به گزارش ایرناپلاس؛ ۲۰ نوامبر از سوی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی کودک اعلام شده است در این روز مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۵۹ اعلامیه حقوق کودک و در سال ۱۹۸۹ کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرد. این روز در ایران هم به رسمیت شناخته و درتقویم رسمی کشور هم ثبت شده است.
به منظور توجه به این روز و اجرای برنامههای مرتبط با آن، آیینهای هفته ملی کودک با شعار «حال خوش کودکی، رنگ خوش زندگی» طی روزهای ۱۶ الی ۲۲ مهرماه برگزار میشود.
از طرفی با همکاری و پیگیری وزارتخانههای آموزش و پرورش، کشور ، بهداشت و با همکاری سازمانهایی مانند بهزیستی، صداوسیما، حفاظت از محیط زیست، هلال احمر و شهرداریها برنامهریزی برای توجه به مسایل کودکان، در قالب برنامههای مشترک و تحت عنوان «هفتهی ملی کودک» دنبال میشود.
بعد از برگزاری جلسههایی، مسوولیت دبیرخانه این ستاد از سال ۱۳۹۳ به عهده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سپرده شد.
محمود برآبادی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان است، او تا کنون چندین بار عضو هیات مدیره انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و نیز رئیس و نایبرئیس این انجمن بوده است.
برآبادی در سال ۱۳۵۶ برای کتاب «سیل» و در سال ۱۳۷۵ برای کتاب «داستانهای تاریخی» عنوان کتاب برگزیده سال شورای کتاب کودک را دریافت کرد.
برآبادی در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس، گفت: در شرایطی که قیمت کتاب افزایش پیدا کرده، بهترین زمان است که کودکان در کتابخانههای محلهها، کتابخانههای کانون پرورش فکری ثبت نام کنند، زیرا از آن طریق دسترسی آسانتری به کتابها خواهند داشت.
محدودیت کتاب تالیفی بیش از ترجمه است
ایرناپلاس: فعالیت چند دهه گذشته نشر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی میکنید؟ در این حوزه چه کمبودها و مسائلی وجود دارد و آیا توانسته نیازهای مخاطب خود یعنی کودکان را رفع کند؟
برآبادی: در ایران کتابهای ترجمه و تالیف منتشر میشود. کتابهای ترجمه گاهی با سلیقه مترجم و گاهی با سفارش ناشر انتخاب میشود. همچنین ممکن است ناشر حوزه خاصی را به مترجم اعلام کند و از او بخواهد در آن حوزه عنوانهایی را پیدا و کتاب را ترجمه کند. اگر ناشر کتابی را که فکر میکند فروش خوبی دارد، پیدا کند، با مترجم قرارداد میبندد یا قرار میگذارد تا آن را ترجمه کند.
دسته دیگر کتابهای تالیف است که نویسنده با سلیقه و علاقه خود داستانی مینویسد و ناشری پیدا میکند تا کتاب چاپ شود.
در حوزه تالیف هم کارهای سفارشی و غیرسفارشی انجام میشود به این معنی که ناشری ممکن است بخواهد مجموعهای از کتابهای یک نویسنده را منتشر کند. در نتیجه از یک نویسنده یا مترجم دعوت میکند تا مثلا ۱۰ عنوان کتاب با آن مضمونها کار کند. اینجا سلیقه ناشر با توجه به فضای اقتصاد نشر مطرح است و ناشر تشخیص میدهد که چه کتابهایی با توجه به فضای نشر مناسب است و با توجه به شناختی که از بازار دارد به نویسنده سفارش داده میشود.
نویسندگان به هر دو روش اقداماتی انجام میدهند، ممکن است با سلیقه خود رمان یا داستانی بنویسند و به ناشر ارائه دهند؛ همچنین ممکن است که سفارش ناشر را قبول کنند. البته تالیف با موانعی از پیش تعیین شده، محدود میشود، این موانع سانسور و محدودیتهایی است که در جامعه در مورد کتاب کودک وجود دارد.
گروه سنی نوجوان سلیقه متفاوتی در حوزه کتاب دارد
یک سوژه ممکن است به نظر یک نویسنده جالب باشد و بخواهد آن را بنویسد، اما بعد متوجه میشود که آن سوژه ممکن است با چند نوع سانسور روبهرو میشود. یکی اینکه ناشر اعلام کند، اگر یک شخصیت به شیوهای نوشته شود، میتواند چاپ کند و اگر آن شخصیت به صورت دیگری نوشته شود، نمیتواند آن را منتشر کند. بعد از اینکه نویسنده ناشر را راضی کرد، ممکن است کتابش با نظر وزارت فرهنگ و ارشاد همسو نباشد. حتی بعد از انتشار کتاب، در آثار تالیف میان کتابها در انتخاب، اعطای جوایز و خرید کتاب سلیقههای خاصی وجود دارد.
نوجوانان در سنی قرار دارند که از خانواده جدا و وارد جامعه میشوند، آنها وارد گروههای همسالان خود میشوند و با آنها ارتباط برقرار میکنند در نتیجه اگر بخواهند کتابی را بخرند و بخوانند فیلمی ببینند، در ارتباط با همسالان خود با آن آشنا میشوند. ارتباط جوانان با خانواده کم میشود به همین دلیل گروه سنی نوجوان سلیقه متفاوتی با کتابهایی که در جامعه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، دارند. این مساله در حوزه کتابهای ترجمه و تالیف جریان دارد. البته در ترجمه دست مترجم بازتر است زیرا پنداشته میشود، که این کتاب برای جامعه دیگری است؛ اما به محض اینکه کتاب تالیفی و درباره جامعه خودمان باشد، ممیزیها در تصویر و متن بیشتر میشود. در موضوع و شخصیتپردازی، همه عناصر داستان شامل سلیقههایی میشود که هر مسئول اعمال میکند.
بنابر این کتابهایی که چاپ میشوند به نظر من نمیتوانند سلیقه خوانندهها را در گروههای سنی مختلف برآورده کند.
بهترین زمان عادت به استفاده از کتابخانه
ایرناپلاس: افزایش قیمت کتاب، دسترسی کودکان به کتابهای بازار را محدود کرده ، فعالیت کتابخانهها در حوزه کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
برآبادی فعالیت کتابخانهها را به صورت کلی میتوان در دو دسته تقسیم کرد. یکی کتابخانههای دولتی هستند و بر آنها نظارت صورت میگیرد، برخی از کتابخانههای دولتی وابسته به آموزش و پرورش یا کتابخانه ملی هستند اما کتابخانههایی که مربوط به بخش خصوصی هستند، شرایط بهتری دارند. در این کتابخانهها، کتابهای به روز و هماهنگ با سلیقه متفاوت خوانندهها انتخاب میشود.
در شرایطی که قیمت کتاب افزایش پیدا کرده است، بهترین زمان است که کودکان در کتابخانههای محلهها و کانون پرورش فکری ثبت نام کنند، زیرا از آن طریق دسترسی آسانتری به کتابها خواهند داشت. بالا رفتن قیمت کتابها و مشکلات اقتصادی که خانوادهها با آن مواجه شدهاند، موجب کاهش توان خرید کتاب خانواده برای کودک شده است، تا جایی که اگر در این حوزه بخواهند کاری کنند، ترجیح میدهند کتابهای درسی و کمک درسی تهیه کنند.
علاقهای به مطالعه کتاب در فضای مجازی وجود ندارد
ایرناپلاس: به نظر شما فضای مجازی و کتابهایی که در این فضا بارگذاری میشود، ساختن ویدئوها و ابزار هوشمند، توانستند کودکان را جذب کتاب کنند یا استفاده از این ابزار محدود به قشر کوچکی میشود که میتوانند برای کودک کتاب بخرند و گوشی هوشمند تهیه کنند؟
برآبادی: به نظر من هنوز در بین نوجوانان خواندن کتاب از طریق گوشی و لپ تاپ خیلی معمول نشده است مگر اینکه آن کتاب توسط دوستان کودک سفارش شده باشد و اینگونه کودکان و نوجوانان به خواندن کتاب در فضای مجازی ترغیب شوند. به طور معمول در این روزها میان کودکان و جوانان آنچنان علاقهای به خواندن کتاب از طریق فضای مجازی وجود ندارد و ممکن است به دلیل در دسترس نبودن این امکانات برای همه کودکان باشد.
در فضای مجازی مطالب متنوعی مانند اخبار، مطالب سرگرم کننده و محتواهایی در سبک حواشی شخصیتهای سلبریتی بیشتر رد و بدل میشود و تمایل به مطالعه کتاب در تلفن هوشمند کمتر است. کاربرد بیشتر گوشیهای همراه امکان دسترسی به فضای مجازی است، در این فضا مطالبی که کوتاه باشد و مخاطب بتواند به سرعت آن را بخواند و همچنین فایلهای تصویری بیشتر مخاطبها را جذب میکند.
نویسندگان با ارزشهای سابق خود فعالیت میکنند
ایرناپلاس: به نظر شما مهمترین نیاز نشر کشور در حوزه کودک و نوجوان چیست؟
برآبادی: خیلی از ارزشهای نسل جوان و نوجوان با ارزشهایی که در دوران نوجوانی داشتیم، تغییر کرده است، این در حالی است که هنوز نویسندگان با ارزشهای سابق خود فعالیت میکنند، به همین دلیل وجاهت آنها از دید نوجوانان و جوانان امروزی دچار تزلزل شدهاست. مسائل دیگری جای ارزشهای گذشته را گرفته است، هرچند که آن ارزشها هم اثر خود را در فرهنگ ما داشته است.
در نتیجه نظم نوین جهانی، همه ملتها به سمتی میروند که گویا نظام سرمایهداری سلطه خود را کم و بیش به همه ملتها تحمیل میکند. میزان این تاثیر بسته به اینکه جامعه در چه وضعیتی باشند بر فرهنگ، توجه به کتابخوانی و تولیدات فرهنگی متفاوت است. در نتیجه فرهنگ کودکان امروز با آنچه مادرها و پدرها فکر میکنند و موضوعهایی که برای آنها مهم است، تفاوت دارد. باید توجه داشت گسست نسل جدید و قدیم به سرعت افزایش مییابد.
نظر شما