به گزارش ایرناپلاس، این رویکرد صداوسیما در نخستین مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری با واکنشهای مختلفی نیز همراه شد به گونهای که علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهوری در این رابطه در توئیتی نوشت: در مناظره اقتصادی، نقش اعداد پررنگتر است؛ عجیب است که هر چند دقیقه، نمودارهای پرینتشده رو به دوربین گرفته میشد اما هیچکدام از مخالفان برجام و دولت و مذاکره، از دهها و صدها میلیارد دلار خسارت تحریم بر اقتصاد ایران چیزی نگفت. از معلولها گفته میشد اما علتها را سانسور میکردند.
رضا نصری تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل نیز در این زمینه در توئیتی نوشت: سیاست فشار حداکثری و جنگ اقتصادی ترامپ در سه سال اخیر حداقل منجر به ضرر ۲۰۰ میلیارد دلاری به درآمد ایران شد. ابعاد فاجعه در اقتصاد کوچک ایران قابل محاسبه نیست؛ چرا در سه ساعت مناظره با موضوع اقتصاد، در مورد خشنترین و بیسابقهترین جنگ اقتصادی تاریخ معاصر هیچ پرسشی مطرح نشد؟
غفلت تعمدی صداوسیما و نامزدهای منتقد در این زمینه، از چشم دیگر ناظران نیز مخفی نماند و پرسشهای مهم دیگری را در فضای مجازی آفرید؛ در کنار این موضوع، رفتار غیرحرفهای سیمای ملی و ضعف در اداره مناظره، بیش از هر چیزی به چشم میآمد؛ در این باره چند نکته قابل تامل است:
۱. بیشتر از ۴۲ سال از تاریخی که امام خمینی(ره) رادیو و تلویزیون را دانشگاه عمومی خواندند میگذرد. بنیانگذار انقلاب در اواخر اسفند ۵۷ در دیدار با دولت موقت، سخنانی را مطرح کردند که بعد از ۴ دهه هنوز هم قابل تامل است: «اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است؛ اهمیت رادیو- تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاهها، دستگاههای تربیتی هستند؛ باید تمام اقشار ملت با این دستگاهها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است؛ یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید از آن، عملِ دانشگاه را، به آن اندازهای که میشود، استفاده کرد. باید این دستگاه، دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام اقشار ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد، تمام اینها را مستقل بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد ...».
۲. رهبر معظم انقلاب نیز در خرداد ۹۷ فرمودند: «در قوه قضائیه و صداوسیما با وجود آنکه رؤسای آنها از طرف رهبری منصوب میشوند، مدیریت آنها با رهبری نیست و به عنوان مثال بنده در مواجهه با صداوسیما، چه در مدیریت فعلی و چه در مدیریتهای قبلی، همواره در موضوعات مختلف موضع انتقادی داشته و دارم».
۳. مرور رویههای عجیب و غیرحرفهای صداوسیما بویژه «سیمای ملی» درباره انتخابات و تبلیغات نامزدها نشان میدهد که متاسفانه این نهاد نه «دانشگاه عمومی» است نه ابزاری برای روشن کردن افکار مردم و نه تلاشی دارد که آنها را «متفکر و مستقل و آزادمنش بار بیارود».
۴. اگر تا پیش از مناظره نخست نامزدهای ریاست جمهوری، گلایه از یکسونگری، تنگنظری و جانبداری پیدا و پنهان تلویزیون بود، اگر موضوع فقط محدود به عدم پخش فیلم تبلیغاتی فلان نامزد یا پخش گزینشی فیلم فلان کاندیدا بود؛ حتی اگر موضوع فقط پخش هدفمند کلیپ «یاران خراسانی» در فاصله تنفس نامزدهای حاضر در مناظره بود، شاید میشد بهگونهای از سازمانی گذشت که سالهاست از حالت بیطرفی خارج شده و رفتارهای نخنمای خاصی را تکرار و تکرار میکند، بیآنکه پاسخگوی بودجهای باشد که از بیتالمال ارتزاق میکند.
۵. در حالیکه حداقل ۱۲ سال از تجربه مناظرههای انتخاباتی پرحاشیه میگذرد و همگان بر پیامدهای مخرب آن شیوه و اجرا، توافق نظر دارند، صداوسیما این دوره نیز بهگونهای رفتار میکند که گویی هیچ درک و شناختی از میلیونها مخاطب خود ندارد و لجوجانه، هیچ ارادهای برای درسآموزی از گذشته نشان نمیدهد.
۶. در نخستین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، ضعف در مدیریت و «اجرا»ی برنامهای پر بیننده و طولانی، چنان مشهود بود که برخی از صاحبنظران را به شگفتی واداشت؛ در حالیکه مجری پرسشهایی را مطرح میکرد و میلیونها بیننده منتظر پاسخ نسبی نامزدها بودند، تریبون «دانشگاه عمومی» تبدیل شد به بلندگویی برای اتهامافکنی، تهدید به بازداشت و ممنوعالخروجی مقامها، تهمتپراکنی، نفرتآفرینی و هرگونه ادبیات زشت و زنندهای که هرگز زیبنده سیمای جمهوری اسلامی نیست و زیانباربودن آن بارها و بارها اثبات شده است.
در این معرکه ۷ نفره، مجری چنان خونسرد و منفعلانه در مقابل درنوردیدن مرزهای اخلاق و آداب اسلامی، سکوت میکرد که مخاطب گمان میبرد تنها وظیفه او اعلام زمان است و بس و یا به او سپرده شده خاموش و خندان، تماشاچی باشد!
۷. متاسفانه در صداوسیما حتی در این سطح، تحلیل راهبردی وجود ندارد که زمان کنونی نه شباهتی به خرداد ۸۸ دارد و نه حتی انتخابات ۹۲ و ۹۶؛ در مناظرههایی این چنین حساس، گویی وظیفه نهاد برگزارکننده فقط طرح پرسش است و محاسبه زمان، و دیگر نباید مقابل افراط در انتقادهای غیرمنصفانه، محکومیت و متهمسازی غایبان در مناظره، زیرسوال بردن عملکرد ۸ ساله دولت مستقر و ریشخندهای دو سویه و چند سویه واکنشی نشان داده و بحث را از حالت پرخاشهای کودکانه به موضوع اصلی آن برگرداند و نباید قاطعانه از نامزدها بخواهد درباره پرسش مطرح شده پاسخ دهند و طنابکشیهای سخیف و جناحی را متوقف کنند!
۸. نتیجه آنکه بعد از پایان «مناظره»، انبوهی از تردید، عصبانیت، شبهه، خستگی، بیاعتمادی و دلزدگی در ذهن میلیونها نفر باقی ماند و سوتیهای نامزدها دستمایه تبلیغات رسانههای معاند شد.
مدیران رسانه «ملی» اگر شک دارند، کافی است یک پیمایش ساده را به مرکز پژوهشی «سنجش افکار صداوسیما» بسپارند تا متوجه شوند میزان رضایت مردم از مناظره دیروز چقدر بوده و یا از باب مثال، چند درصد مخاطبان برنامه اقتصادی مشخص یکی از ۷ نامزد را متوجه شدهاند؟!
۹. در مقابل، آنچه در ذهنها ماند در کنار بداخلاقیهای اعتمادسوز، تصویری است که نامزدهای تائید صلاحیتشده از عملکرد ۸ ساله دولت روحانی نشان دادند بدون آنکه اشارهای به سنگینترین تحریمهای تاریخ کرده باشند و یا از وجود ویروسی به نام کرونا، مطلع بوده باشند!
انکار تحریمهای سنگین، خسارات میلیاردی آن و نیز مصیبتهای کرونا، نشاندهنده ارادهای برای یک سانسور برنامهریزی شده و تغافل مدیران مناظره بود، که در ذهن ایرانیان و تاریخ رسانهای کشور باقی خواهد ماند.
۱۰. تا زمانی که رویه، اجرا، مدیریت بحث و کارگردانی برنامههای مناظرهای انتخابات، اینگونه باشد، نه آبی از آن برای مشارکت عمومی گرم میشود نه خاطرهای مثبت در اذهان مردم باقی خواهد ماند؛ برای یکبار هم شده، یک «مناظره دونفره «کوتاه و آزمایشی» را به یکی از پلتفرمهای اینترنتی بدهید تا با حضور «مجری توانمند»، «ساختار هدفمند»، «رعایت خط قرمزهای اخلاقی و ادبیاتی» و «محتوای سودمند»، یک مناظره حقیقی را به تماشا بگذارد؛ آنگاه از آن الگو برداری کنید.
نظر شما