«ما وقتی همسن اینا بودیم…فلان»؛ کلشیهای که برای اکثر ما آشناست. جملهای که دلالت به تغییر در رفتار و منش کودکی دارد و در خانوادهها هم دیده میشود که پدرومادرها از بچههایشان به دلیل یکی سری رفتارها و ادبیات خارج از عرف یا خارج از فهم معمول کودکی شاکی میشوند. رفتارهایی که در گذشته خودشان مرسوم نبوده و کمتر دیده شده است.
در شبکههای اجتماعی هم این روزها ویدئوهایی از بچهها منتشر میشود که ادبیات و رفتارهای بزرگسالان در آنها دیده میشود و بعضاً در مورد مسائلی مانند ازدواج، روابط شخصی و جنس مخالف و حتی خریدن خودروهای گرانقیمت اظهارنظر میکنند؛ موضوعی که انگشت تعجب جامعه را برانگیخته است.
برای بررسی این موضوع از هر جهت که برویم به بلوغ زودرس برمیخوریم.
از نظر پزشکی بلوغ زودرس به ظاهر شدن زودهنگام علائم بلوغ جسمی و هورمونی گفته میشود. از نظر روانشناسی تربیتی و جامعهشناسی هم علاوه بر بلوغ جسمی، بلوغ فکری و روانی را هم باید اضافه کرد. این وضعیت میتواند دلایل بسیار مختلفی داشته باشد و مانند هر پدیده غیرطبیعی دیگری، پیامدهایی در پی خواهد داشت.
ایرناپلاس در میزگردی با حضور ناصر کلانتری، منصوره کریمزاده و سعید ذکایی، کارشناسان پزشکی، روانشناسی تربیتی و جامعهشناسی به بررسی پدیده بلوغ زودرس ناظر بر وضعیت اجتماعی و ارتباطی امروز پرداخته است. اینکه آیا شرایط رشد کودکان و وضعیت روانی در این سنین تغییر کرده است؟ دلایل بلوغ زودرس همان اشکال سنتی هستند؟ چه عوامل دیگری در کنار رسانهها به بلوغ زودرس کمک میکنند. دلایل اجتماعی (جامعهشناسی کودکی)، روانشناختی (ابعاد روانشناختی) و پزشکی بروز آن و عوامل موثر در تشدید و کنترل آن چیست؟ آیا این پدیده خطرناک است؟ آیا کشور ما نیز به این پدیده دچار است؟ برای جلوگیری از این پدیده چه باید کرد و از کجا باید شروع کرد؟
در این میزگرد در بخشهای در مختلف به این سوالها پاسخ خواهیم داد.
ایرناپلاس: فهمیدن اینکه فرزندمان دچار بلوغ زودرس شده است، میتواند نگران کننده باشد؛ نگرانی از این جهت که آیا واقعاً فرزند من میتواند اثرات جسمی و روانی بلوغ زودرس را مدیریت کند؟ اساساً پدیده بلوغ زودرس چگونه رخ میدهد؟
کلانتری: مسئله بلوغ یکی از اولین ابعادش بلوغ جسمانی و در حیطه بیولوژیک قرار میگیرد. بلوغ، فرآیندی است که میخواهد بدن انسان را از کودکی به بزرگسالی وارد کند. این فرآیند تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و محیطی قرار میگیرد و همچنین هرمورنهایی که باید به موقع در بدن ترشح شود. بهطور معمول ما در دخترها این فرآیند از سن ۹سالگی میتوانیم ببینیم که آغاز ورود به مرحله بلوغ است. همان چیزی که در زبان انگلیسی به آن «مچوریشن» میگویند. در این سن شروع مسئله بلوغ معمولاً با فعال شدن محور هیپوتالاموس، هیپوفیز و تخمدان در دختر و بیضهها در پسر است که هورمونهای مربوطه را ترشح میکند. این محور وقتی شروع به فعالیت کند، آرام آرام شرایط بدن کودک به سمت بزرگسالیاش میرود. مراحل خاصی هم دارد که جای بحثش اینجا نیست.
نگرانی خانواده روی بعد فیزیولوژیکی بدن اثر میگذارد
بنابراین اگر دختران در سن ۹سالگی شروع به این فرآیند کند، و در پسر در ۱۱ سالگی به بعد، این طبیعی است اما اگر زودتر از این سن شروع به بلوغ کرده باشد، در پزشکی به آن بلوغ زودرس میگویند. در نتیجه بسیاری از پدران و مادران وقتی که بچه آنها ۱۰ ساله است و آرام آرام در دختر مرحله تلارک (بزرگ شدن پستانها) شروع شده، نگران این موضوع میشوند که بچه من بلوغ زودرس پیدا میکند، نه اصلاً اینطوری نیست. اگر نمیشد باید نگران میشدیم. در واقع این مرحله طبیعیاش است. بنابراین دختری که زیر ۹سال این فرآیند را شروع کند، میگوییم، بلوغ زودرس است و در پسری که زیر ۱۲ سال شروع به بلوغ کند هم همان دستور.پ
کریمزاده: آقای دکتر خیلی خوب حرف زدند. من در این زمینه چیز جدیدی نمیتونم اضافه کنم.
ذکایی: این پرسش را در حوزه جامعهشناسی طور دیگر باید مطرح کرد.آقای دکتر اشاره دقیقی داشتند. بلوغ یک پدیدهای است که همزمان برای ما علاقهمندان به فضای اجتماعی و جامعهشناسی، یک پکیج است که یک وجه آن فیزیولوژیکی، یک وجه آن روانشناختی و یک وجه اجتماعی و فرهنگی هم دارد. ما اینها را از همدیگر جدا نمیکنیم. بهویژه با اتفاقات و پیچیدگیهایی که در دنیای امروز رخ میدهد. بلوغ همزمان از درهمتنیدن این سه وجه است که اتفاق میافتد. طبیعتاً اینکه خانوادهها، اجتماع و فرهنگ از چه زمانی نگران این میشوند که این تأخیر اتفاق میافتد و از آن طرف زودرس شده است، یک عارضه اجتماعی هم هست. اینجا دیگر پای قضاوت، گفتوگو و گفتمان وسط میآید. به تعبیر دیگری یک برساخت میشود و این برساخت خودش روی همان بعد فیزیولویکیاش تأثیر میگذارد. نگرانی، دلهره و اضطرابی که کودک زیر ۹سال از تذکر و چکآب کردنهای مکرر پدرومادر و بحثهایی که در حوزههای خصوصی بین پدرومادر با پزشک، روانشناس و گفتوگوهای درونخانوادگی این خود بهطور مستقل و فینفسه بر وجه جسمانی تأثیرگذار است. این موضوع را ما نمیبینم. اینکه گفتیم اجزای درهمتنیده دارد، ناظر بر این بود.
بلوغ با نوجوانی فرق میکند
نکته دیگری که هست این است که بلوغ با نوجوانی فرق میکنند. بلوغی که آقای دکتر کلانتری اشاره کردند در واقع وجه پیش از نوجوانی به مثابه پدیده اجتماعی است که گذار به بزرگسالی را تسریع میکند یا یک واسطهای بین کودکی و بزرگسالی است. اینها همه مراحل مقدماتی است که نوجوانی متعاقب این ظاهر میشود. طبیعتاً نقشها و گذار را به مثابه یک دوره زندگی که خودش یک جنبه اجتماعی دارد، تدارک دوره بزرگسالی را برای کودکان ما نوید و شکل میدهد.
کریمزاده: در تکمیل صحبتهای آقای دکتر ذکایی و آقای دکتر کلانتری که اشاره کردند به بلوغ فیزیولوژیک میخواستم بگویم که ما انتظارمان این است که این بلوغ در ابعاد مختلف روانی، عاطفی، اجتماعی و شناختی همزمان اتفاق بیافتد. یعنی بلوغ فقط بلوغ جسمی نیست و ما انتظار داریم از جنبههای شناختی، هیجانی و روانی به آن پختگی مدنظر برسند و این فهمها همزمان اتفاق بیافتد تا ما بتوانیم یک عملکرد به هنجار و نرم را در کودکانمان ببینیم.
ایرناپلاس: خیلی از پدرومادرها تا اسم این موضوع میآید، حالت گارد به خود میگیرند و در پی چاره هستند. آیا آنچه که «بلوغ زودرس» عنوان میشود، نگران کننده است؟
کلانتری: من در ابتدا مسئله بیولوژیکی بلوغ را عرض کردم اما باید بدانیم که دهههاست که در سطح جهان که مسئله بلوغ زودرس صرفاً از بعد بیولوژیکی بررسی نمیشود و بعضاً مسائل رفتاری کودکان ماست که قبل از آنکه به بلوغ جسمی برسد، گفتارش، رفتارش و اعمالش مشابهت پیدا کند با کسی که بیشتر از سنش میداند. به عبارتی میگفتند: «فلانی سر از همه چیز درمیاره» و این بچه در همه امور دستی دارد. این نگران کننده است. در تحقیقی که در غرب شده است، همین تغییر رفتار و عوامل محیطی که در بچههای آنها اثر گذاشته است، تلارک یک سال زودتر انجام میگیرد. یعنی حتی عامل محیطی و دیدن مسائل مختلف و پدیدههای مختلف اجتماعی باعث شده است که این نگاه و این محیط در تغییر بدن کودکان هم موثر باشد. در واقع یک نوعی نگرانی دارد ایجاد میشود.
بلوغ زودرس موجبات سواستفاده بزرگسالان را میکند
نکته دوم اینکه در مرحله سوم بلوغ یک دختربچه به مرحله «منارک» میرسد که همان قاعدگی است اما در همان محیط طبعاً سه تا چهار ماه زودتر انجام میشود. یعنی از میانگینی که در سطح جهانی ۱۲ سال و هفت ماه است، این عامل محیطی در این هم اثر کرده است. بنابراین این یک بخش نگران کننده است اما از آن مهمتر این است که شما رفتارهایی از بچهها ببینید که مناسب سن او و مناسب محیط او نیست. این مسئله میتواند اثرات و آسیبهای اجتماعی فراوانی در پی داشته باشد و موجبات سواستفاده بزرگسالان از آنها را فراهم کند. شما وقتی که در مکانهایی حاضر میشوید که نباید حاضر شوید، طبعاً تحت تأثیر محیط جدید قرار خواهی گرفت. چرا که تو هنوز مچور نیستی. برای مثال سیگار کشیدن حتماً یک ارتباطی با مچوریتی در ایران داشته است اما این بچه هنوز هیچ نشانهای از مچوریتی در بدنش ندارد اما اعمال در حد کسانی است که بلوغ فیزیولوژیکی پیدا کردهاند. اینجا هم باید نگران شد و متخصصان در حوزه رفتارشناسی و جامعهشناسی باید بیشتر به آن توجه کنند.
خطر اصلی؛ عدم هماهنگی بین بلوغ فیزیکی، روانی و اجتماعی
کریمزاده: اگر ما بخواهیم که آن عوارضی که مربوط به بلوغ زودرس است را بررسی کنیم، یک جنبه آن همین فیزیولوژک است. بعضی نگران هستند که هورمون جنوتروپین زیاد میشود و این باعث میشود که رشد قد کم و گاهی متوقف شود. معمولاً بچههایی که درشت هستند، وقتی به بلوغ زودرس میرسند ممکن است در آیند خیلی بلند قد نباشند. اما جدای از بخش فیزیکی عدم هماهنگی بین بلوغ فیزیکی و بلوغ روانی و اجتماعی است که ما در این بچهها میبینیم. خطر اصلی به نظر من این است که بچهها به این شناخت و پختگی و توانایی تشخیص و قدرت استدلال و شناسایی آسیبها و آفتها نرسند. همین باعث میشود که این بچهها درگیر مخاطرات شوند. به این دلیل که آفتها را خوب نمیشناسند، حتی ممکن است از طرف نزدیکان مورد آزار جنسی قرار گیرند. ما در بسیاری از این بچههای میبینیم که چون به آن پختگی روانی، عاطفی، شناختی و اجتماعی نرسیدهاند، در گروه همسالان پذرفته نمیشوند یا مورد تمسخر قرار میگیرند یا در تعاملات آنها را وارد نمیکنند.
این گروه ممکن است دچار رفتارهای ناهنجار و ضداجتماعی شوند. برای مثال سیگار کشیدن و استفاده از الکل و مواد مخدر میتواند پیامدهای این طرد شدگی باشند. در این موارد بلوغ زودرس میتواند ما را حساستر کند و زنگ خطر باشد. اینکه ممکن است این کودک از نظر ظاهری و فیزیکی تغییراتی در او اتفاق افتاده باشد، اما ابعاد دیگر بلوغ در او رشد نکرده باشند. این موضوع میتواند به مسائل دیگری دامن بزند. در آمارها نشان داده شده که ۶۰ درصد بچههایی که چون این بچهها به خاطر تمایلاتی که حاصل ترشح هورمونهاست که در آنها بهوجود میآید خیلی زود به انجام یک سری رفتارها مبادرت میکنند. برای مثال داشتن روابط. حالا نه لزوماً روابط عاطفی. همین باعث میشود که برای ارضای نیازی که به دلیل ترشح آن هورمونها بیدار شده است، دست به رفتارهایی بزنند که نسبت به پیامدهایش اطلاع درستی ندارند. در خیلی از تحقیقات نشان داده شده که ۶۰ درصد دخترها؛ دخترهایی که مبتلا میشوند، درگیر روابطی میشوند که خیلی زودتر از سن مناسب خودشان است .۴۰ درصد هم قبل از ورود به دانشگاه این روابط را تجربه میکنند.
اضطراب و افسردگی؛ پیامد بلوغ زودرس
خیلی از بچههای دچار بلوغ زودرس میشوند، دچار اضطراب و افسردگی میشوند، اعتماد بهنفس و خودباوریشان پایین میآید. بهویژه پسرها ممکن است حالت تهاجمی بگیرند و ما در این بچهها پرخاشگری بیشتری ببینیم و در دخترها بیشتر گوشهگیری و انزاوطلبی. چون واقعاً به این تغییرات شناختی ندارند. خود خانوادهها هم در این زمینه بیتأثیر نیستند. از تابوهایی که در خانوادهها وجود دارد تا محرومیتهای بیمورد باعث میشود که بچهها به اطلاعات درست دسترسی نداشته باشند. این باعث میشود که بچهها سراغ کانالهایی بروند که اطلاعات موثقی در اختیارشان نمیگذارد. همان درگیر شدن با اطلاعات نادرست، نامناسب و نابجا باعث میشود که این بلوغ زودرس اتفاق بیافتد و از این جهت باید نگران این مسئله بود.