قصهگویی برای کودکان پیشینه بسیار طولانی دارد و در فرهنگ ایرانیان وجود داشته است. گاهی مادربزرگها نماد شخصیت قصهگو برای کودکان بودهاند و با گسترش رسانهها، شخصیتهای دیگری نیز وارد این حوزه شدند. هنوز بسیاری از کودکان با شنیدن قصه، وارد فضایی خیالگونه شده و به خواب میروند. سالهاست کودکان با فرا رسیدن شب، منتظر برنامه «شب بخیر کوچولو» هستند تا طریق رادیو با قصهگویی مریم نشیبا به خواب بروند یا برنامه «قصه شب» که در میان بزرگسالان نیز طرفداران زیادی داشت و هنوز خاطرهاش را مرور میکنند.
با بهروز رضوی، گوینده باسابقه رادیو و تلویزیون که تجربه قصهگویی دارد و هنوز برخی شبها در رادیو به این کار مشغول است، گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم.
بسیاری از تفریحات کودکان تحت تأثیر کرونا قرار گرفت و محدود شد. یکی از تفریحهایی که پیش از این کودکان داشتند و در این روزها نیز میتوانند داشته باشند، گوش دادن به قصهگویی است؛ تفریحی که دارای ابعاد فرهنگی است، اما انگار این کار کمرنگ شده و شاید مادران دیگر حوصله قصهگویی ندارند؟
_ قصهگویی برای کودکان از گذشته به حدی جا افتاده بود که تا قصه نمیشنیدند خوابشان نمیبرد. اما حالا مادران آنقدر گرفتار شدهاند که وقت این کار را ندارند. اما خوب است که این قصهگوییهای حرفهای، توسط همکاران ما انجام شود و اگر بیشتر از گذشته نمیتوانند این کار را انجام دهند، حداقل مانند قبل ادامه دهند، زیرا مورد بجا و مناسبی بوده و از نظر فرهنگی و سرگرمی-تفریحی برای کودکان مناسب است؛ تا کودکان با قصههای خوب و خوش عاقبت آشنا شوند و قصههای قشنگی بشنوند.
قصهگویی در پرورش کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است. خیالپردازی و خیالپروری را به کودکان یاد میدهد و کودکان به این شکل میتوانند تخیل بیشتری داشته باشند و این شکل دیگری از قصه است، زیرا کودک با شنیدن قصه، صحنهها را در ذهنش مجسم میکند. در واقع در داستان بازنگری خواهد کرد و میتواند در تخیل کودک و آموزش او مؤثر باشد.
یک قصهگوی حرفهای علاوه بر فن بیان، چه ویژگی خاصی باید داشته باشد؟
_ یک قصهگو باید لحن بسیار مهربان و صمیمی داشته باشد که برای شنونده اعم از کودک و بزرگسال جذابیت داشته باشد. نباید مِنمِن کند و به داستان لفت و لعاب دهد. قصه را سرراست، تر و تمیز و پاک و پالوده بیان کند تا کودکان تشویق به شنیدن شوند و حوصله آنها از شنیدن قصه سر نرود.
رسیدن به این ویژگیها نیازمند تجربه و کارِ فراوان است و افراد باید در این حوزه جا بیفتند تا ویژگیهای لازم را کسب کنند و بتوانند این کار را بهخوبی انجام دهند. قصهگویی مرحله آخر گویندگی است؛ یعنی لحن روایت برای قصه نیازمند تجارب بسیاری است تا گوینده بتواند آن لحن را بهدست آورد.
به مادران قصهگو نیز اشاره کردید، آیا مادران برای انجام درست قصهگویی، نیاز به آموزش دارند؟
_ نه، این دیدگاه، کار را مشکل میکند. اینطور ممکن است همین چند مادری که باقی ماندهاند و برای کودکانشان قصه میگویند، این کار را ترک کنند. مادر با سلاح مادری کافی است زیرا مادر برای کودک آشناست و با او حرف میزند؛ اینجا ویژگیهایی که باید در لحن قصهگو در کار باشد، وجود دارد.
کودکان دهه ۶۰ با «قصه شب» که از رادیو پخش میشد، به خواب میرفتند، اما امروز در شرایطی که فناوری تا این اندازه دسترسی به صدا و تصویر را ساده کرده است، آیا میشود گفت قصهگویی با استفاده از ابزار نوین توانسته گسترش بیشتری یابد؟
_ در گذشته رادیو و فقط صدا بود و اکنون وسایل مختلف مانند سیدی و کتابهای گویا در دسترس است؛ همچنین تلویزیون در هر خانه وجود دارد. انواع و اقسام وسایل وجود دارد تا به کودک، قصه برساند، اما همه اینها در صورتی است که کودک بخواهد قصه بشنود. برای همین، قصهگویی، تازگی و محبوبیت گذشته را ندارد. البته همه این وسایل جدید نیز میتواند به فانتزی کودکان کمک کند.