهای مختلف درگیر در انتخابات، از پروپاگاندای خاکستری و بویژه از پروپاگاندای سیاه استفاده کنند، با بحث فریب افکار عمومی مواجه خواهیم بود. در پروپاگاندای خاکستری افکار عمومی با آمیختهای از راست و دروغ مواجه خواهند بود که گاهی منبع آنها نامشخص است و بسیاری از شنیدهها و گفتهها منبع معتبر ندارند و گاهی با هدف تخریب کاندیداها برای جلب نظر افکار عمومی استفاده میشود. فاجعه و بدترین نقطه اینجاست که فرد در پروپاگاندای سیاه بخواهد نظر دیگران را جلب کند که ساختار و روش آن، بهرهگیری از اخبار جعلی و شایعهها و اساسا ارائه اخبار کذب و از اساس دروغ برای مردم است.
در ذیل همه این نکات و در سبد پروپاگاندا و تبلیغات سیاسی، باید توجه داشت کاندیداها اگر بخواهند بر مدار اخلاق و سواد انتخاباتی کنشگری داشتهباشند، به سمت دوری از شعار و پرهیز از تخریب و ترور شخصیت و افشاگریهای غیر ضروری خواهند رفت.
افکار عمومی هم میداند که باید به کارنامه و برنامه این افراد دقت کند، به اینکه چقدر درک آنها از مسائل کشور دقیق است. اما اگر قرار باشد که مهندسی افکار عمومی در ذیل تبلیغات سیاسی با سویه منفی انجام شود، اینجا برچسبزنی، اهریمنسازی، پارهحقیقتگویی، دروغ بزرگ و استفاده از تکنیک ترس و مظلومنمایی استفاده میشود که بر این اساس احتمال فریب مخاطب هم معمولا بالاتر میرود. مخاطب باید بداند این روشها و تکنیکها برای فریب دادن افکار عمومی، احساسی و هیجانی کردن آنها و گرفتن ماهی از این آب گلآلود پیگیری میشود.
نگاه به گذشته با ارائه برنامه
ایرناپلاس: آیا با سیاهنمایی دوران گذشته میتوان رای مردم را جلب کرد؟
نصیری: اگر نامزدها در ارائه برنامههای خود، مسائل کشور را با نگاه به گذشته و کمکاریهایی که شده با بیان علت آن، برای اینکه بگوید برنامهای دارند، ارائه کنند، باعث میشود افکار عمومی بدانند که اساسا این فرد مساله را میشناسد و میتواند علت مسالهای را که به آن دارد، مطرح کند و برای رفع آن نیز راهکار ارائه میدهد.
صرف بیان یک مشکل دردی را دوا نمیکند زیرا امروز همه مردم مشکلات را درک میکنند؛ امروز مساله اصلی، داشتن راهکار برای برون رفت از این مشکلات است. اینجا باید تفاوت بین سیاهنمایی و بیان مسائل کشور را بدانیم و اینطور نیست که هر آنچه در قالب طرح مسائل کشور بیان شد، به معنای سیاهنمایی است.
اساسا در رقابت انتخاباتی اینکه علل شرایط و وضع موجود را بیان کرده و برنامه موثر برای خروج از وضعیت موجود ارائه کنیم، نکتهای ضروری است. ما تاکید داریم افکار عمومی باید بر روی برنامههایی که مبتنی بر نظام مسائلشان است، تمرکز کنند.
برخی ممکن است نام آن را سیاهنمایی و برخی این کار را ارائه مساله بدانند. اما شناخت مساله و علت وقوع آن و علم به اینکه چرا شرایط کنونی در هر دوره فرقی نمیکند، به نظر مسالهای ضروری است. برای فرد و افکار عمومی که قرار است به نامزدی رای دهند، اینکه از وضع موجود چقدر شناخت دارد، خود یکی از مولفهها برای رای دادن است.
ایرناپلاس: برای جلب اعتماد مردم در رسانهها چه اقداماتی باید انجام شود تا مانند گذشته مردم بتوانند به صحت اخبار منتشر شده در رسانه در حوزه انتخابات اعتماد کنند؟
نصیری: از آنجایی که رسانه باید به عنوان یکی از ارکان جامعه مدنی نقش واسط را بین مردم و حاکمان، مردم و کسانی که به عنوان نامزدها مطرح شدهاند و حتی مردم و سازمانها برعهده داشته باشد، قاعدتا به نظر میرسد که رسانه نباید در خدمت نامزدها برای چیزی جز ارائه برنامه و تبیین نظر آنها باشد.
اگر هر یک از رسانهها وامدار هر کدام از جریانات و نامزدها باشند، از دایره کار حرفهای رسانه به معنایی خارج شدهاند و البته که میدانیم سیاست و اقتصاد در حوزه رسانه نقش مهمی را ایفا میکند و نمیشود این انتظار را به صورت کامل داشت؛ اما در شرایطی میتوانیم حرف از اعتماد مردم به رسانه بزنیم و بگوییم رسانه در قامت حرفهای خود و بدون سوگیری در حوزه انتخابات ورود پیدا کرده که وامدار جریان یا گروه سیاسی نباشد و سعی بر شفافسازی و مطالبهگری خاص مردم از کاندیداها و صدای مردم بودن، باشد.
اگر رسانه این نقش خود را به خوبی ایفا کند و نقش بیطرفی خود، فاقد سوگیری بودن نسبت به جریانات و استفاده از کلماتی را که نفعی برای مردم دارد و نه نفعی برای جریان و گروه سیاسی، در دستور کار خود قرار دهد، میتواند اعتماد عمومی را جلب کند و در غیر این صورت میزان مراجعه و اعتماد به آن ممکن است در دایره تفکری باشد که پیگیری میکند و از حوزه بیطرفی برای عموم خارج شده باشد.
تاثیر فضای مجازی غیرقابل انکار است
ایرناپلاس: به نظر شما تاثیر فضای مجازی در تعیین رای و نظر مردم در این دوره چقدر است؟
نصیری: در این دوره و در عصر رسانه و جامعه شبکهای و اشباع و انبوه تولیدات رسانهای، بویژه در دوران کرونا که تبلیغات محیطی نقش کمرنگتری را ایفا میکنند و هرچه هست تبلیغات در فضای مجازی و رسانههای جریان اصلی مانند صداوسیما و سایتهای خبرگزاریهاست، قاعدتا فضای مجازی در جهتدهی به افکار عمومی تاثیرگذار خواهد بود و این تاثیر جایی اهمیت مییابد که بدانیم ممکن است سازندگان اخبار جعلی در این فضا توان جولان بیشتری داشته باشند. در این صورت بحث مهندسی افکار عمومی و انحراف آنها از مسیر درست و انتخاب بهتر ممکن است مسالهساز باشد.
بنابراین در اینکه فضای مجازی ممکن است در تعیین رای یا حداقل رساندن افکار عمومی به رای خاص یا نامزدی مشخص نقشآفرینی کند، غیرقابل انکار است زیرا پلتفرم ارائه کنشگری نامزدها، شبکههای اجتماعی فعال هستند.
سلبریتیها متخصص اقتصاد نیستند
ایرناپلاس: تاثیر سلبریتیها و افراد مشهور هنری در ترغیب مردم به رای دادن به فردی خاص را چگونه ارزیابی میکنید؟
نصیری: دورههای گذشته شاهد این بودیم که افراد معروف و مرجع در حوزههای ورزشی، هنری و غیره تلاش کردند در تعیین مسیر انتخاب مردم نقشآفرینی کنند. این نقشآفرینی نه تنها در موضوع انتخابات، بلکه در سایر حوزهها ممکن است اتفاق بیفتد. اما به این دلیل که این ورود دقیق نیست، بعدها افراد و هنرمندان و وزرشکارانی که مردم را تهییج کردهاند تا به فرد خاصی و جناح خاصی گرایش پیدا کنند، خودشان منتقد وضع موجود میشوند و مشخص میشود، آنها در زمان ترغیب مردم بررسی دقیق و لازم را نکرده بودند.
به نظر میرسد توجه به این گروه به این دلیل که بعدها مسئولیت اقدامات خود را برعهده نمیگیرند، ممکن است از نظر حرفهای و بویژه براساس قاعده تخصصگرایی که از ویژگیهای جامعه مبتنی بر خرد است، درست نباشد. به این دلیل که این افراد در حوزه سیاست و اقتصاد تخصص ندارند و حوزه تخصصی آنها با این مقوله فاصله جدی دارد.
با توجه به این مسائل، بهتر است از تجربه جهانی استفاده کنیم. اینکه آیا در دنیا سلبریتیها در همه حوزهها اظهارنظر میکنند و در واقع موضوع سلبریتیسم رخ داده است؟ یا نه فقط در حوزههای تخصصی خود یا کلان و موضوعهای اجتماعی بویژه در بخشهایی که ناظر به مسئولیت اجتماعی افراد است و نفع عمومی را منجر میشود، ورود پیدا میکنند و نه در حوزههایی که در آن تخصص ندارند. در هر صورت مطرح میشود که این گروه میتوانند نقش مشغولسازی و غافلسازی افکار عمومی را ایفا کرده و در وقوع واگیری هیجانی نقشآفرینی کنند.
ایرناپلاس: در این روزها که با همهگیری بیماری کووید۱۹ مواجهایم و همچنین دسترسی مردم به فضای مجازی بیشتر شده است، به نظر شما تبلیغات مانند دورههای گذشته و شاید به صورت چاپ کاغذی و حضور در صداوسیما تاثیرگذارتر است یا اقداماتی که در فضای مجازی انجام میشود، میتواند تاثیر بیشتری روی مردم داشته باشد؟
نصیری: همهگیری کرونا و دسترسی و استفاده بیشتر از فضای مجازی و اینکه در فضای حقیقی نمیتوان مانند گذشته فعالیت داشت، قاعدتا فضایی ایجاد کرده که رسانههای چاپی در آن جای خود را به فضای مجازی میدهند، اما صداوسیما در کنار فضای مجازی در این دوره نقش بیشتری خواهد داشت، زیرا مردم مناظرهها و گفتوگوهایی که بدون تقطیع در صداوسیما برگزار میشود، میبینند و شاید این دو بال بتوانند به همراه سایتها، خبرگزاریها و رسانههای جریان اصلی، کمک کنند تا مخاطب بتواند به انتخاب بهتری برسد.