روحالله باقری کارشناس و متخصص حوزه آب و محیط زیست در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس گفت: موضوع آب و چالشهای به وجود آمده در پی آن باعث شده که کارشناسان و افراد مختلف در این خصوص اظهارنظر کرده و از جنبههای مختلف این شرایط را ارزیابی کنند.
اما چیزی که در حال حاضر بیشتر از هر تحلیل به آن نیاز داریم تغییر نگاه به این موضوع و به طور کلی موضوعهایی از جنس محیطزیست است. نگاهی مسالهمحور و دیدگاهی که به دنبال حل مساله باشد آن هم نه از طریق ایجاد چالش و فشار اجتماعی بر تصمیمگیران، بلکه در پی انتقال مفاهیم کارشناسی در بستری از حقایق موجود.
مسالهآب، بحران نیست
باقری با تاکید بر اینکه موضوع آب یک بحران نیست افزود: اطلاق کلمه بحران به یک موضوع، آن را از جریان طبیعی بررسی دور و تصمیمها در این شرایط را تابع لحظهها، اتفاقها و احساسات کرده و آن را از روند کارشناسی خارج میکند. آب هم یک مساله است، آن هم نه با یک راهحل، بلکه فرایندی که به حل مساله منجر میشود.
وی ادامه داد: همه در ایجاد شرایط به وجود آمده مقصریم؛ از مدیریت کلان و اجرایی با تصمیمسازی غیرواقعگرایانه و تصمیمگیریهای اشتباه تا مردمی که چیزی به نام الگوی مصرف را به رسمیت نمیشناسند. از جامعه دانشگاهی تا اهالی رسانه همه در این وضع سهیم هستیم.
باقری ادامه داد: سالهاست که کارشناسان مختلف و مستقل به مشکلاتی که اکنون با آن روبرو شدهایم اشاره کردهاند و نسبت به ایجاد این شرایط هشدار دادهاند. این شرایط را نمیتوان حاصل عملکرد یک مدیریت دانست، بلکه وضعیت موجود محصول یک فرایند معیوب در یک سیستم با ضعف مشهود در بدنه کارشناسی است؛ که بعد از سالها تکههای یک پازل را تکمیل کرده و ما اکنون با تصویر این ضعف ساختاری روبرو شدهایم. حالا با مساله آب روبرو هستیم و باید فرایندی را که به حل این مساله منجر میشود را بررسی و شناسایی کنیم.
خشکسالی فرصتی برای ایجاد تحول
باقری، خشکسالی به وجود آمده را فرصتی برای ایجاد تحولی عمیق در ساختار، قوانین، تفکر و زیرساختها موجود دانست و گفت: خشکسالیهای اخیر به اجبار شرایطی را پدید آورده که تغییر ساختار، قوانین، زیرساختها و حتی تفکر و نگاه ما به پدیدههای زیستمحیطی را اجتنابناپذیر میسازد.
این متخصص حوزه آب و محیط زیست ادامه داد: تغییر ساختار حکمرانی آب و محیطزیست و سیاستگذاری این حوزه بدیهی است. امری که نیازمند یک تغییر مرحله به مرحله، فرایندی و کارشناسی شده است.
این تغییر ساختار علاوه بر نظام اجرایی، باید مبتنی بر تقویت بدنه کارشناسی موجود از طریق باز توانی فنی و علمی و تزریق نیروهای نخبه جدید و ایجاد فرصت برای حضور کارشناسان مستقل در بستری مجزا از نظام اجرایی باشد.
در حوزه قوانین نیز نیازمند بازنگری در قوانین همراه با ضمانت اجرایی برای قوانین وضعشده هستیم؛ تفکر ما نسبت به تزئینی بودن موضوع محیطزیست باید تغییر کند و توسعه زیرساختهای بهرهوری آب را در اولویت قرار دهیم.
آمایش سرزمین، گمشده مدیریت اجرایی
این کارشناس محیطزیست، آمایش سرزمین را در نظام مدیریتی یک عنصر گمشده دانست و افزود: اصولاً در تفکر مدیریتی ما مفهومی به نام آمایش سرزمین چندان شناختهشده نیست و آن را باید یک عنصر گمشده دانست.
بیشتر بارگذاری آبی ما در بخش صنعت، کشاورزی و خدمات مبتنی بر پتانسیلهای سرزمینی نبوده و تابع تصمیمهای غیرکارشناسی، سیاسی و محلی است. همین امر موجب شده شاهد صنایع آببر، کشتهای پرآب و تراکم جمعیتی در مناطق کم آب باشیم.
وی با طرح این پرسش که چرا باید برای رسیدن به سند آمایش سرزمین ۴۰ سال زمان بگذرد؟ آن هم برای سندی که همین ابتدای امر هم نیازمند تغییر و ویرایش است، توضیح داد: افق این سند نیز ۱۴۲۴ طراحیشده، در کل، این سند ایجاد شرایط ویژهای مانند پدیده کرونا و متغیرهایی از این دست را نادیده گرفته است و در همین سند موجود نیز رسیدن به اهداف در شرایط کنونی تحریمها کمی دور از انتظار میرسد.
انتقال آب بین حوضهای گزینه اضطراری
باقری، انتقال بین حوضهای آب را یک فرایند پیچیده و دارای الزامات فنی خاص و تنها یک گزینه برای شرایط اضطراری دانست و اظهار داشت: اصولاً اگر ما فعالیتهای انسانی در یک منطقه را بر پایه توانمندیهای بومی همان منطقه برنامهریزی کنیم در عمل نیازی به انتقال آب بین حوضهای نیست. از طرفی مگر ما در یک منطقه در مدیریت منابع آبی موجود موفق بودهایم که برای پیشرفت بیشتر، گزینه انتقال آب بین حوضهای را دنبال میکنیم.
وی ادامه داد: بررسی کنید در مناطقی که آب از یک حوضه به حوضه دیگر انتقال دادهشده، در حوضه مقصد، چهمیزان طرح جمعآوری، هدایت و مدیریت آبهای سطحی انجامشده، چه تعداد تصفیهخانه فاضلاب با فرایند مناسب طراحی، اجرا و در حال استفاده است؟ چه مقدار باز چرخانی فاضلاب و استفاده مجدد از پساب داریم؟
چه میزان از صنایع آن منطقه سیستمهای تصفیه پساب صنعتی دارند؟ چه بخشی از کشاورزی آن مناطق مکانیزه شده و بهرهوری آب در بخش کشاورزی آن نواحی چگونه است؟
وضعیت میزان مصرف خانگی در آن نواحی به چه صورت است و چه میزان آموزش برای مصرف بهینهتر آب در آن نواحی اعمال شده؟ پس وقتی هیچکدام از این شرایط محقق نشده چه دلیل منطقی برای انتقال آب به آن منطقه میتوان یافت؟
باقری افزود: سیاستگذاری بدون توجه به معیارهای محیط زیستی به ایجاد مشکلاتی چندوجهی منجر میشود که علاوه بر درگیر کردن نظام سیاسی، ساختار اجتماعی را نیز دچار مشکل میکند. بهطور مثال استقرار نادرست یک صنعت آببر علاوه بر نیاز آب خود آن صنعت، با تغییر تراکم جمعیتی پیرامونی آن صنعت موجب تحریک تقاضا برای سایر مصارف آبی نیز میشود و این به مفهوم تولید یک مشکل در دل یک مشکل دیگر است.
مدیریت یکپارچه آبی و ضرورت آبخیزداری و آبخوانداری
این کارشناسی محیطزیست، مدیریت حوضه آبخیز را یک ضرورت فرابخشی برشمرد و افزود: آبخیزداری و آبخوانداری یک اولویت و ضرورت فرابخشی است که تنها در مدیریت یکپارچه آبی محقق میشود.
وی تاکید کرد: ما راهی جز رفتن به سمت مدیریت یکپارچه منابع آبی نداریم؛ از طرفی وقتی حوضههای آبریز فراتر از مرزهای جغرافیایی استانی است، اصولاً مگر میتوان در قالب یک محدوده جغرافیای سیاسی آن را تعریف کرد؟
باقری ادامه داد: آبخیزداری پیشنیاز مدیریت روان آبهای سطحی است و آبخوانداری فرایند مکمل آن؛ که با اجرای طرحهای مدیریت روانابهای سطحی میتواند یک چرخه کامل باشد. چرخهای که با طرحهای تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میتواند در اوج تکامل قرار گیرد.
از سوی دیگر در بسیاری از شهرها که در سالهای گذشته دچار خسارتهای ناشی از سیلاب شدند، شاهد ضعف در اجرای طرحهای جامع آبخیزداری بودهایم، برای روانآبهای سطحی هیچ برنامهای نداشتیم و در عمل فرصت بارندگیهای سالهای پیش را تبدیل به یک تهدید و بحران کردیم.
کشت فراسرزمینی، ایدهای برای آینده
این کارشناس محیطزیست و توسعه پایدار، با مناسب دانستن ایده کشت فراسرزمینی بیان کرد: کشت فراسرزمینی میتواند یکی از روشهای حفظ و پایداری منابع آبی باشد؛ اما باید در نظر داشت که کشاورزی و اشتغال ناشی از آن، همچنین چرخه تعاملی در نظام اجتماعی منتج از فعالیت کشاورزی را نمیتوان نادیده گرفت.
باقری افزود: ما چقدر به سمت توانمندسازی جامعه تولیدی بخش کشاورزی در جهت بهرهوری آب حرکت کردهایم و به چه میزان به کشاورزان، آموزش، تسهیلات در دسترس و امکانات اجرایی دادهایم تا آنها ما محصول مناسب با بهرهوری بالا از منابع آبی در اختیار داشته باشند، نگران فروش محصولش نباشد و به دنبال افزایش تولید در واحد سطح باشند، نه افزایش تولید با افزایش واحد سطح و مصرف بالاتر آب.
واقعبینی در حوزه کشاورزی
وی، صحبت از طرحهایی که باعث تعطیلی کشاورزی میشود را واقعبینانه ندانست و اظهار کرد: کسانی که چنین ایدههای را مطرح کرده و صحبت از دادن یارانه به کشاورزان میکنند شناخت درستی از جامعه روستایی و بخش تولید کشاورزی ندارند. از طرفی مگر ما در همین نظام توزیع یارانهها موفق عمل کردهایم و به اهداف تعیینشده دست پیداکردهایم که حالا به دنبال یک سیستم یارانه جدید باشیم؟
کشاورزی ما نیازمند صنعتی شدن و دانشمحور شدن است، امری که با توجه به ساختار کنونی وزارتخانه موجود کمی دور از ذهن است. امروزه پژوهشگران در کشورهایی که در کشاورزی جهش فراوانی داشتهاند، با رسیدن به دانش فنی خاص در زمینه آب، اصلاح خاک و بذر و به طور کلی دانشمحور کردن کشاورزی چه در عرصه تولیدات زراعی، باغی و دامی به بهرهوری بالا و خیرهکننده از منابع آبی رسیدهاند.
به حوزه آب نگاه تاریخی داشته باشیم
باقری ادامه داد: تحلیل درست شرایط کنونی بدون مرور گذشته امکانپذیر نیست، چطور میشود ما در گذشته با تکیه بر تفکر و دانش بومی منحصربهفرد این منطقه جغرافیایی به یک زیست پایدار رسیده بودیم اما امروزه علاوه بر دوری از شرایط پایدار، وضعیت زیستی را بحرانی میبینیم. گذشتگان ما در همین سرزمین چطور زیستهاند و به حیات جمعی ادامه دادهاند؟
تکنولوژی قنات و سدهای زیرزمینی، آب انبار، یخچالها، بادگیرها بخشی از دانش فنی بومی و سازگار با شرایط زیستی این منطقه جغرافیایی بوده اند که متأسفانه با گذشت زمان به دست فراموشی سپرده شده و حتی در حد یک پدیده تاریخی هم مورد توجه مناسبی نبودهاند. در محوطههای تاریخی سازههای مختلف آبی وجود دارد که نشان از توجه و دانش پیشینیان به آب است اما ما هیچ توجهی به این موضوع نداشتهایم.
باقری افزود: برای درک درست مساله آب نیاز داریم که نگاه تاریخی نیز به حوزه آب داشته باشیم و روشهای نسلهای گذشته را در مدیریت منابع آبی مورد بررسی قرار دهیم. امروزه شاهدیم که پژوهشگران بینالمللی در حال مطالعه دانش فنی بومی در حوزه آب در ایران بوده و کتابها و مقالههای علمی متعددی در این زمینه انتشاریافته و این موضوع خود دلیلی دیگر بر اهمیت این فناوریهاست.
امنیت زیستی پیششرط توسعه اقتصادی
این کارشناس محیطزیست گفت: در شرایط امروز امنیت زیستی از اولویت، تبدیل به یک ضرورت شده و توسعه اقتصادی را بدون آن نمیتوان محقق کرد و به نوعی پیششرط آن محسوب میشود؛ بنابراین حرکت در جهت مدیریت اصولی و پایداری منابع آبی که یکی از عناصر ایجادکننده امنیت زیستی است باید به طور جدی در برنامهریزیها و تصمیمگیریها در نظر قرار گیرد.
نظر شما