در بخش نخست از مطالب با موضع «ماموریت دشوار دولت سیزدهم»، ضمن تشریحگذرای شرایط خاص کشور که عمدتا محصول خروج غیرقانونی آمریکا از برجام و همهگیری ویروس کروناست، به لزوم بازسازی اعتماد و افزایش رضایتمندی مردم به عنوان نقشه راه دولت جدید پرداختیم؛ چنانچه به مزیت بزرگ هماهنگی و همراهی قوای سهگانه و دیگر نهادهای کشور اشاره و آن را بهترین فرصت برای تحقق وعدههای عدالت محور و ضدفساد رئیسجمهوری برشمردیم.
در ادامه این مبحث، سه موضوع دیگر یعنی «بهرهبرداری بهینه از منابع خدادادی»، «توجه به مسائل فرهنگی» و «دقت در انتخاب مدیران مراکز دولتی» را واکاوی کرده و به برخی از وجوه مهم آنها خواهیم پرداخت.
الف- بهرهبرداری «بهینه» از منابع خدادادی
سرزمین ایران با وسعتی که به تنهایی، چندین برابر بسیاری از کشورهاست، فرصتهای طبیعی و خدادادی فراوانی دارد که حتی بخش کوچکی از آنها، مورد رشک دیگر دولتهاست؛ کافی است به وسعت سرزمینی، جغرافیای چهارفصل، آبوهوای متنوع، ذخایر عظیم زیرزمینی و منابع شگفتانگیز معدنی و کشاورزی و ... توجه داشته باشیم؛ از آن سو مزیت بهرهمندی از نیروی انسانی توانا و تحصیلکرده که عمده آنها دل در گروی آیین و میهن خود دارند، زمینه را برای یک همافزایی ملی و برداشتن گامهای بلند توسعه فراهم کرده است.
در این میان آنچه نباید مغفول بماند، بهرهبرداری بهینه و هوشمندانه از این دریای امکانات انسانی و طبیعی است که چالش مهم دولت سیزدهم است؛ اگر تا پیش از این در چندین دههای که از اجرای برنامههای توسعه میگذرد، ثروتهای طبیعی و ظرفیتهای بالقوه کشور، بهعنوان سرمایهای غیرقابل پایان تصور میشد، اکنون مشخص شده بسیاری از این منابع یادگاری است که باید برای نسلهای آینده نیز باقی بمانند؛ چنانچه واجب است از موجودیت آنها محافظت و مراقبت کنیم.
متاسفانه محصول سالها توسعه بلندپروازانه و گاهی غیرعلمی، آسیب زیادی به بسیاری از منابع سرزمینی کشور وارد کرده که لازم است هرچه سریعتر متوقف و جبران شود. در آستانه قرن جدید، فرصت هماهنگی قوای سهگانه باید با بهرهبرداری آینده اندیشانه همراه و به بهترین وجه، صرف تثبیت پایههای بلند انقلاب و کشور شود؛ چه آنکه در غیر اینصورت، روند زیانباری که آغاز شده بود، به مرحلهای بیبازگشت خواهد رسید و موجودیت سرزمینی ایران و ساکنانش را به مخاطره خواهد انداخت. در این زمینه در آینده مطالب مشروحی در حوزههای آب، خاک، هوا و دیگر منابع طبیعی کشور منتشر خواهیم کرد.
ب- معیارها و ملاحظات در انتخاب مدیران مراکز دولتی
در پیوند با بخش الف، موضوع مهم بهکارگیری نیروی انسانی به عنوان مهمترین سرمایه جامعه مطرح است که هنر دولتها در استفاده حداکثری از آنها آشکار میشود. مرور برخی از تجربههای ناکارآمد دولتهای گذشته از دولت «سازندگی» تا «تدبیر و امید»، راهگشا، درسآموز و قابل تامل است.
اگرچه هیچ عقل سالم و وجدان بیداری نمیتواند منکر دستاوردها و خدمات ارزنده هشت دولت بعد از پایان دفاع مقدس باشد، اما یک نکته مشترک منفی در کارنامه همه آنها مشهود است و آن، غلبه نگاه جناحی و سیاسی در بهرهگیری از نیروهای متخصص و مدیریتهای توانمند است.
این نگاه معیوب گاهی موجب شکلگیری تغییرات اتوبوسی در ادارات و مراکز دولتی میشد و دامنه آن گاه تا کارمندان رده پایین هم میرسید؛ خوشبختانه رئیس دولت سیزدهم بارها اعلام کرده در بهرهگیری از افراد، نگاه سیاسی و جناحی ندارد و شایستگی و پاکدستی آنها مدنظر است؛ این نگاه رئیسجمهوری باید در دیگر اجزای دولت، ساری و جاری باشد.
شاخص مهم دیگر در استفاده از مدیران و نیروهای انسانی کارآمد، در اشاره رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار با دولت سیزدهم نهفته است؛ در واقع آنچه را که ایشان برای «بازسازی انقلابی همه عرصههای مدیریتی کشور ضروری» خواندند، همراه با قید نگاه «عقلانی و خردمندانه» است که میتواند از بروز خطای مشترک مدیریتهای گذشته جلوگیری کند؛ بهویژه که در شرایط ویژه کنونی، فرصت چندانی برای آزمودن دوباره آزمودهها و هدر رفت منابع انسانی و سرمایهای کشور نداریم.
سلامت اقتصادی و اخلاقی یکی دیگر از معیارهای دولت سیزدهم در انتخاب مدیران است که در صورت غفلت، میتواند ضربات جبرانناپذیری به چهره دولت وارد کند؛ با رشد فسادهای کلان اقتصادی در یک دهه گذشته، به جرات میتوان گفت یکی از مهمترین مطالبات مردم از دولت سیزدهم، مقابله موثر با تخلفهای اقتصادی است. روشن است که نخستین گام برای فسادزدایی، استفاده از مدیران پاکدست و پاکاندیش است که میتوانند محقق کننده این هدف باشند.
ج- اهمیت و اولویت فرهنگ
در یک نگاه سطحی به مشکلات و معضلات کنونی، به نظر میرسد که فرهنگ و مسائل فرهنگی ذیل آن، در زمره اولویتهای دست چندم قرار میگیرند که باید بعد از دیگر مسائل، به آن پرداخت. این نگرش اشتباه در همه دورههای پیشین و بعد از انقلاب در نظر برخی مسئولان وجود داشته و سبب آسیب فراوان به حوزه تمدنی، فرهنگی و عقیدتی ما شده است.
اگرچه در شرایط تحریم، گرانی، تورم و کرونا، معیشت مردم باید مهمترین دغدغه دولت و دیگر مسئولان باشد اما هرگز نمیتوان به این بهانه، اولویتهای فرهنگی کشور را تادیده گرفت یا به تاخیر انداخت؛ رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهایشان با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرمودند: «مساله فرهنگ را در جایگاه واقعی و شایسته خود بنشانید؛ این خیلی مهم است. فرهنگ هویّت یک ملت است. ارزشهای فرهنگی روح و معنای حقیقی یک ملت است. همه چیز مترتب بر فرهنگ است. فرهنگ حاشیه و ذیل اقتصاد نیست، حاشیه و ذیل سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل بر فرهنگند؛ به این باید توجه کرد».
این تعابیر، رساترین توصیهای است که میتواند سرلوحه برنامهها و انتصابهای دولت باشد. استفاده از مدیرانی که فرهنگ و هنر را در جایگاه والای خود نمیبینند یا نمیپندارند، یکی دیگر از چالشهای دولت جدید است که اثرات آن نه تنها در میانمدت و بلندمدت آشکار خواهد شد. شاید در این رابطه بتوان از همه مدیران ارشد و میانی، «پیوست فرهنگی» لازم را برای همه عرصهها مطالبه و شرط تصویب و اجرایی شدن هر تصمیم مهمی را منوط به آن کرد.
در یک کلام میتوان گفت استفاده موثر، انقلابی، هدفمند، هوشمندانه و خردمندانه از سرمایههای انسانی، مهمترین ماموریت دشوار دولت سیزدهم است؛ ماموریت دولتی که عزم کرده از پیچیدگیهای انباشته و مشکلات بزرگ کشور، گرهگشایی کرده و عدالت و ضدیت با فساد را از همان آغاز راه در گزینش مدیران شایسته رعایت کند.
نظر شما