۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱۵:۲۷
کد خبرنگار: 1911
کد خبر: 83766995
T T
۴ نفر

برچسب‌ها

طریقت مسلمانی (۲)

مرام حق‌جویانه مسلمانان با گذر ایام تحول نپذیرد

۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱۵:۲۷
کد خبر: 83766995
سید هادی طباطبایی | نویسنده و پژوهشگر دین
مرام حق‌جویانه مسلمانان با گذر ایام تحول نپذیرد

تهران- ایرناپلاس- طریقت مردمان گاه با چشم دوختن بر رقیبان متغیر گردد. چون سبک زندگانی متمولانه بینند، چشم از متاع قلیل خود بردارند و روز از شب نشناسند و در تَعَب آیند و خواهند که چون رقیبان سلوک کنند.

گویند که چون نزاع صفین در گرفت، سپاهیان معاویه بر آب فرات غالب آمدند. مکر و حیله در کار کرده و آب بر اصحاب امیر (ع) بستند. نه قطره‌ای بر رقیب نشان داده و نه کودکی را آبی چشاندند. امر بر اصحاب علی (ع) تنگ آمد. امام (ع)، صعصعة بن صوحان را به نزد معاویه فرستاد. فرمود معاویه را گویید که یاران تو بین ما و آب فاصله انداخته و دریغ می‌دارند. دست از محاصره آب بردارید تا لشکریان یکسان از آن استفاده کنیم. معاویه سر برتافت و گفت سپاهیان علی(ع) را آب ندهید. نزاعی بر سر فرات درگرفت. سپاه امیرالمؤمنین(ع) غالب آمدند. سلطه معاویه بر فرات از میان رفت. دسترسی اصحاب امیر(ع) بر آب سهل نمود. رفع عطش حاصل شد. صفینیان در تقلا افتادند که زود است مشک‌ها از آب تهی شود و رسیدن به فرات صعب نماید. بی‌وجه نخواهد بود اگر علی(ع) و اصحابش روی در هم کشند و به‌تلافی برآیند و آب بر رقیب ببندند. 

اصحاب امیر (ع) بر ایشان وارد شده و دستور طلبیدند. حضرتش اما از بستن فرات مانع شد. اذن مقابله‌ای نامهربانانه نداد. گفت که من مرام آن نامردمان پیشه نمی‌سازم؛ آب بر رقیب بگشایید.[۱]

مرام علی (ع) در هنگامه‌ قدرت، با رویّه‌ او در موضع شکست تفاوتی نمی‌کند. مَنش علی(ع) به سرد و گرم روزگار تغییر نکند و تحول نپذیرد. اگر تَعَبی رخ نماید، از مرام حقه‌ خود، از منش مداراجویانه خود عدول نکند. ایام می‌آیند و می‌­روند، اما غباری بر طریقت علوی ننشیند. سیرت علوی وابسته به ترشرویی دگران نیست. چشم به فرمان بدخلقی نامردمان نیست. اگر سیرتی اخلاقی برگزیده، اگر مهربانی پیشه کرده، به پلیدی‌ها از میان نرود و تغیّر نپذیرد.

پس بدان که مرام حق‌جویانه و طریقت مسلمانانه با گذر ایام تحول نپذیرد. با نیش و کنایه مردمان دگرگون نگردد. مسلمان آن است که با غلبه اخلاقی ناروا، همره موج بلا نمی‌شود و پای از گلیم اخلاق‌مداری خود بیرون نمی‌نهد. چشم بر رفتار مردمان نمی‌دوزد که چون دگران بر مرکبی رنگین نشستند، او نیز سودای همان در خاطر بپرورد.

طریقت مسلمانی آن نیست که چون دگران پرده‌های پرنقش در سرای خود آویختند، او نیز به هزاران تقلا برآید و زیور در کلبه‌ محقّر خود آویزد.

ای مسلمان اگر بر خانه‌ای گِلین نشسته‌ای و مرکبی چوبین داری، بر همان دل قوی‌دار و گره بر جبین مینداز. اگر همسایه نامردمی کرد و در به روی مهربانی بست، تو بر طریقت خود باش. اگر زباله بر در خانه تو نهاد، تو از چنین عملی مبرا باش. اگر تماسی را پاسخ نگفت، تو بر پیام او دل خوش‌دار و پاسخگو باش. اگر نزاعی رخ نمود و ناسزا بالا گرفت، تو زبان در کام کش و از ناسزای ناروا مبرا باش.

طریقت مردمان گاه با چشم دوختن بر رقیبان متغیّر گردد. چون سبک زندگانی متمولانه بینند، چشم از متاع قلیل خود بردارند و روز از شب نشناسند و در تَعَب آیند و خواهند که چون رقیبان سلوک کنند. و این آفتی در جان دینداری است. دیده در دیده‌ رقیبان دوختن و چشم بر منش دگران نهادن، نه مرام دینی و نه طریقت مسلمانی است.

[۱] ابن اعثم، الفتوح، ج۳، صص۱۲-۱۳

۴ نفر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.