به گزارش ایرناپلاس، مواجهه رسانهها و کارشناسان با دولت مستقر در این چارچوب میتواند علاوه بر تامین منافع ملی، به رشد و ارتقای امور اجرایی کشور کمک کند و به قول آیتالله سید ابراهیم رئیسی باعث ارتقای کارها شود؛ رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه دولت از نقد منصفانه و سازنده استقبال میکند همچنین به مدیران توصیه کرد «آستانه تحمل خود را در مواجهه با انتقادها بالا ببرند زیرا انتقاد درست میتواند نسبت به اصلاح کاستیها و نواقص مفید باشد».
موضوع نقد و انتقاد در فضای سیاسی و رسانهای کشور از جهات مختلفی نیازمند بازتعریف و تبیین چارچوبهای دقیقی است تا اولا هیچ مسئولی خود را مبرا از آن نداند؛ دوم آنکه نظرهای منتقدان و کارشناسان بهگونهای صحیح منتقل شود و سوم، از این رهگذر، سامان امور و بهبود اوضاع کلی و جزئی کشور حاصل شود.
رهبر معظم انقلاب در سالهای گذشته بارها به لزوم نقد و انتقاد منصفانه، دلسوزانه و خیرخواهانه اشاره کردهاند؛ از جمله: «انتقاد کردن ضرر و ایرادی ندارد، منتها انتقادِ منصفانه باید باشد. انتقاد، به معنای ارائه نقاط مشکل و راهحلّ آن نقاط و گشودن آن گرههاست».
به این ترتیب یکی از مهمترین وجوه نقد، جنبه دلسوزانه و خیرخواهانه آن است؛ تنها در این حالت است که نقدشوندگان موضوع را بدون پیشداوری خواهند شنید و تلاش در اصلاح رویهها و راهکارهای خود خواهند داشت. در واقع آنچه نقد منصفانه را از دشمنی و خصومت کور مجزا میکند، خیرخواهی و خیرطلبی ناقد برای جامعه و ارائه نقد خود در چارچوبی منصفانه است که با هدف اصلاح و تدبیر بهتر امور مطرح میشود.
موضوع مهم دیگر که رهبری نیز به آن اشاره کردهاند، ارائه راهحل در زمان نقادی است؛ در واقع منتقدی که لب به اعتراض و بیان نقاط ضعف و اشکال میگشاید بهتر است در کنار ایراد اصلی، به راهکارها و راهحلهای جایگزین هم بپردازد تا نقطه عزیمت روشنی برای حل معضل مربوطه مشخص کرده باشد.
گاهی دیده میشود منتقدانی هستند که تنها وظیفه خود را ایراد گرفتن از یک مسئول یا نهاد حاکمیتی میدانند و بدون اینکه راهحلی جایگزین ارائه دهند؛ به زعم خود به بیان نقاط ضعف میپردازند؛ این رویه از نگاه ناظر بیطرف ممکن است با این پرسش مواجه شود که در صورت نادرست بودن یک تصمیم یا راهکار، روش درست و اصلاحگرانه آن چیست و در واقع برای رفع آن چه باید کرد؟گاهی دیده میشود منتقدانی هستند که تنها وظیفه خود را ایراد گرفتن از یک مسئول یا نهاد حاکمیتی میدانند و بدون اینکه راهحلی جایگزین ارائه دهند؛ به زعم خود به بیان نقاط ضعف میپردازند؛ این رویه از نگاه ناظر بیطرف ممکن است با این پرسش مواجه شود که در صورت نادرست بودن یک تصمیم یا راهکار، روش درست و اصلاحگرانه آن چیست و در واقع برای رفع آن چه باید کرد؟
در صورت ارائه راهحلهای جایگزین و البته مبتنی بر دانش تخصصی و کارشناسانه است که موضوع نقد، به درستی تبیین شده و ناقدان متصف به صفت دلسوزی و خیرخواهی خواهند شد.
شاخصه دیگر برای نقادی دلسوزانه، لحن و طرز بیان آن و تعریف جایگاه ناقد نسبت به موضوع و نقد شونده است؛ در این باره نیز رهبر معظم انقلاب از تعبیر «عمل دوستانه» استفاده کردهاند و آن را در مقابل بدبینی و عمل خصمانه قرار دادهاند: «این ویروس بدبینی چیز بدی است؛ بدبینی به سپاه، بدبینی به دولت، بدبینی به مجلس، بدبینی به قوّه قضائیّه، بدبینی به نهادهای انقلابی و بنیادهای انقلابی، بدبینی به اینها. بله، انتقاد اشکالی ندارد، بلکه لازم است؛ انتقاد برای اصلاح لازم است، انتقاد یک عمل دوستانه است، عمل خصمانه نیست؛ وقتی شما انتقاد میکنید یک عمل دوستانه است؛ انتقاد باید انجام بگیرد».
اشاره رهبری به دوستانه بودن انتقاد، ناظر بر همان نیت، لحن بیان، طرز ابراز نقد و در کل مواجهه دوستانه با طرف مقابل است که در نقطه مقابل خصومت و کینهورزی قرار دارد.
درباره روش انتقاد از منظر خصوصی بودن یا عمومی بودن هم گاهی اتفاق نظر وجود ندارد؛ برخی مسئولان ارائه نقد در فضای عمومی و رسانهها را به بهانههای مختلف برنمیتابند و ترجیحشان است که همه انتقادها به شکل خصوصی یا در جمعهای محدود باشد.
رهبر معظم انقلاب در این مورد فرمودند: «گاهی اوقات انتقاد بایستی عمومی هم باشد؛ ما همیشه معتقد نیستیم که انتقاد بایستی درِگوشی باشد؛ نه، گاهی هم باید عمومی باشد، امّا اینکه ما بهنحوی انتقاد بکنیم که آن شنونده انتقاد به تعبیر رایج، بندِ دلش پاره بشود و بگوید «دیگر همه چیز از دست رفت، پدرمان درآمد»، اینجوری نباید انتقاد بکنیم؛ ما گاهی اوقات اشتباه میکنیم در کیفیّت انتقاد کردن و اینجوری کار میکنیم».
«گاهی اوقات انتقاد بایستی عمومی هم باشد؛ ما همیشه معتقد نیستیم که انتقاد بایستی درِگوشی باشد؛ نه، گاهی هم باید عمومی باشد، امّا اینکه ما بهنحوی انتقاد بکنیم که آن شنونده انتقاد به تعبیر رایج، بندِ دلش پاره بشود و بگوید «دیگر همه چیز از دست رفت، پدرمان درآمد»، اینجوری نباید انتقاد بکنیم؛ ما گاهی اوقات اشتباه میکنیم در کیفیّت انتقاد کردن و اینجوری کار میکنیم».تاکید ایشان بر اینکه لازم نیست همه انتقادها به صورت خصوصی باشد، نشاندهنده مسیر و مقصد منتقدان دلسوز و منصف جامعه است اما کیفیت طرح آن نیز باید به شیوهای اخلاقی و مبتنی بر آموزههای دینی و از روی خیرخواهی باشد.
موضوع دیگری که بارها از سوی رهبری مورد تاکید قرار گرفته، پرهیز از افراط و تفریط در نقادی است؛ ایشان در یکی از دیدارهای اخیر با دانشجویان فرمودند: «بعضی از دوستان انتقادهایی کردند که خب خوب است، بسیاری از انتقادها هم بهجا است، منتها لحن انتقاد را خیلی تند نکنید ... دوّم اینکه از افراط و تفریط در بیان بپرهیزید. این جور نباشد که شما به طور قاطع یک مجموعه را نفی کنید یا اِشکالی بر آنها وارد کنید؛ در حالی که ممکن است بعضی از اینها مشمول این اِشکال شماها نباشند».
پرهیز از افراط و تفریط در نقادی میتواند سخنان ناقد را، تاثیر به مراتب بیشتری بخشیده و شنونده را متقاعد کند که موضع، نه از روی عناد شخصی یا سازمانی، بلکه در جهت اصلاح امور مطرح میشود؛ در همین رابطه گاهی دیده میشود همراه با ایراد به یک مدیر در یک مجموعه، کل بخشهای آن نهاد و دیگر مدیران آن هم زیرسؤال میروند؛ نقادی که در بیان یک معضل اقتصادی، کل مجموعه دولت و وزارتخانهها را زیرسؤال میبرد، ناخواسته از تاثیر و نفوذ کلامش میکاهید و احتمال توجه به نکات مطرج شده را از بین خواهد برد؛ بنابرین رعایت آداب و اوصل نقادی و پرهیز از زیادهروی در جمع بستن مدیران و مجموعهها و تندروی در تعمیم همه اشکالها از دیگر اشکالات نقادی دلسوزانه و منصفانه است.
در پایان میتوان بار دیگر به سخن رئیسجمهور بازگشت که همه مدیران دولت را به مواجهه مثبت با نقد و منتقدان دعوت کرد و نقادی را باعث اصلاح امور دانست؛ مجموعه الزامات و ظرافتهای نقد سازنده و منصفانه، نخستین گام برای حل مشکلات موجود و گام نهادن در مسیری است که خیر همگان را در پی دارد.
نظر شما