تا پیش از کرونا، هر سختیای بود البته تحملش آسانتر و هموارتر. کرونا تا حد زیادی بساط فیلمبرداری پروژههای سینمایی و تلویزیونی و بیش از آن نمایشهای صحنهای (تئاتر) و کنسرتهای موسیقی را به تعطیلی کشاند.
در این میان، اهالی موسیقی که همواره در سه شاخۀ تدریس، تولید و اجرای صحنهای (کنسرت) فعالیتشان تداوم نسبی داشت (و نسبتش بستگی داشت به موقعیت، توانایی و جایگاه هر هنرمند) به یکباره با بروز شیوع کرونا بیش از همیشه خود را در معرض تهدید و تحدید دیدند.
برگزاری کنسرت که تقریباً تعطیل شد (جز معدودی اجراهای آنلاین آن هم مختص چهرههای بسیار مشهور)، آموزشگاهها نیز یا تعطیل بودند یا در میانۀ بروز دو پیک این بیماری در کشورمان به فعالیت محدود و «با رعایت پروتکلهای بهداشتی» مشغول میشدند.
البته دور از نظر نیست که بسیاری از خانوادهها که خود را داوطلبانه (و بسته به وضع مالی و شرایط فرهنگیشان) در قرنطینه نگه داشته بودند از برخی کارها (مانند همین آموزش موسیقی) که از نظرشان در این روزها غیرضروری تشخیص داده میشد به کلی خودداری کردند و اجازه ندادند فرزندانشان در کلاسها حضور فیزیکی داشته باشند.
در این میان بحث آموزش آنلاین که از همان نخستین روزهای بروز کرونا خود را بیش از همیشه به رخ کشید و حتی تحمیل کرد تا حدی به کمک علاقهمندان به موسیقی آمد. هرچند برخوردها با این پدیدۀ نسبتاً جدید (در ایران) متفاوت بود.
از سویی آموزش آنلاین تقریباً بیشتر رونق خود را مرهون و مدیون شیوع نامیمون کروناست. از سوی دیگر هم هنرجویان و هم تا حدی آموزگاران موسیقی واکنشها و رفتارهای متفاوتی را در مواجهه با این پدیده در پیش گرفتهاند.
به هر حال مدل سنتی و رودرروی آموزش موسیقی دهههاست که در شکل جدید و آموزشگاهی و نیز آکادمیک آن در ایران جا افتاده و پدیدۀ آموزش آنلاین عمری حدود یک دهه در ایران دارد و رونق جدی آن نیز مربوط به همین حدود ۲۰ ماهی است که کرونا وارد ایران شده است.
بنا به سابقه تاریخی هر چیز تازهواردی همواره در ایران تردیدهایی را برانگیخته است. از سوی دیگر مثل همیشه و بنا به سنت، ما ایرانیان کمتر عادت داریم تا هر چیز جدیدی را با همه پیشینه و دانش لازم و مختص خودش به کار گیریم.
در واقع بیشتر آموزگاران موسیقی درست از زمان بروز و شیوع کرونا در ایران بنا به جبر و علتها و دلایل پیشگفته با قافلۀ آموزش آنلاین همراه شدند.
این «همراهی» از نوع ایرانی و به جبر زمانه است و به مراجعۀ بیماری که دنداندرد دارد میمانَد؛ آن هم درست در آخرین لحظۀ بروز کامل درد و زمانی که دیگر این درد به بالاترین آستانۀ تحمل خودش رسیده است.
یعنی اینکه ما به طور تاریخی کمتر اهل پیشگیری بودهایم و تازه، درمان جدی و مراجعه به پزشک و هزینهکرد را هم دقیقاً زمانی شروع میکنیم که چارۀ دیگری برایمان متصور نیست. اینگونه است که آموزش آنلاین نیز با قدری اما و اگر همراه است؛ آن هم درست در حالی که برخی پیشبینیها از تغییر کلی روند زندگی بشر در حدود یک دهه آینده خبر میدهد و فراگیری آموزش آکادمیک از نوع آنلاین از مهمترینِ این تغییراتِ پیش روست. تغییری که به یک نوجوان آفریقایی این امکان را میدهد که از دوردست در بهترین دانشگاههای جهان تحصیل کند و تحصیل هنر هم از این قاعده مستثنا نیست.
مخلص کلام اینکه، آموزش آنلاین پدیدهای است جدیتر از همیشه؛ هر قدر هم آموزش سهتار یا آواز ایرانی از این طریق ناممکن یا دستکم نابسنده به نظر برسد از ضرورتها نباید غافل بود. در این راه خوشبختانه چرخ آموزش آنلاین در کشورهای پیشرفته یک بار اختراع شده و لازم نیست که ما هم دوباره بنا به آن سنت نامیمون تاریخی دست به کار اختراع این چرخ شویم. میتوانیم از آزمودههای آنها بهره لازم را ببریم و به این پدیده رویکردی جدیتر داشته باشیم.
*خواننده، پژوهشگر و آموزگار آواز
نظر شما