«حداقل ۶۵ درصد نیازهای صنایع نفت و گاز و پتروشیمی با دانش فنی و فناوری بومی تولید میشود.» این را سیروس تالاری، رئیس هیئت مدیره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت میگوید. وی با اشاره به این که تاکنون فعالیت واحدهای صنعت نفت، گاز و پتروشیمی بهعلت عدم تأمین تجهیزات متوقف نشده، میگوید: به تکنولوژی و دانش فنی حدود ۲۰ درصد تجهیزات نیز با مهندسی معکوس دست یافتهایم.
تالاری همچنین به ظرفیت صادراتی که در تولیدکنندگان داخلی این حوزه وجود دارد، اشاره کرده و معتقد است علت اینکه تاکنون این ظرفیت فعال نشده، فراهم نشدن زیرساختهای صادراتی از سوی دولت است. در ادامه مشروح گفتوگوی ایرناپلاس با وی را میخوانید.
ابتدا درباره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت توضیح دهید. این انجمن از چه زمانی کار خود را آغاز کرد، چند عضو دارد و چه وظایفی برعهده آن است؟
از آغاز دهه ۱۳۷۰ که بحث ساخت تجهیزات مورد نیاز صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در کشور مطرح شد، صنعتگران بهتدریج وارد این حوزه شدند. هنگامی که تعداد آنها به ۱۰۰ نفر رسید، به این فکر افتادند که باید یک صنف و انجمن داشته باشند تا منافع، حقوق و مطالبات آنها را پیگیری کند. در نمایشگاه بینالمللی سال ۱۳۷۹ نخستین جرقه تأسیس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران زده شد. چند نفر با هم مشورت کردیم تا با توجه به حضور تعداد قابل ملاحظهای از سازندگان تجهیزات صنایع نفت و گاز انجمنی تشکیل دهیم و از این طریق بهطور جمعی اهداف سازمانی و ملی خود را پیگیری کنیم.
حدود ۷۰ شرکت در آنجا اعلام آمادگی کردند و بعد از نمایشگاه، مجمع مؤسس تشکیل داده و با کمک وزارت کار اساسنامه آن را تدوین کردیم. انجمن به ثبت رسید و رسماً از سال ۱۳۷۹ انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران با یک ساختار قانونی بهعنوان انجمن صنفی و کارفرمایی تشکیل شد. در طول دو دهه گذشته، به نسبت رشد و توسعه ساخت داخل، اعضای انجمن ما به ۷۰۰ شرکت بالغ شده است. با صف انتظاری که برای پیوستن به انجمن وجود دارد، فکر میکنم تا پایان سال به بیش از ۸۰۰ شرکت برسد.
بهطور مشخص وظایف انجمن چیست و چه کارویژههایی را بر عهده دارد؟
در سطح کلان، انجمن پیگیر حقوق قانونی و حمایتی مربوط به ساخت داخل است تا بتواند از قوانین بالادستی و پاییندستی، آییننامهها و مقررات و همچنین تمام مقولههای حمایتی دولت برای صنعتگران استفاده کند. این بهرهمندی برای حفظ و توسعه فضای کسبوکار اعضاست، در سه حوزه دانش و فناوری بومی، تکمیل و توسعه فناوری ساخت و همچنین افزایش ظرفیت متناسب با نیازهای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی. ابعاد صنایع نفت، گاز و پتروشیمی مرتباً در حال توسعه است، در نتیجه نیازهای آنها نیز بیشتر میشود و باید ظرفیت لازم از نظر ساخت تجهیزات از درون فراهم شده باشد.
اکنون برآوردی وجود دارد که چند درصد از تجهیزاتی که در صنعت نفت و گاز استفاده میشود، تولید داخل است؟
تا آغاز دهه ۱۳۷۰ صنعت نفت و گاز ما بهطور مطلق وابسته بهغربیها بهویژه کشور آمریکا بود. دستاوردهایی که امروز به آن رسیدهایم، بیشتر شبیه یک رویاست. ما هم به این راحتی باور نمیکردیم در پایان دهه ۱۳۹۰ به این سطح از ساخت تجهیزات برسیم. خوشبختانه با مقاومت و ایستادگی و بهرهمندی از همه ظرفیتهای داخلی، امروزه سازندگان ما به سطحی از توانمندی رسیدهاند که حداقل ۶۵ درصد نیازهای صنایع نفت و گاز و پتروشیمی با دانش فنی و فناوری بومی تولید میشود. در این بخش هیچ نیازی به دانش یا فناوری خارجیها نداریم.
به تکنولوژی و دانش فنی حدود ۲۰ درصد تجهیزات نیز با مهندسی معکوس دست یافتهایم که این بخش تکنولوژیمحور است. ممکن است به دست آوردن کامل دانش فنی آن زمانبر باشد، اما این بخش را با مهندسی معکوس تولید میکنیم. حدود ۱۵ درصد نیز باقی مانده که دانش خیلی پیچیدهای دارند و تهیه مواد اولیه آنها در شرایط تحریم دشوار است. با جنبوجوشی که در بین اعضای انجمن وجود دارد، امیدوارم بهزودی به فناوری این بخش نیز دست پیدا کنیم که تاکنون در داخل کشور سابقه ساخت آنها وجود ندارد.
یکی از نگرانیهای فعلی، تحریم تجهیزات استراتژیکی است که در صنعت نفت نیاز داریم. چقدر این ظرفیت را در شرکتهای داخلی میبینید که بتوانند این تجهیزات را نیز تولید کنند؟
تحریمها در دهه ۱۳۷۰ خیلی کمرنگ بود، دهه ۱۳۸۰ نیز تقریباً همینگونه بود. اما در دهه ۱۳۹۰ تحریمی علیه ایران اعمال شد که در تاریخ بشر بیسابقه بوده است. برای اینکه قاطعانه پاسخ دهم که صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ما بهعلت تحریمها لنگ نمانده، باید از شما بپرسم آیا شما خبری شنیدید که یکی از واحدهای عملیاتی ما بهعلت تجهیز یک قطعه نتواند کار کند؟ این کارها را داخلیها انجام میدهند. حتی اگر کالایی در داخل ساخته نشود، به هر طریق ممکن قابل دستیابی است. در شرایطی که محدودیتهای بسیار بیسابقه علیه ما اعمال شده، در دهه ۱۳۹۰ توسعهای دو برابر دهه ۱۳۷۰ را تجربه کردهایم.
در سال ۱۳۹۰ یک شرکت دانشبنیان هم نداشتیم، اما اکنون ۱۵۰ شرکت دانشبنیان داریم و بسیار هم قدرتمند هستند. حدود ۳۰ شرکت هم منتظر دریافت گواهینامه دانشبنیان از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هستند. از سوی دیگر، تکنولوژی ساخت اعضای ما در دهه ۱۳۹۰ حداقل دو برابر دهه ۱۳۷۰ است.
کمتر صنعتگری را سراغ دارم که در دهه ۱۳۹۰ سرمایهگذاری خود را در نسبت به دهه ۱۳۷۰ دوبرابر نکرده باشد. این در حالی است که فشارهای مالی مختلفی روی آنها بوده است. تحریم باعث کم شدن منابع دولت میشود و سازندگان تجهیزات نیز با دولت و مجموعه وزارت نفت طرف هستند. با وجود اینکه نرخ سود بانکها در دهه ۱۳۹۰ نسبت به قبل بیشتر شده، اما حجم سرمایهگذاریها، از نظر دانش و فناوری قابل مقایسه با دهه ۱۳۷۰ نیست.
این ظرفیتی که میگویید منتج به صادرات تجهیزات و خدمات هم شده است؟
یکی از اساسیترین مشکلات اعضای انجمن ما ظرفیت خالی واحدهاست. بهطور میانگین اعضای انجمن با کمتر از ۵۰ درصد ظرفیت خود فعالیت میکنند. علتش هم این است هنگامی که پروژهها مختل میشود و همچنین میزان تولید نفت ما کاهش مییابد، نیازها کاهش پیدا میکند و در نتیجه، ظرفیت واحدها خالی میماند. اکنون بهراحتی ظرفیت صادرات حدود هشت میلیارد دلار در اعضای انجمن وجود دارد، اما متأسفانه صادرات زیادی نداریم.
دولت باید برای صادرات سرمایهگذاری کند. هرچقدر روی ظرفیتهای صادراتی هزینه کند، جنبه هزینهای ندارد. هنگامی که بازار جهانی روی هر رشته صنعتی باز میشود، بهطور خودکار برندسازی ملی و جهانی صورت میگیرد. در انجمن، ۱۰ گروه کالایی داریم که تمام نیازهای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در همین ۱۰ گروه طبقهبندی شده است. در هر گروه از ۲۰ تا ۱۵۰ صنعت فعال وجود دارد.
متأسفانه دولت ما در حوزه صادرات کالاهای صنعتی تاکنون قدم خاصی برنداشته است. یکی از مشکلات فعلی ما صادرات محصول است. اگر اکنون درهای کشورهایی که دوست ما در منطقه هستند به روی محصولاتمان باز شود، وضعیت بهبود مییابد. در برخی کشورها هزینههای سیاسی پرداخت میکنیم، اما بازارش در اختیار ما نیست. علتش این است که دولت در این زمینه سرمایهگذاری نمیکند.
اینها در حالی است که ما بانک توسعه صادرات و صندوق ضمانت صادرات را داریم؛ اینها چه کار کردهاند؟ وزارت اقتصاد بگوید برای باز کردن درِ صادرات به روی محصولات ما چه کرده است. زمانی که انجمن ما شکل میگرفت، محصولات چینی یا در ایران نبود یا مشتری نداشت. اکنون یکی از منابع اصلی واردات نیازمندیهای کشور ما در حوزههای مختلف کشور چین است. باید ببینیم کشورهایی مانند چین، کره جنوبی و ترکیه چه کار کردهاند که به این نقطه رسیدهاند. برای نمونه، موتور محرک اقتصاد ترکمنستان نفت و گاز است و ما نیز یک میدان مشترک با آنها داریم. چرا ما نقش مؤثری در آنجا نداریم؟
بهطور مشخص دولت باید چه کار میکرد؟ احیاناً رایزنی با کشورهایی مد نظرتان است که از نظر فناوری در رده پایینتری نسبت به ما قرار دارند و میتوانیم محصولات خود را به آنها صادر کنیم؟
رایزنی بخش دیگری از موضوع است. منظورم نپرداختن دولت به زیرساختهای صادرات است. یک صنعتگر نیاز دارد که ابزار مالی مناسبی برای صادرات در اختیار داشته باشد. همچنین به منابع مالی ارزانقیمت نیاز دارد تا بتواند در بازار بینالمللی رقابت کند. یک صنعتگر نیاز به دانش فنی سهلالوصول و فناوری بهروز دارد. همچنین باید ملاحظات مالیاتی و گمرکی این حوزه در نظر گرفته شود. هنگامی که این زیرساختها در استراتژی توسعه ما شکل پیدا کرد، سپس بحث دیپلماسی مطرح میشود. یک کالا برای صادرات نیاز به ساختار داخلی و خارجی دارد.
اخیراً رهبر انقلاب دیداری با صنعتگران و تولیدکنندگان داشتهاند و شما هم در آن دیدار جزو کسانی بودید که سخنرانی کردید. آنجا اشاره کردید که وزارت نفت یک سامانه یکپارچه کالا را ایجاد کند و همچنین به فهرست کردن سازندگان معتبر اشاره کردید. تا جایی که میدانم این کار انجام میشود. چه نقیصهای وجود دارد که باید رفع شود؟
خوشبختانه سامانه یکپارچه کالا در وزارت نفت شکل گرفته و سابقهای بیش از ۱۰ سال دارد. انجمن سازندگان و سایر فعالان بخش نفت، گاز و پتروشیمی در تشکیل این سامانه نقش داشتند و همکاری خوبی بین ما و وزارت نفت بود. این سامانه اکنون در وزارت نفت وجود دارد. چیزی به نام AVL تعریف کردند. عموم صنعتگران نیز عضو آن هستند.
اکنون مسئله این است که همه نیازهای وزارتخانه وارد این سامانه نشده است. اگر نیازها وارد این سامانه شود، دو ظرفیت بزرگ در کنار یکدیگر مدیریت میشوند؛ هم توان ساخت داخلی و هم نیازمندیها. باید این دو را با یکدیگر مدیریت کرد تا شفافیت در خرید ایجاد شود. خرید از منابع تولیدکننده معتبر داخلی انجام شود، نه شبهصنعتگر.
اکنون برخی افراد یک جواز تأسیس و یک پروانه بهرهبرداری دریافت کرده و سولهای را در یک شهرک صنعتی میگیرند و دو دستگاه در آن قرار میدهند، اما در حقیقت تجارت میکنند. حرف ما این است که نیازها در یک سامانه تجمیع شود. در این صورت هم مشخص میشود که از کدام سازنده حقیقی خریداری میشود و هم جایی که واقعاً ظرفیت داخلی وجود نداشته و از خارج خریداری میکنند، قابل پایش است. اینگونه مشخص میشود که آیا واقعاً ظرفیت داخلی وجود نداشته که خرید خارجی صورت گرفته یا خیر.
هر روز چند نامه از اعضای انجمن به دست ما میرسد که میگویند تجهیزاتی را ۲۰ سال است که میسازند و به پروژههای مختلفی هم فروختهاند، اما در طرحی جدید حتی در مناقصه هم شرکتشان را دعوت نکردهاند و مستقیماً از خارج خریداری میکنند. زمانی که تمام نیازمندیها در سامانه یکپارچه کالا تجمیع شود، بهراحتی نمیتوانند تولیدکننده داخلی را دور بزنند.
در این حالت، نقش واسطهها حذف میشود. در حالی که اکنون، واسطهها قدرت مالی و شبکهای بسیار مستحکمی دارند. واسطهها همیشه برای ما تهدید بودهاند، بهویژه در زمان تحریمها. همچنین افرادی که بهظاهر تولیدکننده داخلیاند، اما در واقع صاحب صلاحیت نیستند، کنار گذاشته میشوند.
در رابطه با AVL هم باید بگویم هر چند ما در شکل گرفتن آن نقش داشتیم، اما در تأیید صلاحیت کسانی که وارد این لیست شوند، نقشی نداشتهایم و وزارتخانه در این رابطه مستقل عمل کرده است. هر کسی متقاضی بوده، در سامانه ثبتنام کرده و با ارائه یکسری مدارک، جزو لیست فروشندهها قرار گرفته است. چه بسا ناخالصیهایی هم در این بین وجود داشته باشد.
گفتوگو از حامد حیدری