تهران -ایرناپلاس- «ما باید حقوق بین‌الملل بدانیم! آیا در فدراسیون فوتبال یک نفر نبود حقوق بین‌الملل را بداند؟! شما نام آقای روزبه وثوق‌احمدی را برای چه از کمیته انضباطی ای‌اف‌سی خط زدید و بعد نام شخص دیگری را خواستید، بدهید که قبول نکردند. ایشان سواد این کار را داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های هوشنگ نصیرزاده درباره شیوه بستن قرارداد و پول دادن به مارک ویلموتس است.

به گزارش ایرناپلاس، حسن غفاری عضو کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال و نصیرزاده رئیس سابق کمیته حقوقی فدراسیون فوتبال کشور و عضو هیأت رئیسه سازمان لیگ در بخش‌های اول و دوم میزگرد درباره چگونگی شکل‌گیری کمیته انتقالی و مشکلات سر راه آن، تفاوت اساسنامه کنونی با اساسنامه دوره کمیته انتقالی و تخلف در انتخاب دبیرکل فدراسیون فوتبال، ایرادهای اساسنامه فدراسیون فوتبال که برطرف شده، زورگویی فیفا به ایران از یک‌سو و نادیده گرفتن ایرادهای فوتبال عربستان از سوی دیگر و مخالف نبودن فیفا از حضور دولت در کنار فوتبال، به پرسش‌های ایرناپلاس پاسخ دادند.

آنها در بخش پایانی این میزگرد درباره چرایی عضویت کمیته‌ها در هیأت رئیسه، ایراد کارهای دبیرکل فدراسیون فوتبال، شیوه قرارداد بستن و استفاده نکردن از افراد با دانش و آشنا به مسائل حقوقی در سطح بین‌المللی، پاسخگوی پرسش‌های ایرناپلاس بودند. فیلم کامل میزگرد را در یوتویوب و آپارات ببنید.

رئیس کمیته داوران چرا باید عضو هیأت رئیسه باشد؟ آیا این کار قانونی است یا اینکه خودمان قانون گذاشته‌ایم که عضو هیأت رئیسه باشد؟
_ غفاری: شکل جلسه‌ کمیته‌ها اینگونه است؛ جلسه‌های کمیته در فیفا و ای‌اف‌سی هر سه ماه یکبار در سه روز و در روزهای جمعه، شنبه و یکشنبه برگزار می‌شود. جمعه و شنبه کمیته‌ها جلسه‌های خود را برگزار می‌کنند، تصمیم‌هایی می‌گیرند که قابل اجرا نیست تا روز آخر (یکشنبه). چرا هیأت رئیسه را روز آخر گذاشته‌اند؟ برای اینکه همه تصمیم‌هایی را که در کمیته‌های داوران، مربیان، فنی و مالی گرفته شده باید برود آنجا و تائید شود که ۹۹ درصد هم تایید می‌شود، چرا چون در کمیته‌ها افراد فنی حضور دارند. باید یک نفر در آنجا تصمیم‌های گرفته شده را به گوش هیأت رئیسه برساند و از آن دفاع کند. نفری که فنی باشد، چرا؟ ممکن است هیأت رئیسه سوال داشته باشد و یا ایراد بگیرد. به همین دلیل دیدند که کار به مشکل برمی‌خورد، آمدند رئیس کمیته‌ها را از بین اعضای هیأت رئیسه انتخاب کردند. کمیته‌ها در جلسه روزهای جمعه و شنبه تصمیم‌هایی را گرفتند، حالا باید یکی باشد که از طرح آنها در برابر اعضای هیأت رئیسه دفاع کند به همین دلیل تصمیم گرفتند که هر یک از اعضای هیأت رئیسه را رئیس یک کمیته کنند که وقتی روز یکشنبه آنجا سوال و جواب شود، بتواند دفاع کند. به نظرم کار بسیار خوبی بود که رئیس کمیته‌ها از جمع اعضای هیأت رئیسه انتخاب شدند.

این به سود رئیس فدراسیون نیست؟ چون خودش این نفرات را انتخاب می‌کند.
_ غفاری: نه!
_ نصیرزاده: اجازه دهید توضیح دهم. جمله رئیس کمیته داوران عضو هیأت رئیسه باشد، اشتباه است. فیفا می‌گوید، اعضای هیأت رئیسه باید رئیس کمیته‌ها باشند. من از فیفا پرسیدم ما الان ۲۰ کمیته داریم. گفت اشکال ندارد، به هر عضو هیأت رئیسه دو کمیته بدهید. بدلیل اینکه شأن کمیته، سیاست‌گذاری است. کمیته در فدراسیون میز و صندلی ندارد، از فدراسیون حقوق نمی‌گیرد. در فدراسیون فوتبال این تابلوهایی که روی آن نوشته شده کمیته فلان غلط است و این ناشی از بیسوادی آنهاست! یعنی چه کمیته داوران؟ کمیته ممکن است جلسه‌های خود را در یکی از هتل‌ها بگیرد. درباره دبیرکل، به این دلیل می‌گویند دبیرکل، چون دبیرکل همه کمیته‌هاست، پس بنابراین دبیر کمیته هم نداریم! یک جلسه می‌گذارند و در عرض میز رئیس کمیته داوران و در کنارش دبیرکل می‌نشیند و مصوبات را می‌آورند در دپارتمان، آنهایی که کارت می‌زنند و حقوق می‌گیرند، آن را اجرا می‌کنند. پس کار کمیته داوران، سیاست‌گذاری و کار دپارتمان داوری اجرای آن است.

کمیته داوران شاید در طول سال فقط ۴ یا ۵ بار جلسه برگزار کند و سیاست‌ها را در این جلسه‌ها می‌دهند. اعضای هیأت رئیسه باید رئیس کمیته‌ (داوران، مربیان، فنی، مالی و ...) باشند. اینگونه نیست که رئیس کمیته داوران اتوماتیک‌وار در جمع هیأت رئیسه قرار می‌گیرد. وقتی هیأت رئیسه از مجمع عمومی رای می‌گیرد، فدراسیون می‌گوید حالا که از مجمع رای گرفته‌ای، کمیته مسابقات و بخش آموزش را به شما می‌دهیم.
البته در دنیا کمیته‌ای به نام کمیته آموزش وجود ندارد، اما ما در ایران داریم! یک کمیته است به نام کمیته فنی‌وتوسعه دو کار انجام می‌دهد؛ آموزش و مربیان. به هیچ عنوان کمیته مربیان در دنیا وجود ندارد! کمیته آموزش نیست. این الزام را در اساسنامه سال ۹۰ نداریم، اما در این اساسنامه‌ای که در حال رفت‌وآمد به فیفاست گنجانده شده. باید رئیس کمیته‌ها حتماً عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال باشند.

_ غفاری: در گذشته اینگونه نبود. هر سال هم رو به بهبود است و اصطلاحش می‌کنند.
_ نصیرزاده: شما از بیرون آمده‌اید و رئیس کمیته فنی و توسعه می‌شوید. بعد تصمیم‌های را که می‌گیرید وقتی به هیأت رئیسه می‌رود آنگاه چه کسی باید آن را تصویب کند. شما که آنجا نیستید! پس باید در جمع هیأت رئیسه باشید تا بتوانید از طرح خود دفاع کنید.

_ غفاری: باید آنجا باشید و دفاع کنید، سوال دارند و باید جواب سوال‌های‌شان را بدهید. در ایران کمیته داوران و دپارتمان داوری قاطی شده است. دپارتمان، کارمند استخدامی است که باید ساعت ۹ صبح و ۵ عصر زمان آمدن و رفتن کارت بزند. زیر نظر دبیرکل، تصمیم‌های کمیته داوران را که به تائید هیأت رئیسه رسیده، اجرا می‌کند. دبیرکل در همه جلسه‌های کمیته‌ها در روزهای جمعه و شنبه حضور دارد؛ بدون حق صحبت! بنده وقتی عضو کمیته مسابقات هستم هر زمان خواستم دستم را بالا می‌برم، رئیس کمیته اجازه صحبت می‌دهد. آقای پیتر ولاپان (دبیرکل فقید کنفدراسیون آسیا) در زمانی که من عضو ای‌اف‌سی بودم در جلسه‌ها حضور داشت، اما حق صحبت نداشت. مگر اینکه اعضای کمیته و یا رئیس کمیته پیش خود بگوید ولاپان ۲۵ سال دبیرکل آسیاست و از او نظر بخواهد. تنها در آن زمان می‌توانست ولاپان حرف بزند؛ در بقیه زمان می‌نشست و تنها نظاره‌گر بحث و جدل‌های اعضای کمیته‌ها بود.
در ایران دبیرکل تقریباً بعد از رئیس فدراسیون فوتبال همه‌کاره است.

_ نصیرزاده: رئیس همه کمیته‌ها، رئیس فدراسیون و رئیس همه دپارتمان‌ها، دبیرکل فدراسیون است. قدرتمندترین فرد فدراسیون، دبیرکل است که هیچ چکی نمی‌تواند امضاء کند. در واقع مسائل مالی به ایشان مربوط نمی‌شود. هیچ تصمیمی هم نمی‌تواند بگیرد، بجز استخدام و اخراج کارکنانی که در دپارتمان مشغولند. وظیفه دبیرکل تنها اجرای تصمیم‌هایی که گرفته می‌شود، است. اما به قول آقای غفاری، دبیرکل در کشور ما همه کاره است!

یکی از مشکلات اصلی چند سال اخیر فوتبال ما دبیرکل بوده، انتخاب دبیرکل به چه صورت است؟ به عنوان مثال، ابتدا محمدرضا ساکت را دبیرکل می‌کنند، وقتی مشخص می‌شود که بازنشسته است؛ شکوری که سابقه مدیریتی ندارد را به عنوان سرپرست موقت انتخاب می‌کنند و او ۱۴ ماه در این پست قرار می‌گیرد که قانون آن تنها ۶ ماه است!
_ نصیرزاده: شما درست می‌گویید. وقتی وکیل ویلموتس نامه می‌دهد و می‌گوید موکلش اولین‌ماه حقوق خود را نگرفته است و بلافاصله ماه بعد باز هم نامه می‌دهد و می‌گوید موکلم حقوقش را نگرفته است! در عرف حقوقی وقتی وکیل وارد می‌شود و نامه می‌دهد این یعنی شروع شکایت! اگر شما دبیرکلی بودید که تجربه کاری داشتید و یعنی اگر حداقل این دانش را داشتید، می‌دانستید وکیل که نامه داد، اسم مربی را آورد و گفت که حقوق نگرفته، یعنی می‌خواهد شکایت کند.

دبیرکل باعث شد تا کار ما با ویلموتس به اینجا کشیده شود؟
_ نصیرزاده: من با آن کار ندارم؛ من در رابطه با استاندارد کار دبیرکل صحبت می‌کنم. شما ممکن است درست بگویید، ما در آن موضوع وارد نمی‌شویم. در مورد افراد و اشخاص هم اصلاً صحبت نمی‌کنیم. بنده و آقای غفاری آمده‌ایم استانداردها را بگوییم. ما می‌گوییم آقای دبیرکل! شما اگر دانش این کار را داشتید وقتی وکیل نامه می‌دهد، در عُرف حقوقی شروع شکایت است. یعنی نخستین‌نامه وکیل که آمد یعنی آنها می‌خواهند شکایت کنند.

_ غفاری: حداقل کاری که باید دبیرکل می‌کرد درخواست برگزاری جلسه هیأت رئیسه بود. چون خودش نمی‌تواند هیچ تصمیمی درباره آن بگیرد.

همین اشتباه باعث شد تا دبیرکل دیده نشود، افراد دیگر زیرسوال بروند و او دنبال کارهای خود برود. این موضوع بسیار مهم است. وقتی براساس ماده ۶۰ اساسنامه در انتخاب دبیرکل اشتباه می‌کنیم، اعضای هیأت رئیسه هیچکدام به موضوع به این مهمی (انتخاب سرپرست موقت) که خارج از اختیارات رئیس فدراسیون هم هست، اعتراض نمی‌کنند و هیچکدام آن را نمی‌بینند؛ شاید افرادی که در آن جمع قرار گرفته‌اند از اساسنامه بی‌اطلاع هستند؟
_ نصیرزاده: درست می‌گویید؛ ما وارد آن موضوع و بحث نمی‌شویم که بخواهیم چالش ایجاد کنیم. در حال حاضر فدراسیون فوتبال ما دچار مشکل است.
اما موضوعی را در رابطه با ویلموتس بگویم. اگر همه حقوقدان‌های زنده و مرده جمع شوند و قرارداد ویلموتس را می‌نوشتند، رای همین بود! دلیلش هم این است که ما به ویلموتس پول ندادیم. ما قرارداد برده‌داری با ویلموتس نبسته‌ایم، باید به او پول می‌دادیم. وقتی شما به او پول نمی‌دهید، ایشان می‌تواند بدون توجه به قراردادش، فسخ کند. این اتفاق بدلیل ندادن پول است. چه زمانی به ویلموتس پول دادند؟ زمانی که فسخ کرده بود. چه زمانی فدراسیون برای او پول ریخت؟ وقتی فسخ کرده بود. پول را در بانکی که «پالیسی» است، ریخته‌اید که مقرراتش می‌گوید هر چقدر پول آمده باید اینجا سرمایه‌گذاری شود.

ما باید حقوق بین‌الملل بدانیم! آیا در فدراسیون فوتبال یک نفر نبود حقوق بین‌الملل را بداند؟! شما نام آقای روزبه وثوق‌احمدی را برای چه از کمیته انضباطی ای‌اف‌سی خط زدید و بعد نام شخص دیگری را خواستید، بدهید که قبول نکردند. ایشان سواد این کار را داشت. براساس بخشی که در حقوق بین‌الملل وجود دارد، فردی که شکایت می‌کند به مراجع بین‌المللی باید ثابت کند که خودش حسن نیت هم داشته است. به همین دلیل ویلموتس قراردادش را فسخ می‌کند، بازی بعد روی نیمکت می‌نشیند. بعد ما همین موضوع را که یک نوع رفتار آموزشی وکلای ویلموتس به اوست، به عنوان دفاعیه می‌نویسیم. چرا این کار را می‌کنید؟! ایشان (ویلموتس) می‌خواست حسن نیت نشان بدهد، عمداً این کار را انجام داده است.

آقای دکتر قاضی‌زاده‌هاشمی گفتند که در پرواز، ویلموتس داشته فیلم کمدی می‌دید! دلیلش همین بود، چون ویلموتس بازیگر وکلایش بود. باید جناح منتقد بیرون، در ورزش‌ها، سیاست‌ و در همه چیز وجود داشته باشد تا جناح داخل را کنترل کند. یعنی فدراسیون باید جناح منتقد بیرونی داشته باشد تا بتواند موفق عمل کند. بگذارید مخالفان به تشکیلات شما بیایند. وقتی آدم مطیع می‌گذارید کارتان اینگونه می‌شود. باید اجازه دهید چهار تا مخالف بیایند که دانش داشته باشند، اطلاعات خود را رد و بدل کنند و بعد بگویند چه اتفاقی رخ داده است.

فکر می‌کنم شکایت ویلموتس ارتباطی به قراردادش نداشت، بلکه به نداشتن پول بود. فدراسیون فوتبال مدعی است پول‌هایی در مجامع بین‌المللی دارد چون تحریم هستیم به آنها نمی‌دهند و مجبور شده از جایی مثل شستا (سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی) پولی بگیرد و به حساب ویلموتس واریز کند که از نظر زمانی، زمان خوبی نبود. گذاشتند فسخ کند، بعد پول را واریز کردند که باید این کار سریعتر انجام می‌دادند.

قانون فیفا می‌گوید دو ماه از زمان پرداخت حقوق مربی که بگذرد، شما آن را پرداخت نکنید، آن مربی حق فسخ یک طرفه قرارداد را دارد. اما آیا این موضوع را کسانی که با آقای ویلموتس قرارداد بستند، می‌دانستند یا نمی‌دانستند را من نمی‌دانم؛ شاید بهترین قرارداد را هم نوشتند اما در اجرا وقتی شما نتوانید به تعهدات خود عمل کنید به مشکل برمی‌خورید.آقای غفاری درباره شیوه قرارداد بستن با بلاژوویچ و برانکو که چگونه به سرانجام رسید توضیح دهید. 
_ نصیرزاده: فکر نمی‌کنم دکتر اطلاع داشته باشد.
_ غفاری: من نوشتم! ؛ما چند قرارداد با مربیان مختلف نوشتیم. خوشبختانه هیچکدام نه به شکایت، نه به تعلیق و نه به جریمه کشید. ما یک قرارداد با آقای بلاژوویچ نوشتیم، دو قرارداد هم یعنی دو بار با آقای برانکو. پپش از این دو نیز برای آقای براگا که برزیلی بود و گفتیم کمک بلاژوویچ باشد با هم نساختند، نیز قرارداد نوشتیم. با آقای روی هاجسون هم صحبت و قراردادش را آماده کردیم. آقای هاجسون وقتی در اودنیزه کارش تمام شد او را به ایران دعوت کردیم. برانکو را در آب نمک خواباندیم. برانکو و هاجسون همزمان در ایران بودند. هنوز با برانکو قراردادی امضاء نکرده و تنها حرف زده بودیم. هاجسون سه روز در ایران بود که دو روز آن را تمام وقت من روی بندهای قرارداد، با ایشان صحبت می‌کردم. درباره حقوق، تشویق‌ها، تلفن همراه که چه کسی پولش را بدهد، اگر استفاده شخصی کرد، برعهده خودش است و اگر در رابطه با کارش بود ما پرداخت می‌کردیم. هتل، غذا، صبحانه و ... همه را به توافق رسیدیم.   

در همه چیز به توافق رسیدیم. روز سوم که چون شب قبل با آقای صفایی‌فراهانی هماهنگ کرده بودم برای امضاء تشریف بیاورد. آقای صفایی‌فراهانی هم گفته بود که بین ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۱ برای بستن قرارداد می‌آید. وقتی رسیدم، دیدم آقای هاجسون کنار درب هتل منتظر ایستاده. پرسیدم چیزی شده؟ گفت خبر بدی برایتان دارم. همسر و فرزندهایم موافقت نکردند. گفتم حالا برویم بنشینیم صحبت کنیم. هاجسون حرف جالبی زد و گفت من خیلی سخت‌کوش که باشم روزی هشت ساعت در زمین فوتبال هستم، روزی هشت ساعت نیز استراحت خواهم کرد، اما هشت ساعتی که برای زندگی اجتماعی من است؛ آیا می‌توانم دست همسر و فرزندهایم را بگیریم به یک رستورانی برویم غذایی بخوریم، موزیکی گوش کنیم و...؟ گفتم نه؛ به همین دلیل به توافق نرسیدیم و ایشان (هاجسون) رفت.
ما با آقایان بلاژوویچ و برانکو هرگز سر این مسائل به مشکل نخوردیم؛ برای اینکه بند به بند قرارداد را نشستیم، توافق و اجرا کردیم. شما بهترین قرارداد دنیا را بنویسد، بدهید به بهترین وکلای ورزشی بین‌المللی؛ بند به بند آن را چک کنند اما وقتی اجرا نکردید، بازنده‌اید.

قانون فیفا می‌گوید دو ماه از زمان پرداخت حقوق مربی که بگذرد، شما آن را پرداخت نکنید، آن مربی حق فسخ یک طرفه قرارداد را دارد. اما آیا این موضوع را کسانی که با آقای ویلموتس قرارداد بستند، می‌دانستند یا نمی‌دانستند را من نمی‌دانم؛ شاید بهترین قرارداد را هم نوشتند اما در اجرا وقتی شما نتوانید به تعهدات خود عمل کنید به مشکل برمی‌خورید.
در قرارداد آقای بلاژوویچ آوردیم که اگر او بخواهد، اسپانسر شرکتی شود باید با اطلاع و تایید ما باشد. چند ماه گفت که پیشنهاد یک شرکت مشروبات الکلی را دارد. به او گفتیم که چنین چیزی امکان‌پذیر نیست و بلاژوویچ هم پذیرفت. چند ماه بعد پیشنهاد یک شرکت ساعت به دستش رسید و ما هم موافقت کردیم. برای خودمان هم بهتر بود که مربی ما یک درآمد جانبی دارد.

_ نصیرزاده: در مقام مقایسه در جریان ویلموتس، بلاژوویچ و برانکو، برداشت و تحلیل شما از صحبت‌های آقای غفاری چه بود؟

رئیس فدراسیون فوتبال ما به بلژیک می‌رود با یک مربی قرارداد ببندد. اما در آن طرف آقای دکتر خبیری (دبیرکل فدراسیون صفایی‌فراهانی) با برانکو تماس می‌گیرد، سپس آقای غفاری برای مذاکره می‌رود و بستر را آماده می‌سازد تا آقای صفایی‌فراهانی به عنوان رئیس فدراسیون برای امضا قرارداد بیاید. در اینجا سلسله مراتب رعایت شده، احترام رئیس فدراسیون نگه داشته شده است.   
نصیرزاده: چرا آقایان (فدراسیون صفایی‌فراهانی) با بلاژوویچ و برانکو قرارداد امضاء کردند ما مشکل نداشتیم، اما با ویلموتس به مشکل خوردیم؟ چون زمانی که آنها با آقای بلاژوویچ و آقای برانکو قرارداد امضاء می‌کردند، ما سالانه سه میلیون بشکه صادرات نفت داشتیم، دلار سه هزار و ۳۰۰ تومان بود، پول و صادرات داشتیم؛ الان بردهای تبلیغاتی در تهران همه درباره کروناست._ نصیرزاده: چرا آقایان (فدراسیون صفایی‌فراهانی) با بلاژوویچ و برانکو قرارداد امضاء کردند ما مشکل نداشتیم، اما با ویلموتس به مشکل خوردیم؟ چون زمانی که آنها با آقای بلاژوویچ و آقای برانکو قرارداد امضاء می‌کردند، ما سالانه سه میلیون بشکه صادرات نفت داشتیم، دلار سه هزار و ۳۰۰ تومان بود، پول و صادرات داشتیم؛ الان بردهای تبلیغاتی در تهران همه درباره کروناست. وقتی این مشکلات اقتصادی وجود دارد، پول نیست؛ مربیان آن زمان چرا شکایت نکردند، برای اینکه پول‌شان را گرفتند؛ ویلموتس چرا شکایت کرد؟ پولش را نگرفته است. شما نمی‌توانید وضعیت آن زمان را با شرایط کنونی این زمان مقایسه کنید. آنها قرارداد را خوب ننوشتند، بلکه خوب پول دادند.

ما پول نداشتیم چرا اینگونه قرارداد بستیم؟
_ نصیرزاده: ما به قرارداد کاری نداریم. الان سرمربی تیم ملی کشورمان کیست؟

دراگان اسکوچیچ
_ نصیرزاده: تاکنون یک ریال پول نگرفته؛ چون پول نیست! 
_ غفاری: مگر قرارداد اسکوچیچ ریالی نیست؟!

_ نصیرزاده: فدراسیون فوتبال پول ندارد. کلی بدهی دارد.
_ غفاری: شما وقتی می‌روید خرید باید به جیب خود نگاه کنید و بعد خریدتان را مطابق پولی که دارید انجام دهید.

بحث ما هم همین است
_ غفاری: پول زیاد دارید می‌روید به یک فروشگاه رده بالا، که قیمت مقطوع است و چانه نمی‌توانید بزنید. هر چیزی را که بخواهید برمی‌دارید و پول آن را پرداخت می‌کنید. وقتی پول کمتری دارید می‌روید به یک فروشگاه متوسط، اما وقتی پولی ندارید که نمی‌توانید بروید خرید کنید!
شما باید به اندازه حقوق آن سرمربی پول داشته باشید و بروید قرارداد ببندید. فلسفه فدراسیون آقای صفایی‌فراهانی این بود؛ به اندازه حقوق آن سرمربی اگر پول نداشتیم، با او قرارداد نمی‌بستیم. اگر برای سفر به برزیل پول نداشتیم، قبول نمی‌کردیم. وقتی می‌دیدیم که پول بلیت هواپیما، ویزا، خوراک و ... را داشتیم، می‌گفتیم بله؛ می‌رویم برزیل و بازی دوستانه را انجام می‌دهیم.

آقای نصیرزاده، ویلموتس بهتر بود یا کی‌روش؟
_ نصیرزاده: خب معلوم است، کی‌روش.

پس چرا ویلموتس را خیلی بالاتر از کی‌روش دیدیم، آن هم در شرایطی که دو سال بیکار بود.
_ نصیرزاده: در سال ۲۰۱۴ رفتیم فیفا و به محض اینکه نشستیم. به ما گفتند شما چرا این همه پول به کی‌روش می‌دهید؟ من که از قرارداد کی‌روش خبر نداشتم. پاسخ دادم من بی‌اطلاعم. پرسیدم چرا؟، گفتند خیلی پول به او می‌دهید و این به هیچ عنوان منطقی نیست! پرسیدم شما از کجا می‌دانید که ما این همه پول به کی‌روش می‌دهیم؟ گفتند چون پولش را ما پرداخت می‌کنیم. شما نامه نوشتید، پولش را ما می‌دهیم و می‌دانیم قراردادش چقدر است. قراردادی که برای کی‌روش نوشته‌اید، خیلی زیاد است. این موضوع را خصوصی به آقای کفاشیان گفتم. امروزه اوضاع و احوال اقتصادی باعث این تنش شده است. ربطی به قرارداد ندارد، اصلاً قرارداد هزار صفحه باشد، باز هم رای به ضرر ما بود، چون ما به ویلموتس پول ندادیم.
آقایان (فدراسیون صفایی‌فراهانی) به بلاژوویچ و برانکو پول دادند، پول هم داشتند، آقای صفایی‌فراهانی هم مستقیم با رئیس دولت ارتباط داشت و می‌توانست ابزارش را هم داشته باشد. می‌توانست هواپیمای اختصاصی بگیرد. در صورتی که همین فدراسیون (فدراسیون تاج) یک هواپیما گرفتند تیم ملی را به شرق آسیا ببرند؛ یک میلیارد و ۱۳۰ میلیون تومان پول فقط برای رفت‌وبرگشت به آژانس هواپیمایی دادند. آقای تاج وقتی رئیس فدراسیون شد اولین کاری که انجام داد، من را برکنار کرد اما در ماجرای ویلموتس، مقصر نبود چون پول نداشت به این مربی بدهد.

ما باید اساسنامه‌ای که می‌نویسیم منطبق با استانداردها باشد. استانداردهای روز را باید بپذیریم. علاوه بر فدراسیون فوتبال، باید دیگر فدراسیون‌های ما نیز بروزرسانی کنند. ما باید ماده یک اساسنامه خود را به گونه‌ای تنظیم کنیم که بتوانیم در داخل جوابگو باشیم و کمک‌های دولت را بگیریم و در خارج از کشور هم با مشکل مواجه نشویم.در پایان چه صحبتی دارید؟
_ نصیرزاده: ما باید اساسنامه‌ای که می‌نویسیم منطبق با استانداردها باشد. استانداردهای روز را باید بپذیریم. علاوه بر فدراسیون فوتبال، باید دیگر فدراسیون‌های ما نیز بروزرسانی کنند. ما باید ماده یک اساسنامه خود را به گونه‌ای تنظیم کنیم که بتوانیم در داخل جوابگو باشیم و کمک‌های دولت را بگیریم و در خارج از کشور هم با مشکل مواجه نشویم.
اساسنامه فدراسیون فوتبال سال ۸۶ به درستی اصطلاح شد. سال ۹۰ باید اصطلاح می‌شد. سال ۹۴ ‌می‌خواستیم این کار را انجام دهیم متاسفانه با فشار رسانه‌ها که فکر ‌می‌کردند ما یک کار خاصی انجام می‌دهیم، بی نتیجه ماند. سال ۹۸ که فدراسیون فوتبال شروع کرد به تغییر اساسنامه که به سال ۹۹ کشیده شده است؛ امیدوارم این تغییراتی را فدراسیون فوتبال نهایی کرده، بتواند به ماهیت فوتبال ما کمک کند.

_ غفاری: ما در داخل مملکت افرادی داریم که دانش و اطلاعات و مسائل حقوقی را در سطح بین‌المللی بخوبی می‌دانند؛ به عنوان مثال آقای بیگلری که اکنون رئیس کمیته استیناف ای‌اف‌سی است و در زمان فدراسیون صفایی‌فراهانی کنار ما بود، حقوقدان بسیار قهار در مسائل ورزشی، بویژه فوتبال است که ما در آن زمان چندین بار از ایشان برای اساسنامه، آیین‌نامه‌های داخلی از کمک گرفتیم و آقای بیگلری هم پذیرفتند و انجام دادند. ما می‌توانیم از افرادی مانند آقای بیگلری استفاده کنیم و اگر دوست نداریم، از فیفا و ای‌اف‌سی درخواست کنیم همانگونه که برای مربیان، داوران و مدیران کلاس آموزشی می‌گذارد و هزینه‌اش را خودشان می‌دهند، یک کلاس آموزشی هم برای بستن قراردادها بگذارد.
مطمئن باشید آنها (فیفا و ای‌اف‌سی) با روی باز از آن استقبال و به ما کمک خواهند کرد. چرا نمی‌کنیم؟ نمی‌دانم! چرا از نیروهای داخلی که توان و سواد آن را دارند، استفاده نمی‌کنیم خود جای سوال است؟!