به گزارش ایرناپلاس، هر چند این روزها خبرهای خوبی در جامعه مواجه نمیشویم و به دلیل شیوع نوع جدیدی از ویروس کرونا موسوم به دلتا با میزان قابل توجهی از مرگومیر هموطنانمان روبهرو هستیم؛ اما در این میان یک نکته همواره خودنمایی میکند.
در لابهلای انبوهی از این خبرهای منفی و ناامیدکننده که در هر روزنامه و سایت یا خبرگزاری دیده میشود، اتفاقات مثبت، شادیبخش و امیدوارکنندهای هم وجود دارد که متاسفانه در میان این همه اخبار منفی به سرعت فراموش میشوند و عمرشان تنها در چند ساعت خلاصه میشود.
مساله قابل توجه این است که فارغ از مشکلات اقتصادی و سختیهایی که کرونا برای همه به وجود آورده، اخبار منفی طرفدار بیشتری برای پوشش، بررسی و حتی خواندن دارد. برای پیبردن به این موضوع کافی است به حوداث تلخ یا اخبار منفی که در چند مدت اخیر رخ داده دقت کنیم.
هر کدام از این اتفاقات، روزها و حتی هفتهها مورد بررسی تلویزیون، روزنامهها و دیگر رسانهها قرار میگیرد در حالی که شاید پوشش و انعکاس به دست آوردن یک افتخار ملی در زمینههای فرهنگی یا ورزشی تنها به چند ساعت خلاصه شود. البته برخی از رسانهها در کنار این موفقیتها هم با یک شتاب خاصی به جنبههای منفی این رخدادها روی میآورند و شیرینی آن اتفاق مثبت هم از بین میبرند.
اما به راستی این میزان استقبال از اخبار منفی برای پوشش و انعکاس آنها در جامعه از چه دلایلی نشات میگیرد؟
چرا یک رویکرد تعادلی میان اخبار مثبت و منفی در رسانهها وجود ندارد؟
چگونه میتوان در عین اطلاعرسانی درست از یک واقعه، جنبههای مثبت و منفی آن را اعلام و به آنها توجه کرد؟
این پرسشها را با دکتر داوود صفایی روزنامهنگار پیشکسوت و عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه آزاد، در میان گذاشتیم.
روحیهای که به فرهنگ مسلط تبدیل شده است
صفایی درباره گرایش رسانهها به اخبار منفی و توجه اندک آنها به اخبار مثبت و امیدبخش، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: رسانهها به دلایل مختلفی به اخبار منفی گرایش پیدا کردهاند. یکی از دلایلش اینکه اخبار منفی بسیار ارزانتر و در دسترستر و پیدا کردنشان آسانتر است. برای مثال مراکزی مانند اورژانسها، آتشنشانیها، پلیس و ... که بیشتر با رویدادها و حوادث منفی سروکار دارند، به آسانی قابل دسترس هستند؛ در نتیجه رسانهها به این نوع اخبار گرایش پیدا میکنند.
نکته دوم در پیدایش این مساله این است که گویی مخاطبان و جامعه اندکاندک به اخبار منفی عادت کردهاند و به آنها توجه نشان میدهند. به این معنی که جامعه کجخلق شده و در نتیجه بیشتر به دنبال اخبار منفی است. حتی گاهی خبر مثبتی برای انعکاس در جامعه وجود دارد، نه تنها از آن استقبالی نمیشود، بلکه ممکن است با آن خبر برخورد سبک داشته باشند، آن را نپذیرند، مسخره کنند و مقاومت و رویکردهای منفی نسبت به آن نشان دهند.
به گفته او، منشاء این اخلاقها و فرهنگ جامعه به دلیل پایین بودن نشاط و شادمانی در جامعه است. در جامعه ما مردم بیشتر غمگین هستند و رویدادهای غمگینانگیز، مخاطبان بیشتری دارد، علاوه بر آن امکانات توسعه و پذیرش غم هم وجود دارد. به همین دلیل وقتی روحیه جامعهای غمگین است و شاداب نیست، کج خلق میشود، اخبار منفی را دنبال میکند و منفینگر میشود. حتی در رویدادهای مثبت هم تحلیل منفی ارائه میدهند که متاسفانه این روحیه به یک فرهنگ مسلط تبدیل شده است.
بنابراین حال خوش، شادی و شادکامی حلقه گمشده جامعه ماست. به همین دلیل رسانه ناچار است برای اینکه مخاطب به آن توجه کند، دنبال اخبار منفی برود. در نتیجه اگر بخواهیم سرعت این روند را حداقل کم کنیم و تغییری ایجاد کنیم؛ باید مسئولان جامعه از جمله مسئولان فرهنگی و برنامههای فرهنگی به این سمت بروند.
وی افزود: در حال حاضر بیشتر موضوعهای آثار شبکه نمایش خانگی، منفی هستند. این مساله هم یک ملاک است و چون کارگردانان میبینند که از این دست آثار استقبال میشود، مدام از این فیلمها میسازند. گویی موضوع مثبتی در جامعه وجود ندارد و فداکاری، نیکوکاری، دستاورد خوب و ... وجود ندارد.
بنابراین استقبال رسانهها از اخبار منفی به دلیل این اخلاق جامعه است. باید روندی آغاز شود که جامعه مهربان شود. مهربانی باب و ترویج شده و در رسانهها تشویق شود. رویدادهای شادیبرانگیزی داریم که میتوانند ایجاد شادی کنند و مردم را خوشحال کنند. این رویدادها آنچنان که باید و شاید به آنها بهاء داده نمیشود.
ضرورت توجه به اخبار مثبت و بررسی آنها
وی درباره متنوع نبودن در میان اخبار روزانه و توجه بسیار به خبرهای منفی افزود: در حال حاضر رسانهها به اندازهای در توجه به اخبار منفی پیش رفتهاند که اگر خبر مثبتی هم وجود داشته باشد، به آن توجه نمیکنند؛ در واقع خبر یا یک موضوع مثبت را دارای ارزش خبری تلقی نمیکنند، بنابراین اصلا آن را منتشر نمیکنند. حتی گاهی میگویند این خبر تبلیغ است.
رویدادهای مثبت میتواند جنبه فردی داشته باشند؛ به طور مثال کسی که کار بسیار باارزشی کرده است. مطمئن هستم هر روز در کشور در روستاها و شهرها اتفاقات اینچنینی میافتد که ممکن است منتشر نشود. برای مثال به معلمی در اندیمشک ارثی رسیده بود که او همه را به خرید تبلت برای دانشآموزان محروم صرف کرد. این اتفاق کار بسیار بزرگی بود که به اعتقاد من به اندازه کافی به آن پرداخته نشد.
به گفته این استاد روزنامهنگاری، دستاوردهای بسیاری در رویدادهای علمی، فرهنگی و ... کسب میشود که به آنها پرداخته نمیشود. رسانهها و خبرنگاران به نوعی با خودشان قهر هستند. اگر خبرنگاری هم به سمت تولید یک خبر مثبت و شادیبخش برود از طرف همکاران یا مسئولانش با نگاه دیگری مواجه میشود و ممکن است او را خبرنگار جدی نداند و بگویند خبر باید انتقادی باشد.
خبر و رویکرد انتقادی اصل مهم در رسانههاست که باید آن را با رویکرد و اخبار منفی متفاوت بدانیم. میتوان به رویدادهای مثبت هم حتی با رویکردهای انتقادی پرداخت. به هر حال باید به اخبار مثبت توجه و آنها را تبدیل به مطلب کرد تا در رسانهها انعکاس پیدا کنند.
تغییر نگرش مدیران خبر
صفایی درباره چگونگی پوشش اخبار که در عین اطلاعرسانی درست، باید جنبههای مثبت و منفی آن را انعکاس دهند، افزود: مطبوعات و رسانهها موظفاند واقعگرا باشند. تفاوتی ندارد این واقعیت تلخ یا شیرین باشند، چون در هر صورت باید مطرح شود.
مطبوعات و رسانهها برای به دست آوردن اخبار مثبت، خوشحالکننده و امیدبخش باید انرژی و تلاش خود را بیشتر کنند. این اتفاق در ابتدا آموزش میخواهد. باید این آموزشها صورت گیرد و نگرش سردبیران و مدیران خبر تغییر کند.
باید سردبیران به خود تلنگری بزنند و در تقسیمبندیهای کاریشان بازنگری کنند. خبرنگاران از پشت میزهایشان بیرون بیایند و به جامعه و متن زندگی مردم بروند. نکته دیگر هم اینکه سردبیران و مسئولان انعطاف نشان دهند. برای مثال همانطور که قبلا گفتم رویداد منفی را به عنوان خبر منتشر میکنند، اما وقتی یک رویداد مثبت را میخواهند منعکس کنند میگویند این رویداد آگهی است.
اخبار مثبت یا تبلیغ و آگهی
وی با اعلام اینکه در حال حاضر تلویزیون و صداوسیما یکی از مقصرهای بزرگ این پدیده هستند، افزود: هر چند ضعف تلویزیون را شبکه نمایش خانگی پرکرده اما نگرش شبکههای خانگی هم بازارمحور است و چون دیدهاند که مردم از چه استقبال میکنند، فیلم تلخ میسازند. فیلمهای بسیار تلخی که شاید تنها یک صدم اتفاقات آن در جامعه وجود داشته باشد.
چنین آثاری ساخته میشوند اما رویدادهای شیرینی مانند محبت مردم به مردم، گذشت مردم برای مردم که در جامعه وجود دارد، ساخته نمیشوند. مردم در سایه گذشت و محبت، همزیستی کرده و این شرایط سخت اقتصادی را تحمل میکنند؛ در غیر این صورت در حال حاضر چه کسی مردم را با این آرامش و صبر در کنار یکدیگر نگهداری میکند؛ مسلما خود مردم هستند.
این پژوهشگر ارتباطات افزود: حتما اتفاقات خوب، محبت، مهربانی و ... در جامعه وجود دارد. همه این موارد باید در تلویزیون ارائه شوند. اما وقتی به تلویزیون مراجعه میکنید، سوژه یا موضوعی میبینید که با وجود اینکه رویدادی مثبت است اما این رسانه اصلا حاضر نیست آن را کار کند و پوشش دهد و میگوید این آگهی است و باید پولش را پرداخت کنند. به همین دلیل این نگاه منفی وجود دارد. گویی برخی سردبیران با خودشان قهرند و کمحوصله و انبوه اخبار منفی آنها را هم پریشان کرده و به اخبار منفی خو گرفتهاند.
نظر شما