به گزارش ایرناپلاس، یک روز تریبونها و محافل خصوصی، محلی برای حمله به دولت و شخص رئیسجمهوری میشود تا مقاصد انتخاباتی و رسیدن به کرسیهای بهارستان را دنبال کنند، روز دیگر آنها که تریبونهای مذهبی را در دست دارند، مقاصد سیاسی خود را با چاشنی توهین و کنایه به رئیسجمهوری روانه افکار عمومی میکنند.
در یکی از قسمتهای سریالهای متعدد توهین به رئیسجمهوری، یکی از صاحبان منبر در مراسم سالگرد شهدا در یکی از استانها در حالی با لباس روحانیت، زبان به توهین، طعنه و کنایه نسبت به رئیسجمهوری میگشاید که در صحبتهایش خود را در جایگاه مرجع تشخیص دیانت و سیاست مینشاند تا بگوید نه لباس روحانیت و نه لباس ریاست جمهوری، هیچکدام برازنده حسن روحانی نیست.
از جمله مسائل قابل تامل در در سخنانش آن است که او بیآنکه اشاره و مصداقی درباره مشکل داشته باشد تنها خواستار استعفای رئیسجمهوری میشود.
در این باره چند نکته مطرح میشود:
۱. وقتی کسی در جایگاه واعظ روی منبر میرود، مردم از او انتظار دارند حرفهایی مستند و برآمده از استدلال و منطق بزند. اگر او مشکلاتی را به زعم خودش میبیند چرا مصادیق آن را مطرح نمیکند؟ و اگر دغدغه رفع مشکلات را دارد، چرا این انتقاد معطوف به حل مشکل و راهکار نیست؟
۲. واعظان که بر منبر میروند و خطابه مشکلات و ناکارآمدی میخوانند اگر بر وضعیت و شرایط کشور اشراف و آگاهی دارند و راهکاری ارائه دهند بیتردید مسئولان از آن راهکارها استقبال میکنند، اما مصداق بیرون گود نشستن و از دیگران انتظار انجام دادن، کاری ساده است، آن هم زمانی که زبان به زخم و توهین باز شود.
۳. این خطیب که در صحبتهایش به لباس روحانیت به عنوان لباس پیغمبر اشاره دارد، در سخنان توهینآمیز خود نسبت به رئیسجمهوری تا جایی پیش میرود که متوجه تناقض در صحبتهایش نیست و زمانی که با توهین، خواستار درآوردن لباس روحانیت از تن حسن روحانی می شود، میگوید: «این لباس پیغمبر است، سیاسیاش نکنید.» او فراموش میکند که خود، همان لباس را بر تن دارد، روی منبری رفته است که حرمت داشته و مردم به آن اعتماد داشتند، و میگوید سیاسیاش نکنید؛ اما درست با همان زبانی که میگوید این لباس را سیاسی نکنید، نطقهایی سیاسی آن هم نه برای منافع ملی، که به نفع گروه و جناحی خاص، آن هم نه با زبان منطق و منسوب به روحانیت، که با توهین، طعنه، کنایه و استهزا به مردم ارائه میدهد. کدام روایت از تاریخ اسلام وجود دارد که پیامبر را در حال توهین و تهمت به دیگران نشان داده باشد؟
۴. او به تناقض دیگر در کلامش آگاه نیست، همواره تاکید میکند فارغ از اصلاحطلب و اصولگرا انسان باید ولایی و ولایتمدار باشد؛ غافل از تناقض در صحبتهای گذشتهاش، خواستار استعفای رئیسجمهوری میشود، آن هم در حالی که صحبتهای رهبر معظم انقلاب با نمایندگان مجلس یازدهم را فراموش کرده است که در بخشی از آن، این تاکید وجود داشت:« اعتقاد راسخ دارم که دولتها باید تا روز آخر وظایف خود را انجام دهند و بعد از پایان دوره قانونی خود، امانت را با ارائه صورت وضعیت، به دولت بعدی تحویل دهند.»
حالا او بیتوجه به این بیانات ایشان، آن هم در سال حساس و مهم کشور، خواستار کنار رفتن فرمانده جنگ اقتصادی کشور میشود.
۵. صحبتها و توهینهای این واعظ از منبر، از جمله مصادیق تفرقهافکنی، اختلاف و ترویج بیاعتمادی نسبت به کارگزاران نظام است، آن هم در روزهایی که کشور بیش از همیشه به همدلی، وحدت و انسجام ملی نیاز دارد تا نقشههای شوم بیگانگان را نقش بر آب کند.
حال پرسش اینجاست، آیا مرجعی وجود ندارد که بر اظهارات تنشآفرین، تفرقهافکنانه و موجب انشقاق در منبرها نظارت کند تا هر کسی بیهیچ پاسخگویی و بدون سند و دلیل، صحبتهایی بیاساس و خلاف منافع ملی را با چاشنی توهین مطرح نکند؟
نطقهای توهینآمیز از تریبونهای مختلف خطاب به رئیسجمهوری به صحبتهای این واعظ محدود نمیشود و از گذشته تا امروز همچنان بوده و ادامه دارد. بیتردید بخشی از توهینها، تخریبها و حملات به دولت، ناشی از ناآگاهیها و بیبهره بودن از دانش سیاسی کافی نسبت به وضعیت کشور و شرایط بینالمللی است و توهینکنندگان، اگر چه ممکن است کینههای شخصی و مقاصد فردی را محور قرار داده باشند اما دشمنی و عداوتی با کشور و منافع ملی ندارند و خود را دوست این سرزمین میدانند اما عملکردشان مصداق همان «بر زمینت میزند نادان دوست» شده است.
ناگفته پیداست که شرایط امروز کشور با توجه به اعمال تحریمهای گسترده، بیسابقه و مداوم ایالات متحده علیه ملت ایران و همچنین بحران همهگیر کرونا با همه مشکلاتش، دشواریهای متعددی را برای مردم ایجاد کرده است، دشوارهایی در معیشت و زندگی که مسئولان دولتی نیز خودشان آن را بیان کردهاند و مانند بعضی از دولتمردان سابق زبان به فرافکنی و انکار آن نچرخاندند.
اما موضوع اصلی آنجاست که اگر کشور دچار مشکلات شده و شرایط مردم نیازمند توجه، همت و فداکاری بیشتر مسئولان است، جریانهای خودانقلابیخوانده که مدعی منافع ملی و رفع مشکلات مردم هستند، باید بیآنکه منافع و سناریوهای جناحی خود را دنبال کنند برای حل مشکلات کشور، در کنار دیگر جریانهای داخلی و در مقابل عداوتهای ایالات متحده بایستند نه آنکه همان سازی را کوک کنند که نوای دلخواه بدخواهان کشور را مینوازد.