تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۷

تهران- ایرناپلاس- آن‌که کلید امور مردم به دست دارد، رُخ در هم می‌کشد و فریاد بر می‌آورد که مگر نمی‌بینید روزه دارم؟ روزه توانش را بریده و خلقی را هم به اسارت کشانده است. این اما نه آن طریق مسلمانی است.

گویند که امام حسن مجتبی (ع) در بیت‌الله الحرام معتکف بود. حضرتش به سخاوت شُهره و بخشش­‌های عظیم کرده بود. نیازمندی به محضرش رسید. عرضه داشت که بدهکارم و از عهده قرض بر نمی‌آیم. مرا مددی رسانید. حضرت اشارتی بر کعبه نموده و فرمود که به صاحب این خانه سوگند که فی‌الحال مالی به همراه ندارم. سائل، فردی بدهکار بود و از حضرتش درخواست کرد به نزد طلبکار رویم و از وی بخواهیم تا مرا مهلتی دهد. چرا که طلبکار مرا تهدید به زندان کرده است.

حضرت اعمال خود وا می‌نهد و از اعتکاف خارج شده به جانب طلبکار می‌رود. همراهان حضرتش بر ایشان یادآور شدند که طریقت اعتکاف را شکسته‌اید و اعمال را به نهایت نرسانده و آن را فراموش کرده‌اید؟ امام در پاسخ می‌گوید که هرگز اعتکاف را فراموش نکرده‌ام؛ اما از پدرم شنیدم که پیامبر اکرم(ص) فرمود هر کس حاجت دیگری را برآوَرَد، نزد خدا به مانند کسی است که نُه هزار سال روزها روزه بدارد و شبها عبادت گذارد.[۱]

حضرت که مقام امامت دارد، او که عبادت را به نهایت به انجام می‌رساند، این‌گونه از عملی به ظاهر عبادی خارج شده و در کار خلق می‌شود تا قدمی در بهبود اوضاع درمانده‌ای بردارد.

پس بدان که چون رعیت بر تو رجوع کند، باید که حاجتش دهی و از وی روی بر نتابی. آنکه بر مسندی اداری تکیه زده و به هنگامه صلات، جماعتی از مردمان را وا می‌نهد تا عملی عبادی به‌جای آورد، سخن معصوم(ع) را نشنیده است. آن‌که چون هنگامه حج فرا می‌رسد، خَلقی را که بر او نیازمندند هر ساله رها کرده و قدم در طریق بیت‌الله می‌نهد، بر خلق‌الله جفا کرده و عملش به ثمر نیکی نخواهد رسید.

به هنگامه رمضان، گویی کارهای بسیاری بر زمین می‌ماند. آن‌که کلید امور مردم به دست دارد، رُخ در هم می‌کشد و فریاد بر می‌آورد که مگر نمی‌بینید روزه دارم؟ روزه توانش را بریده و خلقی را هم به اسارت کشانده است. این اما نه آن طریق مسلمانی است. دور باد که چون خَلقی به رنج آید، خدا راضی گردد.

آن‌که خرقه مسلمانی به تن دارد، آن‌که سودای رضایت خالق دارد، اما خلقی را به تَعَب می‌اندازد، از مرام مسلمانی فاصله­‌ها دارد. آنکه چون ماه صیام در رسد، رعیت را وا نهد و در به روی حوائج او می‌بندد، مرام مسلمانی را به انجام نرسانده است. آن‌که بر حرمت ماه صیام، دهان از طعام و شراب بر می‌گیرد، اما زبان به ترشرویی بر خلق و خانواده خود می‌گشاید، نسبتی با صائم ندارد. باید که طریقت مسلمانی را شناخت؛ سپس بدان پرداخت.

[۱] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج۱۰، ص ۵۵۰، ح ۴