بارشهای سیلآسا از ابتدای سال ۹۸ در کشور موجب سیلابی شدن برخی از استانها و ایجاد اختلال در زندگی و خسارتهای سنگین به مردم، بهویژه در مناطق غرب و جنوب غرب کشور شد. نوروز با سیل از شمال کشور و استان گلستان آغاز شد و بسیاری از استانهای مرکزی و جنوبی را درنوردید. خسارات مالی سیل در استانهای گلستان، لرستان و خوزستان بیش از باقی نقاط کشور بود؛ سیلی که تمام زیرساختهای شهری و روستایی را درهم پیچید؛ چنان وضعیتی پیش آمد که مردم پس از سه ماه هنوز از مصیبت پیشآمده کمر راست نکردهاند.
یک ریال خسارت به مردم پرداخت نشده است
در سلسله گزارشهایی قصد داریم به بررسی وضعیت مردم در استانهای سیلزده بپردازیم و نیازها، کمبودها، کمی و کاستیهای این مناطق را گزارش کنیم. به سراغ خوزستان میرویم. هادی سواری، فعال مدنی خوزستان در این باره به ایرناپلاس میگوید: سیل اخیر ۱۲ شهرستان استان خوزستان را دربرگرفت. در حال حاضر بحرانیترین مناطق، شهرستان دشت آزادگان، حمیدیه و بخش مرکزی اهواز است. در بقیه مناطق آب فروکش کرده است، اما با توجه به اینکه در تمام این ۱۲ شهرستان و ۳۱۷ روستایی که زیر آب رفتهاند، بیش از ۲۰۰ هکتار از مزارع مردم زیر آب رفته، عملاً اقتصاد این مناطق نابود شده است. متأسفانه تا الان؛ یعنی بعد از سه ماه، یک ریال خسارت به مردم پرداخت نشده است. ممکن است در استانهای گلستان و لرستان بستههای کمکی و لوازم خانگی مانند یخچال و… پخش شده باشد، اما در اینجا نه خبری از بستههای لوازم خانگی هست و نه خبری از پرداخت خسارت کشاورزی و کشاورزان.
سواری میگوید: از سوی دیگر، اکثر مناطقی که زیر آب رفته، جادههای دسترسی به آنها تخریب شده است. تأسیسات آبی مانند پمپ آب که در کنار رودخانههاست، یا زیر آب رفته یا آب آن را برده است. حتی تأسیسات آبرسانی روستاها هم تخریب شده است. الان مشکل اساسی روستاییان علاوه بر آب شرب سالم، معیشت است.
علوفه رایگان به دامداران بدهید
این فعال مدنی ادامه میدهد: مدتی سازمانهای مردمنهاد، سازمانهای دولتی مانند هلال احمر و سپاه در کنار مردم بودند، اما الان مردم به حال خودشان رها شدهاند. این قضیه تبعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد داشت. در حمیدیه مردم هنوز در کانکس زندگی میکنند و شهرستان دشتآزادگان هنوز زیر آب است. در مسیر اهواز-اندیمشک و اهواز-سوسنگرد و در نزدیکی روستای «بروایه» و روستای «حلاف» مزارع زیر آب است. با توجه به گرمی هوا این آبها چند روز دیگر تبدیل به گندآب میشود. این میطلبد سازمان جهاد کشاورز به همراه سازمان آب و برق و معاونت استانداری با هم همکاری کنند و این آبها را هدایت کنند. میزان تبخیر آب خیلی زیاد است و این زمینها از منظر کشاورزی تبدیل به شورهزار و گندآب میشوند.
وی خاطرنشان کرد: یکی از درخواستهایی که ما در مسیر رودخانه دز از شهرستان شوش و شهرستان اهواز گرفته تا روستاهای شهرستان شعیبیه در شوشتر داشتیم، این بود که با توجه به اینکه تمام زمینهای کشاورزی ما از بین رفته و مردم منطقه دامدار هستند، نیاز دامها به علوفه برطرف شود. یعنی با توجه به اینکه این زمینها از بین رفتهاند، علوفه دامها تأمین نمیشود. در واقع اقتصاد روستایی از بین رفته است.
۴۰ هزار هکتار از زمینهای زیرکشت زیر آب
از سوی دیگر، نعیم حمیدی، خبرنگار خوزستانی با تشریح وضعیت مناطق مختلف خوزستان به ایرناپلاس میگوید: در وضعیت پس از سیل که حالا حدود ۷۰ روز گذشته میتوانیم یک نگاه کلی و یک نگاه جزئی داشته باشیم. نگاه کلی اینکه مردم هنوز درگیر سیل هستند. خلاف آنچه گفته میشود که آب رفته و الان فقط مایحتاج زندگی مردم مانده است، هنوز بخش زیادی از مزارع زیر کشت زیر آب هستند. برای مثال، روستاهای «مِگرن» سمت شوش (سه روستا هستند)، روستاهای مسیر خسرج و بخشی از روستای بروایه هنوز درگیر آب هستند. برعکس آنچه آقایان میگویند ۱۷ هزار هکتار از زمینها زیر آب رفته تا الان در مجموع بیش از ۴۰ هزار هکتار از زمینهای زیرکشت زیر آب است. بهترین زمینهایی که الان باید کشت تابستانی شوند. یعنی اینکه گفته میشود که خوزستان از سیلاب رها شده درست نیست و مردم هنوز با سیلاب درگیر هستند. این مشکل اول است.
پرداخت خسارت فقط به گلستان و مازندران؟
حمیدی توضیح میدهد: مشکل دوم، مسئولان آمدند و گفتند ما برای اینکه خسارتهای وارد شده به مردم را جبران کنیم، این خسارت را به دو شکل پرداخت میکنیم؛ یکی اینکه کمک بلاعوض میکنیم و حالت دوم هم وام پرداخت میکنیم. تا الان بر اساس گفتههای آقای حجتی، وزیر کشاورزی و مسئولان استان یک ریال بابت خسارت چه به کشاورزان و چه به بخش مسکن نه تصویب شده و نه پرداخت شده است. آقای حجتی گفته بهجز مازندران و گلستان به دیگر استانها هیچ مبلغی پرداخت نشده است. فقط مانده وامها و تسهیلاتی که بانکها باید به مردم بدهند. طبق گفتههای خود مسئولان، مانند سردار شهوارپور، فرمانده سپاه خوزستان، بانکها تعلل میکنند و خود استاندار هم اعتراض کرده و گفته که بانکها وارد نمیشوند. حتی خود وزیر کشور هم دیروز گفته که بانکها از پرداختها عقب افتادهاند. تا الان هم تسهیلاتی که بهعنوان وام در نظر گرفتهاند یا پرداخت نشده یا خیلی کم پرداخت شده، آن هم صرف هزینههای جاری زندگی و معیشت شده است. این در حالی است که رهبری هم چند بار به مسئولان تذکر دادهاند.
این خبرنگار ادامه میدهد: مشکل بعدی در حوزه نیازمندیهای ضروری است. اینکه حداقل، مسکنی برای سکونت داشته باشند. حدود ۳۱۸ روستای استان در این سیل آسیب دیده است. از این تعداد حدود ۱۲۰ روستا تخریب شدهاند. مردم هم از اداره زندگیشان ماندهاند. این سیلاب یک زمین سوخته تحویل مردم داد. زمینهایی هم که از آب خارج شده به آنها آب داده نشده است. درآمد اصلی مردم خوزستان کشاورزی و دامداری است، اما چون مردم کشت زمستانشان را از دست دادهاند و درآمدی ندارند، ریالی از نفت که به جیب مردم نمیرود.
کشت تابستانی در اغما
وی میگوید: الان مردم برای کشت تابستان هم با یک مشکل دیگر مواجه شدهاند. مسئولان گفته بودند که ما آب به مقدار کافی داریم که به زمینهای کشاورزی بدهیم، اما الان بخشهای زیادی از کارون و کرخه خشک شده است. آب سیلبندها را هم رها کردن و الان کشاورزان به مشکل آب برای کشت تابستانی مواجهه هستند. برای مثال در شهر هویزه ۳۰۰ سال است که کشت برنج انجام میشود. انبارهای هویزه معروف هستند. الان رودخانه کرخه حد فاصل روستای «سمیده» تا هویزه خشک است یا در ملاثانی در ۲۵ کیلومتری شمال اهواز (بین اهواز و شوشتر) کشاورزان در تابستان ۵۰۰۰ هکتار برنج میکارند. الان با اینکه مسئولان گفتند که آب زیاد است و پشت مخازن سدها ۹۰ تا ۹۵ درصد آبگیری شده، اما میگویند ما از این ۵۰۰۰ هکتار فقط میتوانیم به ۸۰۰ هکتار حقابه بدهیم. این روستاها که کشت زمستانیشان را از دست دادهاند و حالا کشت تابستانیشان را هم با این وضعیت از دست میدهند، چه کار باید بکنند؟ خسارت هم که پرداخت نشده است. حالا زندگی و زن و بچهشان را چطور اداره کنند؟
مردم در اوج گرما با بیبرقی مواجه شدهاند
حمیدی در آخر مسئله قطعی برق را مطرح میکند و میگوید: گرمی هوا همین حالا نزدیک به ۵۰ درجه رسیده است. الان در این وضعیت حتی در اهواز هم برق قطع میشود، حالا وای به حال روستاها. در کل، برق خیلی مناطق سیلزده نوسان شدید دارد و قطع میشود. یعنی الان مردم در اوج گرما با بیبرقی مواجه شدهاند. به غیر از آن، هنوز خیلی از خانوادهها وسایلی مانند کولر و یخچال ندارند یا در روستای «آلبوعید دو» مردم هنوز اسکان موقت دارند و در کانکس زندگی میکنند. شما فکرش را بکنید زندگی در یک کانکس فلزی، بدون برق، وسط گرمای ۵۰ درجه!