۱۹ فروردین ۱۴۰۴، ۱۳:۱۰
کد خبرنگار: 872
کد خبر: 85797183
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

هرمز؛ جزیره‌ای به رنگ رویا

تهران- ایرنابازار- اکنون در جزیره‌ای که زمین با رنگ سخن می‌گوید و هر دانه از خاکش قصه‌ای برای گفتن دارد، صدایی خاموش اما عمیق به گوش می‌رسد؛ ندای زخمی که از دل خاک سرخ و نقره‌ای هرمز برمی‌خیزد. خاکی که نه تنها رنگ دارد، بلکه روح و جان نیز دارد و اکنون در غربت بطری‌ها و کیف‌های سوغاتی، چشم‌انتظار بازگشت به آغوش گرم جزیره است.

ایرنابازار- در سکوت شب‌های آرام خلیج‌فارس، جایی میان تلالو مهتاب و نسیم نمک‌گرفته‌ دریا، جزیره‌ای آرمیده است که خاکش رنگ رؤیاست؛ جزیره‌ای که سرخی و نقره‌ای زمینش به مثابه شعری ناگفته، در دل هر رهگذری نقش می‌بندد. هرمز، این نگین آتش‌فشان‌زاده‌ جنوب ایران، تنها خاکی ندارد که رنگین باشد؛ او حافظ سده ها خاطره، فرهنگ و زیست‌بوم بی‌بدیل است.

اما افسوس که امروز پیکر هرمز زخمی شده است. خاکش که میراث هزاران سال تحولات طبیعی و زیستی‌ است، در بطری‌های شیشه‌ای و کیسه‌های پلاستیکی از خانه خود دور افتاده است؛ بی‌آنکه کسی صدای نفس‌نفس زدن زمین را بشنود. این خاک که زمانی بخشنده بود، امروز در رنج است. هر روز، صدها بازدیدکننده، ناخودآگاه تکه‌ای از این میراث را می‌برند؛ گاه به عنوان یادگاری و گاه از سر ناآگاهی. این خاک حالا در گوشه‌وکنار این دیار سرگردان است، بی‌سرپناه، بی‌ریشه؛ حالا وقت آن است که ما، فرزندان همین خاک، بایستیم و آن را به خانه‌اش بازگردانیم.

شاید خاک تنها ذره‌ای بی‌جان به‌نظر برسد اما در بطن آن، زندگی جریان دارد. هر ذره‌ این خاک نقره ای و سرخ، همان‌قدر که زیباست، آسیب‌پذیر است. هر قدم ما بر این زمین، باید آگاهانه و با مهربانی برداشته شود. ما مردمان این سرزمین، مسئولیم؛ مسئول حفظ آنچه به امانت در دست ماست. آینده، بر شانه‌های ماست و چه افتخاری بالاتر از آن‌که فرزندان‌مان روزی بگویند: «پدران و مادران ما، خاک را بازگرداندند.»

هرمز فقط یک جزیره نیست؛ هرمز قلبی تپنده از رنگ و زندگی‌ است. خاکش، حافظ داستان‌هایی‌ است که هنوز گفته نشده، شعرهایی که هنوز سروده نشده‌ و نقاشی‌هایی که هنوز کشیده نشده‌اند. بازگرداندن خاک تنها بازگرداندن ذرات سرخ و نقره ای نیست؛ بازگرداندن انسانیت، مهر و آشتی با زمین است. بیایید با هم بخشی از این آشتی باشیم؛ بخشی از این حرکت زیبا.

و شاید روزی، وقتی که نسیم از روی خاک نرم و سرخ و نقره ای هرمز عبور کند، صدای زمین را بشنویم که آرام می‌گوید: «سپاس، که فراموشم نکردی».

هرمز؛ جزیره‌ای به رنگ رویا

خاکی که شعر می‌گوید

خاک هرمز تنها خاک نیست؛ او رنگ، هنر و زندگی است. گلک سرخ‌رنگ و خاک نقره‌ای که در دل صخره‌ها جزیره پنهان شده و در گرماگرم ساحل آرامیده است، همچون گنجینه‌هایی بی‌قیمت‌اند. خاک نقره‌ای، برخلاف برادر سرخش، جلوه‌ای مه‌آلود و اسرارآمیز دارد. این خاک با رنگی میان خاکستری و سفید در نور آفتاب حالتی درخشان و شبه‌فلزی پیدا می‌کند و در ترکیب با رنگ سرخ، تضادی سحرآمیز پدید می‌آورد که تنها در هرمز می‌توان نظیرش را دید.

ترکیب خاک نقره‌ای و سرخ، بر روی مسیرهای پیاده‌روی، صخره‌ها و سواحل، تصاویری می‌آفریند که یادآور تابلوهای نقاشی سورئال است و از این‌رو، هنرمندان زیادی هرمز را بوم خلاقیت خود قرار داده‌اند. این دو نوع خاک نه تنها زیبایی بصری دارند، بلکه به دلیل ترکیبات خاص معدنی، نقشی کلیدی در اکوسیستم جزیره ایفا می‌کنند.

فاجعه‌ای که زیر پای ماست

متأسفانه خاک‌ جزیره هرمز، چه سرخ و چه نقره‌ای به دلایل مختلفی از جمله گردشگری نادرست، استخراج‌های غیر اصولی و ناآگاهی بازدیدکنندگان در حال نابودی است. گویا فاجعه خاموشی در جریان است که از دل کوه‌های رنگی، خاک را به بطری‌ها و کیسه‌ها منتقل می‌کند و روانه شهرها می‌سازد.

در این میان، خاک نقره‌ای به دلیل کمیاب‌تر بودن، مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. این خاک بی‌آنکه بازسازی آن در طبیعت ممکن باشد، همراه برخی گردشگران و افراد ناآگاه از موطن خود دور می شود، خاکی گرانبها که طی میلیون‌ها سال و تنها تحت شرایط خاص زمین‌شناسی شکل می‌گیرد.

هر ذره از خاک هرمز، حامل هویتی‌ است که اگر از جای خود جدا شود، معنای خود را از دست می‌دهد. این ذره‌ها باید بمانند تا کودکان آینده نیز بتوانند با دستان‌شان زمین زنده را لمس کنند.

هرمز؛ جزیره‌ای به رنگ رویا

کمپین بازگرداندن خاک؛ آغازی برای آگاهی

در برابر این تخریب تدریجی، جرقه‌ای روشن شده و کمپینی شکل گرفته است که در آن مردمان این دیار پهناور هم صدا با هم می گویند، خاک را بازگردانیم. پویشی که با هدف آگاه‌سازی، همدلی و اقدام جمعی برای حفظ منابع خاکی جزیره هرمز شکل گرفته است. این کمپین که توسط جمعی از فعالان محیط‌زیست، هنرمندان بومی و علاقه‌مندان به طبیعت پایه‌گذاری شده، دعوتی‌ است برای بازگرداندن خاک‌های برده‌شده، توقف برداشتن خاک و ترویج احترام به زمین.

این تلاش ساده ولی عمیق می گوید، هر مشت خاک، تکه‌ای از جان هرمز است و هدف آن، ایجاد تغییری فرهنگی‌ است؛ تغییری که در آن گردشگر، دیگر مصرف‌کننده نیست، بلکه حافظ و قدردان طبیعت می‌شود.

اکنون ما مردمان ایران عزیز، مسئولیتی مهم بر عهده داریم، باید اگر روزی خاکی را از جزیره به خانه برده‌ایم، آن را بازگردانیم یا از دیگران بخواهیم تا چنین کنند.

چه زیبا که فضای مجازی پر از تصاویری شده است که مردم از گوشه‌وکنار ایران، خاک‌هایی را که در بطری نگه داشته بودند، با احترام بازمی‌گرداندند. این تصاویر گواهی است بر زنده بودن وجدان جمعی، بر بیداری قلب‌ها.

این پویش تنها اقدامی نمادین نیست؛ نمودی از یک مسئولیت عمیق انسانی در برابر زمین است زیرا ما تنها ساکنان زمین نیستیم؛ بلکه ما نگهبان این سرمایه بی بدیل نیز به شمار می رویم.

نقش مردم و گردشگران در این مسیر

هرمز امروز بیش از هر زمان دیگری به ما نیاز دارد. نه تنها برای بازگرداندن خاک، بلکه برای بازسازی معنای حضور ما در طبیعت. هرمز می‌تواند به الگویی بدل شود برای گردشگری پایدار، برای تعامل با زمین به‌جای بهره‌کشی از آن، برای مهر ورزیدن به جغرافیا.

آیا نمی‌توان گردشگری را طوری طراحی کرد که بازدیدکنندگان به‌جای بردن خاک، داستانی از احترام به طبیعت با خود ببرند؟ آیا نمی‌توان آموزش داد که زیبایی را باید نگاه کرد، نه اینکه از جای کند؟ ما باید کاری کنیم که مردم به‌جای دست‌درازی به طبیعت، دست یاری به آن بدهند.

هر فردی که پا بر خاک هرمز می‌گذارد، مسئولیتی بر دوش دارد. آموزش گردشگران درباره اهمیت خاک‌های رنگین، راهنمایی درباره مسیرهای قابل بازدید، نصب تابلوهای هشدار و تشویق به گردشگری پایدار، از جمله گام‌هایی‌ است که باید برداشته شود. باید آموزشی ترتیب داده‌ شود که نه تنها زیبایی خاک نقره‌ای و سرخ معرفی شود، بلکه از مخاطبان خواسته شود خاک را لمس کنند، حس کنند اما برندارند. لمس، بدون تملک؛ مشاهده، بدون تصاحب.

هرمز؛ جزیره‌ای به رنگ رویا

مسئولیت نهادهای مختلف در برابر این سرمایه بزرگ

حفاظت از خاک‌های هرمز نیازمند همکاری نهادهای مختلف است. قانون‌گذاری برای ممنوعیت برداشت و فروش خاک، نظارت مستمر بر مناطق آسیب‌دیده و همچنین تولید مستندها، گزارش‌ها و مطالب آموزشی از طرف رسانه‌ها، می‌تواند آگاهی عمومی را به سطحی برساند که دیگر کسی در مقابل این سرمایه گرانبها بی‌تفاوت نماند.

احیای خاک نقره‌ای و سرخ؛ رؤیای ممکن

اگرچه بازگرداندن خاک‌ به‌تنهایی برای ترمیم اکوسیستم کافی نیست اما نماد آغاز احیاست. پخش مجدد خاک بازگردانده‌شده در مناطق فرسایش‌یافته، کاشت پوشش گیاهی بومی برای تثبیت خاک و نیز ممنوعیت جمع‌آوری خاک می تواند در این مسیر کمک بزرگی باشد. در آینده‌ای نه‌چندان دور، می‌توان هرمزی را تصور کرد که کودکان در مسیرهای نقره‌ای‌اش بازی می‌کنند و گردشگران با احترام به رنگ‌های زمین، تنها عکس‌ها را با خود می‌برند، نه خاک را.

سخن آخر؛ ندایی از دل زمین

جزیره هرمز، تنها تکه‌ای از خاک ایران نیست؛ او یادآور مسئولیتی‌ است که در قبال زمین داریم. اگر خاک نقره‌ای‌اش امروز چون اشک بر چهره سنگ‌ها جاری‌ است، فردا ممکن است تنها خاطره‌ای در عکس‌ها بماند. بیایید نگذاریم چنین شود. بیایید خاک را به جزیره بازگردانیم، نه فقط برای زمین که برای خودمان، برای نسل‌های آینده، برای صداقت‌مان با طبیعت زیرا زمین، آیینه‌ای‌ است از رفتار ما و هرمز، قلب تپنده این آیینه است.

۲ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.