به گزارش ایرناپلاس، نخستین جلسه شورای هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی در دولت سیزدهم در حالی برگزار شد که وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی و علوم، تحقیقات و فناوری به همراه سرپرست وزارت آموزشوپرورش و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در آن حضور داشتند و محمدمهدی اسماعیلی با اکثریت آراء به عنوان ریاست شورای هنر انتخاب شد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این جلسه با بیان اینکه شورای هنر و شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی از ظرفیتهای بالایی برخوردارند، بیان کرد: ما مرکزیت و قرارگاه بودن شورای عالی انقلاب فرهنگی را با تمام وجود قبول داریم.
این شورا که یکی از نهادهای جمهوری اسلامی ایران است پس از انقلاب با فرمان امام(ره) تشکیل و در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۶۳ تأسیس شد. گسترش نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون مختلف جامعه و تقویت انقلاب فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی و تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی ازجمله اهداف این شوراست.
البته ابتدا ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد که بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر ماهیت داده است.
اهمیت این شورا و انتظار از آن به دلیل نام و اهدافش همواره مورد توجه بسیاری از نهادها و حتی مردم بوده است اما اینک این پرسش مطرح میشود که آیا به اندازه انتظاراتی که از این شورا میرود، این قرارگاه فرهنگی توانسته نیازهای اساسی فرهنگ کشور را برآورده سازد و با تأثیرگذاری قابل توجه همراه باشد؟
این پرسشها را با حجتالاسلام حسین جلالی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در میان گذاشتیم.
جایگاه بالای یک شورا در مباحث فرهنگی
جلالی درباره تأثیرگذاری شورای عالی انقلاب فرهنگی بر مباحث فرهنگی کلان کشور و اهمیت آن به خبرنگار ایرناپلاس گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی جایگاه ویژه ای دارد که میتواند بسیار اثرگذار باشد. امام(ره) امر کردند که این شورا فرهنگی باشد و مصوبههای شورای انقلاب فرهنگی را به منزله قانون تلقی کردند؛ بنابراین مشکلی که وجود دارد اینکه وقتی دولتها با رویکردهای متفاوتی روی کار میآمدند در مواجه با شورای انقلاب فرهنگی بعضی از مصوبههای آن را قانون تلقی کرده و برخی دیگر را قانون نمیدانستند و با این عنوان که باید این مصوبهها در مجلس به قانون تبدیل شود یا اینکه دولت باید آن را بهعنوان قانون نپذیرد از زیر بار اجرای آن شانه خالی میکردند.
وی ادامه داد: در هر صورت هر فکر و ایدهای وجود داشته باشد، در ستاد تهیه میشود و باید در صف به اجرا در بیاید. زمانی که صف با ستاد هماهنگ نباشد این مصوبهها اجرا نمیشود و وقتی اینگونه شود، انباشته شده و تصور میشود که شورای انقلاب فرهنگی ناکارآمد است یا اینکه ضرورتی ندارد درحالیکه چنین نیست. زمانی که بین صف و ستاد هماهنگی وجود نداشته باشد و مصوبهها را جدی تلقی نکند و آن را بهعنوان قانون به جریان نیاندازند، مانند شورای فرهنگی عمومی میشود.
به گفته او، شورای فرهنگ عمومی هم در شهرها و استانها با عالیترین مقامها تشکیل میشود اما مصوبههای آن اجرایی نمیشود؛ به این دلیل که میگویند در حکم قانون نیست و مانند مشورت است؛ بنابراین به نظر میآید به آن شکلی که باید شورای عالی انقلاب فرهنگی مؤثر باشد، نمیتوان نمره عالی به آن داد. البته این عدم موفقیت نشان از عدم ضرورت آن نیست. بلکه این مساله بسیار ضروری است.
چگونگی رویکرد درست شورای عالی انقلاب فرهنگی
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درباره اقدامات ضروری برای کارآمدتر شدن این نهاد گفت: باید برای زیرساختهای فرهنگی و مواجهه با مسائل فرهنگی کار بسیاری صورت گیرد؛ نقشه راه بیابیم و برنامه داشته باشیم. وقتی از مسائل فرهنگی صحبت میشود در واقع فرهنگ زیربناست و نباید سطحی دیده شود. مساله جمعیت یکی از مسائل مهم کشور است که زیربناست. باید در آنجا برای این موضوع ساماندهی فضای مجازی برنامهریزی و اقدامات لازم انجام شود.
وی افزود: حتی به نظر می رسد بسیاری از برنامههای مجلس عقبه فرهنگی و تئوریکشان از شورای عالی انقلاب فرهنگی است. هر زمانی که دولتها با یک رویکرد دیگری روی کار آمده، شورای عالی انقلاب فرهنگی هم متأسفانه رویکردش عوض شده است حال آنکه نباید با تغییر دولتها رویکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی عوض شود بلکه باید همواره متناسب با نظام و راهبردهای فرهنگی آن عمل نمایند نه دولتها.
ضرورت حضور افراد اندیشمند در شورا
ممکن است برخی از تصمیمگیریهای این شورا با برخوردهای بسیار جدی و بازدارنده نهاد یا ارگانی مواجه شود در حالی که بهکارگیری این تصمیمها میتواند برای فرهنگ جامعه اثربخش باشد. شورای عالی انقلاب فرهنگی چگونه میتواند تصمیمها و اقدامات فرهنگی را اتخاذ کند که در عین سازنده بودنشان شعاری نباشند و با استقبال هم همراه باشند؟
حجتالاسلام جلالی در اینباره افزود: باید افرادی که در آنجا مشغول به کار میشوند فقط در مباحث فرهنگ باشند. اگر افرادی در آن فعالیت کنند که چندشغله بوده و مسئولیتهای متعددی داشته باشند فرصت اندیشیدن و تفکر ندارند. اینکه ما نمادین و سمبولیک در آنجا باشیم، سودمند نیست و ممکن است اقدامات انجامشده عمق نداشته و اثرگذار نباشد؛ بنابراین برای اینکه این جایگاه حاصل شود، باید افراد فعال در این شورا مسئولیتهای دیگری نداشته باشند و تنها به مباحث شورای عالی انقلاب فرهنگی بپردازند و پیرامون مباحث مربوطه مرتب جلسه بگذارند.
اینکه شنیده شده که به طور مثال رئیسجمهوری یا فلان مسئول در جلسه شرکت نمیکرده یا جلسهها تشکیل نشده است. در واقع اینها بیانگر آن است که افراد این حوزه باید از اندیشمندانی باشند که فقط جهت حرکتشان مباحث فرهنگی و علمی باشد.
نظر شما