به گزارش ایرناپلاس، برگزاری مناظرههای تلویزیونی برای پرداختن به مسائل و مشکلات جامعه و ارائه برنامه از سوی نامزدهای ریاست جمهوری، حداقل انتظاری بود که جامعه از نامزدها داشتند، اما در سه مناظره، نه تنها شیوه برگزاری آن، بلکه چگونگی طرح سوال و همچنین پاسخ نامزدها، صدای قشر زیادی از فعالان بخشهای اجتماعی، فرهنگی و ورزشی را درآورد که چرا به این حوزهها، نگاه سطحی و گذرا شده است.
روحالله باقری کارشناس و متخصص حوزه محیط زیست در همین زمینه درمورد روند مطرح شدن موضوع محیط زیست در مناظرهها و تبلیغات انتخاباتی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: تا پیش از شروع مناظرهها، شاهد موضعگیری ویژه، اظهارنظرهای خاص و ارائه برنامه مشخص در حوزه محیط زیست از سوی نامزدهای تائید صلاحیت شده برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی نبودیم و متأسفانه همانطور که پیشبینی میشد موضوع محیطزیست در پس هیاهوی مناظرههای انتخاباتی نیز گم شد.
وی افزود: مرور این سه برنامه نشان داد که نامزدها حرفی برای گفتن در مورد محیطزیست نداشتند. رسانهها نیز که انتظار میرفت، موضوع را دنبال نکردند و متخصصان محیط زیستی نیز ترجیح دادند حضور آشکار پررنگی نداشته باشند. به نظر میرسد، رفع تکلیف، تنها سهم محیط زیست در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری بود.
مشاوران زیست محیطی پاشنه آشیل کاندیداها
باقری ادامه داد: باید اذعان کرد که روش کنونی مناظرهها از نظر فرم، محتوا و زمان، نتوانست اذهان عمومی را نسبت به شناخت از نامزدهای اقناع کند و بدیهی است در زمانهای کوتاه چند دقیقهای نیز نتوان به همه موضوعها ورود کرد؛ اما نامزدهای در همین زمان اندک و پرسشهای محدود که به طور مستقیم به موضوع محیطزیست اشاره داشت یا مرتبط با حوزه محیطزیست بود نیز، جز چند اشاره گذرا و سطحی و چند اظهارنظر غیرمرتبط، هیچ واکنش مثبت دیگری نداشتند.
وی تاکید کرد: در حالی شاهد این برخورد نامزدها بودیم که موضوع محیطزیست به طور منطقی میتوانست اولویت اصلی بخش اجتماعی مناظرهها باشد. حتی برخی نامزدها باکمی هوشمندی میتوانستند با طرح موضوعهای زیست محیطی، دیگر نامزدها را با چالشهای جدی روبرو سازند و به نوعی برنده لحظههای سرنوشتساز باشند. این عملکرد یا ناشی از عدم حضور مشاوران آگاه زیستمحیطی است یا اصولاً محیطزیست در تفکر این افراد جایگاهی ندارد.
به نظر میرسد، این نپرداختن و بیتوجهی، بیشتر بهدلیل نبود مشاوران تحلیلگر، مسلط و دارای وزن کارشناسی در میان حلقه مشاوران اصلی نامزدها بوده باشد.
این متخصص محیط زیست تاکید کرد: روزهای فعالیتهای انتخاباتی نشان داد همه نامزدها کنونی حاضر در رقابت انتخابات خردادماه، حداقل یک نقطه اشتراک دارند و آن، بیتوجهی به محیطزیست و نداشتن مشاوران تحلیلگر با ارزیابیهای مبتنی بر واقعیت از وضعیت موجود محیطزیست و شرایط اجتماعی ناشی از آن است.
این برای کسانی که داعیه ریاست جمهوری و خدمت دارند یک نقطهضعف و اصطلاحاً پاشنه آشیل محسوب میشود که در صورت انتخاب شدن برای جایگاه ریاست جمهوری، باید به طور جدی، به دنبال رفع این نقیصه باشند.
امنیت زیستی مؤلفه اصلی قدرت در آینده
باقری، محیطزیست را از مؤلفههای اصلی قدرت در آینده دانست و افزود: بعد از رخداد کرونا در جهان، اهمیت محیطزیست و امنیت زیستی بیش از پیش آشکار و این بیماری سبب تغییر نگرش جدی در میان همگان شد. پدیدهای که با عبور از مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیک، لزوم تغییر در دیدگاهها را اجتنابناپذیر کرد.
وی همچنین امنیت اقتصادی را در گرو داشتن امنیت زیستی دانست و گفت: اصولاً توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی که ما به دنبال آن هستیم و شعارش را مطرح میکنیم را نمیتوان بدون داشتن محیط زیستی سالم و امنیت زیستی پایدار متصور بود.
این کارشناس محیطزیست، بخشی از عدم امنیت اجتماعی را بهدلیل کمتوجهی به محیطزیست دانست و افزود: به طور مثال، همیشه و در طول تاریخ مرزنشینان، بیشترین سهم را در تأمین امنیت پایدار در مناطق مرزی داشتهاند و حضور این جامعه محلی، تأمینکننده امنیت در این مناطق بوده است، حالا فکر کنیم در صورت بیتوجهی به شرایط زیستی این گروه از جامعه، چه اتفاقی پیش روی ما خواهد بود. یا در حال حاضر که کمکم با پیامدهای کمآبی مواجهایم، جوامع محلی حریم شریانهای آبی، در موضوع استفاده از آب برای هر نوع مصرفی، ممکن است چه چالشهایی ایجاد کنند.
پس ملاحظه میکنیم اصولاً در جوامع امروزی نمیتوان امنیت را بدون محیط زیست تعریف کرد و همچنین میدانیم هیچ فعالیت اقتصادی نمیتواند در بستری بدون امنیت استمرار یابد.
خط قرمز سیاستگذاری
باقری، محیط زیست را خط قرمز سیاستگذاری اقتصادی دانست و گفت: سالها بیتوجهی به محیطزیست ما را در مرز بحرانی در این حوزه قرار داده و کنترل این وضعیت و تلاش برای بهبود آن گریزناپذیر است.
وی ادامه داد: با توجه به سخنان نامزدها و توجه عمومی به مسائل اقتصادی، جای هیچ شکی نیست که منتخب پیش روی این رویداد، حداقل در کوتاهمدت به دنبال فعالیتهای ملموس و زودبازده در حوزه اقتصاد خواهد بود و در این زمینه بسیاری از ملاحظات را در نظر نگیرد؛ که این موضوع در تضاد با نگاه راهبردی در مدیریت کلان امروزی بوده و باید از آن اجتناب کرد.
وی تاکید کرد: امروزه یک مدیر در تراز ریاست جمهوری باید نگاه راهبردی داشته باشد، جایگاه محیطزیست را درک کند، به طور عملی به اصل ۵۰ قانون اساسی پایبند باشد و به این موضوع آگاه باشد که خط قرمز سیاستگذاری اقتصادی برای کشور باید محیطزیست باشد، در غیر این صورت ممکن است دستاوردهای مقطعی و محبوبیت لحظهای به دست آید، اما به طور حتم در طول زمان پیامدهای منفی این بیتوجهی، گریبان همه را خواهد گرفت.
محیط زیست بازنده انتخابات ۱۴۰۰
از نگاه این متخصص حوزه محیطزیست، مهمترین بازنده انتخابات سال ۱۴۰۰ را باید محیطزیست بدانیم؛ زیرا هیچکدام از نامزدها، برنامه مدونی برای حوزه محیطزیست ارائه نکردند، یا اصولاً برنامه قابلتوجهی در این زمینه نداشتند.
وی ادامه داد: مگر میشود در یکی از بحرانیترین مناطق جهان از نظر زیستی بود و این قدر نسبت به موضوع محیطزیست بیتفاوت باشیم.
وی افزود: ایران جدا از مشکلات زیست محیطی محدوده جغرافیایی خود، درگیر چالشهای زیست محیطی منطقهای همچون ریزگردها، حق آبههای مرزی و آلودگیهای دریایی است. شرایطی که جدا از برنامههای داخلی، داشتن نقشه راهی برای دیپلماسی فعال زیستمحیطی را طلب میکند و همه این موارد، این سطح از بیتوجهی به حوزه محیطزیست را تأسفآور، سؤالبرانگیز و هشدارآمیز میکند.
پاسخ عملکردمان در حوزه محیط زیست را میگیریم
وی مشکلات زیست محیطی کشور را حقایقی انکارناپذیر دانست و بیان کرد: اکنون و در واقعیت، در هر چهار بخش آب، هوا، خاک و تنوع زیستی مشکلات زیست محیطی ما تبدیل به یک کلاف سردرگم شده که وجود آن را نمیتوان انکار کرد.
در سالهای گذشته به هر دلیلی در مورد محیط زیست دچار کوتاهی شدهایم، حقوق زیستی نسلهای آینده را در نظر نگرفتهایم و با نوعی خودخواهی عملاً به سمت عدم توازن در توسعه و حفظ محیطزیست حرکت کردهایم.
روند و عملکردی که به صورت عینی با عوارض آن در حال مواجهایم، بحران آب کاملاً محسوس است، وضعیت سفرههای آب زیرزمینی و آبخوانها، فرونشست زمین، خشک شدن تالابها، نیز نیازی به گفتن ندارد.
به گفته باقری، وضعیت موجود کشور خارج از توان اکولوژیک آن است و ما همچنان اصرار داریم با همان سیاستهای گذشته و بیش از ظرفیت زیستی بارگذاری اقتصادی در حوزههای صنعت، کشاورزی و خدمات داشته باشیم. در صنعت توجهی به آمایش سرزمین نداشتهایم و در کشاورزی نیز اصولاً با مفهوم کشاورزی پایدار بیگانهایم؛ پس به ناچار و بزودی با این عملکرد و پیامدهای آن روبرو میشویم.
مطالبهگری و کنشگری تنها راه تضمین آینده
این متخصص زیستمحیطی، مطالبهگری در حوزه محیطزیست و توسعه فرهنگ کنشگری در این زمینه را تنها راهی میداند که میتوان به وسیله آن آینده زیستی این زیستبوم را متضمن شد.
وی افزود: تنها راهی که پیش روی مردم میماند مطالبهگری اجتماعی است. سیاستمداران و ارکان حاکمیت باید آگاه به نظارت مردمی باشند، خود را در معرض مطالبات قانونی ببینند و یک کنشگری فعال را در کنار خود احساس کنند، تا نسبت به تصمیمهای آتی سنجیدهتر عمل کنند.
در این راه بدون شک متخصصان مستقل حوزه محیطزیست و فعالان رسانهای این حوزه باید نقش آگاهیبخشی و جریانسازی خود را به خوبی ایفا کنند و مردم نیز از بستر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، بهترین بهره را ببرند؛ بدین صورت شاید بتوان به آینده و حفظ محیطزیست برای نسلهای بعدی امیدوار بود.
نظر شما