تهران- ایرناپلاس- نگارگری، هنری اصیل و کهن ایرانی است که به تازگی توانسته ثبت جهانی شود و جایگاه خود را در مجامع بین‌المللی پیدا کند. اکنون باید به دنبال بهره‌برداری از این اتفاق و رشد بیشتر این هنر باشیم.

به گزارش ایرناپلاس، پانزدهمین کمیته جهانی میراث ناملموس سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو - UNESCO) امسال به دلیل شیوع بیماری کرونا به صورت مجازی (آنلاین) برگزار شد. به گفته معاون میراث فرهنگی کشور در این کمیته، پرونده هنر نگارگری به صورت مشترک با کشورهای ترکیه، جمهوری آذربایجان و ازبکستان مطرح شد. خوشبختانه پس از بررسی با اکثریت آرا و بدون مخالفت، نگارگری به عنوان پانزدهمین میراث ناملموس ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.

محمدحسن طالبیان با تبریک ثبت جهانی نگارگری به همه ایرانیان درباره اهمیت این اتفاق چنین گفته است: «ثبت جهانی نگارگری نشان از جایگاه فرهنگی و هنری رفیع و والای ایران در جهان است. باید به همه هنرمندان که در طول تاریخ این هنر را خلق و پاسداری کردند تبریک گفت؛ از این به بعد مسئولیت همه ما برای حفظ و نشر این هنر متعالی سخت‌تر است و باید این ارزش والای فرهنگی را در تراز جهانی حفظ و به آن توجه ویژه داشته باشیم.»

در همین ارتباط با بهمن نامورمطلق معاون سابق صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی و استاد دانشگاه درباره ضرورت‌های پاسداشت هنرهای اصیل ایرانی و تاثیر چنین ثبت‌های بین‌المللی گفت‌وگو کردیم.
 


سهم زیاد فرهنگ ایرانی در زیبایی‌شناسی تاریخ بشر
نامورمطلق درباره ضرورت پاسداشت‌ هنرهای اصیل ایرانی در مجامع بین‌المللی و ثبت آنها به خبرنگار ایرناپلاس گفت: مساله شناسایی و ثبت بین‌المللی آثار هنری چند جنبه دارد که مهمترین آن بحث هویت است. به عبارت دیگر هر جامعه‌ای یک هویت زیبایی‌شناسی و یک هویت هنری دارد. مجموعه این هویت‌ها به نوعی زیبایی‌شناسی جهانی را شکل می‌دهد و این جهان مادی و سراسر مشقت‌بار را برای انسان‌ها قابل تحمل می‌کند.

اساسا یکی از حداقل نقش‌های هنر همین است. همه هنرها هدفشان این است که بتوانند جهان را زیباتر از آن چیزی که هست نشان دهند. هر فرهنگ به نوعی و به شکل خاص خود و با نگرش خویش این زیبایی‌ها را می‌آفریند و به طبیعت و انسان‌ها می‌دهد تا انسان‌ها زیباتر بیندیشند و عمل کنند. اما همه فرهنگ‌ها به یک اندازه در زیبایی‌شناسی جهان سهم ندارند. برخی از فرهنگ‌ها سهم بیشتری دارند و برخی سهم کمتر.
ایرانی‌ها در عرصه هنر سهم زیادی داشته‌اند و مردمی هستند که سرشتشان تا حدود زیادی با هنر عجین شده است. بنابراین چنین ثبت‌های بین‌المللی سبب می‌شود نه تنها این بخش از هویت ایرانی شناخته شود بلکه جهان همه از این میراث هنری و زیبایی‌شناسی ایرانی بیشتر بهره‌ ببرند. 

تاثیر هنر ایرانی بر سرزمین‌های اطراف
این کارشناس صنایع دستی و میراث فرهنگی معتقد است، ثبت هنرهای فاخر ایرانی نه تنها برای ما مهم است بلکه به دنیا هم کمک می‌کند و موجب می‌شود دارایی و بخشی از هویتمان شناخته شود و جهان هم از آن بخش استفاده کند.

او توضیح داد: همانطور که اگر مهندسی آلمانی نبود جهان یک نقصی داشت؛ اگر زیبایی‌شناسی ایرانی هم وجود نداشت، جهان دچار نقص بود. البته در این میان رقابت هم وجود دارد. فرهنگ ما فرهنگ وسیعی است که بخش‌های زیادی از سرزمین‌های اطراف آمده‌ و از آن استفاده کرده‌اند.
هنر ایرانی از غرب تا دریای مدیترانه و از شرق تقریبا تا آسیای مرکزی را تحت تاثیر خود قرار داده است. امروزه با پاره شدن جهان و بخش بخش شدن سرزمین‌ها به عنوان کشورهای مختلف، رقابت‌هایی به وجود آمده است. به طور نمونه برخی کشورها  ادعا می‌کنند نظامی یا مثلا مولوی و مثنوی مال آنهاست. هنرها و مفاخر، بخشی از ثروت‌های فرهنگی هر جامعه‌ای محسوب می‌شود و هر بخش و سرزمینی تلاش می‌کند ثروت‌های خود را بیشتر کند. البته مسئولان ما هم باید همین کار را انجام دهند. گرچه ما بسیار ثروتمندیم و پدرانمان میراث بسیار فاخری  برجای گذاشته‌اند. اما همه آنها را می‌خواهیم و به همه آنها احتیاج داریم.

دنیای امروز، جهان میراث‌خواری و غارت هویت‌هاست
در سال‌های اخیر شاهد برخی منازعات بین کشورهای همسایه بر سر تعیین مالکیت بعضی از رشته‌های هنری یا مفاخر فرهنگی و ادبی بوده‌ایم. در بسیاری از این مواقع ثابت شده فقط ادله تاریخی و علمی در تعیین این مالکیت‌ها اثرگذار نیست و روابط و تلاش کشورها برای ثبت بین‌المللی برخی هنرها تعیین کننده‌تر است. تلاش‌های سریع و به موقع مسئولان و کوشش آنها در این مسیر می‌تواند در نگهداری مفاخر و صنایع دستی موفق عمل کنند.

نامورمطلق درخصوص اهمیت ثبت بین‌المللی این هنرها افزود: در هر صورت اگر در این رقابت‌ها دیر بجنبیم، دیگران بخشی از میراث پدران ما را به نام خود می‌کنند. دنیای امروز، جهان میراث‌خواری و غارت هویت‌هاست. بنابراین ثبت رشته‌های هنری برای فرزندانمان لازم است.
ما نسبت به پدران و فرزندانمان مسئولیت داریم که میراث فاخری که پدران برجای گذاشته‌اند، عینا به فرزندانمان منتقل کنیم. البته باید با هوشمندی تلاش کنیم این کار موجب چالش‌های بی‌مورد بین کشورها نشود. بلکه باید بکوشیم موجب اتفاق بین ما، افغان‌ها، ترکیه‌ای‌ها و دیگر کشورها شود. اما وقتی کشوری قد علم کرد و گفت فلان هنر کشورمان برای اوست؛ آنجا باید بایستیم و مقاومت کنیم. ما بیش از ۳۰۰ نوع صنایع دستی داریم که برایمان ارزشمندند.

آثار اقتصادی ثبت‌های بین‌المللی
شاید جمله هنر نزد ایرانیان است و بس، اغراق‌آمیز و تا حدودی غرورآمیز باشد. اما نمی‌توان هنرهای اصیل و بی‌بدیل سرزمینمان را نادیده گرفت. آثار هنری که شاید نتوان ظرافت و دقت به کار رفته در آنها را در هیچ نقطه‌ای از دنیا پیدا کرد. اما نباید فراموش کنیم این رشته‌های هنری زیبا و این آثار خلق شده چشم‌نواز، تنها کاربرد تزئینی ندارند و می‌توان با قراردادن آنها در بازارهای بین‌المللی، علاوه بر به اشتراک گذاشتن این زیبایی‌ها، رشد و چرخش اقتصادی را هم به همراه داشت.

این استاد دانشگاه، درباره پیامدهای ثبت و معرفی بین‌المللی هنر و مفاخر کشورمان در دنیا و همچنین چگونگی معرفی و عرضه آثار هنری به بازارهای خارجی، گفت: این ثبت‌ها فقط جنبه معنوی و فرهنگی ندارند، بلکه می‌تواند به معیشت هنرمندان کمک کنند و جنبه اقتصادی و تجاری هم داشته باشند.
اگر بتوانیم همه آنها را ثبت کرده و ارتقاء دهیم و تولیدات خوبی داشته باشیم، فروش و صادرات آثار هنری ما افزایش می‌یابد. در نتیجه‌ عده‌ زیادی می‌توانند از این هنرها امرار معاش کنند و  وضعیت جامعه‌مان بهتر ‌شود.

به یاد دارم زمانی که معاون صنایع‌دستی کشور بودم، مریوان را به عنوان شهر کلاش(گیوه) ثبت جهانی کردیم. هدف از ثبت این صنایع دستی فقط این نبود که بگوییم ما در فلان شهر کلاش داریم بلکه هدف این بود که بتوانیم وضعیت اقتصادی مردم را ارتقاء دهیم. پدران ما با این صنایع دستی و هنری زندگی می‌کردند. با پارچه‌های زربافت و سفال‌ها روزگار می‌گذراندند. وقتی به ادبیات رجوع کنیم متوجه می‌شویم که سفال‌های رازی یا همان شهر ری را به یمن، هند و ... صادر می‌کردند.  

معاون سابق صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی با بیان اینکه نباید به دنبال استفاده حداقلی از این ثبت‌ها باشیم، افزود: وقتی نگارگری ثبت شده باید فعالیت‌هایی صورت گیرد تا آثار نگارگری ایرانی بتواند به بازارهای جهانی راه پیدا کند. وزارت امور خارجه، دولت و کل نظام باید در فکر این موضوع باشند که چگونه از طریق نگارگری و ثبت بین‌المللی آن، می‌توانند وضعیت مردم کشور را ارتقاء دهند.
آنها موظف‌اند روابط با کشورهایی که می‌توانند بازار فروش آثار هنری ما باشند را ارتقاء دهند. باید گفت‌وگوهای دوجانبه، چندجانبه و منطقه‌ای انجام دهند تا بتوان به بازارهای آنها راه پیدا کرد. این ثبت‌ها پتانسیل چنین اتفاقاتی را دارند.