نیازمندی‌ها در تولیدات محتوای رسانه‌ای‌؛ چه باید کرد؟

تهران- ایرناپلاس- یک پژوهشگر سواد رسانه‌ای معتقد است جشنواره‌هایی مانند جشنواره ملی رسانه‌های دیجیتال فواید بسیار زیادی دارند و ارتباطات بسیار خوبی بین صاحبان ایده، تولیدکنندگان محتوا، سازندگان پلتفرم‌ها، مهندسان، مخاطبان و عرضه کنندگان شکل می‌گیرد و از این طریق می‌توان اشکالات را شناسایی کرد و نسبت به برنامه‌ریزی و فرهنگ‌سازی در این زمینه گام برداشت.

به گزارش ایرناپلاس، در بخش نخست  گزارش جشنواره ملی رسانه‌های دیجیتال، امیرعبدالرضا سپنجی پژوهشگر رسانه و مدرس دانشگاه از ضرورت سپردن چنین جشنواره‌هایی به دانشگاه‌ها و استادان علمی گفت.
وی با انتقاد از شیوه برگزاری این جشنواره‌ها اعلام کرد: «نگرش به فضای سایبری باید غیرمتمرکز باشد و مردم دسترسی‌هایشان بیشتر و استفاده‌هایشان ارزان‌تر شود.»

اما از نظر لیلا وصالی مدرس دانشگاه، یکی از نتایج جشنواره‌ها، آشنا شدن مردم با آخرین یافته‌ها و دستاوردهای علمی در این زمینه‌هاست. «با برپایی چنین جشنواره‌هایی می‌توان سطح پیشرفت کشور را در بخش بازی‌های دیجیتال، رسانه‌ها و آخرین تکنولوژی‌هایی که در حال تولید هستند را بسنجیم.»

ضرورت توجه به فرهنگ‌های غالب کشور در تولیدات محتوای رسانه‌ای‌

ایرناپلاس: محصولات رسانه‌ای مغایر با فرهنگ کشورمان چه پیامدهایی می‌توانند در جامعه به همراه داشته باشد و اساسا این محصولات باید دارای چه ویژگی‌هایی باشند؟
لیلا وصالی:
این موضوع را در قالب مثالی شرح می‌دهم. همراهی، همدلی، شورا و مشورت در دین ما بسیار سفارش شده و در فرهنگ ما هم وجود دارد. بسیار توصیه شده که خانواده باید انسجام داشته باشد و همه با یکدیگر مشورت کنند. با توجه به اینکه نوع قابل توجهی از سبک زندگی در کشورهای اروپایی و آمریکایی به این شکل است که افراد و نوجوانان به تنهایی یا در خانواده‌های تک‌والد زندگی می‌کنند، محصولات هالیوودی بسیاری در این راستا تولید می‌شوند که به افراد کمک کنند تا مشکلات ناشی از نبود خانواده یا عدم انسجام خانوادگی را بپذیرند و به تنهایی برای رفع مسائل خود تلاش کنند.
مسائلی که بسیاری از آنها در سایر جوامع به واسطه وجود خانواده، خودبه‌خود یا با تلاش جمعی یا به واسطه نهادهای مرتبط با خانواده، اقوام و ... از بین می‌روند و نیاز نیست فرد به تنهایی برای رفع آن‌ها تلاش کند. بنابراین در کشورهای دارای تفکر مسئولیت اجتماعی، همین که محصولات رسانه‌ای بومی و فرهنگی با محوریت خانواده وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات را از جامعه دور می‌کند. اما واضح و طبیعی است که در کشورهایی با تفکر سرمایه‌داری و اومانیستی که نفع و لذت فرد در اولویت قرار می‌گیرد، طلاق و خانواده‌های تک‌والد زیاد می‌شود و محصولات رسانه‌ای نیز با تائید چنین تفکری، به تقویت رفتارهای فردگرا بپردازند.

بنابراین مشاهده سریال‌ها و انیمیشن‌هایی با این مضمون که نفر اول یک انیمیشن یا نقش اول یک فیلم سینمایی نوجوانی باشد که قرار است به تنهایی به جاهای مختلف سفر کند و مشکلات را حل کند یا اینکه کارهای خارق‌العاده انجام ‌دهد، کاملا طبیعی به نظر می‌رسد. در واقع پیام کلی این فیلم‌ها و انیمیشن‌ها برای بچه‌های تک‌سرپرست و تک‌والد کشورهای اروپایی و آمریکایی این است که گرچه از نعمت هر دو والد برخوردار نیستند اما می‌توانند به تنهایی از پس مشکلاتشان برآیند. چنین محصولاتی بیشتر حالت انگیزشی دارد و مناسب نوجوانان و جوانانی است که در کشورهایی زندگی می‌کنند که خانواده دوام و بقای زیادی ندارد و مجبورند مشکلات خانواده ‌تک‌والد را بپذیرند.

اما چنین موضوعی در بستر و فرهنگ ما شکل متفاوتی پیدا می‌کند. یعنی فرزندان ما غالبا در خانواده‌های دو سرپرسته زندگی می‌کنند. وقتی تفکر غالب در یک جامعه، تفکر مسئولیت اجتماعی باشد، خانواده‌ شکل می‌گیرد و پدر و مادر برای رفع نیازهای خانواده تلاش می‌کنند.
در بسیاری از موارد، حتی برای رفاه فرزندانشان از رفاه فردی‌شان می‌گذرند یا اگر در روابط زناشویی دچار مشکلاتی هم باشند، تلاش می‌کنند برای آسیب ندیدن فرزندانشان، نسبت به یکدیگر و مسائل‌شان گذشت بیشتری از خود نشان دهند.

در فرهنگ عمومی خانواده‌های ایرانی، مشورت کردن حرف اول را می‌زند و افراد خانواده حتی پدر، هیچگاه به تنهایی برای کل خانواده یا خود تصمیمی نمی‌گیرند. این تفاوت فرهنگی که در عالم واقع موجود است و لازم است در محصولات رسانه‌ای هم نشان داده شود، در بسیاری از محصولات رسانه‌ای مغفول واقع شده است و بازنمایی زندگی ایرانی در این محصولات، به زندگی خارجی شبیه‌تر است تا یک زندگی ایرانی و مسلما الگوهای غلط اجتماعی برای نسل جوان و نوجوان ایجاد می‌کند.

بنابراین آنچه در محصولات رسانه‌ای‌مان مشاهده می‌کنیم، در بسیاری از موارد کپی‌برداری و گرته‌برداری شده از محصولات خارجی است و فقط در آن‌ها اسامی از ادوارد و پیتر و جنیفر به سیاوش و سهراب و تهمینه تغییر کرده است و این ایرانیزه کردن محصول و کاراکترها، بدون توجه به تفاوت‌های فرهنگی صورت گرفته.
به طور مثال در یک بازی رایانه‌ای می‌بینیم روایتی از رستم و سهراب نمایش داده شده که رستم جایی گیر افتاده و بر مبنای همان انیمیشن‌های خارجی، قرار است شخصیت سهراب برود و پدرش را نجات بدهد. اگرچه ظاهر و بستر بازی ایرانیزه شده است اما با فرهنگ ایرانی بسیار تفاوت دارد.

بنابراین چه در تولید محتوای رسانه‌ای و چه در تشخیص و انتخاب آن، تسلط به سواد رسانه‌ای اهمیت بسیار دارد و یکی از آموزه‌های آن همین است که به ما گوشزد می‌کند در تولیدات محتوای رسانه‌ای‌ باید بسترها، تفکرات و فرهنگ‌های غالب کشور را در نظر بگیریم. چون یکی از مسئولیت‌های محتواهای رسانه‌ای، انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر است. بنابراین کودکان و نوجوانانی که با اینگونه محصولات رشد می‌کنند، ناخودآگاه این تفاوت فکری و جابه‌جایی فرهنگی با مشاهده مکرر چنین محصولاتی در ذهنشان اتفاق می‌افتد که مشکلات بسیار جدی را برای خودشان و جامعه به همراه خواهد داشت.

جشنواره‌ها و تاثیر آنها در تولید محتواهای ایرانی

ایرناپلاس: چه تفاوت‌های فرهنگی دیگری در محصولات رسانه‌ای موجود در جشنواره‌هایی مانند جشنواره رسانه‌های دیجیتال مشاهده کرده‌اید؟
وصالی: جشنواره رسانه‌های دیجیتال فواید و نکات مثبت بسیاری دارد که یکی از آنها همین تشخیص نکات قابل توجهِ نادرست و لزوم فرهنگ‌سازی و برنامه‌ریزی برای تغییر آنهاست.
به عنوان مثال یکی از این نکات قابل توجه که در یکی از جشنواره‌های سال‌های اخیر در زمینه محصولات بازی مشهود بود، بحث تائید خشونت بود؛ آنچه که در بازی‌های غربی به شدت موجود و مشهود است و حالا در برخی بازی‌های ایرانیزه دیده می‌شود. بازی‌هایی که تفکرشان بر مبنای تفکر سرمایه‌داری است و با تفکر کسب درآمد به هر قیمت، بدون توجه به پیامدهای روحی و روانی بازی‌ها بر افراد، به ویژه نوجوانان و کودکان، آنان را با جلوه‌های گوناگونی از خشونت درگیر می‌کنند.

بازی‌هایی خشونت‌بار که به هر دلیلی به راحتی انسان‌ها در آن کشته می‌شوند. ساختار برخی از این بازی‌ها ممکن است تا حدودی عمیق‌تر و حتی سیاسی باشد و ملیت‌های خاصی مورد نظر قرار گرفته باشند و به عنوان دشمن به بازیکن معرفی شوند. البته گاهی ممکن است بحث ملیت هم در آنها مطرح نباشد اما به راحتی و به طور دائم در آن انسان‌ها را بکشند.

بحث مبارزه با خشونت ابتدا با ذائقه‌سازی اتفاق می‌افتد. نمایش رفتارهای خشونت‌بار، در اثر همین ذائقه‌سازی در افراد عادی‌سازی شده است. همین عادی‌سازی باعث می‌شود بسیاری از رفتارهایی که اکنون به نظر ما نابهنجار می‌رسد را بعد از مدتی به راحتی بپذیریم و حتی پس از مدتی به صورت کاملا عادی در جامعه مشاهده کنیم.

تولیدکنندگان محصولات رسانه‌ای ایرانی با توجه به فرهنگ غنی ایرانی و توصیه‌های اسلامی که در عرف خانواده‌های ایرانی نیز وجود دارد، موظف‌اند محصولاتی تولید کنند که باعث تقویت این فرهنگ شوند نه اینکه آن را تضعیف کنند. بنابراین با آموزه‌های فرهنگی و دینی و توجه به ایده‌های خوب جوانان و اقشار فرهنگی، این امکان وجود دارد محصولاتی بومی تولید کنیم که کاملا بتواند فرهنگ ما را تقویت کند و از نسلی به نسل دیگر انتقال دهد. این انتظار از محصولات رسانه‌ای درجشنواره‌ها مشهودتر است زیرا جشنواره‌ها امکان مشاهده اوضاع کشور درحوزه رسانه‌های فرهنگی را به ما می‌دهند.

همچنین در جشنواره رسانه‌های دیجیتال این امکان را پیدا می‌کنیم که وضعیت تولید کشور در زمینه محتواهای رسانه‌ای را بسنجیم و در بسیاری زمان‌ها، کمک می‌کند که آسیب‌شناسی خوب و مناسبی داشته باشیم و بتوانیم جهت‌گیری‌های بعدی برای حرکت موثرتر و مفیدتر برای جامعه در این مسیر را برای برنامه‌سازان و محتواسازان رسانه‌ای مشخص کنیم.

علاوه بر محتوا، در بحث نرم‌افزاری و سخت‌افزاری نیز، لازم است پلتفرم‌های مورد نیاز در سطحی از استانداردهای بین‌المللی و جذابیت قرار گیرند که جوانان و نوجوانان ما قادر به استفاده از آنها باشند و آنها را بپسندند. اگر تفاوت بین ویژگی‌ها و امکانات پلتفرم‌های ایرانی با آنچه که پلتفرم‌های خارجی در اختیار ما قرار می‌دهند، مشهود و زیاد باشد، ناخودآگاه همه به سمت پلتفرم‌های خارجی روی می‌آورند و باعث می‌شود همان بحث‌های مهم فرهنگی برای ما به وجود آید. بنابراین علاوه بر محتوا، نیازمند پلتفرم‌های قوی هستیم که بتوانند بسته خوب و مناسبی برای رشد فرهنگی جامعه و رفع نیازهای تفریحی و فرهنگی جامعه نوجوانان و جوانان فراهم کنند.

ایرناپلاس: نتایج برگزاری چنین جشنواره‌هایی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
وصالی:
این جشنواره‌ها فواید بسیار زیادی دارند و ارتباطات بسیار خوبی بین صاحبان ایده، تولیدکنندگان محتوا، سازندگان پلتفرم‌ها، مهندسان، مخاطبان و عرضه‌کنندگان شکل می‌گیرد. به عنوان مثال، ممکن است صاحب‌نظران و مهندسان ما به بسیاری از امکانات جدید دست یابدند پیدا کنند و جوانانی که در لبه علم دنیا حرکت می‌کنند می‌توانند جدیدترین امکانات موجود در دنیا را برای مردم ما فراهم کنند.

اما در حالت عادی و خارج از جشنواره‌ها، دسترسی و ارتباط بین کسانی که تهیه‌کننده و سازنده محتواهای رسانه‌ای در داخل کشورند با مردم عادی و مصرف‌کننده وجود ندارد. این جشنواره‌ها کمک می‌کند که مردم به شکل بی‌واسطه و مستقیم با این سازندگان در ارتباط باشند و  کاربرد آنچه که در اینترنت و جاهای مختلف ملاحظه و مطالعه کردند را در اینجا عملا به چشم ببینند.
برای مثال وقتی می‌بینید سال گذشته بحث دیپ فِیک‌ها (جعل عمیق، زنده و متحرک کردن تصاویر) در جهان جریان خاصی پیدا می‌کند، بعد از آن بلافاصله شاهد نمونه‌های آن در داخل کشور نیز هستیم. کنجکاوی بسیاری از مخاطبان عادی را برانگیخته می‌کند که دسترسی خاصی به این نرم‌افزارها یا افرادی که چنین کارهایی انجام می‌دهند را ندارند.

علاوه بر اینکه به چنین کنجکاوی‌هایی در این جشنواره‌ها با مشاهده مستقیم این نمونه کارها پاسخ داده می‌شود، بلکه می‌تواند با جذب ایده‌های جدید از مخاطبان، در رشد و توسعه مثبت این فناوری جدید و پیدا کردن راه‌های استفاده بهتر و موثرتر از آن گام بردارد. حتی ممکن است جوانان و نوجوانی که احساس علاقه در این زمینه می‌کنند و به نوعی در این زمینه دارای استعدادهای خاص هستند این امکان را پیدا کنند که با متخصصان ارتباط بگیرند و ارتباط کاری و مسیر آینده خود را در این زمینه مشخص کنند.

۴ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.